توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ آذر ۱۵, پنجشنبه

مقدمه‌ی مؤلف

 

مقدمه‌ی مؤلف

الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد:

از جمله درس‌هایی که در مسجد شروع کردم، شرح مسائل الجاهلية بود که شیخ الاسلام محمد بن سلیمان التمیمی رحمه الله  در رساله‌ای مختصر آن را به رشتۀ تحریر درآورده است. بعضی از دانشجویان آن را در نوارهای کاست ضبط کرده و بعضی هم در صدد پیاده نمودن آن از روی نوار برآمده و آن را به من عرضه داشتند؛ وقتی آن را مطالعه کردم تصمیم گرفتم آن را چاپ و منتشر نمایم تا همگان از فایدۀ آن بهرمند گردند. هر چند آن را خالی از نقص و ضعف نمی‌دانم؛ اما همانگونه که گفته‌اند بودن چیزی بهتر از نبودنش است. (شيء خير من لا شيء‏) از خوانندگان این رساله خواهشمندم در صورت ملاحظه هرگونه اشکالی مرا نسبت به آن آگاه نمایند. از خداوند متعال خواهانم که همگی را برای کسب علم نافع موفق بدارد وصلی الله علی نبینا محمد وآله وسلم.

مؤلف


بسم الله الرحمن الرحیم

الـحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجـمعين‏، وبعد:

شیخ الاسلام محمد بن سلیمان التمیمی  رحمه الله  در مقدمۀ رساله‌اش موسوم به مسائل الجاهلیة می‌گوید: این‌ها مسائلی هستند که در آن رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  با جاهلان اعم از پیروان یهود و مسیحیت و امّیها (غیر از اهل کتاب) مخالفت نموده است؛ مسائلی که مسلمانان بی نیاز از درک و فهم آن نیستند.

فالضِّدُّ يُظهِرُ حُسنَهُ الضِّدُّ

 

وبِضِدِّها تتبيّنُ الأشياءُ[1]

هر چیزی که مخالف و ضد داشته باشد، خوبیش آشکار می‌گردد. و اشیاء به واسطه ضدشان توضیح داده می‌شوند.

مهمترین و شدیدترین خطر که متوجه انسان می‌گردد، اینست که: قلباً به آنچه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  آورده ایمان نداشته باشد و اگر همراه با بی ایمان قلبی، نیکو دانستن اهل جاهلیت را نیز اضافه کنیم در آن صورت خسارت و زیان وارده به نهایت خود خواهد رسید؛ چنانکه می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ وَكَفَرُواْ بِٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ [العنکبوت: 52]. «کسانی که به باطل ایمان آوردند و به الله کافر شدند، ایشان خسارت دیدگانند».

شرح:

این نوشته یکی از نوشته‌های شیخ محمد بن سلیمان التمیمی  رحمه الله  است که تحت نام «مسائل الجاهلية التي خالف فيها رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  أهل الجاهلية» نگاشته شده و مشتمل بر 128 مسئله می‌باشد. آن بزرگوار آن را از کتاب خدا، سنت رسول و سخنان اهل علم خلاصه کرده و برگزیده که هدف از آن آگاه کردن مسلمانان مورد توجه بوده است تا خود را از آن دور نمایند؛ چون بسیار مهم می‌باشند. و آن‌ها را از جمله مسائلی دانسته که در آن رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  با اهل جاهلیت اعم از اهل کتاب و غیر ایشان به مخالفت برخواسته است.

منظور از اهل کتاب، یهودیان و نصاری می‌باشد. اولی صاحب تورات است که خداوند آن را بر موسی  علیه السلام  نازل کرد و نصاری صاحب انجیل هستند که از جانب خداوند متعال بر عیسی  علیه السلام  نازل گردید و به همین خاطر این دو طایفه را اهل کتاب می‌نامند. در حال حاضر از تورات به نام عهد قدیم و از انجیل به نام عهد جدید در اصطلاح خویش نام می‌برند و این دو، کتاب‌های عظیم و بزرگواری بودند که خداوند بر دو پیامبر عظیم الشأن خویش نازل فرمود. مخصوصاً تورات کتاب بسیار مهمی بود و انجیل به خاطر تکمیل و تصدیق آن نازل گردید و گذاشتن نام اهل کتاب بر آن‌ها باعث جدایی آن‌ها از غیرشان می‌شود. اما منظور از امّیون، عرب‌ها هستند که به هیچ کدام از این دو دین متدین نبودند[2]. این‌ها اقوامی بودند که اکثراً قادر به خواندن و نوشتن نبودند و قبل از نزول قرآن، کتابی در اختیار نداشتند به همین خاطر به عنوان امّیون نامگذاری شدند. چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ [الجمعه: 2]. «او کسی است که در بین امّیها کسی را از بین خودشان به عنوان رسول مبعوث کرد».

و می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّن كُتُبٖ يَدۡرُسُونَهَاۖ وَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمۡ قَبۡلَكَ مِن نَّذِيرٖ ٤٤ [سبأ: 44]. «قبل از تو به آن‌ها کتابی ندادیم که آن را مرور کنند و ترساننده‌ای بیم‌دهنده نیز به سوی آن‌ها روانه نکردیم».

و می‌فرماید: ﴿لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أُنذِرَ ءَابَآؤُهُمۡ فَهُمۡ غَٰفِلُونَ ٦ [یس: 6]. «تا قومی را بیم دهی که پدرانشان ترسانده نشدند و در غفلت ماندند».

در آیه 157 سوره اعراف رسولش را به عنوان امّی توصیف می‌کند: ﴿ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ [الأعراف: 157]. «آن‌ها خبر دهندۀ درس نخوانده‌ای را پیروی کردند که در تورات و انجیل اینگونه توصیف شده بود، امر به معروف ونهی از منکر می‌کند». امی بودن رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  طوری که حتی خواندن و نوشتن را هم بلد نبود و با این وصف آورندۀ کتاب عظیمی چون قرآن بود؛ خود گواه صادقی بر رسالتش و معجزه بزرگی برای اوست. بنابراین عرب امی بودند و پیامبرشان صل الله علیه و آله و سلم  نیز امی بود.



[1]- یک ضد خوبی ضد دیگر را آشکار می‌کند و چیز‌ها (امور) به وسیلۀ اضداد شناخته می‌شود.

[2]- امیون جمع امی می‌باشد و نسبت آن به ام یعنی مادر بر می‌گردد و امی به کسی گفته می‌شود که قادر به خواندن و نوشتن نباشد.

جاهلیت

 

جاهلیت

منظور از جاهلیت نسبت دادن جهل به جامعه ای است که در آن رسول و کتابی وجود ندارد و مقصود دوران قبل از بعثت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  می‌باشد. الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ [الأحزاب: 33]. «مانند زمان جاهلیت پیشین، خود را آرایش نکنید».

منظور از زمان جاهلیت، زمان قبل از بعثت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  می‌باشد. زیرا قبل از بعثت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  افراد کلاً در گمراهی کفر و الحاد موج می‌زدند و رسالت‌های قبلی تقریباً از بین رفته بودند. یهودیان کتاب تورات را تحریف و کذبیات و گمراهی‌های بسیاری را در آن وارد کردند و مسیحیت نیز کتاب انجیل را نسبت به زمان نزول عیسی  علیه السلام  تغییر و تحریف نمودند. مردی که به او بُلِس یا شاول گفته می‌شود، مردی کینه توز بود؛ او در آغاز یهودی بود و نسبت به رسول خدا؛ عیسی  علیه السلام  کینه به دل داشت. این مرد از در مکر و حیله وارد شد تا دین مسیح را به فساد کشاند و اظهار نمود که دین مسيح را پذیرفته است و از عداوتی که نسبت به مسیح از قبل داشته پشیمان شده و به گمان خویش خواب دیده و در آن به مسیح ایمان آورده است. نصاری سخنانش را تصدیق کردند سپس انجیل را که خداوند بر عیسی  علیه السلام  نازل کرده بود، آورد و انواع عقاید بت پرستی و شرکیات و کفریات را در آن وارد نمود. چنانکه عقیده تثلیث را در آن گنجاند یعنی سه خدایی و اینکه عیسی فرزند خداوند یا خود اوست. و عبادت کردن برای صلیب را هم در انجیل وارد کرد و کفریات بسیار بدی را در آن قرار داد. در تمام این موارد به استناد اینکه او عالم و فردی مؤمن است، تصدیقش کردند و به او لقب، رسول مسیح را دادند در حالی که قصد وی به فساد کشاندن دین مسیح بود. در آخر، او موفق به تحریف دین مسیح و وارد کردن انواع عقاید کفرآمیز در آن شد.

این حال اهل کتاب قبل از بعثت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  می‌باشد که اکثر آن‌ها دچار انحراف از دین حق شدند مگر تعداد کمی از آن‌ها که بر دین صحیح مانده بودند[1].




[1]- شیخ تقی الدین می‌گوید که آن‌ها قبل از بعثت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  منقرض شدند.

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...