بخش
دوم:
نشأت علم مکی و مدنی
مکی ومدنی از عصر نبوت تا عصر تدوین
الف- علم مکی و مدنی در عصر نبوت:
نخستین مرحلۀ حفظ و جمعآوری قرآن در سینهها، تفسیر و علوم قرآنی از شخص پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آغاز میگردد، رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم همۀ همت خود را بر آن گماشته بود که خود، قرآن را فرا گیرد، حفظ کند و در معانی آن دقت نماید، سپس آن را با درنگ و تأنی بر مردم فرو خواند و تفسیر نماید؛ تا آنان نیز آن را فرا گیرند و حفظ کنند و بدان عمل نمایند و به آیندگان بسپارند:
﴿لَا تُحَرِّكۡ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ١٦ إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا بَيَانَهُۥ١٩﴾ [القيامة: 16-19].
"زبان خود را با شتاب به قرآن مجنبان، برماست گرد آوردن آن به سینۀ تو، وتوانایی بخشیدن برای خواندن آن، پس هرگاه ما قرآن را توسط جبریل برتو خواندیم، تو خواندن آن را پیروی و پیگیری کن، سپس بیان و توضیح آن برعهدۀ ماست".
پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در بدو امر در فراگیری آیات قرآنی شتاب میورزید، پروردگار جهان در این آیات او را مطمئن ساخت و بدو وعده کرد که قرآن را در سینهاش جمع کند و قرائت لفظ و فهم معنایش را بر او آسان سازد. ﴿بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ٤٤﴾ [النحل: 44]
"و قرآن را بر تو نازل کردیم تا اینکه چیزی را برای مردم روشنسازی که برای آنان فرستاده شده است (که احکام و تعلیمات اسلامی است). و تا اینکه آنان در بارۀ مطالب آن بیندیشند".
از اینجا بود که رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم در سینۀ خود قرآن را جای داد، جامع قرآن سید حافظان و مرجع مسلمانان در تفسیر و علوم قرآنی گشت.
وقتی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم در مسجد و یا خارج مسجد مینشست، اصحاب گرد او حلقه میزدند و از او قرآن، احکام و معانی قرآن را میآموختند.
بدین ترتیب پیامبر صل الله علیه و آله و سلم علاوه برحفظ و ضبط قرآن در تفسیر و فهم معانی آن توجه کامل داشت و این توجه و اهتمام به قرآن و علوم قرآنی را در یاران خود و مسلمانان دیگر نیز دمیده بود.
صحابی جلیل القدر عبد الله بن مسعود میگوید: " كان الرجل منا إذا تعلّم عشر آيات لم يجاوزهن حتی يعرف معانيهن والعمل بهن".[1]
"شیوۀ تعلیم ما این بود که ده ده آیات قرآنی را همراه با معنی و جنبۀ تطبیقی آن میآموختیم".
این اثر نشان میدهد که شیوۀ تعلیم پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و یاران گرامی وی چگونه بود؟ شیوۀ نبوی در تعلیم قرآن تنها خواندن لفظ قرآن نبود، بلکه تدبر در معانی آیه و عمل بر آن را نیز لازم میشمرد.
دقت و تأمل در موضوع "مکی و مدنی آیات و سورههای قرآنی" و بررسی روایات اسلامی که در این عرصه ثابت شده، واضح میسازد که نشأت این علم در عصر پرمیمنت نبوت برمیگردد، گرچه در این مورد روایتی از شخص پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل نشده است؛ زیرا که به آموزش این فن امر نشدهایم و خداوند دانستن آن را از فرایض امت قرار نداده است، هرچند دانستن قسمتی از آن به جهت شناخت ناسخ و منسوخ بر اهل علم واجب است.[2]
در عصر نزول وحی و در حیات پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شاگردان مکتب نبوت و یاران گرامی وی، نه به عنوان یک حکم، بلکه به عنوان: یاد داشت زمان و مکان نزول قرآن به این موضوع توجه نموده، زمان و مکان نزول آیهها و سورههای قرآنی را ثبت و ضبط نمودهاند که بعدها آن روایات اسلامی دلایل مکی و مدنی بودن آن آیات و سورهها شمرده شد به عنوان مثال:
1- عن ابن عباس رضی الله عنهما قال: "لما قدم النبي صل الله علیه و آله و سلم المدينة كانوا من أخبث الناس كيلاً، فأنزل الله سبحانه: ﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ١﴾ فأحسنوا الكيل بعد ذلك".[3]
"عبدالله بن عباس میگوید: هنگامیکه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به مدینه آمد، باشندگان مدینه فاسدترین مردم در پیمودن پیمانه به شمار میرفتند، با نزول این آیه: ﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ١﴾ خود را اصلاح نمودند وبه شکل درست پیمودند".
2- عن أنس قال: "بينما رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ذات يوم بين أظهرنا، إذ أغفي إغفاءة،ثم رفع رأسه متبسماً. فقلنا: ما أضحكك يا رسول الله؟! قال: أنزلت عليّ آنفا سورة. فقرأ: ﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾ [الكوثر: 1].[4]
" انس میگوید: روزی پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در میان ما نشسته بود که حالت وحی بروی طاری گشت، سپس تبسم نموده سر خود را بالا نمود. ما از وی پرسیدیم که باعث خندهات چیست؟ وی فرمود: هم اکنون سورهای برای من نازل شد، سپس سورۀ کوثر را تلاوت نمود...".
هدف از راندش روایت عبدالله ابن عباس رضی الله عنهما بیان انحطاط اقتصادی و اخلاقی اهل مدینه قبل از نزول سورۀ مطففین و تحول اخلاقی آنها با نزول این سوره است، همانگونه که روایت انس رضی الله عنه اشاره به نزول سورۀ کوثر و بیان مصداق واقعی آن دارد.
ولی از روایت ابن عباس رضی الله عنهما - که از واقعۀ عصر نبوت حکایت دارد- زمان و مکان نزول اوایل این سوره که پس از تشریف آوری پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نازل گردیده است، استفاده میشود.
وهمچنان حدیث انس رضی الله عنه دلیل بر مدنی بودن سورۀ کوثر میباشد؛ چون انس انصاری، خزرجی و مدنی است و جملۀ: "بين أظهرنا" در این موضوع صراحت دارد و این مطلبی است که دانشمندان فن علوم القرآن از آن تعبیر به "علم مکی و مدنی" مینمایند.
ب- مکی و مدنی در عصر صحابه:
علم مکی و مدنی مانند سایر علوم قرآنی بامداد خود را در همان عصر پرمیمنت پیامبراکرم صل الله علیه و آله و سلم طی نموده، اساس و زیربنای آن در همان زمان نهاده شد، سپس اصحاب گرامی پیامبر صل الله علیه و آله و سلم که شاهد نزول وحی الهی بوده، زمان و مکان آن را خوب میدانستند و بادرک اهمیت این موضوع کمر همت را در رۀ توضیح و تبیین آن بستند، آنچه را که در این قسمت میدانستند، بیان کرده واهمیت آن را برای مردم توضیح نمودند:
از خلیفۀ دوم عمر بن خطاب رضی الله عنه در مورد نزول آیۀ: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾ [المائدة: 3][5]
چنین نقل است: "إنی لأعلم حيث أنزلت، و أين نزلت، و أين رسول الله صل الله علیه و آله و سلم حين أنزلت يوم عرفه، و إنا والله بعرفة".[6]
"من میدانم که این آیه چه وقت و در کجا نازل گردید؟ و در وقت نزول آن پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در کجا بود؟ روز عرفه هنگامیکه ما در میدان عرفات بودیم این آیه نازل گردید".
