توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۱ فروردین ۲۷, شنبه

رفتار اهل بیت با روافض چگونه است؟

 

رفتار اهل بیت با روافض چگونه است؟

شیعیان با کارهای مشرکانه و توسلشان به اهل بیت انتظار شفاعت از ایشان را دارند و توقع دارند در روز محشر با اهل بیت رسول الله محشور شوند. ولی آیا اینگونه است؟.

آیا حتی امامانشان جواب سلام آنها را می‌دهند؟ آیا از آنها دفاع می‌‌کنند؟ یا اینکه روافض را رد می‌‌کنند و آنها را مشرک می‌خوانند؟.

﴿وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ٦ [الأحقاف: 6].

«و هنگامی که مردم برانگیخته می‌‌شوند، معبودان باطل، دشمن ایشان خواهند بود و منکِر عبادت اینها خواهند گشت»

و در جای دیگر می‌‌فرماید:

﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ٨٦ [النحل: 86].

«و مشرکان با دیدن معبودانشان که شریک پروردگار می‌‌ساختند، می‌‌گویند: پروردگارا! اینها معبودان ما هستند که آنها را به‌جای تو می‌‌خواندیم. آن‌گاه معبودانشان به آنان می‌‌گویند: شما دروغگویید».

پس هم اکنون می‌بینید که نه تنها ایشان از مشرکان شفاعت نمی‌کنند بلکه با ایشان دشمنی نیز می‌‌کنند و موقعی این امر را می‌فهمند که دیر است:

﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ٨٥ [النحل: 85].

ترجمه: «و هنگامی‌که ستمگران عذاب الهی را ببینند، از عذاب‌شان کاسته نمی‌شود و هیچ مهلتی نمی‌یابند».

و خداوند لعنت کند کسانی که شرک مشرکان را زیاد می‌‌کنند و مانع آن می‌شوند که اندیشه کنند و بفهمند. وخدا درباره‌ی اینان می‌‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفۡسِدُونَ٨٨ [النحل: 88].

«کسانی که کفر ورزیدند و از راه الله بازداشتند، به سزای فسادشان عذابی بر عذابشان می‌‌افزاییم».

و خداوند همگان را مورد هدایت قرار دهد.

اصحاب رسول الله  رضی الله عنهم

شیخ الاسلام ابن تیمیه چه زیبا در وصف روافض نوشت:

«از یهود پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بهترین‌اند؟ جواب دادند: اصحاب موسی. و از مسیحیان پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بهترین‌اند؟ جواب دادند: حواریون عیسی. و از روافض پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بدترین‌اند؟ جواب دادند: اصحاب محمد»([1]).

براستی کسی که دم از حب کسی می‌زند آیا یاران و دوستان او را به دشمنی می‌گیرد؟ آیا این کاری عقلانی است که کسی رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  را به دوستی و یارانش را به دشمنی بگیرد!.

﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٠٠ [التوبة: 100].

ترجمه: «الله، از پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نمودند، راضی است. و آنان نیز از الله خشنودند و الله، برایشان باغ‌هایی آماده کرده که از فرودستش جویبارها روان است و جاودانه در آن می‌‌مانند. این است رستگاری بزرگ».

روافض کی می‌خواهند بدانند که فتنه‌ی رفض صحابه  رضی الله عنهم  و این عقاید پلیدشان همه و همه از زمان ظهور ابن سباء یهودی برای تخریب عقاید اسلامی و تفرقه بین مسلمین بوجود آمد. آیا کسانی که به گفته‌ی راویان شیعی به گفته‌ی جعفر بن محمد  رحمه الله  مرتد شدند شایسته‌ی این لطف الهی هستند که خداوند متعال در وصف آنها آن چنان فرموده است؟.

این چه مذهبی است که که محمد توسیرکانی در لآلی الأخبار می‌نویسد: «بدان بهترین جا و زمان و حالت برای لعنت فرستادن به آنها زمانی است که در دستشویی باشی!!! پس هربار به دستشویی میروی با خیال راحت چند بار بگو: بار خدایا عمر را لعنت کن سپس ابوبکر و عمر سپس عثمان و عمر سپس معاویه و عمر ... بار خدایا عایشه و حفصه و هند و ام حکم را لعنت کن و کسانی را لعنت کن که به کارهای آنان راضی هستند (یعنی اهل سنت)»([2]).

با اصحاب رسول الله کاری نداریم ... آیا این مذهب است که می‌گوید خدا را در دستشویی یاد کن و به فلان و فلان و فلان فحاشی کن یا ضد مذهب.

