توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ مهر ۱۲, شنبه

سُورَةُ القَصَصِ

 

سُورَةُ القَصَصِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

طسٓمٓ ١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ نَتۡلُواْ عَلَيۡكَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٣ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٤ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥

 

 

 


 

سوره قصص

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

 

طا، سين، ميم. ﴿1 اين است آيه‌هاي كتاب روشنگر. ﴿2 از خبر موسي و فرعون براي گروهي كه باور دارند، به حق بر تو می‌خوانيم. ﴿3 بی‌گمان فرعون در آن سرزمين تكبر ورزيد، و مردمان آن جا را به گروهها و دسته‌هاي مختلف تبديل كرد، گروهي از ايشان را ضعيف و ناتوان می‌كرد، پسرانشان را سر می‌بريد، و زنانشان را زنده نگاه می‌داشت، بی‌گمان او از تباهكاران بود. ﴿4 و می‌خواهيم بر آنان كه در زمين ضعيف و ناتوان قرار داده شده‌اند منت نهيم و ايشان را پيشوايان سازيم و آنها را وارثان (حكومت و قدرت) گردانيم. ﴿5

وَنُمَكِّنَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِيَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا كَانُواْ يَحۡذَرُونَ ٦ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِ‍ِٔينَ ٨ وَقَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَيۡنٖ لِّي وَلَكَۖ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٩ وَأَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًاۖ إِن كَادَتۡ لَتُبۡدِي بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠ وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّيهِۖ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١١ ۞وَحَرَّمۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢ فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ وَلِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٣

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و ايشان را در زمين مستقر گردانيم، و سلطه و حكومتشان دهيم، و به فرعون وهامان و لشكريانشان آنچه را كه از آن می‌ترسيدند، بنمايانيم. ﴿6 و به مادر موسي الهام كرديم كه به او شير بده، و هنگامي كه بر او ترسيدي، او را به دريا بيانداز، و مترس و اندوهگين مباش، به يقين ما او را به نزد تو باز خواهيم گرداند، و او را از زمرة پيامبران می‌گردانيم. ﴿7 آنگاه خانوادة فرعون او را برگرفتند تا سرانجام دشمن آنان و ماية اندوهشان گردد. بی‌گمان فرعون و هامان و لشكريانش خطاكار بودند. ﴿8 و همسر فرعون گفت: (او) براي من و براي تو چشم روشني است، او را نكشيد، شايد به ما سود بخشد، و يا او را به فرزندي بگيريم و آنان نمی‌دانستند (كه سرانجام دشمنشان خواهد شد). ﴿9 و دل مادر موسي تهي (از صبر و قرار) شد، و اگر دل او را استوار نمی‌داشتيم تا از زمرة باورمندان باشد نزديك بود او را آشكار سازد. ﴿10 و به خواهرش گفت: به دنبالش برو، و او را از دور می‌ديد، بدون اينكه آنان بدانند. ﴿11 و شير همة دايگان را از قبل بر او حرام ساختيم، آنگاه (خواهرش) گفت: آيا شما را به خانواده‌اي رهنمود كنم كه سرپرستي او را برايتان به عهده بگيرد درحاليكه خيرخواه او باشند؟. ﴿12 پس موسي را به مادرش باز گردانديم تا چشمش روشن شود، و غمگين نگردد، و بداند كه وعدة خداوند حق است. ولي بيشترشان نمی‌دانند. ﴿13

 

 

 

 

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٤ وَدَخَلَ ٱلۡمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيۡنِ يَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِينٞ ١٥ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٦ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ فَلَنۡ أَكُونَ ظَهِيرٗا لِّلۡمُجۡرِمِينَ ١٧ فَأَصۡبَحَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِي ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَسۡتَصۡرِخُهُۥۚ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّكَ لَغَوِيّٞ مُّبِينٞ ١٨ فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن يَبۡطِشَ بِٱلَّذِي هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِيدُ أَن تَقۡتُلَنِي كَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِۖ إِن تُرِيدُ إِلَّآ أَن تَكُونَ جَبَّارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ ١٩ وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّ ٱلۡمَلَأَ يَأۡتَمِرُونَ بِكَ لِيَقۡتُلُوكَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّي لَكَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٢٠ فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢١