عبدالله بن مسعود علم مکی و مدنی را بخش مهم از علوم قرآنی قرار داده میفرماید:
"و الله الذي لا إله غيره ما أنزلت سورة من كتاب الله إلا أنا أعلم أين نزلت، ولا أنزلت آية من كتاب الله إلا أنا أعلم فيمن نزلت، ولو أعلم أحداً أعلم منی بكتاب الله تبلغه الإبل لركبت إليه".[7]
"سوگند به خداییکه جز او خدایی نیست، سورهای از کتاب خدا فرود نیامده جز اینکه من میدانم کی نازل شد؟ و آیهای از کتاب خدا نازل نشده، مگر اینکه میدانم در بارۀ چه بوده؟ اگر شخصی را سراغ داشته باشم که کتاب خدا را بهتر از من میداند و امکان سفر درآن بوده باشد، بخاطرکسب علم قرآن بسوی آن رخت سفر خواهم بست".
خلیفۀ چهارم علی بن ابی طالب- یکتن از مفسران صحابه- به اهمیت این موضوع اشاره نموده میگوید: "سلونی عن کتاب الله، فو الله ما من آية إلا و أنا أعلم بليل نزلت أم بنهار، أم في سهل أم في جبل".[8]
"در بارۀ تفسیر قرآن از من بپرسید؛ سوگند به خداوند هر آیهای که در شب یا در روز، در زمین هموار و یا در کوه نازل گردیده است، من میدانم".
این همه روایاتیاند که از مفسران صحابه نقل و ثابت شده و این روایات توجه صحابه را به شناخت زمان و مکان نزول آیات قرآنی از یکسو، نقش و اهمیت این شناخت را در فهم تفسیر قرآن از سوی دیگر برای ما بازگو میکند.
علاوه بربیان اهمیت این موضوع، از تعدادی از صحابه چون: ابی بن کعب، جابر بن عبدالله، زید بن ثابت، عبدالله بن عباس و عبدالله بن زبیر روایاتی نقل است که مکی و مدنی بودن هریک از سورههای قرآنی، بلکه برخی از آیات را مشخص میسازد که تفصیل آن در بخش ششم خواهد آمد.
ج- تحول و تکامل این علم در عصر تابعین:
عصر تابعین مرحلۀ تکمیلی عصر صحابه است، تابعین وصف و تفصیل تمام روایات را در این قسمت مانند دیگر موارد علوم قرآنی از یاران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شنیدهاند و باکمال امانتداری آن را ثبت و ضبط نموده و برای نسل بعدی انتقال دادهاند.
ابونعیم اصفهانی با سند حسن از ایوب سختیانی نقل میکند که: مردی در بارۀ آیهای از قرآن از عکرمه پرسید، عکرمه گفت: " در پایین آن کوه نازل شد". و به کوه سلع - در مدینه- اشاره کرد.[9]
در عصر تابعین برخی از مباحث علوم القرآن از جمله موضوع مکی و مدنی توسط علمای آن عصر مورد بحث وبررسی قرار گرفت و جمعی از این علما به تألیف کتابهای مستقلی در این فن (مکی و مدنی) پرداختند.
باحلول قرن دوم هجری، نهضت تألیف و تدوین علوم اسلامی نیز آغاز گردید، دانشمندان اسلامی در ابواب و موضوعات مختلف علوم دینی، احادیث نبوی و روایات اسلامی را جمعآوری نمودند.
حرکت تألیف و تدوین شامل موضوعات علوم قرآنی نیز بود، علمای این فن طبق شیوۀ آن زمان تألیفات و تصنیفاتی در این زمینه داشتند که موضوع علم مکی و مدنی جزو از آن به شمار میرود.
اینک برخی از مشهورترین کتابهایی که در عصر تدوین در ارتباط موضوع "مکی و مدنی" تألیف گردیده است:
1- نزول القرآن:
تألیف ضحاک بن مزاحم هلالی از علمای تابعین (ت 104هـ).
ابن ندیم این کتاب را از مؤلفات آن عصر شمرده، و به ضحاک منسوب نموده است.[10]
2- نزول القرآن:
تألیف عکرمه: ابو عبد الله قرشی، بربری، از شاگردان عبد الله بن عباس، و از مفسران تابعین (م 104 هـ یا 105هـ).
3- نزول القرآن:
از مؤلفات حسن بن یسار بصری، از فقها و پارسایان تابعین (م 110هـ).
ابن ندیم در سلسلۀ مؤلفات آن عصر این دو کتاب فوق را نیز بر شمرده، و به عکرمه و حسن بصری نسبت داده است.[11]
4- تنزیل القرآن:
تألیف امام محمد بن مسلم بن عبیدالله بن شهاب زهری، از بزرگترین علمای تابعین در حدیث و فقه (م124هـ).
این رساله از مهمترین و عمدهترین رسایل متذکرۀ فوق به حساب میرود؛ چون ابن شهاب زهری نخستین شخصیتی است که علمبردار تألیف و جمعآوری روایات در این زمینه بود.
رسالۀ ابن شهاب در ضمن چند رسایل دیگر به تحقیق دکتورصلاح الدین منجد به چاپ رسیده است.
و همچنان توسط دکترحاتم صالح ضامن در جلد هشتم مجلۀ مجمع علمی عراقی به نشرسپرده شده است.
شیوۀ تألیف این رسایل:
در آغاز نهضت علمی تألیف وتدوین عبارت از جمعآوری یک و یا چند روایات در یک موضوع و یا چند موضوع بود که از آن صحیفه مینامیدند، و گاهی هم روایات متعددی را در موضوعات گوناگون باترتیب و یا بدون ترتیب با اسناد آن گرد میآوردند، مانند:
جمع آوری حدیث در موضوعات مختلف توسط محمد بن شهاب زهری.
مطالعۀ کتاب" تنزیل القرآن" ابن شهاب زهری، و همچنان رسالههای: " نزول القرآن" عکرمه و حسن بصری- که محتویات آن را امام بیهقی درضمن کتاب بزرگ و ارزشمند خود" دلائل النبوه" گنجانیده است- نشان میدهد که این رسالهها نیز عبارت از چند روایاتی است در ترتیب مکی و مدنی سورههای قرآن که متن آن روایات در بخش ششم خواهد آمد.[12]
در تاریخ اسلامی قرن سوم هجری از بهترین ادوار تاریخی به حساب میرود، در این برهۀ از زمان حرکتهای باغیانه و شورشها همه درهم کوبیده شد، صلح و امنیت در سرتاسر قلمرو خلافت اسلامی- که ثلث جهان را تشکیل میداد- حکمفرما بود، تمدن اسلامی آخرین مدارج صعودی خود را میپیمود، در جهان اسلام دانشمندان و مخترعانی در علوم و فنون مختلف بروز نمودند.
این عصر، عصرطلایی و شگوفایی علوم اسلامی نیز بود، عصر احمد بن حنبل، اسحاق بن راهویه، علی بن المدینی، یحی بن معین، ابوبکر بن ابی شیبه، بخاری، مسلم، ترمذی، نسایی و ابو داودها بود.
