اول: پوشيدن همة بدن زن بنا بر قول راجح
و بعضی از علماء ظاهر كردن چهره و دو كف دست را مباح دانستهاند. به شرط اینكه زن دچار فتنه نشود و دیگران را هم به فتنه نیندازد. یعنی: زیبا نباشد و دست و صورتش را هم آرایش نكرده باشد و همچنین غالب افراد جامعهای كه در آن زندگی میكند، افراد فاسد، فاجر و چشم چران نباشند.
زیرا خداوند میفرماید:
﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا﴾ [النور: 31]
«و زینت خویش را آشكار نكنند مگر آن مقدار كه ظاهر است».
و همچنین میفرماید:
﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰ﴾ [الأحزاب: 33]
«مانند جاهلیت پیشین ـ در میان مردم ـ با آشكار ساختن اندام و زیورآلات خود، ظاهر نشوید».
و در اصل، خداوند قانون حجاب را وضع نموده تا زینت زن پوشیده شود. پس معقول نیست كه خود حجاب، زینت باشد.
سوم: ضخيم باشد، نازك و شفاف نباشد
حجاب باید ضخیم باشد. زیرا ستر و پوشش فقط با لباس ضخیم، متحقق میشود. اما زن در لباس شفاف هر چند به ظاهر پوشیده است اما در حقیقت، عریان و لخت است. رسول الله صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: «به زودی در پایان امت من، زنانی میآیند كه به ظاهر لباس پوشیدهاند ولی در واقع، عریان و لختاند، بالای سرشان مانند كوهان شتر است. آنها را لعنت كنید زیرا آنها ملعونند». و در حدیثی دیگر آمده است كه: «این زنان وارد بهشت نمیشوند، حتی بوی بهشت هم به مشام آنها نمیرسد و این در حالی است كه بوی بهشت از مسیر بسیار طولانی به مشام میرسد».
این حدیث، دلالت بر این دارد كه پوشیدن لباس شفاف و نازک، به طوریكه اوصاف بدن را ظاهر نماید، از گناهان كبیره شمرده میشود و باعث هلاكت و نابودی میگردد.
چهارم: لباس حجاب بايد فراخ و گشاد باشد، تنگ نباشد
زیرا هدف از حجاب، جلوگیری از فتنه است و لباس تنگ، حجم و اندازه همه بدن یا بعضی از بدن را نشان میدهد و اعضای بدن را جلوی چشم مردان، به تصویر میكشد. و پر واضح است كه این نوع لباس، باعث فساد و فتنه میگردد.
حضرت اسامه بن زید رضی الله عنهما میگوید: پیامبرخدا صل الله علیه و آله و سلم جامه ستبر و ضخیمی را كه از كتان سفید درست شده بود و دهیه كلبی به او اهداء كرده بود، به من بخشید. من آن را به همسرم بخشیدم. آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «چرا آن را نمیپوشی»؟ گفتم: آن را به همسرم بخشیدم. پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «به همسرت دستور بده تا زیرپوش استفاده نماید. میترسم این جامه، حجم استخوانهایش را نشان دهد».
رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «هر زنی، عطر و خوشبویی استعمال كند و بر گروهی گذر نماید به طوری كه بویش به مشام آنها برسد، آن زن، زناكار است».
رسول الله صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: «از ما نیستند زنانی كه خود را شبیه و مانند مردان كنند و همچنین از ما نیستند مردانی كه خود را شبیه و مانند زنان نمایند».
حضرت ابوهریره رضی الله عنه میگوید: رسول الله صل الله علیه و آله و سلم مردی را كه لباس زنانه بپوشد و زنی را كه لباس مردانه بپوشد، لعنت نمود.
و همچنین آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «سه نفر، روز قیامت وارد بهشت نمیشوند و خداوند به سوی آنها نگاه نمیكند: فرزندی كه نافرمانی پدر و مادرش را كند، و زنی كه خود را شبیه و مانند مردان نماید و مرد بیغیرت».
هفتم: شبيه لباس زنان كافر نباشد
رسول الله صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: «كسی كه خود را شبیه و مانند قومی نماید، از همان قوم، بشمار میآید». و عبدالله بن عمرو رضی الله عنه میگوید: هنگامی كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم دو لباس قرمز رنگ به تنم دید، فرمود: «این، لباس كافران است، شما آن را نپوشید».
هشتم: هدف از آن، شهرت ميان مردم نباشد
رسول الله صل الله علیه و آله و سلم میفرماید: «كسی كه در دنیا لباس شهرت بپوشد، خداوند روز قیامت به او لباس ذلت و خواری میپوشاند. سپس، آتش جهنم را در آن، شعلهور میسازد».
لباس شهرت به لباسی گفته میشود كه هدف صاحب آن، مشهور شدن میان مردم باشد. فرقی نمیكند كه لباسی ارزشمند باشد و فرد آن را به خاطر افتخار به دنیا و زیورآلات آن بپوشد و یا لباسی بیارزش باشد و فرد آن را برای به نمایش گذاشتن زهد و تقوایش بپوشد. به عنوان مثال: رنگی را انتخاب میكند كه دیگران آن را نمیپوشند تا مردم را به سوی خود متوجه نماید و با غرور و خودپسندی به مردم، كبر ورزد.