 

 

 

 

 

 

و زماني كه موسي به كمال رشد خود رسيد و تكامل پيدا كرد، و به او فرزانگي و دانش داديم. و اينگونه به نيكوكارن پاداش می‌دهيم. ﴿14 و روزي كه مردمان شهر غافل بودند وارد آن شد و ديد كه دو مرد می‌جنگند، يكي از قوم او، و آن ديگري از دشمنانش بود. آن كه از گروهش بود، از موسي در برابر دشمنش كمك خواست، و (موسي) مشتي بدو زد و او را كشت. گفت اين از كار شيطان است، بی‌گمان او دشمن گمراه كنندة آشكاري است. ﴿15 گفت: پروردگارا! من به خود ستم كردهام، پس مرا ببخش. و او را بخشيد، بی‌گمان او آمرزندة مهربان است. ﴿16 گفت: پروردگارا! به پاس نعمت‌هايي كه به من دادهاي من هرگز پشتيبان گناهكاران نخواهم بود. ﴿17 و شب را ترسان و نگران در شهر به روز آورد كه ناگهان (ديد) همان كسي كه ديروز از او ياري خواسته بود، او را به فرياد می‌خواند. موسي بدو گفت: بی‌گمان تو گمراه آشكاري. ﴿18 پس چون (موسي) خواست به شخصي كه دشمن هردوي آنان بود حملهور شود، گفت: آيا می‌خواهي مرا بكشي، همانگونه كه ديروز كسي را كشتي؟ فقط می‌خواهي در زمين ستمگر باشي، و نمی‌خواهي از نيكوكاران باشي. ﴿19 و مردي از نقطة دوردست شهر شتابان آمد، گفت: اي موسي! درباريان و سران دربارة تو مشورت می‌كنند تا تو را بكشند، پس بيرون برو، مسلماً من از خيرخواهان تو هستم. ﴿20 پس موسي از شهر خارج شد، درحاليكه ترسان و چشم به راه بود. گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمكار نجات بده. ﴿21

 

 

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يَهۡدِيَنِي سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ٢٢ وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡيَنَ وَجَدَ عَلَيۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ يَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُكُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِي حَتَّىٰ يُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَيۡخٞ كَبِيرٞ ٢٣ فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ ٢٤ فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِي عَلَى ٱسۡتِحۡيَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِي يَدۡعُوكَ لِيَجۡزِيَكَ أَجۡرَ مَا سَقَيۡتَ لَنَاۚ فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَقَصَّ عَلَيۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡۖ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٥ قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَ‍ٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَ‍ٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ ٢٦ قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧ قَالَ ذَٰلِكَ بَيۡنِي وَبَيۡنَكَۖ أَيَّمَا ٱلۡأَجَلَيۡنِ قَضَيۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَيَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ ٢٨