نهضت تألیف و ترجمه نیز مرحلۀ ابتدایی خود را سپری نموده، و به مرحلۀ پختگی خود رسیده بود، کتابها به صورت جامع، مرتب، موضوعی، منقح و تصحیح شده تألیف میگردید.
دانشمندان فن علوم القرآن نیز با استفاده از این نهضت علمی تألیفاتی در موضوعات علوم القرآن بخصوص" علم مکی و مدنی" بانظرداشت فرهنگ عصر خود به شکل جامع و موضوعی در رشتۀ تألیف درآوردند که از آن جمله میتوان کتابهای آتی را نام برد:
1- فضايل القرآن وما أنزل بمكة وما أنزل بالمدينة:
از مؤلفات امام عبد الله بن محمد بن ایوب بن ضریس یکتن از محدثان بزرگ قرن سوم.[13]
کتاب ابن ضریس از مهمترین منابع این فن، و از مراجع عمدۀ حافظ ابن حجر در فتح الباری و سیوطی در اتقان، و به دلایل ذیل جایگاه ویژهای در این موضوع دارد:
الف- نخستین تألیفی است که جوانب موضوع را در برگرفته، و اما تألیفات پیشین جز چند روایاتی بیش نبود.
ب- همه روایات را با سند آن ثبت نموده است.
ج- جایگاه مؤلف کتاب که از محدثان ثقه و مفسران بزرگ، و از معاصران ایمۀ شش گانۀ حدیث محسوب میگردد.
این کتاب به تحقیق: غزوه بدیر در مطبعۀ دار الفکر، بیروت و به تحقیق دکتر مسفر غامدی در مطبعه دار حافظ، بیروت به چاب رسیده است.
2- بيان عدد سور القرآن وآياته وکلماته ومکيه ومدنيه:
تألیف ابن عبدالکافی از علما ومفسران قرن چهارم (م406 هـ).
این کتاب از نام آن پیدا است که در مورد تعداد سورهها و آیات قرآنی و از مکی و مدنی آن بحث میکند، نسخۀ قلمی آن در کتابخانۀ دار الکتب المصریه به شمارۀ (74) ونقل آن در کتابخانۀ پوهنتون اسلامی مدینۀ منوره بخش مخطوطات به شمارۀ (1486) موجود است.
3- التنزيل و ترتيبه:
تألیف ابوالقاسم حسن بن محمد بن حبیب نیشاپوری از علمای قرن پنجم.[14] کتاب ابوالقاسم کتاب مختصریست که نسخۀ قلمی آن در مکتبۀ ظاهریۀ دمشق در ضمن مجموعۀ از رسایل علوم القرآن تحت شماره (26) و در بخش مخطوطات پوهنتون اسلامی مدینۀ منوره نیز به شمارۀ (965). در دوازده صفحه قرار دارد.
رسالۀ مزبور به طور عمده بدو بخش تقسیم گردیده است:
بخش نخست: تقسیم آیات و سورههای قرآنی از نظر نزول:
ابوالقاسم نیشاپوری آیات و سورههای قرآن را از نظر نزول به شش مرحلۀ زمانی تقسیم نموده است که سه مرحلۀ ابتدایی، میانی و پایانی در مکه و سه مرحلۀ ابتدایی، میانی وپایانی در مدینه.
ونیز جزییات دیگری را در رابطه با نزول مکی و مدنی قرآن که عبارت از بیست وپنج وجه است، یاد آورشده و دانستن همین جزئیات و وجوه قرآنی را برای کسیکه میخواهد به تفسیر قرآن بپردازد، واجب میشمرد.
بخش دوم: وجوه مخاطبات قرآن: از قبیل: عام، خاص، مدح، ذم، تعبیر از جمع باصیغۀ مفرد وعکس آن و....
زرکشی این رساله را به طور کامل در بخش مکی و مدنی کتاب" البرهان في علوم القرآن"[15]و سیوطی قسمت عمدۀ آن را در "الإتقان في علوم القرآن" نقل کردهاند.[16]
4- کتاب"المکي و المدني":
مؤلف این کتاب امام مکی بن ابی طالب از بزرگترین مفسران قرن پنجم و از دانشمندان ومحققان فن علوم القرآن است که در موضوعات متعدد تفسیر و علوم قرآنی تألیفات ارزشمندی دارد.
امام سیوطی در جملۀ کسانیکه در موضوع مکی و مدنی قرآن، کتاب تألیف نمودهاند، کتاب مکی ابن ابی طالب را یاد آور شده میفرماید:
"برخی از دانشمندان کتابهای جداگانهای در این زمینه تدوین کردهاند، ازجملۀ آنها: مکی و عز الدیرینی میباشند".[17]
این اثر علمی- که فقدان آن ضایعۀ علمی بزرگی است- در جملۀ کتابهای مفقود الاثر بحساب میرود که محققان و پژوهشگران تا هنوز - نه در کتا ب خانههای عامه و نه درکتاب خانههای خصوصی- دست به آن نیافتهاند.
5- کتاب" المکي و المدني في القرآن":
این کتاب منسوب به عبد العزیز احمد بن سعید بن عبدالله عزالدین شافعی مشهور به دیرینی است.
امام سیوطی اشاره به کتاب وی نموده، عزالدین دیرینی را از مؤلفان موضوع مکی و مدنی قرآن میداند و جز سیوطی هیچ یکی از آن نام نبرده، و نه سراغی از آن در مکتبات اسلامی است.
البته قابل یاد آوری است که عزالدین دیرنی تفسیری در قالب نظم به عنوان: " التیسیر في علم التفسیر" تألیف نموده است که مشتمل بر سه هزار بیت میباشد و در آن تفسیر ضمن سایر موضوعات قرآنی از موضوع مکی و مدنی نیز بحث میکند.
در کتاب " اتقان" یکی از ابیات آن در بیان ضوابط مکی و مدنی چنین آمده است:
و ما نزلت کلا بيثرب فاعلمن و لم تأت في القرآن في نصفه الأعلى[18]
" کلمۀ (کلا) در مدینه نازل نشده، و در نصف اول قرآن این کلمه نیامده است".
برخی از علمای متأخرین چون بدر الدین حلبی (م 715هـ) ، برهان الدین جعبری (م 732 هـ) و... نیز تألیفاتی به شکل نظم در این زمینه دارند که جز تسهیل و آسانی حفظ، کدام فایده و نو آوری در آنها دیده نمیشود.
علمای معاصر با استفاده از ابزار عصری و با در نظرداشت اوضاع، تألیفات و تحقیقات مفیدی در عرصۀ موضوعات علوم قرآنی بویژه موضوع مکی و مدنی دارند که در بحثهای بعدی تحت عنوان: " مکی و مدنی در تحقیقات معاصر" توضیح داده خواهد شد.
***
مکی و مدنی به عنوان بابی از بابهای علوم اسلامی
در بحثهای گذشته توضیح گردید که جمعی از علما، مؤلفات مستقلی در موضوع مکی و مدنی قرآن در رشتۀتحریر درآوردند، افزون برآن تعداد دیگری از علما این موضوع را به عنوان بابی از بابهای مؤلفات خود مطرح کرده، و روایات متعددی را جمعآوری نمودهاند.
همانگونه که عدهای از متأخرین و معاصرین تحقیقات مفید و ارزشمندی را در این زمینه ارائه نمودهاند.