اما اگر دقت کنید روافض بیش از همه عمر فاروق  رضی الله عنه  را مورد لعن خویش قرار می‌دهند و استدلال‌شان این است که حضرت عمر  رضی الله عنه  سیدتنا فاطمه  رضی الله عنها  را مورد مظلومیت قرار داده و موجب مرگ ایشان شده، و افسانه‌ی شهادت فاطمه  رضی الله عنها  را ساخته‌اند و این دروغ و کذبی بیش نیست، که آن را بررسی خواهیم نمود.

افسانه‌ی مظلومیت فاطمه  رضی الله عنها

 چنانچه گفتیم روافض عمر فاروق  رضی الله عنه  را از همه صحابه بیشتر مورد عداوت و دشمنی قرار می‌دهند با این تصور که عمر بن الخطاب  رضی الله عنه  به سیدتنا فاطمه ظلم نموده. اما احادیث روافض را در باره‌ی این امر بررسی خواهیم نمود (بنا به حجم زیاد احادیث به رد آنها بسنده می‌‌کنیم):

در روایات آشفتگی کامل را می‌بینیم چنانچه در جایی می‌گوید عمر فاروق خانه‌ی فاطمه  رضی الله عنها  را به آتش نکشید بلکه به قصد ترساندن گفت: آتش میزنم (بحار الانوار 28/241)، و در روایاتی نیز به عکس آنرا میبینیم که عمر  رضی الله عنه  درب خانه‌ی علی  رضی الله عنه  را به آتش می‌کشد (انوار العلویه 286)، و جایی می‌بینیم که قنفذ فاطمه  رضی الله عنها  را شلاق زد و به در و دیوار کوبید و ... (الأنوار العلویة 287)، و در جایی هم می‌بینیم که قنفذ فقط با غلاف شمشیر خود ضربه‌ای به فاطمه وارد کرده و موجب سقط فرزند او محسن شده (دلائل الامامة 145)، و ... که خداوند متعال می‌‌فرماید:

﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا٨٢ [النساء: 82].

«آیا در [معانى] قرآن نمى‏اندیشند اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیارى مى‏یافتند».

مسئله‌ی دوم این است که چرا علی  رضی الله عنه  غیرتی از خود نشان نداد و حرکتی نکرد بلکه گذاشت فاطمه را کتک بزنند و خود کاری نکرد. شاید روافض بگویند: در روایت‌ها آمده است: علی بن ابی طالب از جایش جهید و یقه‌ی عمر را گرفت و او را به شدت تکان داد و به زمین انداخت و ضربه‌ای به بینی و گردنش زد و تصمیم گرفت او را بکشد، ولی فرموده‌ی رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  را بیاد آورد که او را به صبر و اطاعت وصیت نموده بود (بحار الانوار: 28/299) در پاسخ می‌‌گویم: این خود، بر اضطراب و آشفتگی روایات می‌‌افزاید؛ زیرا در بیشتر روایات چنین چیزی نیامده است، و این روایت با عقیده‌ی شیعیان در مورد عصمت ائمه که حتی آنان را از نسیان و فراموشی معصوم می‌‌پندارند، در تعارض قرار دارد.

شاید بگویی: علی از آن جهت از پاره‌ی تن رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  دفاع نکرد که پیغمبر این موضوع را به او خبر داده و وصیتش کرده بود که به خاطر مصلحت اسلام و مسلمانان صبر و شکیبایی نماید.

می‌گویم: از کدامین مصلحت اسلام سخن می‌‌گویی، حال آن که بزرگ‌ترین علمای مذهبت تصریح کرده‌اند که مردم پس از وفات رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  از دین برگشتند (مرتد شدند) و تنها تعداد اندکی که شمارشان از تعداد انگشتان دو دست نمی‌گذرد، بر دین اسلام ثابت‌قدم ماندند؟ پس در سکوت در برابر مرتدین چه مصلحتی برای اسلام وجود داشت که آنان را به حالشان رها کنند تا هر فسادی که در زمین می‌‌خواهند، به راه بیندازند؟.

نکته‌ی دیگری که درخور توجه است، این که معمولاً انسان بهترین اسم‌ها را برای فرزندانش انتخاب می‌‌کند، اسم‌هایی که دوست دارد و مورد پسند اوست، شیعه و سنی قبول دارند که علی، به نام ابوبکر، عمر و عثمان را بر فرزندانش گذاشته و پس از او فرزندانش نیز همین رویه را دنبال کرده‌اند([3]).