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و هنگامی‌كه رو به جانب مدين كرد، گفت: اميد است كه پروردگارم مرا به راه راست هدايت نمايد. ﴿22 و هنگامي كه به آب مدين رسيد، بر آن گروهي از مردم را ديد كه به (حيوانات) آب می‌دادند، و آن طرف ديگر دو زن را يافت كه گوسفندان خويش را دور می‌كردند. گفت: منظورتان از اين كار چيست؟ گفتند: ما (گوسفندان خود را) آب نمی‌دهيم تا اينكه چوپانان (گوسفندانشان را) باز گردانند، و پدر ما پيرمرد كهنسالي است. ﴿23 آنگاه گوسفندان ايشان را سيراب كرد، سپس به سايه روي آورد و گفت: پروردگارا! من به هر خيري كه بسويم بفرستي نيازمندم. ﴿24 آنگاه يكي از آن دو درحاليكه با نهايت حيا گام برمی‌داشت به نزد آو آمد (و) گفت: پدرم تو را دعوت می‌كند، تا تو را پاداش آب دادنِ (گوسفندانمان) مزد دهد. هنگاميكه موسي به نزد او آمد و داستان را براي او حكايت كرد، گفت: نترس كه از مردمان ستمگر رهايي يافته‌اي. ﴿25 يكي از آن دو (دختر) گفت: اي پدر من! او را استخدام كن، بی‌گمان بهترين كسي است كه استخدام می‌كني: هم نيرومند (و هم) درستكار و امين است. ﴿26  (پدر آن دختر) گفت: من می‌خواهم يكي از اين دو دخترانم را به نكاح تو درآورم، در برابر اينكه هشت سال براي من كار كني، پس اگر ده سال را تمام گرداني اختيار با تو است. من نمی‌خواهم بر تو سخت بگيرم. اگر خدا بخواهد مرا از زمرة نيكان خواهي يافت. ﴿27 (موسي) گفت: اين قراردادي ميان من و تو است، البته هركدام از اين دو مدّت را بر آوردم نبايد تجاوزي در حق من صورت بگيرد، و خداوند بر آنچه می‌گويم گواه است. ﴿28

۞فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ مِن شَٰطِيِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَيۡمَنِ فِي ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَكَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٠ وَأَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَلَا تَخَفۡۖ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِينَ ٣١ ٱسۡلُكۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ وَٱضۡمُمۡ إِلَيۡكَ جَنَاحَكَ مِنَ ٱلرَّهۡبِۖ فَذَٰنِكَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٣٢ قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ ٣٣ وَأَخِي هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّي لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِيَ رِدۡءٗا يُصَدِّقُنِيٓۖ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ٣٤ قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجۡعَلُ لَكُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيۡكُمَا بِ‍َٔايَٰتِنَآۚ أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَكُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ ٣٥

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و چون موسي آن مدت را به پايان رساند و همراه خانوادهاش حركت كرد، از سوي (كوه) طور آتشي ديد. به خانواده‌اش گفت: بايستيد كه من آتشي را ديده‌ام، اميدوارم از آنجا خبري يا شعلهاي از آتش برايتان بياورم تا خود را بدان گرم كنيد. ﴿29 وهنگامی‌که به کنار آتش آمد، از کرانة راست درّه، در جایگاه خجسته از درخت آواز داده شد: ای موسی! من خداوند پروردگار جهانیانم. ﴿30 و عصاي خود را بيانداز، پس چون آن‌را ديد كه حركت می‌كند گويي كه ماري است می‌جنبد، موسي پشت كرد و بازنگشت. (گفتيم) برگرد و نترس، كه تو از زمرة افرادي هستي كه در امانند. ﴿31 دستت را به گريبانت فرو ببر تا سفيد (و) بی‌عيب بيرون آيد. و براي زدودن اين ترس دست‌هايت را به‌سوی خود جمع كن اين دو دليل از سوي پروردگارت براي فرعون و اشراف (قوم) اوست. بی‌گمان آنان گروهي گناهكار می‌باشند. ﴿32 (موسي) گفت: پروردگارا! من از آنان كسي را كشته‌ام، پس می‌ترسم كه مرا بكشند. ﴿33 و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق نمايد. من می‌ترسم از آنكه مرا تكذيب كنند. ﴿34 فرمود: ما بازوان تو را به وسيلة برادرت (هارون) تقويت و نيرومند خواهيم كرد، و به شما سلطه و برتري خواهيم داد. پس به سبب معجزات ما آنان به شما دسترسي پيدا نمی‌كنند. شما و كساني كه از شما پيروي می‌كنند پيروز خواهيد شد. ﴿35

 

 

 

فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بِ‍َٔايَٰتِنَا بَيِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَمَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٦ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَمَن تَكُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٣٧ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي فَأَوۡقِدۡ لِي يَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ فَٱجۡعَل لِّي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٣٨ وَٱسۡتَكۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَيۡنَا لَا يُرۡجَعُونَ ٣٩ فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ ٤١ وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِينَ ٤٢ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٣

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پس هنگامي كه موسي با معجزات روشن ما به نزد آنان آمد، گفتند: اين چيزي جز جادوي به هم بافته نيست، و در ميان نياكان نخستين خود اين را نشنيده‌ايم. ﴿36 و موسي گفت: پروردگار من بهتر می‌داند كه چه كسي هدايت را از سوي او آورده است، و سراي آخرت از آنچه كسي است، بی‌گمان ستمكاران رستگار نمی‌شوند. ﴿37 و فرعون گفت: اي سران و بزرگان قوم! من جز خودم خدايي را براي شما سراغ ندارم! پس اي هامان! براي من بر گِل آتش افروز (و آجر ببند) آنگاه براي من كاخ بزرگي بساز، شايد من به خداي موسي پي ببرم. و به راستي من او را از دروغگويان می‌پندارم. ﴿38 و فرعون و سپاهيانش به ناحق تكبر ورزيدند و پنداشتند كه آنان به‌سوی ما بازگردانده نمی‌شوند. ﴿39 پس ما او و سپاهيانش را گرفتيم، آنگاه آنان را به دريا افكنديم. پس بنگر سرانجام ستمكاران چگونه بود؟!. ﴿40 و آنان را پيشواياني گردانديم كه به‌سوی آتش (دوزخ) فرا می‌خواندند، و روز قيامت ياري نمی‌شوند. ﴿41 و در اين دنيا لعنتي بدرقة راهشان كرديم، و در روز قيامت از زمرة دور داشتگان هستند. ﴿42 و ما به راستي بر موسي كتاب آسماني نازل كرديم بعد از آنكه اقوام روزگاران پيشين را نابود نموديم، تا براي مردم ماية بينش و وسيله هدايت و رحمت باشد و تا ايشان پند پذيرند. ﴿43

 

 

 

 

 

وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِيِّ إِذۡ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا كُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٤٤ وَلَٰكِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۚ وَمَا كُنتَ ثَاوِيٗا فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ تَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا وَلَٰكِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ ٤٥ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَيۡنَا وَلَٰكِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٦ وَلَوۡلَآ أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَيَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧ فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِيَ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰٓۚ أَوَ لَمۡ يَكۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۖ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَقَالُوٓاْ إِنَّا بِكُلّٖ كَٰفِرُونَ ٤٨ قُلۡ فَأۡتُواْ بِكِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٩ فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٠

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(اي محمد) و تو در جانب غربي (كوه طور) نبودي، در آن دم كه فرمان نبوت را به موسي ابلاغ كرديم، و تو حضور نداشتي. ﴿44 در حقيقت ما نسل‌هايي را پديد آورديم، آنگاه عمرشان طولاني شد. و تو در ميان اهل مدين نبودي تا آيات ما را بر آنان بخواني ولي اين ما هستيم كه تو را فرستاده‌ايم. ﴿45 و تو در كنار كوه طور نبودي بدانگاه كه ما ندا داديم، ولي (وحي) از روي رحمتي از سوي پروردگارت (آمد) تا گروهي را بيم دهي كه قبل از تو بيم دهندهاي پيش ايشان نيامده است، شايد آنان پند پذيرند. ﴿46 اگر (پيش از فرستادن پيامبر) بلا و عذابي به خاطر اعمالشان گريبانگيرشان می‌گرديد، می‌گفتند: پروردگارا! چرا به‌سوی ما پيامبري نفرستادي تا از آيات تو پيروي كنيم و از مؤمنان باشيم؟!. ﴿47 پس چون حق از سوي ما برايشان آمد، گفتند: چرا مانند آنچه كه به موسي داده شده بود بدو داده نشده است؟ آيا به آنچه پيش از اين به موسي داده شده كفر نورزيده‌اند؟ گفتند: اين دو جادو هستند كه يكديگر را پشتيباني می‌كنند. و گفتند: ما همه را انكار می‌كنيم. ﴿48 بگو: اگر راست می‌گوييد از نزد خداوند كتابي هدايتگرتر از اين دو (كتاب) بياوريد تا من از آن پيروي كنم. ﴿49 پس اگر سخن تو را نپذيرفتند، بدان كه تنها از خواسته‌هاي خود پيروي می‌كنند، و كيست گمراهتر از كسي كه بدون راهنمايي از (سوي) خداوند از هوي و هوس خود پيروي می‌كند؟! بی‌گمان خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمی‌كند. ﴿50