کتابهایی که "علم مکی و مدنی" بابی از بابها، یا فصلی از فصول آن قرار گرفته است، به دو بخش تقسیم میگردد:
الف – کتابهای غیر تخصصی:
برخی از دانشمندان و مؤلفان اسلامی قبل از استقلال "علوم القرآن" منحیث یک علم، و یابعد از استقلال و تسمیهگذاری آن، نظر به اهمیت موضوع "مکی و مدنی" و یا مناسبت آن به موضوعات کتاب تألیف شده، بابی از بابهای کتاب خود را در این موضوع تخصیص دادهاند، از آن جمله:
1- کتاب فضائل القرآن و معالمه وأدبه: [19]
تألیف امام ابوعبید قاسم بن سلام هروی (م 224هـ) است که یکی از بابهای این کتاب را به "باب منازل القرآن بمکة و المدينة وذکر أوائله و أواخره" عنوانگذاری نموده، روایات متعددی را در این ارتباط نقل کرده است.[20]
2- كتاب"المصنف في الأحاديث والآثار":
این کتاب بزرگیست در علم حدیث، مؤلف آن امام ابوبکر عبد الله بن محمد بن ابی شیبه (م235هـ) در بخش فضائل القرآن بابی به عنوان: "باب ما نزل من القرآن بمکة والمدينة" دارد که در آن باب روایات و آثار چندی در مورد ضوابط مکی و مدنی آورده است.[21]
الفهرست:
ابن ندیم محمد بن اسحاق نیز یکی از بابهای کتاب "الفهرست" را در این موضوع اختصاص داده روایاتی در این مورد نقل کرده و به عنوان: "باب نزول القرآن بمکة والمدينة و ترتيب نزوله" نامگذاری نموده است.[22]
3- كتاب" دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشريعة":
امام ابو بکر احمد بن حسین بیهقی یکی از بابهای این کتاب بزرگ و مشهور خود را باتعبیر: " باب ذکر السور الّتي نزلت بمکة والّتي نزلت بالمدينة" در این موضوع تخصیص داده وروایات بسیار ارزشمند و مفیدی را در آن نقل کرده است.[23]
4- کشف الأستار عن زوائد البزار علی الکتب الستة ومسند أحمد":
مؤلف کتاب نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی (م 807 هـ). یکی از بابهای آن را تحت عنوان: "باب ما نزل بمکة والمدينة" تخصیص داده، روایات متعددی را در این موضوع جمعآوری نموده است.[24]
ب- کتابهای علوم القرآن:
قبل از ظهور "علوم القرآن" به عنوان یک علم مستقل، دانشمندان این فن تألیفاتی در یک ویا چند موضوع آن داشتند، موضوع مورد بحث ما نیز یکی از موارد مهم این علم مطرح بحث آنها قرار گرفته است.
و اما پس از ظهور و نامگذاری اصطلاح علوم القرآن در اوایل قرن چهارم با توجه به اهمیت خاص این موضوع، و جایگاه ویژۀ آن در فهم معانی قرآن هیچ کتابی از کتابهای این فن را سراغ نداریم که بحثی در این باره نداشته باشد.
به عنوان مثال به برخی از کتابهای علوم القرآن و نحوۀ طرح موضوع مورد بحث در آن به صورت اجمال اشاره میگردد:
1- فهم القرآن:
این کتاب با کتاب دیگر حارث محاسبى بنام "العقل" توسط حسین القوتلى تحقیق شده و مطبعۀ دار الفکر، بیروت به نشر سپرده است.
حارث بن اسد محاسبی مؤلف این کتاب، بخش ششم آن را در موضوع مکی و مدنی اختصاص داده، از فواید شناسایی آن و برخی از خصائص هریک از مکی و مدنی سخن گفته است.[25]
2- "البيان في عدّ آی القرآن:
این کتاب از کتابهای مهم ویژۀ علوم القرآن بخصوص علم قرائت بحساب میرود.
امام ابوعمرو دانی از بزرگترین قرای عصرخود بوده، و تألیفات متعددی در موضوعات علوم قرآنی دارد، وی در کتاب فوق الذکر به موضوع مکی و مدنی اهتمام خاص داده، علاوه بر اینکه در آغاز هرسوره به مکی و مدنی بودن آن اشاره نموده، باب مستقلی نیز در این کتاب خود به عنوان: "باب ذکر المکي والمدني من القرآن" دارد که درآن روایاتی را در این زمینه نقل کرده است.
3- "جمال القراء وکمال الإقراء":
کتاب جمال القراء از مهمترین منابع علوم القرآن محسوب میگردد، امام ابوالحسن علی ابن محمد علم الدین سخاوی بخش اول کتاب خود را در موضوع مکی و مدنی تخصیص داده و در این مورد به روایات عطای خراسانی اعتماد کرده است.
و همچنان زرکشی در "البرهان في علوم القرآن" و برهان الدین بقاعی در کتاب "مصاعد النظر للاشراف علی مقاصد السور" و مجد الدین فیروزآبادی در کتاب "بصائر التمییز في لطائف الکتاب العزیز" و سیوطی در " الاتقان في علوم القرآن" طی باب جدا گانهای موضوع "مکی و مدنی قرآن" را با تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده و بسیاری از جزئیات آن را با دلایل توضیح نمودهاند.
***
مکی و مدنی از دیدگاه علمای تفسیر
علم مکی و مدنی بنابر اهمیتی که در فهم معانی قرآن دارد، از همان آغاز ظهور علم تفسیر مورد توجه علمای این فن بوده است و هریک از مؤلفان فن تفسیر مطابق تخصص و شیوۀ تألیف خود بحثی پیرامون این موضوع دارد، و به طور اجمال کتابهای تفسیر در این مورد به سه دسته تقسیم میگردد:
الف – کتابهای تفسیر به مأثور.
ب – کتابهای تفسیر به رای.
ج – تفاسیر جدید.
الف – تفسیر به مأثور:
1- جامع البيان عن تأويل آی القرآن:
تفسیر ابن جریرطبری ارزندهترین تفسیر به مأثور به شمار میآید، شیوۀ وی در موضوع مکی و مدنی قرآن به نقاط آتی خلاصه میگردد:
* روایاتی از اقوال صحابه وتابعین در بارۀ مکی یا مدنی بودن سوره همواره با ثبت کامل سلسلۀ سند آن نقل میکند.
* امام ابن جرِیر به نقل روایات از صحابه و تابعین در این مورد میپردازد، ولی به نقد روایات و تشخیص صحیح و سقیم آنها نپرداخته است.[26]
2- تفسيرالقرآن العظيم از ابن کثير:
شیوۀ ابن کثیر در بحث وتحقیقات علم مکی و مدنی شبیه شیوۀ ابن جرِیر طبری، بلکه برتر و بالاتر ازآنست، از مزایای تفسیر ابن کثیر دقت در اسناد روایات است؛ بنابرآن بسیاری از روایاتی که در آن از مکی و یامدنی بودن سوره و یا آیهای ادعاشده، ابن کثیر آن روایات را با معیارهای دقیق حدیثی از لحاظ سند و یا متن نقد نموده، نظر صحیح و سالم را با دلایل ترجیح میدهد. در تفسیرآیههاى ذیل مراجعه شود: مایده،67، انعام، 52، انفال،64.
3- الدر المنشور في التفسير بالمأثور:
این تفسیر ارزشمند و دايرة المعارف بزرگی در فن تفسیر به مأثور محسوب میگردد.
