توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۱ مرداد ۱۹, چهارشنبه

مقدمه

 

مقدمه

الحمدلله عدد كلماته وزنة عرشه ورضا نفسه والصلاة والسلام على خير خلقه وصفوة رسله محمد وآله وصحبه الذين هم نجوم الـمُهتدى بهم والقدوة والأسوة في معاني القرآن والسنة وهم الأدلاء على الصراط الـمستقيم بعد رسوله صلى الله عليه وسلم.

نام کتابی را که در مقابل‌تان قرار دارد «مقام صحابه» تعیین نمودم، تا خواننده در بدو مطالعه بفهمد که این کتاب درباره فضائل و مناقب صحابه کرام نوشته نشده است چون بحمد الله در زمنیه مناقب و فضایل، کتاب‌های زیادی به زبان‌های گوناگون نوشته شده است و در تمام کتب نیز در این مورد ابواب کثیری وجود دارد.

مقام صحابه کرام رضی الله عنهم  بسیار بلند و والاست و برای راهنمایی انسان و برای به وجود آوردن انقلاب دینی شناخت آن ضروری است. به عبارتی دیگر، بیان فضایل و مناقب و حکایت عموم صلحاء و اولیای امت داروی شافی دردها به شمار می‌آید، ولی آن از موضوع بحث این کتاب خارج است.

هم‌چنین از این عنوان روشن می‌گردد که این کتاب مناسبتی با رشته تاریخ ندارد که در آن از احوال خوب و بد افراد بحث شود و بنابر تناسب کثرت و قلت احوال، کسی را بزرگ و صالح و ولی، و دیگری را فاسق و ظالم لقب دهند.

البته به جز انبیاء علیهم السلام ، احدی از بهترین افراد امت هم در دنیا وجود ندارد که از وی هیچ‌گونه خطاء و اشتباهی سر نزده باشد و هم‌چنین احدی از بدترین افراد دنیا هم وجود ندارد که از وی هیچ‌گونه کار خوب و نیکی صورت نگرفته باشد.

مدار امر تنها در این است، که زندگی هر شخصی که در اخلاق و اعمال خوب سپری شده، صدق و اخلاص وی نیز از نحوه عمل وی شناخته شده است، و ارگ احیاناً از وی گناه یا اشتباه هم سر زده باشد، باز هم در ردیف صالحین امت شمرده می‌شود. هم‌چنین کسی که در زندگی خود عموماً پایبند حدود و قوید و تابع احکام شرعیه نیست، اگر از وی احیاناً چند مورد عمل نیک یا فرضاً کارهایی مفیدی هم سر زده باشد، باز هم او را در ردیف صالحین نمی‌شمارند.

وظیفه تاریخ نگار فقط تا این حد است که وقایع و سرگذشت‌ها را با دیانت و شرط امانت درست و صحیح بیان کند، و این مطلب که از نوشتن آن، چه نتایجی استخراج می‌شود، یا بر مقام و شخصیت دینی و دنیوی یک فرد یا گروهی در پرتو وقایع چه لطمه‌ای یا چه منفعتی عاید می‌گردد، از موضوع بحث تاریخ جدا است که می‌توان اسم آن را «فقه التاریخ» گذاشت نه تاریخ.

باز در مورد عموم افراد و رجال و گروه‌های دنیا، این «فقه التاریخ» بر اساس همان وقایع تاریخی مبتنی می‌گردد و این‌گونه نتایج را هر شخص واقف و ماهر در فن تاریخ می‌تواند طبق رأی و نظر و فکر خودش استخراج و استنباط کند. از این‌رو می‌خواهم در این کتاب این امر را ثابت کنم که یاران رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم ، یعنی صحابه کرام رضی الله عنهم  در این امر مانند عموم افراد و رجال دنیا نیستند که اظهار نظر دربارة آنان و بررسی موقعیت و جایگاه آن تنها تابع تاریخ و حالات بیان کرده تاریخ قرار داده شود، بلکه صحابه کرام، نام گروه مقدسی است که مسئولیت برقراری ارتباط بین پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم  و عموم امت از طرف خداوند متعال به عهده آنها قرار داده شده است.

(به عبارتی دیگر، آنها واسطه‌هایی هستند که امت را با پیشوای امت، یعنی رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم  مرتبط می‌سازند و این مقام از عطیه‌های الهی است که به آنها عطا شده است. مترجم).