 

 

 

۞وَلَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٥١ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٥٢ وَإِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِينَ ٥٣ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَيۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٥٤ وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَقَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ لَا نَبۡتَغِي ٱلۡجَٰهِلِينَ ٥٥ إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ٥٦ وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآۚ أَوَ لَمۡ نُمَكِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا يُجۡبَىٰٓ إِلَيۡهِ ثَمَرَٰتُ كُلِّ شَيۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِيشَتَهَاۖ فَتِلۡكَ مَسَٰكِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡكَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِيلٗاۖ وَكُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥٨ وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبۡعَثَ فِيٓ أُمِّهَا رَسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۚ وَمَا كُنَّا مُهۡلِكِي ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ ٥٩

 

 

 

 

 

 

 

و همانا (اين) سخن را براي آنان پياپي در ميان آورديم تا پند پذيرند. ﴿51 كسانی‌كه پيش از اين (قرآن) به آنان كتاب داده‌ايم به آن ايمان می‌آورند. ﴿52 و چون (قرآن) بر آنان خوانده شود، می‌گويند: به آن ايمان آورديم، چرا كه آن حق می‌باشد و از سوي پروردگار ماست. ما پيش از (نزول) آن فرمانبردار بوديم. ﴿53 اينانند كه به پاس آنكه بردباري ورزيدند پاداششان دو بار به آنان داده می‌شود، و بدي را با نيكي از ميان بر می‌دارند، و از آنچه به آنان روزي دادهايم می‌بخشد. ﴿54 و هنگامي كه سخن بيهوده بشنوند، از آن روي می‌گردانند و می‌گويند: اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست. سلام بر شما ما خواهان (همنشيني با) نادانان نيستيم. ﴿55 (اي پيامبر!) تو نمی‌تواني كسي را كه دوست داري هدايت كني، بلكه خداوند هر كس را كه بخواهد هدايت می‌كند، و او به هدايت شدگان داناتر است. ﴿56 و گفتند: اگر همراه تو از هدايت پيروي كنيم از سرزمين خود ربوده می‌شويم. آيا آنان را در «حرم امن» جاي ندادهايم، كه فرآورده‌هاي هر چيزي براي روزي (آنان) از نزد ما به‌سوی آن سرازير می‌شود؟ بلكه بيشترشان نمی‌دانند. ﴿57 و چه بسيار شهرها را نابود ساختيم كه (اهالي آنها) در زندگي خود مست و مغرور شده و سركشي كرده بودند. اين خانه‌هاي ايشان است كه بعد از آنان جز مدت اندكي مورد سكونت قرار نگرفته است و ما خودمان مالك و صاحب (ديار آنان) شديم. ﴿58 و پروردگارت هرگز نابود كنندة شهرها نيست، مگر اينكه در كانون آن پيامبري بفرستد كه آيات ما را بر آنان بخواند و ما نابود كنندة شهر و دياري نيستيم مگر اينكه ساكنان آنجا ستمكار باشند. ﴿59

وَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتُهَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٠ أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِيهِ كَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ هُوَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ ٦١ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٦٢ قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ ٦٣ وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ ٦٤ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٦٥ فَعَمِيَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ يَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا يَتَسَآءَلُونَ ٦٦ فَأَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن يَكُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِينَ ٦٧ وَرَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخۡتَارُۗ مَا كَانَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٨ وَرَبُّكَ يَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٦٩ وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٧٠

 

 

 

 