از بيحجابي نقابدار پرهيز كنيد
اگر در شروط گذشته حجاب، خوب تدبر نمایید، به خوبی برای شما واضح و آشكار میشود كه بسیاری از زنان جوانی كه امروزه «زنان حجاب دار» نامیده میشوند، بهرهای از حجاب ندارند. اینها همان كسانی هستند كه نام گناهان را عوض میكنند، بیحجابی را حجاب، و معصیت را طاعت، نام میگذارند.
دشمنان بیداری اسلامی تلاش زیادی نمودند تا با دستگیری، زندان و شكنجه نمودن افراد، بیداری اسلامی را در نطفه خفه نمایند، اما خداوند توطئه آنها را نقش بر آب كرد و مردان و زنان مؤمن بر طاعت پروردگارشان ثابت و استوار ماندند.
بعد از اینكه شكنجه و زندان، سودی نبخشید، دشمنان اسلام، تغییر روش دادند و به این فكر افتادند تا با روشی پلید، بیداری اسلامی را از مسیر ربانیاش، منحرف كنند.
در نتیجه، به ترویج شكلهای جدیدی از حجاب به نام «راه حل وسط» پرداختند تا بدینصورت ـ به گمان آنها ـ زن حجابدار، پروردگارش را خوشنود و راضی نماید و در عین حال، هماهنگ با جامعه پیش رود و قشنگی و زیباییاش را نیز حفظ نماید.
پارچهفروشان هم به علت انتشار حجاب شرعی از كساد تجارتشان به وحشت افتادند. اینجا بود كه بازارها را با نمونههایی مسخ شده از حجاب، تحت عنوان «حجاب مد روز»، پر نمودند. این نوع حجاب، هر چند در ابتداء با نوعی احتیاط، محافظهكاری و انكار مواجه گردید اما دیری نگذشت كه انتشار پدیده حجاب شرعی و به دنبال آن، فشار اجتماعی كه بر اثر انتشار حجاب شرعی ایجاد شده بود، بسیاری از بیحجابان را ناگزیر ساخت تا برای نجات از فشار اجتماعی با شتاب و عجله راه حل وسط را انتخاب نمایند و بدینترتیب با گذشت زمان، بیحجابی نقابدار كه آن را «حجاب مد روز» نامیدند، در جامعه منتشر گردید. آنانی كه حجاب مد روز میپوشند و فكر میكنند كه بهترین دختران و زنان مسلمان هستند، باید بدانند كه بهرهای از حجاب نداشته و حجاب با آنها بیگانه است چنانچه شاعر میگوید:
إن ينتسبن إلى الحجاب |
|
فـإنه نسـب الـدخـيل |
(اگرچه آنها خود را به حجاب نسبت میدهند و حجابدار میدانند اما حجاب با آنها بیگانه است).
پس ای خواهری كه «حجاب مد روز» را پوشیدهای و زیباییهایت را در معرض دید بیگانگان گذاشتهای! مبادا باورت شود كه حجابت، حجابی شرعی است، آن حجابی كه باعث رضای خدا و رسولش میشود و مبادا فریب تبریكگویان حجابت را بخوری، آن كسانی كه حجاب غیرشرعیات را تبریک میگویند و نصیحت را از تو، دریغ میدارند.
خواهر عزیزم! مبادا دچار فریب شوی و به خودت تلقین كنی كه: «من از كسانی كه كاملاً بیحجاباند، بهترم». زیرا الگوپذیری از انسانهای بد، درست نیست. و این را بدان كه آتش جهنم، منزلتهای نزولی دارد همانطوری كه بهشت، درجههای صعود دارد. پس بر تو واجب است تا از آن خواهرانی كه به حجاب شرعی با تمام شرایطش، متعهد هستند، پیروی نمایی.
از رسول الله صل الله علیه و آله و سلم روایت شده ا ست كه فرمود: «در امور دنیا به كسانی بنگرید كه سطح زندگی آنها از سطح زندگی شما پایینتر است و در امور دینی به كسانی بنگرید كه از شما متدینترند». با این نگرش، نعمتهایی را كه خداوند به شما ارزانی داشته، تحقیر نمیكنید.
عمربن خطاب رضی الله عنه این آیه را تلاوت فرمود:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ٣٠﴾ [فصلت: 30].
«كسانی كه گفتند: پروردگار ما الله است سپس ـ بر این گفته خویش ـ استقامت نمودند و پابرجا ماندند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند ـ و مژده میدهند كه ـ نترسید و غمگین نباشید و بشارت باد شما را به بهشتی كه ـ توسط پیامبران ـ به شما وعده داده میشد».
سپس فرمود: سوگند به خدا كه این گروه، برای رضای خداوند بر طاعت و عبادت استقامت كردند و مانند روباه با مكر و حیله این طرف و آن طرف نرفتند.