واقعیتی که اصلاً جای انکارش نیست، این افسانه‌ی دروغین را رد می‌‌کند، چگونه است که علی، ام کلثوم دختر فاطمه را به ازدواج عمر در می‌‌آورد، حال آن که به گمان و پندار شیعیان، عمر، همان کسی است که مادر ام کلثوم را زده، پهلویش را شکسته و باعث مرگش بوده است؟ بلکه به گمان شیعیان، عمر کافر بوده است؟!.

تو را به خدا سوگند، آیا دخترت را به کسی می‌‌دهی که با مادر دخترت چنین رفتاری کرده باشد؟ پس چگونه امکان دارد کسی چون علی که از تو بهتر و با تقواتر است، چنین کند؟ آیا علی بدینگونه پاداش همسرش فاطمه را می‌‌دهد که دختر فاطمه را به ازدواج سرسخت‌ترین دشمن وی درمی‌آورد؟ آیا علی دخترش را به یک کافر می‌‌دهد؟ حال آن که پروردگار متعال فرموده است:

﴿وَلَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّ [البقرة: 221].

«و با زنان مشرک ازدواج مکنید تا ایمان بیاورند».

در صورتی که تمام این دروغ‌ها را بپذیریم و باور کنیم که واقعاً چنین بلاها‌یی بر سر علی و فاطمه آمده و از آن دو کاری ساخته نبوده، باز هم این سؤال مطرح است که آیا در مدینه مردمانی نبودند که نسبت به آبروی پیامبرشان که حکم پاره‌ی تن آن بزرگوار را داشت، غیرت ورزند و آیا مدینه، تهی از کسانی بود که نسبت به اهل بیت پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  تعصب و غیرت داشته باشند؟ -والله اعلم-.

امهات المومنین رضی الله عنهن

باز هم به همان گفته‌ی کذایی از کتاب لآلی الاخبار می‌‌نگریم:

«بدان بهترین‌جا و زمان و حالت برای لعنت فرستادن به آنها زمانی است که در دستشویی باشی!!! پس هربار به دستشویی می‌روی با خیال راحت چند بار بگو: بار خدایا عمر را لعنت کن سپس ابوبکر و عمر سپس عثمان و عمر سپس معاویه و عمر ... بار خدایا عایشه و حفضه و هند و ام حکم را لعنت کن و کسانی را لعنت کن که به کارهای آنان راضی هستند (یعنی اهل سنت)».

ای شیعیان! ای کسانی که خود را محب رسول الله و آلش می‌دانید آیا محب کسی زنان او را لعن می‌کند؟ آیا زنان رسول الله رضی الله عنهن جزء اهل بیت رسول الله حساب نمی‌آیند. آیا شما از کسی که زنتان را مورد بغض و عداوت قرار می‌دهد راضی هستید؟.

ای شیعیان آیا شما کسانی را لعن می‌‌کنید که خداوند درباره‌ی آنها چنین فرموده است:

﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡۗ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ إِلَّآ أَن تَفۡعَلُوٓاْ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِكُم مَّعۡرُوفٗاۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَسۡطُورٗا٦ [الأحزاب: 6].

«پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش، مادران مؤمنان هستند. و مطابق کتاب (و فرمان) الله، خویشاوندان نسبی در ارث بردن از یکدیگر، از سایر مؤمنان و مهاجران سزاوارترند، مگر آنکه (از طریق وصیت یا احسان) به دوستانتان نیکی کنید. این حکم، در لوح محفوظ نگاشته شده است».

آیا شما ام المومنین عایشه  رضی الله عنها  یاور همیشگی پیامبر و کسی که پیامبر این چنین درباره‌اش می‌‌فرماید:

«فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ». یعنی: «فضل عایشه بر سایر زنان مثل برتری اشکنه بر سایر طعام‌ها است»([4]).

و کسی که رسول الله بسیار او را دوست می‌داشت لعن می‌‌کنید؟.

روافض با ادعای بر:

﴿وَإِذۡ أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ حَدِيثٗا فَلَمَّا نَبَّأَتۡ بِهِۦ وَأَظۡهَرَهُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ عَرَّفَ بَعۡضَهُۥ وَأَعۡرَضَ عَنۢ بَعۡضٖۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِۦ قَالَتۡ مَنۡ أَنۢبَأَكَ هَٰذَاۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡخَبِيرُ٣ [التحریم: 3].