 

 

 

و آنچه كه به شما داده شده است بهرة اين جهان و زينت آن است، و آنچه كه نزد خداوند است بهتر و پايندهتر است. آيا خرد نمی‌ورزيد؟!. ﴿60 آيا كسي كه او را به وعدهاي نيك وعده داده‌ايم و بدان خواهد رسيد، همانند كسي است كه كالاي زندگي اين جهان را بدو داده‌ايم آنگاه او روز قيامت از احضار شدگان خواهد بود؟!. ﴿61 و روزي (فرا خواهد رسيد) كه (خداوند) آنان را ندا داده و می‌فرمايد: كجايند انبازهايي كه آنها را گما می‌برديد؟!. ﴿62 كسانی‌كه فرمان عذاب بر آنها تحقق يافته است می‌گويند: پروردگارا! اينانند كه گمراهشان كرديم، آنان را چنانكه خود گمراه شديم گمراه نبوديم. ما از اينان در پيشگاه تو بيزاري می‌جوييم، ما را عبادت نمی‌كردند (بلكه دنبالهرو پندار خود بودند). ﴿63 و گفته می‌شود: انبازهاي خود را به ياري بخوانيد، آنگاه آنها را فرا می‌خوانند اما (نداي) آنان را پاسخ نمی‌دهند. و عذاب را می‌بينند، و اگر هدايت می‌شدند آنچه كه برايشان پيش آمده است پيش نمی‌آمد. ﴿64 و روزي كه (خداوند) آنها را ندا می‌دهد و می‌فرمايد: چه پاسخي به پيامبران داديد؟. ﴿65 آنگاه خبرها در آن روز بر آنان مشتبه گشته و نمی‌توانند چيزي را از يكديگر بپرسند. ﴿66 و اما كسي كه توبه كرده و ايمان آورده و كار شايستة انجام داده باشد اميد است كه از زمرة رستگاران گردد. ﴿67 و پروردگار تو هر آنچه را بخواهد می‌آفريند، و (هر كس را بخواهد) بر می‌گزيند، و آنان اختياري ندارند. خداوند بسي منزهتر و بالاتر از آن است كه برايش شريك قرار می‌دهند. ﴿68 و پروردگارت آنچه دل‌هايشان پنهان می‌دارد و آنچه كه آشكار می‌سازد، می‌داند. ﴿69 و اوست «الله» معبود به حق ديگري جز او نيست، و فرمانروايي از آن اوست و به‌سوی او بازگردانده می‌شويد. ﴿70

قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلَّيۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِضِيَآءٍۚ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ ٧١ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِلَيۡلٖ تَسۡكُنُونَ فِيهِۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٧٢ وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٧٣ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٧٤ وَنَزَعۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٧٥ ۞إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ ٧٦ وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٧٧

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بگو: به من بگوييد اگر خداوند شب را بر شما تا روز قيامت پيوسته بگرداند، كيست معبودي غير از خداوند كه برايتان روشني بياورد؟ آيا نمی‌شنويد؟!. ﴿71 بگو: به من خبر دهيد اگر خداوند روز را تا قيامت بر شما ماندگار كند، به جز خدا كدام معبود است كه بتواند براي شما شبي را بياورد تا در آن آرام گيريد؟ آيا نمی‌بينيد؟. ﴿72 و از رحمت خود شب و روز را برايتان مقرر داشت تا در آن بياراميد و فضل خدا را بجوئيد و باشد كه سپاس بگزاريد. ﴿73 و روزي كه آنان را ندا می‌دهد، آنگاه می‌گويد: كجايند آن شريكانم كه شما می‌پنداشتيد؟!. ﴿74 و (در آن روز) از هر امتي گواهي بيرون می‌كشيم، آنگاه می‌گوييم: دليل خود را بياوريد. پس می‌دانند كه حق با خداوند است، وآنچه كه به هم می‌بافتند از ايشان گم و ناپديد می‌شود. ﴿75 همانا قارون از قوم موسي بود، پس بر آنان سركشي كرد، و از گنج‌ها اندازهاي به او داده بوديم كه كليدهاي آن بر گروهي توانمند سنگيني می‌كرد. آنگاه كه قومش بدو گفتند: شادماني مكن، همانا خدا شاد شوندگان (به مال) را دوست نمی‌دارد. ﴿76 و در آنچه خداوند به تو داده است سراي آخرت را بجوي، و بهرة خود را از دنيا فراموش مكن، و چنانكه خداوند به تو نيكي كرده است (با ديگران) نيكي كن، و در زمين در پي فساد مباش كه خداون فسادكاران را دوست نمی‌دارد. ﴿77

 

 

 

 

 

قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسۡ‍َٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٧٩ وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ ٨٠ فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ ٨١ وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٢ تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَى ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٤

 

 

 

 

 

 

 

قارون گفت: تنها در نتيجة علم و دانشي كه دارم آن (مال) به من داده شده است. آيا ندانست كه خداوند پيش از او نسل‌هاي (گذشته) كساني را كه از او توانمندتر و مال اندوزتر بودند هلاك كرد؟ و گناهكاران از گناهشان پرسيده نمی‌شوند. ﴿78 پس (قارون) آراسته به زيورهاي خود ميان قومش ظاهر شد كساني كه زندگاني دنيا را می‌خواستند گفتند: اي كاش! ما نيز مانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتيم، به راستي او از بهرهاي بزرگ برخوردار است. ﴿79 و كساني كه دانش وآگاهي داشتند، گفتند: واي بر شما! پاداش خداوند براي كسي كه ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، بهتر است و اين را جز شكيبايان نمی‌پذيرند. ﴿80 پس او و خانهاش را به زمين فرو برديم، و هيچ گروهي نداشت كه او را در برابر خداوند ياري دهند، و خود نيز نتوانست خود را كمك كند. ﴿81 آنان كه ديروز آرزو می‌كردند به جاي او باشند، گفتند: واي! انگار خدا روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد فراخ می‌گرداند، و براي هر كس كه بخواهد روزي را تنگ و كم می‌گرداند. و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود بی‌گمان ما را فرو می‌برد. واي! انگار كافران رستگار نمی‌گردند. ﴿82 اين سراي آخرت است كه آن را براي كساني كه در زمين به دنبال استكبار و فساد نيستند مقرر می‌كنيم، و عاقبت از آن پرهيزگاران است. ﴿83 هر كس كار نيكي انجام دهد پاداش بهتري از آن دارد، و هركس بدي به ميان آورد (بداند) كساني كه مرتكب بدی‌ها می‌شوند جز آنچه می‌كنند جزا نمی‌يابند. ﴿84


إِنَّ ٱلَّذِي فَرَضَ عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّكَ إِلَىٰ مَعَادٖۚ قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَمَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٨٥ وَمَا كُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۖ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرٗا لِّلۡكَٰفِرِينَ ٨٦ وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَيۡكَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٨٧ وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٨

 

 

 

 

 

 

 

 

به راستي خداوندي كه اين قرآن را بر تو واجب كرد يقيناً تو را به بازگشتگاهي باز خواهد گرداند. بگو: پروردگار من بهتر می‌داند كه چه كسي هدايت را از سوي او آورده است، و چه كسي در گمراهي آشكار به سر می‌برد. ﴿85 و اميدي نداشتي كه كتاب بر تو فرود آورده شود، بلكه به رحمتي از سوي پروردگارت (اين كار انجام شد) پس هرگز پشتيبان كافران مباش. ﴿86 و هرگز كافران تو را از آيات خداوند باز ندارند، پس از آنكه (قرآن) بر تو نازل شده است. و به‌سوی پروردگارت فراخوان، و هرگز از مشركان مباش. ﴿87 و با خداوند معبود ديگري را فرامخوان، جز او معبود به حقي نيست، هر چيزي هلاك شونده است جز ذات او، فرمانروايي از آن اوست، و همگي شما به‌سوی او برگردانده می‌شويد. ﴿88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...