* امام سیوطی در تفسیر قرآن چنانکه از عنوان آن دانسته میشود، احادیث و اقوال صحابه وتابعین را باحذف اسناد جمعآوری نموده است.
* سیوطی مانند ابن جرِیر روایات متعددی رادر ارتباط موضوع صرف ظر از صحت وضعف آن و بدون آنکه یکی از نظرات را در صورت اختلاف ترجیح بدهد، نقل میکند.[27]
* همچنان به نقل برخی از روایات در ضوابط مکی و مدنی قرآن میپردازد.[28]
* ولی عدم دقت در مورد برخی از روایات ضعیف و چشم پوشی از آن و نقل آرا و نظریات مختلف احیاناً بدون نقد و ترجیح، انتقاد و ملاحظه ای است بر شیوۀ سیوطی در این تفسیر.
ب – تفسیر به رأی:
علم مکی و مدنی قرآن در کتابهای تفسیر به رأی – اعم از تألیفات علمای پیشین وپسین- به عنوان یکی از موضوعات مهم قرآنی با تمام جزئیات و ریزه کاریهای آن مطرح گردیده است که بر سبیل تمثیل و استشهاد به نمونههای از مساعی علما در این بخش اشاره میگردد:
ابن عطیه از مفسران قرن هفتم زمان نزول آیه و سوره را ملاک تشخیص مکی قرارداده، اصطلاح مشهور را در تعریف مکی و مدنی انتخاب نموده میگوید:
"وما نزل بعد الهجرة فإنما هو مدنی، وان نزل بمکة أو في سفر من أسفار النبي صل الله علیه و آله و سلم ".[29]
* برخی از مفسران چون ابن جوزی در زاد المسیر، ابن عطیه در المحرر الوجیز و آلوسی در روح المعانی و... تمام روایات و جزئیات دقیقی را که کتابهای تفسیر به مأثور، و برخی از کتابهای حدیث با اسناد نقل کردهاند، در اوایل سورهها و گاهی هم در تفسیر بعضی آیات با حذف سند آن آوردهاند.[30]
* تشخیص آیههای مکی در سورۀ مدنی یا عکس آن:
در مقام تعیین سورههای مکی بعضی آیات مدنی که درآن سوره قرار دارد و یا در تعیین سورههای مدنی، آیات مکی که از این سوره مستثنا است، مشخص میسازند.
به عنوان مثال ابن جوزی در آغاز سورۀ اعراف میگوید: "عن ابن عباس و قتاده: آنها مکية إلا خمس آيات، أولها قوله تعالى: ﴿وَسَۡٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡيَةِ﴾ إلى قوله: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ﴾[31].
* بکار انداختن فکر و نیروی اجتهاد:
دانشمندان و مؤلفان این عصر به پیروی از روایات، اسناد و مدارک سورهها و آیههای مکی و مدنی را مشخص میسازند و سپس آنها را به ترتیب نزول مرتب میگردانند و در مواردیکه روایات بصراحت در بارۀ آنها سخن نمیگویند و یا اختلاف روایات وجود داشته باشد، در چنین موارد برای ترجیح و انتخاب فکر و نیروی اجتهاد را بکار میاندازند که این اجتهاد صورتها و اشکال گوناگونی به خود میگیرد:
* برخی از مفسران ویژگیهای آیات مکی و مدنی قرآن را از نظر سبک بیان و از نظر موضوع مورد بحث و بررسی قرار میدهند.
* احیاناً صحیح و سقیم بودن روایت مورد بحث، دلیل ترجیح میباشد.
* گاهی مستندات عقلی و اجتهادی – نه نقل – مورد اعتماد آنها قرار میگیرد.
* جمعی از مفسران چون ابن جوزی به نقل روایات مختلف و نظرهای متفاوت بدون آنکه به ترجیح یکی از نظرها بپردازد اکتفا مینماید.[32]
ج – تفاسیرجدید:
توجه مفسران علمای معاصر در علم مکی و مدنی و کوششهایشان در جهت نوآوری کمتر از علمای گذشته نیست.
از مهمترین تفاسیر جدید: تفسیر "محاسن التأويل" از علامه جمال الدین قاسمی، تفسیر "المنار" از شیخ رشید رضا، تفسیر" في ظلال القرآن" از سید قطب و تفسیر" المنیر" از دکتور وهبه الزحیلی است.
ارائۀ اقوال و نظریات علما در مورد مکی و مدنی به صورت اجمال و گاهی به صورت تفصیلی نقطۀ مشترک در میان تفاسیر فوق است. علاوه برآن هریک از این تفاسیر شیوۀ ویژهای دارد که ذیلا توضیح میگردد:
1- تفسير"المنار":
شیخ رشید رضا در تفسیر" المنار" غالبا به آثار سلف رجوع کرده، روایات را در مکی و مدنی بودن بعضی از سورهها و یا استثنای برخی از آیات سورههای مکی و عکس آن، بادقت بحث و بررسی نموده، گاهی با انتخاب اصطلاح مشهور در تعریف "مکی و مدنی"، وگاهی از نظر اسناد به نقد نظریۀ مرجوح میپردازد. به طور مثال در رد نحاس که سورۀ نساء را مکی پنداشته است میگوید:
"و زعم النحاس انها كلها مكية؛ لماورد في سبب نزول هذه الآية من قصة مفتاح الكعبة،وهو وهم بعيد، واستدلال باطل؛ فإن نزول آية من السورة في مكة بعد الهجرة لا يقتضي كون السورة كلها مكية".[33]
"نحاس با استدلال به داستان تسلیم داد ن کلید کعبه تمام این سوره را مکی میداند، ولی این پندار غلط است؛ چون از نزول یک آیهای از سوره در مکه، مکی بودن تمام آیات سوره لازم نمیآید".
و در مورد روایاتی که سه آیات نخست سورۀ یوسف را از مکی بودن مستثنا میگرداند چنین میفرماید: "و هو واه جداً، فلا يلتفت إليه".[34]
شیوۀ مخصوصیکه صاحب تفسیر "المنار" در ترجیح بین اقوال اتخاذ کرده، وحدت موضوعی است. از نظر رشید رضا عنصر "وحدت موضوعی" از مهمترین مسایلی است که در مکی و مدنی آیات و سورههای قرآن در نظرگرفته میشود و از عمدهترین دلایل ترجیح نزد او است.[35]
2- محاسن التأویل:
تفسیر علامه جمال الدین قاسمی[36] مشهور به "محدث شام" تفسیر جامع و ارزندهای است که علاوه بر روایات اسلامی و نظریات سلف در تفسیرآیات، با حسن استنباط وگسترش معلومات همراه میباشد.
شیوهای که در این موضوع او را از دیگران جدا میسازد توجه و اعتماد از حد بیشتر او است به یکی از قواعد اسباب نزول.
علامه قاسمی در مقدمۀ تفسیرخود از ص23 تا 28 تحقیقات مفیدی در بارۀ اسباب نزول دارد و در مورد عبارت مشهور در ارتباط با مکی و مدنی: "نزلت الآية في هذا" و امثال آن میگوید: "این تعبیرها در مورد سبب نزول صریح نیست، و از آن زمان و مورد مشخص نزول آیه دانسته نمیشود".
علامه قاسمی به این قاعده چنان تأکید و تمرکز دارد که حتی گاهی از حد اعتدال تخطی کرده، از برخی روایات صحیح که از آن مدنی بودن بعضی آیات سورههای مکی استفاده میشود، چشم پوشی نموده است.