بدون در نظر گرفتن این واسطه، نه حصول قرآن برای امت میسر و نه فهم آن مضامین قرآنی که بیان آنها را قرآن بر عهدة پیامبر قرار داده‌است ﴿لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ[1]. حاصل می‌شود و نه علم رسالت و تعلیمات آن ممکن است بدون این واسطه به دست آید.

همراهان رسول صل الله علیه و آله و سلم  در حیات او کسانی بودند که تعلیمات آن حضرت را از همه دنیا حتی از اهل و عیال و زن و فرزندان خود عزیزتر داشتند. و پیام آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم  را با نثار جان‌های خود به گوشه و کنار دنیا منتشر ساختند. سیرت آنها بخشی از سیرت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم  است.

 صحابه کسانی نیستند که مانند عموم مردم دنیا فقط در پرتو کتب تاریخ شناخته شوند، (یعنی تارةخ خیلی کوچک‌تر از آن است که بتواند به تنهایی معیار شناسایی آنها قرار داده شود - مترجم) بلکه آنها در پرتو نصوص قرآن و حدیث و سیرت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم  شناخته می‌شوند. آنان در اسلام و در شریعت اسلام دارای منزلت و مقام خاصی هستند.

من در این مقاله می‌خواهم آنان را تحت عنوان «مقام صحابه» به خوانندگان عرضه کنم.

ضرورت و اهمیت تحریر آن از مدت‌ها قبل مدّنظر بود، اما این داعیه قوی یعنی نوشتن آن، که دیگر کارها را به تأخیر اندازم و به آن مشغول شوم زمانی به وجود آمد که بنده هفتاد و ششمین سال عمر خود را می‌گذرانم و قوای جسمانی‌ام از کار افتاده است و سلسلة لا ینقطع بیماری‌ها جاری است. علم و عمل هم از اول چیز قابل ذکری نبود و آنچه بود، آن هم دارد رخصت می‌شود. با این همه، علت قوت گرفتن نوشتن این کتاب چندین حادثه است (که در این زمان بروز نموده است. مترجم).

این مطلب برای همه روشن است که از فرقه‌های گمراه این امت، فرقه‌ای است که در عهد خود صحابه رضی الله عنهم  بروز کرده بود و در شأن صحابه کرام با گستاخی و اسائه ادب رفتار می‌کرد و به همین جهت از سایر امت محمدیه جدا افتاده است. ولی عموم فرقه‌های امت اسلام خصوصاً «جمهور» امت اسلامیه که به نام «أهل السنة والجماعة» موسوم است کلاً نسبت به مقام و منزلت اختصاصی صحابه کرام و رعایت ادب و احترام آنها اتفاق نظر دارند، و از اینکه شخصیت‌های گران قدر آنان را هدف انتقاد و خرده‌گیری قرار دهند، گریز نموده و برحذر می‌باشند و آن را از بزرگ‌ترین جرایم اخلاقی و سوء ادب دانسته‌اند.

در مسائلی که صحابه با هم اختلاف نظر داشته‌اند اگر رأی گروهی را بنابر اصول اجتهاد ترجیح داده و بر آن عمل شود اشکالی ندارد. زیرا، عمل کردن بر دو نظر متضاد امکان ندارد. ولی این موضوع از اینکه یکی از شخصیت‌های آنان مورد انتقاد قرار گیرد، قطعاً جایز نیست. (یعنی اگر می‌بینیم در مسائلی که صحابه با هم اختلاف نظر داشته‌اند فقیهان مجتهد، قول و نظر یک گروه را ترجیح داده و بر آن عمل کرده‌اند، معنی‌اش به هیچ وجه این نیست که ما نسبت به صحابه بد بین باشیم با یکی از آنها را مورد تنقید قرار دهیم. مترجم) این امر از اینکه شخصیتی را مورد انتقار قرار دهیم کاملاً امری جدا است.

بیماری تحقیق

از جمله موارد خوب و بدی که از اروپا به ممالک اسلامی وارد شده است، یکی نظریه «تحقیق و تنقید» در هر شئ است، (در اینجا یادآوری این نکته لازم است - مترجم) که تحقیق و نقد فی نفسه چیز بدی نیست و خود قرآن کریم مردم را به‌سوی آن دعوت داده‌است.