حسن بصری رحمه الله میگوید: «هرگاه شیطان به تو نگاه كند و تو را ثابت و پایدار در طاعت و عبادت ببیند، و هر بار كه به سراغت بیاید همچنان تو را در طاعت و عبادت ببیند، تو را رها میكند و به حال خودت میگذارد. اما اگر هر بار حالتی داشتی، شیطان در تو طمع میكند».
پس ای خواهر عزیزم! راه استقامت و هدایت را در پیش گیر به طوری كه هیچ انحراف و گمراهی در آن، راه نداشته باشد. و خالصانه توبه كن و به سوی خدا بازگرد به طوری كه بعد از توبه و بازگشت، دچار معصیت و نافرمانی نشوی.
﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ [النور: 31]
«ای مؤمنان! همگی توبه كنید و به سوی خدا برگردید تا رستگار شوید».
مسلمان راستین، دستورات پروردگارش را میپذیرد و به ترجمه این دستورات در زندگی عملیاش، مبادرت میورزد. زیرا وی دین خدا را دوست داشته و برای آن ارزش قائل است و به قوانین آن، افتخار میكند. همچنین مسلمان، سنتهای رسول الله صل الله علیه و آله و سلم را می شنود و به آنها عمل میكند بدون اینكه به گرایش تودههای گمراه و سرگردان بشری كه حقیقت خویش را فراموش كرده و از سرنوشتی كه در انتظار آنهاست غافلند، اهمیت دهد.
خداوند ایمان را از كسانی كه از خدا و رسولش پیروی نمیكنند، نفی نموده است:
﴿وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧ وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ ٤٨﴾ [النور: 47– 48].
«میگویند: به خدا و پیامبر، ایمان آوردیم و پیروی میكنیم. بعد از آن، گروهی از آنها نافرمانی میكنند، اینها در حقیقت، مؤمن نیستند. و هنگامی كه به سوی خدا و پیامبرش فراخوانده شوند تا ـ پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ـ میان آنها داوری كند، گروهی از آنها اعراض و روی گردانی میكنند».
این آیـات، همچنان ادامه دارد تا اینكه خداوند میفرمایـد:
﴿إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥١ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَخۡشَ ٱللَّهَ وَيَتَّقۡهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٥٢﴾ [النور: 51 – 52].
«مؤمنان هنگامی كه به سوی خدا و پیامبرش فراخوانده شوند تا میان آنان داوری كند، آنان سخنی به جز «شنیدیم و اطاعت كردیم» ندارند. ایشان، رستگاران واقعیاند و هر كس از خدا و پیامبرش، پیروی نموده، از خدا بترسد و راه تقوا را در پیش گیرد، اینها رستگاران حقیقیاند و به مقصود رسیدهاند».
صفیه دختر شیبه میگوید: روزی ما نزد حضرت عائشه رضی الله عنها بودیم كه صحبت از زنان قریش و فضیلت آنها شد. حضرت عائشه رضی الله عنها فرمودند: زنان قریش، زنانی بسیار فاضل و بزرگوار هستند اما سوگند به خدا كه من، در تصدیق كتاب خدا و ایمان به قرآن، زنانی بهتر از زنان انصار، سراغ ندارم. هنگامی كه این آیه سوره نور نازل گردید وخداوند فرمود:
﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ﴾ [النور: 31] «زنان باید روسریهایشان را بر گریبانهایشان بیندازند»، ـ مردان انصار به خانههایشان برگشتند و آیاتی را كه درباره حجاب نازل شده بود، تلاوت نمودند. هر مرد، برای همسرش، دخترش و همه خویشاوندانش تلاوت می كرد. و هر زن، بعد از شنیدن این آیات، چون باور و ایمان به كتاب خدا داشت، فوری چادرش را برمی داشت و به سرش می پیچید. و هنگامی كه با همین حالت برای نماز صبح، پشت سر رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم حاضر شدند ـ وقتی به سوی آنها نگاه می كردی ـ گویا بر سرشان كلاغهایی نشسته است».
در نتیجه، در برابر دستور خدا هیچ كس، حق انتخاب ندارد. و در پیروی از دستورات خدا نباید هیچ شک و تردیدی به خود راه دهیم. پس ای خواهر مسلمان! توبه كن و بسوی خدا برگرد و از كلماتی مانند بزودی توبه می كنم، بزودی نماز می خوانم و بزودی حجاب را رعایت می كنم، پرهیز كن. زیرا به تأخیر انداختن توبه، گناهی است كه خودش نیاز به توبه دارد. بلكه سخن حضرت موسی علیه السلام را تكرار كن و بگو: ﴿وَعَجِلۡتُ إِلَيۡكَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ﴾ [طه: 84] «پروردگارا! به سوی تو شتاب نمودم تا خوشنود شوی».
و آنچه را مردان و زنان مؤمن قبل از تو گفتند، وِرد زبانت كن: ﴿سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ [البقرة: 286] «شنیدیـم و اطاعـت كـردیـم. پـروردگارا! مـغفرت تـو را می خواهیم و بازگشت ما بسوی توست».
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالـمين
پایان ترجمه: 21 شعبان 1420 هـ . ق. شارجه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر