توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ فروردین ۱۰, جمعه

علم

 

علم

به نظر برخی دانشمندان، منظور از علم، شناخت خدا، اوامر خدا و مخلوقات او می‌باشد، یا منظور از آن، شناخت حقیقت، شریعت و خلق خداست. شناخت پروردگار مبنا و اساس دین، شناخت اوامر او، اساس عبادت و شناخت خلق او، اساس صلاح دنیاست.

از این رو اسلام به شناخت خدا از طریق تفکر در خلقت آسمان‌ها و زمین، فرا خوانده است و در چند سوره قرآن به طور پیاپی به آن اشاره شده و مبنای اساسی و اولیه پایه‌های عقیدتی و ایمانی قرار گرفته است ... خداوند می‌فرماید :

فَلْیَنْظُرِالإنْسانُ مِمَّ خُلِقَ* خُلِقَ مِنْ مّاءٍ دافِقٍ* یَخْرُجُ مِنْ بَینِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِƒ (طارق : 5-7)

«انسان باید بنگرد و دقت کند که از چه چیز آفریده شده است؟!* او از آب جهنده ناچیزی آفریده شده است* آبی که از میان استخوان پشت و استخوان‌های سینه بیرون می‌آید».

و در جایی دیگر فرموده است :

فَلْیَنْظُرِالإنْسانُ إلی طَعامِهِ* أَنَّا صَبَبْنا الماءَ صَبَّاً* ثُمَّ شَقَقْنا الأرْضَ شَقَّاً* فَانْبَتْنا فیها حَبّاً* وَ عِنَباً وَ قَضْباً* وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلاً* وَ حَدائِقَ غُلْباًƒ (عبس : 24-30)

«انسان باید به غذای خویش بنگرد و دربارة آن بیندیشد (که چگونه ما آن را برای او فراهم کرده‌ایم، و در ساختمان مواد غذایی و اجزاء حیات‌بخش آن، چه دقت و مهارت و ظرافتی بکار برده‌ایم) * ما آب را از آسمان بگونة شگفتی می‌بارانیم * سپس زمین را می‌شکافیم و از هم باز می‌کنیم * در آن دانه‌‌ها را می‌رویانیم و رزها و گیاهان خوردنی را * ودرختان زیتون و خرما را * وباغ‌های پردرخت و انبوه را».

باز فرموده است :

اَفَلا یَنْظروُنَ إلی الابِلِ کَیفً خُلِقَتْ* وَ إلی السَّماءٍ کَیفَ رُفِعَتْ* وَ إلی الجِبالِ کَیفَ نُصِبَتْ* وَ إلی الأرْضِ کَیفَ سُطِحَتْƒ                                      

                                                 (غاشیه : 17-20)

«آیا به شتران نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده‌اند؟! و به آسمان نگاه نمی‌کنند که چگونه برافراشته شده است؟! و به کوه‌ها نمی‌نگرند که چگونه نصب و پابرجای شده‌اند؟! و به زمین نمی‌نگرند که چگونه پهن و گسترانیده شده است؟!».

و نیز فرموده است :

قُلْ انْظُرُوا ما ذا فی السَّمواتِ وَالأَرْضِ وَ ما تُغْنی الأیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَومٍ لا یُؤْمِنُونَƒ                                                    (یونس : 101)

«بگو : بنگرید (و چشم برون و درون را باز کنید و ببینید) در آسمان‌ها و زمین چه چیزهائی است؟! آیات خواندنی کتاب‌های آسمانی، از جمله قرآن، و دیدنی جهان هستی) و بیم‌دهندگان به حال کسانی سودمند نمی‌افتد که نمی‌خواهند ایمان بیاورند».

بدین‌سان تفکر در خلقت آسمان‌ها و زمین، نوعی عبادت و بلکه بهترین آن می‌باشد. در صحیح ابن حبان آمده است[1] که عطا از عایشه (رض) روایت کرده است که : «یک‌بار که نوبت من بود، پیامبر(ص) نزد من آمد و فرمود : بگذار که امشب را به عبادت پروردگارم مشغول باشم، سپس به سوی مشک آب رفته، وضو گرفت و پس از آن به نماز ایستاد، آنقدر گریست که محاسن وی خیس شد، سپس به سجده رفت و آنقدر گریست، که اشکهایش زمین را خیس کرد، آنگاه به پهلو دراز کشید، تا اینکه بلال برای اذان صبح آمد، او متوجه گریه پیامبر(ص) شد و پرسید : ای پیامبر خدا، چه چیز شما را به گریه انداخته است، در حالیکه خداوند تمام لغزش‌های پسین و پیشین شما را آمرزیده است؟ پیامبر(ص) فرمود : تو چه می‌گویی، بلال! چگونه نگریم در حالیکه خداوند، امشب آیات زیر را بر من نازل کرد :

اِنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الأرْضِ وَ اخْتِلافِ الَّیلِ وَ النَّهارِ لآیاتٍ لاُولی الألْبابْƒ[2]

