در این گفتار اندک سعی میشود در مورد وضو مباحثی مطرح گردد. امید است خداوند درک حقیقی عطا نماید. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ﴾ [المائدة: 61].
ترجمۀ اهل سنت: «ای ایمانداران وقتی بلند میشوید به نماز پس بشویید صورتهای خود را و دستهای خود را تا آرنج و مسح کنید بر سرهای خود و پاها را تا کلۀ آن (شتالنگ) بشویید و....». [معارف القرآن: ج4/317].
ترجمۀ اهل تشیع: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید هنگامی که برای نماز برخواستید صورت و دستهای خود را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا مفصل (برآمدگی پشت پا) مسح کنید و....». [تفسیر نمونه: ج4/284].
بحث اصلی دراین آیه درموردقسم چهارم وضو یعنی بخش ﴿وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِ﴾ میباشد. در عربی لفظ کعب دو اطلاق دارد: یکی به قسمتی میگویند که بند کفش را در آنجا سفت می بندند و دیگری در غسل رجلین که دو استخوان برجسته در دو طرف بند پاهستند که پاشنه گفته میشود، که از نظر اهل سنت شستن پا تا این حدود فرض میباشد. اما مسئله به اینجا خاتمه نمییابد، در نظر اعراب در این کلمه، حرف «لام» سه قرائت متفاوت دارد:
1) رفع لام که ازحسن بصری / بوده وفاقد اعتبار میباشد.
2) نصب وجر لام که هردو سعه متواترند .قرائت نصب لام قراءت نافع، ابن عامر، حفص،کسایی یعقوب است. قراءت جر لام، قرائت ابن کثیر و حمزه و ابوعمر و عاصم میباشد. اختلافی که در مورد مسح و غسل رجلین میباشد به خاطر اختلاف همین دو قرائت است. امام رازی / از علامه قفال شافعی نقل میکند که در تفسیر خود میگوید: از ابن عباس و ابن مالک و عکرمه شعبی و امام محمد باقر y که واجب در پاها مسح آن است که اهل تشیع قایل به همین میباشند. صاحب قول المعانی تمام این قول را مردود میداند و میگوید علامه قفال شافعی آنهارا بدون حجت نقل کردهاند. اهل سنت قرائت نصب را توجیح داد. آن را عطف به ایدیکم میداند پس شستن پا را واجب ولی تشیع قرائت جر را لازم و آن را عطف به رؤوسکم میدانند و آن را لازم میدانند.
از دلایل زبان عرب فقط به همبن اکتفا کرده که نصب بر غسل حکم میدهد و جر بر مسح که در مورد مسح موزه میباشد. دلایلی از اهل سنت در اینجا آورده میشود که خود بیان کنندۀ حقیقت است:
1- حدیث صحیح از امام بخاری و امام مسلم میباشد که رسول خدا ص قومی را دیدند که به پشت پایشان آب نرسیده بود، ایشان فرمودند هلاکت باد بر پشت پایی که خشک مانده باشد، وضو را کامل کنید. [بخاری: کتاب الوضوء، باب غسل الاعقاب، ص: 165، مسلم :کتاب الطهارة - باب غسل الرجلین بکمالها240].
2- محمدبن حسن صفار از حضرت زید بن علی و از پدرش امام حسین t روایت میکند که پدرم علی ابن ابی طالب س فرمود: «جلست اتوضا قبل رسول الله r فلما غسلت قدمی قال یاعلی خلل اصابع رجلیك» یعنی: «یک مرتبه نشسته وضو میگرفتم که آن حضرتص آمدند، وقتی که پاهایم را شستم آنحضرت فرمود ندای علی درمیان انگشتان پا خلال کن». [استبصار:کتاب الطهارة، باب وجوب مسح علی الرجلین حدیث 8 ص29 چاپ بیروت].
3- شریف رضی در نهج البلاغه از حضرت علی حکایت وضوی پیامبر را نقل میکند که در آن چنین آمده که آن حضرت ص پاهایشان را میشستند.
در پایان بابیانی از علامه ابن بتمیه این موضوع را خاتمه میدهم: ایشان میفرمایند قسم به خدا کسانی که شهادت دادهاند که طبق این آیه شستن پا واجب میشود بیشتر از کسانی هستند که شهادت دادهاند که این آیه از قرآن میباشد. وما علینا الا البلاغ ...
تمت بالخیر.
التماس دعا
آذر ماه 88
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر