توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ فروردین ۱۱, شنبه

حنجره و محدوده‌ی حواس

 

حنجره و محدوده‌ی حواس

خداوند سبحان در کتابش می‌فرماید :

إِنَّا کُلَّ شَیءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍƒ [قمر : 49]

ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.

میزان بسیار دقیقی در تمام آن چه خدای بزرگ آفریده وجود دارد. همین معنی از این آیه نیز برمی‌آید :

خَلَقَ السَّمَاواتِ وَ الأَرضَ بِالحَقِّ و صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إلیهِ المَصیرُƒ    (تغابن : 3)

«آسمانها و زمین را به حق آفرید و شما را به زیبایی تصویر کرد، بدانید که عاقبت به سوی او باز خواهید گشت».

حق گذشته از معنای بالا معنی دیگری هم دارد و آن نکته‌ی ثابت و پایداری است در مقایسه با باطل که فانی و ناپایدار است.

وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاواتِ وَ الأَرضَ وَ مَابَیْنَهُما إِلَّا بِالحَقّƒ

                                                                  (حجر : 85)

«آسمانها و زمین و آن چه در میان آن‌هاست همه را به حق و به درستی آفریده‌ایم».

معنای دیگری از حق برمی‌آید و آن هر چیز هدفمندی است که با عبث یا بیهودگی هم‌خوانی ندارد. خداوند همچنین می‌فرماید :

وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاواتِ وَ الأَرضَ وَ مَابَیْنَهُما لاعبینَƒ (انبیاء : 19)

«ما آسمانها و زمین و آن چه در میان آنهاست، به بازیچه نیافریده‌ایم».

معنی سوم این است که شیء به حق آفریده شده، یعنی از جانب یک حکیم بسیار دانای آگاه به درستی و به طور دقیق مقدر شده است.

درباره‌ی حنجره که دستگاه صوتی انسان است، پزشکان می‌گویند، دریچه‌ی حنجره با قدت واندازه‌ی بسیاری طرح‌ریزی شده است؛ به طوری که اگر بیش از آن چه الآن هست گشاده‌تر می‌بود صدای انسان آشکار نمی‌شد؛ و اگر باریکتر و تنگتر از آن چه الآن هست می‌بود، نفس کشیدن مشکل می‌شد. پس یا می‌بایست تنفس راحت باشد و صدا نماند، و یا صدا واضح باشد و تنفس دشوار گردد؛ اما در نتیجه‌ی حکمت و دانش و قدرت آفریدگار بزرگ، سوراخ حنجره دقیق و حساب شده، است چه کسی این دریچه را به این اندازه آفریده است؟ خدای پاک و منزه که می‌فرماید :

صُنْعَ اللهِ الَّذِی أَتْقََنَ کُلَّ شَیءٍج إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَƒ (نمل : 88)

«آفریده‌ی خدایی که همه چیز را به تمام وکمال خلق کرد، او به راستی از کرده‌های شما آگاه است».

از این جا به آستانه‌های حواس می‌رسیم. چشم در یک چارچوب خاصی می‌بیند. اگر بینایی بیشتر از آنی بود که الآن هست، زندگی تبدیل به جهنم می‌شد، وقتی انسان به لیوان آبی که می‌نوشد، خیره می‌شود، آن را زلال و پاک و شیرین می‌بیند؛ اگر حوزه‌ی دید چشم اندکی افزوده می‌گشت و بیشتر از حد معمول دقیق‌تر می‌شد، در لیوان آب شگفتهایی می‌دید، موجودات زنده را می‌دید، میکروبهای بی‌زیان، و میکروبهای بی‌شمار دیگری می‌دید. در آن صورت هیچ کس آب نمی‌نوشید و در چهره‌ی صاف و روشن بچه‌ی کوچک چیزهایی در هیأت چال و چوله‌هایی می‌دید. از این روی خدای دانا فرمود :

إِنَّا کُلَّ شَیءٍ خَلَقْنَاه بِقَدَرِƒ                             (قمر : 49)

«ما هر چیزی را به اندازه‌ای معین آفریدیم».

حوزه‌ی کار گوش هم اگر اندکی در سطح بالاتری بود کسی نمی‌توانست شب بخوابد، زیرا گوش همه نوع سروصدایی را می‌ربود، بلکه سروصداهای دستگاه گوارش خود به مانند یک کارگاه بزرگ می‌شد. بنابراین خداوند درپوشی برای گوش که از خودش بزرگتر نیست، وضع کرده است. همچنین اگر حس لامسه هم بیشتر بود، انسان الکتریسته‌ی ساکنی را احساس می‌کرد که بی‌گمان زندگی را به جهنمی تحمل‌ناپذیر تبدیل می‌کرد. حس بویایی در برخی حیوانات یک میلیون برابر بیشتر و تواناتر از بویایی انسان است. خداوند بزرگ و منزه انسان‌ها را با دو گوش و چشم و یک دل چنان تحکیم بخشیده که هرگز عیبی نتوان دید. حس لامسه و بینایی را هم به زیبایی و با حکمت فراوان به آنها داده است و تمام این حواس، بسیار دقیق و ریزبینانه سازمان یافته است.

*          *          *


 

 

 

 

 

 

 




 

 

 

 

 

 

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...