«به خورشید بنگر و بپرس چه کسی آن را گرما بخشیده و چه کسی آن را نور داده است، چه کسی آن را همانند سکه بر دل آسمان ضرب کرده و یا همانند ساعت، آویزان نموده است که عقربه‌هایش تا قیامت در گردش هستند. چه کسی به خورشید رفعت داده و در مداری دقیق و در برج‌های مختلف قرار داده و کیست که روشنی خورشید را به آسمان دنیا انتقال داده است، زمان محصول آن است و از فروع و اصول آن سرچشمه گرفته است و به عرصه نوشتار درآوردن و فصل‌بندی آن هم نتیجه تغییرات خورشید است. اگر خورشید نبود، روزها و ماه‌ها و سال‌ها نظم نمی‌گرفت و در شمارش نمی‌آمد و اگر خورشید نبود، تمایز نور و تاریکی میسر نمی‌شد، طلای اصیل از سرچشمه‌های آن و شفق سرخ از پرتوهای آن نمایان می‌شود و این پرتوها نظاره‌گر شکست تاریخ بوده‌اند و پیشرفت و ترقی بشر جلوه‌ی زیبای وی را ز بین نبرد است».

چه زیبا فرموده است خداوند که :

سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فی الافاقِƒ                     (فصلت : 53)

«ما به آنان هرچه زودتر دلایل و نشانه‌های خود را در اقطار و نواحی (آسمان‌ها و زمین، که جهان کبیر است) نشان خواهیم داد».

اکنون به قلب بنگر، و در کار و آثارش، هدف و مقصدش، اندازه و ارزشش، پیرامون و دیواره‌ها، منافذ و سوراخ‌ها، دریچه‌ها و پرده‌ها، دهلیزها و حفره‌هایش، تأمل کن و باز در رگ‌های خون و محل انباشت آن در قلب، پاکی و تیرگی‌هایش، پایداری و بیداریش تحمل و هوشیاری و نیز خطرات عظیم آن دقت کن، قلب را غفلت و خواب نمی‌گیرد، فراموشی و اشتباه، لغزش و انحراف، خستگی و از کار افتادگی و افسردگی و شکایت بر او جاری نمی‌شود، همیشه صبور است و تحت فرمان خالق کاردانش می‌باشد کسی که آن را ساز و برگ و شعله حیات بخشیده و مهلت و زمان مشخصی برای کارش تعیین نموده است، قلب بدون آرام و راحت و برگشت و توجیه به کار خویش ادامه می‌دهد.

و چه زیباست تلاوت دوباره این آیه :

سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فی الافاقِƒ                     (فصلت : 53)

اکنون به همراه حضرت علی(رض) در نشانه‌ای دیگر می‌نگریم ...

«مورچه را بنگر، با جثه کوچک! و اندام لطیفش، که نه با نگاه خوب دیده می‌شود و نه به اندیشه در آید، چگونه بر زمین به نرمی می‌رود؟ و روزی خویش را می‌جوید، دانه را به لانه خویش می‌برد، و آن را در قرارگاه خود آماده می‌دارد، در روزهای گرما برای فصل سرد خویش گردآورد و در واردشدنش برای بیرون آمدن، روزیش از سوی خدا کفایت شده است و به قدر نیازش مقرر گشته، روزی‌رسان پراحسان از او غافل نمانَد و داور قهار، او را محروم نمی‌دارد، هرچند که در سنگی صاف و خشک و جامد و بی‌رطوبت باشد و اگر در گذرگاه‌های گوارش مورچه، از بالا و پایین، اندیشه کنی و شکم و پیرامون شکم و سر و چشم‌ها و گوش‌هایش، در شگفتی آن به داوری نشینی و از توصیف آن به رنج افتی، چه بزرگ است آنکه او را بر پاهایش استوار داشت و بر ستون‌های بدنش پایدار کرد، او که در آفرینش شریک و همکاری ندارد».

خداوند، چه نیکو فرموده است :

وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الأرْضِ وَ لا طائرٍ یَطیرُ بِجَنَاحَیهِ إلاّ أمَمٌ أمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فی الکِتابِ مِنْ شَیءٍ ثُمَّ إلی رَبِّهِمْ یُحْشَروُنَƒ                      (انعام : 38)

«و هیچ جنبده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پروا زمی‌کند وجود ندارد مگر اینکه گروه‌هایی همچون شمایند (و هر یک دارای خصائص و ممیزات و نظام حیات خاص خود می‌باشند). در کتاب هیچ چیز را فروگذار نکرده‌ایم پس آنان در پیشگاه پروردگارشان جمع آورده می‌شوند».

تاکنون بحث از علم و شناخت خداوند بود، یعنی علم حقیقت، حال علم به اوامر خدا یعنی علم شریعت چگونه تأثیری دارد؟

انسان با تفکر در خلقت آسمان‌ها و زمین و شناخت خدا به عنوان خالق و مربی و حیات‌بخش و نیز معرفت گوشه‌ای از اسم‌های نیکو و صفت‌های ارجمند او، انگیزه‌ای قوی برای نزدیکی به خداوند می‌یابد و در تکاپو برای وصول به مقام قرب او، به انجام اوامر و دستورات و پرهیز از منهیات او می‌پردازد، در اینجا اهمیت علم شریعت، کاملاً هویدا می‌گردد، زیرا اوامر و نواهی خداوند، در زمینه عبادات و معاملات و اخلاق در آن بیان می‌شود.

شریعت خدایی، سراسر عدل و رحمت و مصلحت و حکمت است، لذا هر مسئله‌ای که از عدل به جور و از رحمت به غضب و از مصلحت به فساد و از حکمت به بیهودگی بگراید، در شریعت هیچ مبنایی ندارد، اگرچه با هزار تأویل و توجیه به آن نسبت داده شده باشد.

پیامبر گرامی(ص) در روایتی که امام بخاری نقل کرده است، می‌فرماید : «هر کس که خدا، خیر او را خواهد، در دین فقیهش می‌گرداند».[3]

اکنون به بیان علم مربوط به شناخت خلایق می‌پردازیم، اسلام ما را به شناخت خصوصیات و صفات اشیاء و قوانین حاکم در روابط میان آنها فرا می‌خواند، تا از آن بهره برده و زمینه تحقق تسخیر اشیاء برای ما فراهم شود ... خداوند می‌فرماید :

أَلَمْ تَرَوا انَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فی السَّمواتِ وَ ما فی الأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرهً و باطِنهًƒ                                              (لقمان : 20)

«آیا ندیده‌اید که خداوند آنچه را که در آسمان‌ها و زمین است مسخر شما کرده است (و در مسیر منافع شما به حرکت انداخته است)، و نعمت‌های خود را چه نعمت‌های ظاهر و چه نعمت‌های باطن بر شما گسترده و افزون ساخته است؟ برخی از مردم بدون هیچگونه دانش و هدایت و کتاب روشن و روشنگری، دربارة خدا راه ستیز و جدال را پیش می‌گیرند».

و أَنْزَلْنَا الحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِƒ (حدید : 25)

«و آهن را پدیدار کرده‌ایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است».

یادگیری علوم تجربی بشر را در آبادانی زمین یاری می‌دهد، زیرا راه استخراج معادن، به‌کارگیری نیروها و انرژی‌، هموار نمودن مشکلات و برآوردن نیازها را در بردارد. خداوند می‌فرماید :

وَ إِلی ثَمُودَ أخاهُمْ صَالِحاً قَالَ یا قَومِ اعْبُدوُوا اللهَ ما لَکُمْ مِنْ إلهٍ غَیرُهُ هُوَ أَنْشَاَکُمْ مِنْ الأرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إلیه انَّ رَبّی قَریبٌ مُجیبٌƒ  (هود : 61)

«به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را فرستادیم که صالح نام داشت. گفت : ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد. او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را بر شما واگذار نموده است. پس از او طلب آمرزش را بنمایید و به سوی او برگردید. بیگمان خداوند (به بندگانش) نزدیک و پذیرندة (دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند».

از سوی دیگر، یادگیری علوم تجربی و پیشرفت در این زمینه، قدرتی ارزشمند به شمار می‌رود و شایسته است، در اختیار مسلمین باشد تا در جبهه مبارزه با دشمنان حقیقت و نیکی و اسلام مورد استفاده قرار گیرد و به این فرموده خداوند نیز تحقق داده شود که :

وَ أعِدُّوا لَهُمْ ما اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الخَیلِ تُرْهِبوُنَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُمْƒ                                                       (انفال : 60)

«برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیروی (مادی و معنوی) و اسب‌های ورزیده آماده سازید، تا بدان، دشمن خدا ودشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان رانمی‌شناسدی و خدا آنان را می‌شناسد. هر آنچه را در راه خدا صرف کنید، پاداش آن به تمام و کمال به شما داده می‌شود و هیچگونه ستمی نمی‌بینید».

و چون امروز قدرت و برتری در علم و تکنولوژی است و جنگ میان ملت‌ها نه با بازوها، بلکه با عقل و دانش اداره می‌شود، بر هر فرد مسلمانی لازم است که در این جنبه قوی باشد، زیرا حقیقتی که با خود دارد برای نشر و گسترش، نیازمند قدرت است و شوکت، و پیامبر(ص) نیز فرموده است :

«مؤمن قوی و توانا، نزد خداوند محبوب‌تر از مؤمن ضعیف و ناتوان است هرچند که هر دو از خیر و نیکی در حد خود برخوردارند».[4]



[1]- صحیح ابن حبان، شماره 620.

[2]- ترجمه آیه در بحث قبل بیان شد.

[3]- بخاری، حدیث 71 و مسلم، حدیث 1037 به روایت معاویه.

[4]- مسلم، حدیث (2664) به روایت ابوهریره.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...