«و هنگامی که پیامبر، رازی را به یکی از همسرانش گفت و او، آن راز را (نزدِ یکی دیگر از همسران پیامبر) فاش کرد. و الله، پیامبر را از آن آگاه ساخت؛ (پیامبر) بخشی از آن را برای او بازگو کرد و از (بازگو کردن) بخش دیگرش خودداری نمود و چون پیامبر، آن زن را از این موضوع باخبر ساخت، آن زن گفت: «چه کسی تو را از این موضوع باخبر ساخته است؟» (پیامبر) گفت: (پروردگار) دانا و آگاه به من خبر داده است».

می‌گویند: ام المونین عایشه و ام المومنین حفصه  رضی الله عنهما  راز پیامبر را فاش ساختند و گناه مرتکب شدند. باید گفت: کسی امهات المومنین را مانند شما که ائمه خیالیتان را معصوم می‌‌دانید معصوم نمی‌داند بلکه کسی از انجام گناه مبرّا نیست حتی صحابه و امهات المومنین، اما جای هیچ تردیدی نیست که اینان بهشتیانند و چنانچه خطایی هم کرده باشند خداوند متعال می‌‌فرماید:

﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَا [التحریم: 4].

«اگر شما (دو همسر پیامبر) به‌سوی الله توبه کنید، پس به‌راستی دل‌هایتان به حق گرایش یافته است».

پس خداوند توبه عایشه و حفصه  رضی الله عنهما  را پذیرفته است.

در بحث جنگ با علی  رضی الله عنه  هم باید گفت که ام المومنین عایشه و طلحه و زبیر  رضی الله عنهم  قصد قتال و جنگ را نداشتند و این افتراء به ایشان است و اگر چنین باشد به این آیه استناد می‌‌شود که خداوند تبارک و تعالی فرمود:

﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِۚ فَإِن فَآءَتۡ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَا بِٱلۡعَدۡلِ وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ٩ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٠ [الحجرات: 9-10].

ترجمه: «و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، میانشان صلح برقرار کنید. و اگر یکی از این دو گروه، به گروه دیگر تجاوز نمود، با گروه تجاوزگر بجنگید تا به حکم الله بازگردد. و اگر (به حکم الله) بازگشت، در میانشان به عدالت و انصاف، صلح برقرار کنید. و تقوای الله پیشه نمایید تا مشمول رحمت شوید».

این آیات آن مبارزه‌کنندگان را در عین حال که با هم می‌جنگند، برادران یکدیگر نامیده است. این آیه برای کسانی که در مرتبه‌ای پایین‌تر از آنها هم باشند، ثابت است، پس برای آنان به طریق اولی ثابت است.




[1]- منهاج السنة.

[2]- لآلی الأخبار، ج4 ص 92.

[3]- الإرشاد (167) (248)، المناقب (4 / 107 – 112)، مقاتل الطالبیین (91)، الأمالی، صدوق (121)، إعلام الوری (203) بحار الأنوار (42 / 74، 90، 92) (45 / 36، 63) (44 / 313)، الاختصاص 82 المعجم، خوئی (21 / 66) (22 / 7)، الأنوار النعمانیة (3 / 263)، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید شیعه‌ی معتزلی (9/ 242)، رجال ترکوا بصمات علی قسمات التاریخ، قزوینی (172، 177)، الفصول المهمة، ابن الصباغ (1/ 645) (2 / 488)، الأنوار العلویة، جعفر نقدی (434، 448)، أنصار الحسین، مهدی شمس الدین (136)، معالم المدرستین، عسکری (3/127)، مناقب الإمام أمیرالمؤمنین  علیه السلام  کوفی (2/ 48)، تاریخ الأئمه، بغدادی (17) شرح الأخبار، قاضی نعمان (3/ 178)؛ تاج الموالید طبرسی (19) المستجاد من الإرشاد، حلی (139) العوالم عبدالله بحرانی (280) لواعج الأشجان، محسن امین (177)، مستدرک سفینة البحار، شاهرودی (7/386)، الرجال، طوسی (106) رجال ابن داود (215)، نقد الرجال، تفرشی (5/127)، مستدرکات علم الرجال، شاهرودی (8/343) المفید من معجم رجال الحدیث، جواهری (365،686)، قاموس الرجال، تستری (11/236)، تاریخ یعقوبی (2/213)، أعیان الشیعة، مسحن أمین (1/327،608) (2/302)، الدر النظیم، عاملی (430)، کشف الغمة (2/67) موسوعة شهداء المعصومین (1/267) (2/252،271) شرح إحقاق الحق (22/675، 782، 684،)33/676) مجله‌ی تراثنا (2/149).

[4]- صحیح بخاری: 5/29.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...