در سوره فرقان تحت عنوان «عباد الرحمن» از صفات خوبی که برای بندگان صالح و نیک پروردگار متعال ذکر شده است یکی این است:

﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ يَخِرُّواْ عَلَيۡهَا صُمّٗا وَعُمۡيَانٗا ٧٣ [الفرقان: 73].

«بندگان نیک خداوند چنان نیستند که مانند کوران و کران بر آن بیفتند و بدون تحقیق هرچه بخواهند و به هرنحو که دلشان بخواهد عمل کنند، بلکه با نهیات درک و فهم با روشن بینی و بصیرت عمل می‌کنند».

امّا اسلام برای هرچیز و هرکاری ضوابطی تعیین کرده است، کاری که در حدود و ضوابط شرع انجام‌پذیرد، مقبول و مفید و آنچه از دایره حدود و اصول شریعت خارج باشد، مضر و مردود خواهد بود.

چه نوع تحقیقی پسندیده است؟

در مرحله تحقیق و نقد، از نظر اصول اسلامی اولین مطلبی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که انسان نباید وقت و توانایی خود را برای تحقیق مواردی صرف نماید که هیچ فایده‌ای در امور دین و یا دنیا از آن متوقع نباشد. تحقیق صرف، در اسلام یک عمل عبث و کاری بیهوده است که برای اجتناب از آن، رسول اکرم تأکیدات زیادی فرموده است. به خصوص اگر تحقیق و انتقاد به گونه‌ای باشد که به وسیلة آن در دنیا فتنه و اختلاف به وجود آید. این‌گونه تحقیق درست مانند تحقیق و تنقید فرزندی است که به فکر تحقیق این امر باشد که معلوم کند آیا پدرش، پدر واقعی اوست یا خیر و برای رسیدن به این هدف نیروی تحقیق و کنجکاوی خود را در بحث پیرامون گوشه‌های زندگی مادر محترمه خود خرج نماید.

برای مجرم قرار دادن شخصیت‌ها یا تنقید بر آنها اسلام چند اصول و حدود عادلانه و حکیمانه مقرر نموده است، و اینکه از دایره حدود آزاد شده هرکسی که دلش می‌خواهد و یا هر آنچه را که در دلش بیاید، بگوید یا بنویسد، مجاز نیست.

در اینجا فرصت بیان تفصیلی آن حدود و ضوابط وجود ندارد، در کتب جرح و تعدیل از فن علم حدیث مفصلاً در مورد آن بحث شده است.

ولی برعکس، آن نوح تحقیق و تنقدیی که از اروپا اخذ شده است هیچ حد و مرزی برایش تعیین نشده است، و رعایت ادب و احترام و حدود آن از کارهای بی‌معنی محسوب شده است.

جای بسی تأسف است که بسیاری از نویسندگان این دوره از این‌گونه تنقید متأثر شده‌اند و بدون احساس ضرورت دینی یا دنیوی، شخصیت‌های بزرگ اسلامی را هدف جرح و تنقید آزادانه قرار دادن جزو خدمتات علمی و از علائم محقق بودن‌شان قرار گرفته است. نسبت به اسلاف امت و پیشوایان مذهبی روا داشتن این نوع جور و ستم از دیر باز معمول بوده، ولی حالا پیشرفت نموده و به صحابه کرام رضی الله عنهم  نیز رسده است.

تعداد زیادی از نویسندگان و اهل قلم که خود را اهل سنت و جماعت می‌نمامند بهترین مصرف توانایی علمی و تحقیق را بر این مقرر نمودند که شخصیت‌های عظیم صحابه کرام مورد قضاوت، جرح و تنقید قرار گیرند. بعضی از آقایان از یک طرف به نام تأیید و حمایت حضرت معاویه رضی الله عنه  و پسرش یزید، حضرت علی کرم الله وجهه، و اولادش را و حتی تمام بنی‌هاشم را هدف انتقاد قرار دادند و در این باره نه تنها ادب و احترام صحاببه کرام را مراعات نکردند، بلکه کلیه حدود و قیود و مرزهای ضابطة عادلانه و حکیمانه نقد اسلامی را نیز زیر پا گذاشتند و از سوی دیگر بعضی از آقایان قلم به دست گرفته و نسبت به حضرت معاویه و حضرت عثمانب و دوستانشان همان نوح جرح و تنقید را به کار بردند.

جوانان تحصیل کرده‌ای که از علوم دینی و آداب دین بی‌خبراند و دالدادة تهذیب جدیدی هستند که از اروپا وارد شده، تحت تأثیر این دو گروه قرار گرفتند که در نتیجه، در محافل و مجالس آنها به منظور طعنه‌زنی بر صحابة کرام رضی الله عنهم  زبان درازی آعاز شده و صحابه کرام که وسیله ارتباط بین رسول الله صل الله علیه و آله و سلم  و امت مسلمه هستند، سعی شد تا در ردیف عموم رهبران و سیاستمداران نشان داده شوند که به منظور قدرت طلبی با هم می‌جنگند و برای حفظ قدرت و سلطه خود، اقوام را گمراه و تباه می‌سازند.

فرقه گمراهی بر صحابه کرام تبّرا می‌کند، به عنوان یک فرقه خاص، مشهور و شناخته شده است و نه تنها عموم مسمانان از سخنان آنها مأثر نمی‌شوند، بلکه نفر ت می‌کنند، ولی اکنون این فتنه درمیان خود مدعیان، به نام اهل سنت و جماعت به وجود آمده است.

بدیهی است اگر خدای ناکرده روزی مسلمانان از صحابه کرام سلب اعتماد کنند، دیگر نه نسبت به قرآن مجید اعتماد باقی می‌ماند و نه نسبت به حدیث و نه سنبت به هیچ اصلی از اصول دین اسلام، که نتیجه آن جز بی‌دینی صریح، چیز دیگری نمی‌تواند باشد. لذا این امر مهم سبب شد تا در چنین اوضاعی قلم برداشته و در این موضوع مطالب و حقایقی به رشتة تحریر درآوردم.

علت اساسی غلط فهمی‌ها

در این دوران زمانی که در تمام دنیا نسبت به شعائر اسلامی اهانت می‌شود و همچنین فحشای آشکار حرام خوری، قتل و کشتار، غارت‌گری، جنگ و جدال  و درگیری‌هایی که درمیان مسلمانان وجود دارد، در چنین شرایط حسّاسی، این محققان نقّاد، چرا بیدار کردن فتنه‌های خوابیده و مرده از قبر درآورده را خدمت بزرگی برای اسلام می‌کنند؟

این بحث را تعمداً رها کرده می‌خواهم در مقام صحابه رضی الله عنهم  نسبت به چیزی تذکر دهم که باعث مغالطه‌ برای آنان شده و به دنبال این رویه آنان، برای دیگران نیز سبب مغالطه در بسیاری از مسائل دینی قرار گرفته است.

واقعیت این است که این آقایان شخصیت‌ها حضرت صحابه کرام -رضوان الله علیهم- را نیز همانند عموم رجال امت، فقط در آیینه روایات تاریخی نگاه کرده و از جمع بندی روایات صحیح و سقیم تاریخ به نتیجه‌ای رسیده‌اند که همان مقام را برای این شخصیت‌های مقدس تجویز نمایند و از امتیازی که نصوص قرآن و سُنّت و عقیده اجماعی امت به شخصیت‌های گرامی صحابه کرام عطا کرده شده است.

امتیاز خصوصی حضرت صحابه این است که قرآن کریم دربارة همة آنان اعلامیه ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ[2]. و مژده بهشتی بودن آنان را صادر فرموده است لذا جمهور اُمّت، ذات و شخصیت‌های آنان را از هرگونه جرح و نقد بری دانسته‌اند.

در مورد مسائل و مسالک مختلفی که از آنها منقول است، برای عمل در دایره حدود شرعی اجتهاد یکی را ترجیح داده انتخاب کردن و دیگری را مرجوح قرار داده و ترک کردن، امری جداست و این نحوه عمل، کسی را که مسلکش مرجوح قرار داده شده است نه ذات و شخصیت وی مجروح می‌شود و نه چنین کاری انجام دادن مخالف با ادب و احترام محسوب می‌گردد، زیرا عمل بر احکام شرعیه فرض است و در موقع اختلاف اقوال، عمل بر دو چیز متضاد غیر ممکن است.

لذا برای ادای فریضه شرعی و انجام وظیفه دین، انسان ناگزیر است که از میان اقوال مختلف یکی را انتخاب نماید، مشروط بر اینکه در مورد ذات و شخصیت طرف مقابل، از هرگونه اهانت و اسائه و ادب دوری جوید.




[1]- «تا بیان فرمایید برای مردم چیزی را که به‌سوی آنها فرستاده شده است».

[2]- «خداوند از آنان خشود شد و آنان نیز از خداوند خشنود هستند».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...