به طور مثال علامه قاسمی آیههای: 126-128سورۀ نحل را از آیات مکی میشمارد، در حالیکه مدنی بودن آیات با صراحت از ابوهریره، ابی بن کعب و عبدالله بن عباس باسند قوی ثابت است.[37]
3- في ظلال القرآن:
سید قطب - گرچند تخصص در علوم اسلامی ندارد- با آنهم در تفسیر"في ظلال القرآن" کوشش نموده است که در جنبههای موفقی در فهم اسلوب قرآن از حیث تعبیر، تصویر وساده سازی قرآن برای نسل جوان از خود نشان دهد.
شیوۀ وی در موضوع مورد بحث شبیه شیوۀ رشید رضا است که در آغاز هرسوره به بیان محتویات سوره و ارتباط آیات و جزئیات آن از لحاظ وحدت موضوعی میپردازد و به اساس آن مکی و مدنی بودن آیات و سورهها را مشخص میسازد.
اهتمام و مبالغۀ سید قطب به عنصر"وحدت موضوعی" باعث شده که احیانا بعضی روایات و احادیث صحیح را در مورد مکی و مدنی نادیده بگیرد.
از نمونههای بارز آن آیۀ (114). سورۀ هود است که طبق روایات صحیح و صریح صحیح البخاری (70: 206) نزول این آیه در مدینه بود، ولی سید قطب با در نظر داشت وحدت موضوعی و هماهنگی در میان آیات این آیه را مکی میشمارد.[38]
4- تفسير "المنير":
تفسیر دکتور وهبه زحیلی دايرة المعارف بزرگ در علم تفسیر محسوب میگردد.
دکتور زحیلی تمام بخشهای تفسیر - اعم از روایات تفسیری، ربط آیات، جنبههای فقهی، لغوی و....- را در این تفسیر به زبان عصر باعناوین جالب به طور مرتب گرد آورده است.
علم مکی و مدنی مانند سایر موضوعات قرآنی در این تفسیر با تفصیل وتبسیط مطرح بحث قرارگرفته است که نقاط بارز آن قرار آتی است:
1- در آغاز هر سوره مکی و مدنی بودن و ترتیب سورهها را که چه سورهای قبل از آن و چه سورهای به ترتیب بعد از آن قرارگرفته؟ با دلایل بیان میدارد.
2- در صورت اختلاف آرا به نقل دلایل هر دوجانب پرداخته وگاهی به نظر راجح اشارۀ گذرای دارد بدون اینکه دلایل ترجیح را ارائه نماید.
3- آیات مدنی که از سورههای مکی مستثنا گردیده و یا عکس آن، استثنای آن را نا دیده نگرفته، روایاتی که در این مورد نقل شده ثبت و ضبط نموده است.[39]
***
مسألۀ "مکی و مدنی" در آثار قدما - چنانکه توضیح گردید- به بهترین وجهی بررسی شده است. در مورد حفظ زمان، مکان وحتی کیفیت نزول آیهها نهایت دقت و فحصی را در نظرگرفتند و به همان دقت و کیفیت ضبط نموده و برای ما نفل کردهاند.
این دقت وژرف نگری نهایت توجه و اهتمام دانشمندان این فن را نسبت به این موضوع نشان میدهد. پس باید ما به فضل پیشنیان اعتراف نموده باور داشته باشیم که: علمای معاصر هرچه در تحقیقات خود پیش بروند، دست شان بسوی آنها دراز بوده، مرهون احسان علمی وفرهنگی آنها میباشند.
پیشرفت و موفقیت آنها در این است که آثار آنان را بهتر بفهمند و از آن بیشتر کسب روشنایی نمایند و در پرتوی نصوص و متون پیشینیان به نیازهای عصر خود پاسخ دهند.
و در عین حال نباید فراموش کنیم که شیوۀ تحقیق قدما نمیتواند آنچنان که باید و شاید از عهدۀ کند وکار و بررسی همه جانبۀ موضوع بدر آید؛ زیرا در برخی از جزییات موضوع تحقیقات قدما کافی نبوده، دانشمندان معاصر با توجه با نصوص شرعی و با در نظرداشت شرایط عصر ناگذیر به بحث و بررسی مسایلی شدند و میشوند که در گذشته هیچ مطرح نبوده و نیازی به آن دیده نمیشد. مساعی و تحقیقات معاصر در این موضوع به پنج قسمت بگونۀ زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
الف- تألیف مستقل در موضوع.
ب- بررسی موضوع در ضمن مباحث علوم قرآنی.
ج- مشخصات تحقیقات معاصر.
د- پاسخ به ایراد، و ردّ تلاشهای منحرفانۀ خاورشناسان.
هـ- ملاحظات و کاستیها.
الف- تألیفات مستقل در «علم مکی و مدنی»:
تعدادی از محققان معاصر و دانشمندان علوم القرآن با تأسی از علمای پیشین و با درک اهمیت آن، کتابهای جداگانهای در علم "مکی و مدنی" تصنیف نموده، با تفصیل و با ذکر دلایل این موضوع را بررسی نمودهاند که از آنجمله سه کتاب قابل ذکراست:
1- المكی والمدنی في القرآن الكريم:
این کتاب رسالۀ ماستری است که توسط عبد الرزاق حسین احمد در پوهنتون اسلامی مدینۀ منوره تهیه گردیده و از طرف مطبعۀ دار ابن عمان، مصر به طبع رسیده است.
کتاب فوق الذکر بدون تردید مفیدترین کتاب در این موضوع است، مؤلف کتاب علاوه براینکه جزئیات موضوع را به صورت گسترده مورد بحث قرار داده، آیات کریمه و سورههای شریفۀ قرآن را از نظر مکی و مدنی بودن با دقت بررسی میکند، آثار و روایات را در ارتباط موضوع نقل میکند، بر احادیث و روایات صحیحه که از بوتۀ آزمون و میزان نقد حدیثی بسلامت بیرون آمده باشد، تکیه نموده و به اساس آن ترجیح میدهد.
ولی متأسفانه این تحقیق علمی تنها هفده سورۀ قرآنی را- از سورۀ فاتحه تا سورۀ اسراء- در بردارد.
2- أهم خصائص السور والآيات المکية ومقاصدها:
این کتاب پایان نامۀ دکتورا است که توسط دکتور احمد عباس بدوی در پوهنتون ام القری مکۀ مکرمه تهیه گردیده، و هنوز به نشر نرسیده است.
3- أهم خصائص السور والآيات المدنية ضوابطها ومقاصدها:
این تحقیق نیز یک تحقیق علمی است که توسط دکترعادل ابی العلا غرض حصول دپلوم ماستری در پوهنتون ام القری تهیه و ترتیب گردیده و از طرف دار القبله در جده به چاپ رسیده است.
موضوع اساسی این دو اثر اخیر الذکر- چنانکه از نام آنها پیدا است- خصایص و بیان ویژگیهای سورهها و آیات مکی و مدنی است و سایر جزئیات موضوع در این دو اثر به طور ضمنی آمده است.
ب- بررسی موضوع در ضمن مباحث علوم القرآن:
موضوع مورد بحث ما در کتابهای معاصر علوم القرآن نه تنها به عنوان باب مهمی از بابهای این علم مورد بحث و بررسی قرارگرفته، بلکه تعدادی از مؤلفان این دوره با ابتکار و نوآوری که در این زمینه دارند، در بیشتر کوششهای خود دست در دست موفقیت بودهاند. نمونههای از نوآوری آنها در قسمت بعدی «مشخصات تحقیقات معاصر» توضیح داده خواهد شد.
درگذشته اشاره شد که علمای معاصر- چه در تألیفات جداگانه و چه در ضمن مباحث علوم قرآنی- دستاوردها و نوآوریهای در عرصۀ علم مکی و مدنی دارند، اینک شرح وتفصیل و مشخصات این تحقیقات:
1- تنظیم و ترتیب جزئیات موضوع:
مطالب و جزئیات موضوع در کتابهای پیشین به شکل پراگنده، و به صورت روایات ونظریات غیر هماهنگ وجود داشت که مراجعه به این کتب و نوشتهها برای افراد غیرمتخصص کار آسان نبود. ولی در تحقیقات معاصر این موارد به طور منظم و باعبارت سهل وساده و با شیوۀ عصری گرد آورده شده که از نمونههای بارز آن کتاب "مباحث في علوم القرآن" تألیف دکترمناع القطان است.
این کتاب در ترتیب، جمع بندی و فراگیری جزئیات موضوع، اختصار و اقتباس از متون قدیم، تعبیر عالی و مطابق با زبان عصر مزیت ویژهای دارد و این شایستگیها مجامع علمی را واداشته است تا به عنوان کتاب درسی در معاهد و پوهنتونها بگنجانند.
2- تعدیل و گسترش بحث در موارد مکی و مدنی:
خصایص سورههای مکی و مدنی وضابطههایی که سورههای مکی را از مدنی تشخیص میدهد، از همان عصرصحابه مورد بحث دانشمندان این فن بود، و روایاتی هم در این ارتباط از صحابه و تابعین نقل و به ثبوت رسیده است.
و همچنان در قرنهای بعدی - بعد از صحابه و تابعین- این مسأله به عنوان فرعی از فروعات موضوع مکی و مدنی در کتابهای علوم قرآنی ثبت و ضبط و بررسی شده، ولی این جزئیه موضوع کتاب مستقلی در آثار قدما قرار نیافته است.
تحقیقات معاصر مفهوم این اصطلاح را قدری تعدیل وتلطیف نموده، مجال بحث و تحقیق را در این زمینه گسترش داده وکتابهای جدا گانهای در این مورد تقدیم کردهاند از آن جمله:
· أهم خصائص السور والآيات المكية ومقاصدها از دکتر احمد عباس بدوی.
· خصائص السور والآيات المدنية، ضوابطها ومقاصدها از دکتر عادل ابو العلا.
3- ابداع و نوآوری:
مسألۀ "مکی و مدنی" در آثار قدما - چنانکه بیان شد- به بهترین وجهی بررسی شده است، ودر لابلای بررسیهای علمای پیشین خواندیم که آیات قرآن از نظر زمان و مکان نزول به مکی و مدنی تقسیم میشوتد، ولی بررسیهای آنها در مورد اینکه: هریک از این دو دوران تنزیل فرآن به سه مرحله ابتدایی، میانی و پایانی تقسیم میشوند، جز اشارهای در کلام ابو القاسم نیشاپوری دیده نمیشود.
محقق معاصر دکتر صبحی صالح در کتاب " مباحث في علوم القرآن" ابتکاری از خود نشان داده به پیگیری جزئیات این مسأله پرداخته توضیح میدهد که: هر مرحلۀ از این مراحل شش گاتۀ تنزیل مشتمل بر چه اندازه بیان عقاید و احکام بوده ؟ و در هرمرحله در تعبیرکلمات و فواصل آیات چه تغییراتی رخ داده؟ و نحوۀ ترسیم صحنهها با مراحل دیگر چه تفاوتی داشته است؟[40]
د- پاسخ به ایراد، و ردّ تلاشهای منحرفانۀ خاورشناسان:
خداوند متعال، قرآن کریم، این نسخۀ آسمانی و برنامۀ زندگی را بخاطر سعادت دوجهان بشر فرستاده، حفظ و مصونیت آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل به عهدۀ خود گرفته باکمال تأکید اعلام میدارد: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: 9]
"ما قرآن را نازل نمودیم و ما خود پاسدار آن میباشیم".
و نیز میفرماید: ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦ﴾ۖ[فصلت: 42].
"هیچگونه باطلی، از هیچ جهتی متوجه قرآن نمیگردد".
تاریخ اسلام شاهد این حقیقت است که دشمنان قرآن از همان فجر نزول آن تا امروز به گونههای مختلف سعی و تلاش نمودهاند تا این معجزۀ جاویدان آفریدگار جهان را در نظر مردم باطل جلوه دهند و یا از مقام والای آن در دل مسلمانها بکاهند، ولی نصیب دشمنان قرآن در مبارزات خود در طول تاریخ جز شکست، رسوائی و شرمندگی نبوده و تلاشهایشان همه نقش بر آب گردیده است.
در سالهای اخیر دشمنی با اسلام و قرآن شکل دیگری بخود گرفت، خاورشناسان ومستشرقان به بهانۀ آشنایی با اوضاع و احوال ملل مشرق زمین به بحث و بررسی آثار وعلوم اسلامی پرداختند، تحقیقات و تألیفیاتی در علوم و فنون مختلف از جمله علوم قرآنی داشتند نه بخاطر خدمت علمی، بلکه - بنا برنظرخود آنها – نقطههای ضعف اسلام را کشف نموده، برای دیگران نمایان سازند و از طرف دیگر با تحریف مفاهیم نصوص حقیقت را دگرگون جلوه دهند وبا ایراد شبهات و شکوک افراد نافهم و ضعیف الایمان، از دین منحرف گشته و کسانیکه تازه به اسلام علاقه میگیرند، از پذیرش آن منصرف شوند.
موضوع مورد بحث ما (علم مکی و مدنی) نیز از تلاشهای تحریف آمیز و نظرهای مغرضانه و ایرادهای حسودانۀ خاورشناسان مستثنا نبوده؛ لذا دانشمندان اسلامی مسؤولیت دارند که به شبهات آنها پاسخ دهند، معارف و علوم قرآنی را از لوث تحریف آنها پاک سازند.
محققان و مؤلفان معاصر علوم القرآن مسؤولیت خود را در این زمینه درک نموده، به ایرادهای پوشالی آنها پاسخ داده واضح ساختند که در روشها و شیوههای مجدد پیشنهادی آنها چه اهداف و اسراری نهفته است؟
به طور مشخص تحقیق و تلاش شیخ عبدالعظیم زرقانی در " مناهل العرفان"، دکتور محمد محمد ابو شهبه در" المدخل إلی علوم القرآن "، دکتور محمد عبدالله دراز در "النبأ العظيم" و دکتر صبحی صالح در "مباحث في علوم القرآن" در این بخش، شایان ذکر و قابل تقدیر است.
در گذشته به گوشۀ از مزایا و شایستگیهای تحقیقات معاصر اشاره گردید و هیچ جای شک و تردید نیست که کارکرد انسان خالی از کاستیها نمیباشد؛ چون انسان موجود ضعیف و ناتوان است، کمال مطلق درکارهای پروردگار و از آن مخصوص اوست: ﴿وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا٨٢﴾ [النساء: 82]
"اگر از جانب غیر خدا میبود، قطعا در آن اختلاف بسیاری مىیافتند".
انتخاب موضوعی از موضوعات علوم قرآنی در یک تحقیق ویژه و یا اثر علمی باید خصایص ذیل را داشته باشد:
1- شمولیت:
باید تمام جوانب و جزئیات موضوع را به تفصیل و با ذکر دلایل و همه جانبه احتوا کند.
2- دقت:
علوم القرآن بخشی از علوم اسلامی است که بر مبنای نقل استوار میباشد، پس تحقیق در این زمینه باید طبق معیارهای مسلم علمی و موافق با قواعد نقد حدیثی که دانشمندان فن در صحیح و سقیم بودن روایات اسلامی در نظرگرفتهاند، بوده باشد؛ بنابراین قبول و یارد یک مسأله و همچنان تایید و ترجیح آن به اساس روایتهای صورت بگیرد که از لحاظ سند مراحل دقیق جرح و تعدیل را پیموده به اثبات برسد.
3- ابتکار و اجتناب از تقلید:
باید پژوهشگر علوم قرآنی با استناد به روایات صحیح، و با استفاده از افکار و نظریات علمای پیشین آرای مختلف را در روشنی دلایل بررسی نموده، تایید و ترجیح دهد.
تمایل به نظریات اشخاص – بدون در نظرداشت دلایل آن – با استناد به روایات ضعیف وبدون سند به تقلید ازکتابها و قدما نه تنها شایستۀ یک محقق و پژوهشگر نیست، بلکه از اهمیت تحقیق آن میکاهد.
4- ابداع و نوآوری:
یک تحقیق ویژه بادر نظرداشت اوضاع و شرا یط باید ابداع و نوآوری در بعدی از ابعاد موضوع داشته باشد.
با توجه به امور فوق میبینیم که هیچ یک از تحقیقات معاصرخالی از ملاحظات و کاستیها نبوده، اما این ملاحظات بدین معنی نیست که این بحثها و تحقیقات مزایای نداشته باشد.
به طور مثال "علم مکی و مدنی" در کتابهای علوم القرآن به صورت عموم از دقت وشمولیت برخوردار نیست همانگونه که مؤلفان کتابهای:
"اهم خصائص السور والآیات المکیه" و "خصایص السور والآیات المدنیه" در ترجیح، تحلیل و نقدهای خود دقت و استقلال نداشته و به تأسی از علمای پیشین- صرف نظر از صحت و سقم روایات از نظر قواعد علم جرح و تعدیل – حکم میکنند.
کتاب " المکي و المدني في القرآن " کتاب ارزنده و مفید و شرایط تحقیق ویژه را دارا است، ولی این کتاب – قسمیکه قبلاً اشاره گردید – فقط 17 سورۀ قرآن را به صورت مفصل مورد بحث قرار داده است.
· نشأت این علم در عصر پرمیمنت نبوت برمیگردد، در عصر نزول وحی ودر حیات پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شاگردان مکتب نبوت و یاران گرامی وی، نه به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان: یاد داشت زمان و مکان نزول قرآن به این موضوع توجه نموده، زمان ومکان نزول آیهها و سورههای قرآنی را ثبت و ضبط نمودهاند که بعدها آن روایات اسلامی دلایل مکی و مدنی بودن آن آیات و سورهها شمرده شد.
· عصر تابعین مرحلۀ تکمیلی عصر صحابه است، تابعین تمام روایات را در این قسمت مانند دیگر موارد علوم قرآنی از یاران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شنیده و باکمال امانتداری آن را ثبت و ضبط نموده وبرای نسل بعدی انتقال دادهاند.
با حلول قرن دوم هجری، نهضت تألیف و تدوین علوم اسلامی نیز آغاز گردید که این حرکت شامل موضوعات علوم قرآنی نیز بود، علمای این فن طبق شیوۀ آن زمان تألیفات و تصنیفاتی در این زمینه داشتند که موضوع علم مکی و مدنی جزو از آن به شمار میرود.
· دانشمندان فن علوم القرآن - اعم از علمای پیشین و معاصر- با درک اهمیت این موضوع کمرهمت را در رۀ توضیح و تبیین آن بستند و بانظرداشت فرهنگ عصرخود تألیفات ارزشمندی در این موضوع نگاشتهاند که از آن جمله میتوان کتابهای آتی را نام برد:
1- بيان عدد سور القرآن و آياته و کلماته و مکيه و مدنيه: تألیف ابن عبدالکافی از علما ومفسران قرن چهارم (م406 هـ).
2- التنزيل و ترتيبه: تألیف ابوالقاسم حسن بن محمد بن حبیب نیشاپوری از علمای قرن پنجم.
3- کتاب المکي و المدني: تألیف امام مکی بن ابی طالب.
***
[1]- حکمت بشير، التفسيرالصحيح ج1 ص 101.
[2]- اتقان ج1 ص47.
[3]- سنن ابن ماجه ج 2 ص 748، مستدرک حاکم ج2 ص 33 باسند حسن.
[4]- صحيح مسلم ج1 ص 300.
[5]- سوره مايده: 3.
[6]- صحیح البخاری ج 8 ص 119.
[7]- همان مأخذ ص 622
[8]- تفسیر عبدالرزاق صنعانی ج3 ص 241
[9]- ابونعيم، حلية الأولياء ج3 ص 327
[10]- الفهرست ص 4
[11]- همان مأخذ
[12]- دلائل النبوة ج7 ص 142- 143
[13]- ذهبی، سيراعلام النبلاء ج15 ص 449.
[14]- فهرس مخطوطات مکتبه ظاهريه- علوم القرآن ص419.
[15]- البرهان في علوم القرآن ج1 ص 192.
[16]- اتقان ج1 ص 45-46.
[17]- اتقان ج1 ص 45.
[18]-اتقان45:1.
[19]- اين کتاب توسط وهبی غارجی تحقيق، ودرمطبعهء دارالکتب العلمية- بيروت به نشررسيده است.
[20]- فضايل القرآن ص 219- 224
[21]- المصنف ج 10 ص 522- 523.
[22]- الفهرست ص 28.
[23]- دلائل النبوة ج 2 ص 142- 145.
[24]- کشف الاستار ج3 ص 39.
[25]- نگا: فهم القرآن ص394-397.
[26]- جامع البيان ج12 ص 544، ج 17 ص 311
[27]- در المنثور ج 1 ص 47، 73.
[28]- همان مأخذ.
[29]- المحر الوجیز ج4 ص 5.
[30]- نگا : ابن جوزی، زادالمسیر ج 1ص 10، ابن عطیه، المحررالوجیز 9 : 3.
[31]- زادالمسیر 3 : 164.
[32]- نگا زادالمسیر 1: 10، الجامع الأحکام القرآن 9: 299، المحررالوجیز 10: 338.
[33]- تفسيرالمنار320:4.
[34]- همان مأخذ 250:12.
[35]- همان مأخذ:141:11.
[36]- محمدجمال الدين فرزند محمد بن سعيد قاسمی از علمای بزرگ معاصر به شمار ميرود. و ازمؤلفات وی: محاسن التأويل وقواعد التحديث است. ودرسال 1332هــ درگذشت. معجم المفسرين(1/127).
[37]- نگا:محاسن التأويل ج10ص245، فتح الباری ج7ص430.
[38]- في ظلال القرآن ج 6 ص 441.
[39]- نگا: تفسير المنير ج2ص552 و ج6 ص331،495،496، و ج15ص 827.
[40]- مباحثى در علوم القرآن ص 280.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر