3
پیامبران
الهی برای احترام به پیامبر صل الله علیه و آله و سلم چه سفارش مینمایی؟
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ يُؤۡذِي ٱلنَّبِيَّ فَيَسۡتَحۡيِۦ مِنكُمۡۖ وَٱللَّهُ لَا يَسۡتَحۡيِۦ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖۚ ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّۚ وَمَا كَانَ لَكُمۡ أَن تُؤۡذُواْ رَسُولَ ٱللَّهِ وَلَآ أَن تَنكِحُوٓاْ أَزۡوَٰجَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦٓ أَبَدًاۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمًا٥٣﴾ [الأحزاب: 53].
«ای کسانی که به خدا ایمان آوردید به خانۀ پیغمبر داخل نشوید مگر آن که بر شما اذن دهد و بر سفرۀ طعامش دعوت کند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به ظروف غذا چشم انتظار گشایید بلکه به موقعی که دعوت شدهاید بیایید و چون غذا تناول کردید زود متفرق شوید و نه آنجا به سرگرمی و سخنرانی پردازید، که این کارِ شما پیغمبر را آزار میدهد و او از شرم به شما اظهار نمیدارد ولی خدا را از شما بر اظهار حق خجالتی نیست، و هرگاه از زنان رسول متاعی میطلبید از پس پرده طلب کنید که حجاب برای آن که دلهای شما و دلهای آنها را پاک و پاکیزه نماید بهتر است و نباید شما رسول خدا را (در زندگانی) بیازارید و نه پس از وفات هیچگاه زنانش را به نکاح خود درآورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابٗا مُّهِينٗا٥٧﴾ [الأحزاب: 56-57].
«همانا خدا و فرشتگانش بر روان پاک این پیغمبر درود میفرستند ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید. آنان که خدا و رسول او را به عصیان و مخالفت آزار و اذیت میکنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده (و از رحمت خود دور فرموده و) بر انان عذابی با ذلت و خواری مهیا ساخته است».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصۡوَٰتَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ٣﴾ [الحجرات: 2-3].
«ای اهل ایمان (به یا محمد و یا احمد) فوق صوت پیغمبر صدای خود را بلند نکنید و آوازتان را بر رسول خدا بلند مسازید همچون بلند آوازی که برخی از شما به برخی دیگر میکنید، که در این صورت اعمال شما تباه میشود و شما نمیفهمید و آنان که با صدای آرام و آهسته نزد رسول خدا سخن گویند آنها هستند که در حقیقت خدا دلهایشان را برای مقام رفیع تقوا آزموده و بر آنان آمرزش و اجر عظیم نصیب فرموده است».
﴿كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ١٥١﴾ [البقرة: 151].
«چنانچه رسول گرامی خود را از میان خود شما به جانب شما فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت کند و نفوس شما را از پلیدی و آلودگی و جهل و شرک پاک و منزه گرداند و تعلیم شریعت و حکمت دهد و از او هر چه را نمیدانید بیاموزید».
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٣٣﴾ [التوبة: 33].
«اوست خدایی که رسول خود (محمد مصطفی) را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همۀ ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان و کافران ناراضی و مخالف باشند».
الهی حضرت ابراهیم علیه السلام از چه طایفهای بود؟
﴿هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ حَٰجَجۡتُمۡ فِيمَا لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٦٦ مَا كَانَ إِبۡرَٰهِيمُ يَهُودِيّٗا وَلَا نَصۡرَانِيّٗا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفٗا مُّسۡلِمٗا وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٦٧﴾ [آل عمران: 66-67].
«گیرم شما را در آنچه میدانید مجادله روا باشد، چرا در آنچه عالم نیستید باز جدال و گفتوگو میکنید، و خداست که همه چیز را میداند و شما نمیدانید نبود ابراهیم به آیین یهود و نه نصاری و لکن وی به دین حنیف توحید و اسلام بود و هرگز از آنان که به خدا شرک آرند نبود».
الهی حضرت عیسی علیه السلام چگونه آفریده شد؟
﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٥٩﴾ [آل عمران: 59].
«همانا مَثَل خلقت عیسی (در خارقالعاده بودن) به امر خدا همانند خلقت آدم ابوالبشر است که او را از خاک بساخت و سپس گفت بشری به حد کمال باش که همان دم موجود شد».
الهی پیروان حضرت مسیح چگونه بودند؟
﴿ثُمَّ قَفَّيۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيۡنَا بِعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَۖ وَجَعَلۡنَا فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأۡفَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَاۖ فََٔاتَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۡهُمۡ أَجۡرَهُمۡۖ وَكَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ٢٧﴾ [الحديد: 27].
«و از پی نوح و ابراهیم باز رسولان دیگر و سپس عیسیبن مریم را فرستادیم و به او کتاب آسمانی انجیل را عطا کردیم و در دلهای پیروان حقیقی او رأفت و مهربانی نهادیم و لیکن رهبانیّت (ترک دنیا) را از پیش خود بدعت برانگیختند ما بر آنها جز آن که خشنودی و رضای خدا را طلبند در کتاب انجیل ننوشتیم و باز آنها چنان که باید و شاید مراعات آن را نکردند ما هم به آنان که ایمان آوردند پاداش و اجرشان را عطا کردیم (لیکن) از آنها بسیاری به راه فسق و تبهکاری شتافتند».
الهی به حضرت عیسی علیه السلام قدرت انجام چه معجزههایی را دادی؟
﴿وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَنِّي قَدۡ جِئۡتُكُم بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ أَنِّيٓ أَخۡلُقُ لَكُم مِّنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۖ وَأُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ وَأُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأۡكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ٤٩﴾ [آل عمران: 49].
«و او را به رسالت بسوی بنیاسرائیل فرستد که به آنان گوید من از طرف خدای شما معجزی آوردهام و آن معجزه این است که از گِل مجسمۀ مرغی ساخته و بر آن مجسمۀ گلی نفس قدسی بدمم تا به امر خدا مرغی گردیده پرواز کند، و کور مادرزاد و مبتلایان به مرض برص را شفا دهم و مردگان را به امر خدا زنده کنم، و به شما از غیب خبر دهم که در خانههاتان چه میخورید و چه چیزهایی ذخیره میکنید و این معجزات برای شما حجّت و نشانه حقّانیّت من است اگر اهل ایمان هستید».
﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ إِذۡ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗاۖ وَإِذۡ عَلَّمۡتُكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَۖ وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِيۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ كَفَفۡتُ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَنكَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ١١٠﴾ [المائدة: 110].
«(ای پیغمبر مردم را متذکر حالات عیسی گردان) که خدا عیسی پسر مریم را گفت به خاطر آر نعمتی را که به تو و مادرت عطا کردیم آنگاه که تو را به تأیید روح قدسی توانا ساختیم که در گهواره و درهنگام بزرگی با مردم سخن گفتی و آنگاه تو را تعلیم کتاب و حکمت کردیم و به تو علم تورات و انجیل را آموختیم و هنگامی که از گِل پیکرۀ مرغی را به امر من ساخته و در آن دمیدی تا به امر من مرغی گردید، و آنگاه که کور مادرزاد و نیز مبتلا به مرض پیش را به امر من شفا دادی و مردگان را به امر من از قبر بیرون آوردی و آنگاه که دست ستم بنیاسرائیل را از سر تو کوتاه کردم، آنگاه که تو با معجزات روشن به هدایت آنها آمدی و کافران بنیاسرائیل (با انکار کردن نبوّت تو) گفتند این معجزات عجیب او جز سحری آشکار نخواهد بود».
الهی بشارت فرشتگانت به حضرت مریم علیه السلام چه بود؟
﴿إِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٖ مِّنۡهُ ٱسۡمُهُ ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ وَجِيهٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ٤٥ وَيُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗا وَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ٤٦ قَالَتۡ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞۖ قَالَ كَذَٰلِكِ ٱللَّهُ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٤٧﴾ [آل عمران: 45-47].
«چون فرشتگان گفتند که ای مریم همانا خدا تو را که به کلمهای که نامش مسیح عیسی ابن مریم است بشارت میدهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان درگاه خداست و با خلق در گهواره سخن میگوید بدانگونه که در سنین بزرگی، و او از جملۀ نیکویان جهان است. (مریم ) عرض کرد پروردگارا مرا چگونه فرزندی تواند بود و حال آنکه به من مردی نزدیک نشده، خطاب شده چنین است کار خدا، میآفریند هر چه بخواهد، و چون مشیّت او به خلقت هر چیزی قرار گیرد به محض این که گوید موجود باش همان دم موجود شود».
الهی داستان کمصبری حضرت موسی علیه السلام چیست؟
﴿قَالَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا٦٧ وَكَيۡفَ تَصۡبِرُ عَلَىٰ مَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ خُبۡرٗا٦٨ قَالَ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ صَابِرٗا وَلَآ أَعۡصِي لَكَ أَمۡرٗا٦٩ قَالَ فَإِنِ ٱتَّبَعۡتَنِي فَلَا تَسَۡٔلۡنِي عَن شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ أُحۡدِثَ لَكَ مِنۡهُ ذِكۡرٗا٧٠ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا رَكِبَا فِي ٱلسَّفِينَةِ خَرَقَهَاۖ قَالَ أَخَرَقۡتَهَا لِتُغۡرِقَ أَهۡلَهَا لَقَدۡ جِئۡتَ شَيًۡٔا إِمۡرٗا٧١ قَالَ أَلَمۡ أَقُلۡ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا٧٢ قَالَ لَا تُؤَاخِذۡنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرۡهِقۡنِي مِنۡ أَمۡرِي عُسۡرٗا٧٣ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا لَقِيَا غُلَٰمٗا فَقَتَلَهُۥ قَالَ أَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا زَكِيَّةَۢ بِغَيۡرِ نَفۡسٖ لَّقَدۡ جِئۡتَ شَيۡٔٗا نُّكۡرٗا٧٤ ۞قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا٧٥ قَالَ إِن سَأَلۡتُكَ عَن شَيۡءِۢ بَعۡدَهَا فَلَا تُصَٰحِبۡنِيۖ قَدۡ بَلَغۡتَ مِن لَّدُنِّي عُذۡرٗا٧٦ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَيَآ أَهۡلَ قَرۡيَةٍ ٱسۡتَطۡعَمَآ أَهۡلَهَا فَأَبَوۡاْ أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارٗا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُۥۖ قَالَ لَوۡ شِئۡتَ لَتَّخَذۡتَ عَلَيۡهِ أَجۡرٗا٧٧ قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيۡنِي وَبَيۡنِكَۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأۡوِيلِ مَا لَمۡ تَسۡتَطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرًا٧٨ أَمَّا ٱلسَّفِينَةُ فَكَانَتۡ لِمَسَٰكِينَ يَعۡمَلُونَ فِي ٱلۡبَحۡرِ فَأَرَدتُّ أَنۡ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٞ يَأۡخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصۡبٗا٧٩ وَأَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤۡمِنَيۡنِ فَخَشِينَآ أَن يُرۡهِقَهُمَا طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗا٨٠ فَأَرَدۡنَآ أَن يُبۡدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيۡرٗا مِّنۡهُ زَكَوٰةٗ وَأَقۡرَبَ رُحۡمٗا٨١ وَأَمَّا ٱلۡجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَٰمَيۡنِ يَتِيمَيۡنِ فِي ٱلۡمَدِينَةِ وَكَانَ تَحۡتَهُۥ كَنزٞ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَٰلِحٗا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَيَسۡتَخۡرِجَا كَنزَهُمَا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۚ وَمَا فَعَلۡتُهُۥ عَنۡ أَمۡرِيۚ ذَٰلِكَ تَأۡوِيلُ مَا لَمۡ تَسۡطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرٗا٨٢﴾ [الكهف: 67-82].
«آن عالم پاسخ داد که تو (ای موسی) ظرفیّت نداری که تحمل و با من صبر پیشه کنی. و چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که اصلاً از آن آگهی نیافتهای. موسی باز گفت به خواست خدا مرا با صبر و تحمل خواهی یافت و هرگز در هیچ امر با تو مخالفت نخواهم کرد. آن عالم باز گفت پس اگر تابع من شدی دیگر از هر چه من کنم هیچ سؤال از چیزی مکن تا وقتی که از آن راز من خود تو را آگاه کنم. (موسی قبول شرط کرد) و سپس هر دو با هم برفتند تا وقتی که سوار در کشتی شدند آن عالم در میان دریا کشتی را شکست موسی گفت چرا کشتی را شکستی تا اهل آن را به دریا غرق کنی؟! بسیار کار زشتی بجا آوردی آن عالم به موسی گفت آیا من با تو نگفتم که تو هرگز ظرفیّت و توانایی آن که با من صبر کنی نداری؟ (موسی متذکّر شرط خود شد) و گفت (این یک بار) بر من مگیر که شرط خود را فراموش کردم (و فراموشی اختیاری نیست) و مرا تکلیف طاقتفرسا مفرما. (او عذرش را پذیرفت) و باز هم روان شدند (از دریا گذشته در ساحل) به پسری برخوردند او پسر را بیگفتوگو به قتل رسانید باز موسی (شرط خود را فراموش کرده) گفت آیا نفس محترمی که کسی را نکشته بود بیگناه کشتی همانا کار بسیار منکر و ناپسندی کردی. (باز آن عالم به موسی) گفت آیا من با تو نگفتم که تو هرگز (ظرفیت نداری) بر اسرار کار من صبری کنی و توانایی نخواهی داشت. موسی گفت (این دفعه را هم ببخش) اگر بار دیگر از تو اعتراضی کردم از آن به بعد با من ترک صحبت و رفاقت کن که از تقصیر من عذر موجّه بر متارکۀ دوستی خواهی داشت. (خضر عذر موسی را پذیرفت) باز هم با هم روان شدند تا وارد بر قریهای شدند و از اهل آن شهر طعام خواستند مردم از طعام دادن و مهمانی آنها ابا کردند آنها هم از شهر خارج شدند و به دیواری که نزدیک به انهدام بود رسیدند. خضر به استحکام و تعمیر آن پرداخت. باز موسی گفت روا بود که تو این زحمت به خود دادی جایی این تعمیر را میکردی که بر آن اجرتی میگرفتی. خضر گفت (این سه بار کم ظرفیتی و بیصبری و اعتراض) عذر مفارقت بین من و تو است و من همین ساعت تو را بر اسرار کارهایم که بر فهم آن صبر و ظرفیت نداشتی آگاه میسازم. اما آن کشتی را که بشکستم صاحبش خانوادۀ فقیری بود که از آن کسب و ارتزاق می کردند خواستم چون کشتیهای بیعیب را پادشاه به غصب میگرفت این کشتی را ناقص کنم (تا برای آن فقیران باقی بماند). و اما آن غلام (را که به قتل رساندم چون کافر بود و) پدر و مادر او مؤمن بودند از آن باک داشتم که آن پسر آنها را فریفتۀ خود سازد و بهخوی طغیان و کفر خود درآورد، خواستم تا بهجای او خداوند فرزندی بهتر و صالحتر و با محبت تر به آن پدر و مادر بدهد. و اما آن دیوار را که تعمیر کردم در این شهر بدین جهت بود که در زیر آن گنجی برای دو طفل یتیمی که پدر صالح داشتند نهفته بود خدا خواست تا آن اطفال به حدّ رشد رسند (و گنج تا آن زمان زیر دیوار بر آنان بماند) تا به لطف خدا خودشان گنج را استخراج کنند و من این کارها را نه از پیش خود (بلکه به امر خدا) کردم. این است مآل و باطن کارهایی که تو طاقت و ظرفیّت بر انجام آن نداشتی».
الهی حضرت عیسی علیه السلام به بنیاسرائیل چه گفت؟
﴿وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ٦﴾ [الصف: 6].
«و باز (ای پیامبر) یاد آور هنگامی که عیسی پسر مریم به بنیاسرائیل گفت من همانا رسول خدا بسوی شما هستم و حقّانیّت کتاب تورات را که مقابل من است تصدیق میکنم و نیز شما را مژده میدهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش در انجیل من احمد است بیاید چون آن رسول با معجزات بسوی خلق آمد گفتند این معجزات (و قرآن او) سحری آشکار است».
الهی سفارشت به حضرت آدم علیه السلام چه بود؟
﴿وَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ وَكُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ٣٥﴾ [البقرة: 35].
«و گفتیم ای آدم، تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمتهای) آن گوارا هرچه می خواهید بخورید (اما) نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد».
﴿وَيَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ فَكُلَا مِنۡ حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٩﴾ [الأعراف: 19].
«و ای آدم، تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از هر جا که خواستید بخورید؛ اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد».
الهی فرمانت به حضرت نوح علیه السلام چه بود؟
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٞ٤٠ ۞وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ٤١ وَهِيَ تَجۡرِي بِهِمۡ فِي مَوۡجٖ كَٱلۡجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ وَكَانَ فِي مَعۡزِلٖ يَٰبُنَيَّ ٱرۡكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٤٢ قَالَ سََٔاوِيٓ إِلَىٰ جَبَلٖ يَعۡصِمُنِي مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡيَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَيۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِينَ٤٣﴾ [هود: 40-43].
«(نوح به ساختن کشتی پرداخت و قوم به تمسخر پرداختندا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت؛ (به نوح) گفتیم: «از هر جفتى از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتى) حمل کن! همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) -مگر آنها که قبلاً وعده هلاک آنان داده شده [= همسر و یکى از فرزندانت]- و همچنین مؤمنان را!» اما جز عده کمى همراه او ایمان نیاوردند! او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتى، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است! و آن کشتى، آنها را از میان امواجى همچون کوهها حرکت میداد؛ (در این هنگام،) نوح فرزندش را که در گوشهاى بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با کافران مباش! گفت: «بزودى به کوهى پناه میبرم تا مرا از آب حفظ کند!» (نوح) گفت: «امروز هیچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نیسست؛ مگر آن کس را که او رحم کند!» در این هنگام، موج در میان آن دو حایل شد؛ و او در زمره غرقشدگان قرار گرفت!».
الهی کشتی نوح بر چه جایی قرار گرفت؟
﴿وَقِيلَ يَٰٓأَرۡضُ ٱبۡلَعِي مَآءَكِ وَيَٰسَمَآءُ أَقۡلِعِي وَغِيضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِيِّۖ وَقِيلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٤٤﴾ [هود: 44].
«و به زمین خطاب شد که فوراً آب را فرو برد و به آسمان امر شد که باران را قطع کند و آب به یک لحظه خشک شد و حکم (قهر الهی) انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و فرمان هلاک ستمکاران در رسید».
الهی قوم لوط چگونه مورد عذاب قرار گرفتند؟
﴿فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٖ مَّنضُودٖ٨٢﴾ [هود: 82].
«چون صبح شد فرمان قهر ما دیار آن قوم نابکار را ویران و زیر و رو ساخت و بر سر آنها مرتّب از آسمان سنگ هلاک ریختیم».
﴿وَقَالَ نِسۡوَةٞ فِي ٱلۡمَدِينَةِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِيزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦۖ قَدۡ شَغَفَهَا حُبًّاۖ إِنَّا لَنَرَىٰهَا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٣٠ فَلَمَّا سَمِعَتۡ بِمَكۡرِهِنَّ أَرۡسَلَتۡ إِلَيۡهِنَّ وَأَعۡتَدَتۡ لَهُنَّ مُتَّكَٔٗا وَءَاتَتۡ كُلَّ وَٰحِدَةٖ مِّنۡهُنَّ سِكِّينٗا وَقَالَتِ ٱخۡرُجۡ عَلَيۡهِنَّۖ فَلَمَّا رَأَيۡنَهُۥٓ أَكۡبَرۡنَهُۥ وَقَطَّعۡنَ أَيۡدِيَهُنَّ وَقُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا مَلَكٞ كَرِيمٞ٣١ قَالَتۡ فَذَٰلِكُنَّ ٱلَّذِي لُمۡتُنَّنِي فِيهِۖ وَلَقَدۡ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفۡسِهِۦ فَٱسۡتَعۡصَمَۖ وَلَئِن لَّمۡ يَفۡعَلۡ مَآ ءَامُرُهُۥ لَيُسۡجَنَنَّ وَلَيَكُونٗا مِّنَ ٱلصَّٰغِرِينَ٣٢﴾ [يوسف: 30-32].
«زنان مصر از قضیّه آگاه شدند و زبان به ملامت زلیخا گشودند که زن عزیز مصر (خاطرخواه یوسف شده) و قصد مراوده با غلام خویش داشته، حُب یوسف وی را شیفته و فریفتۀ خود ساخته و ما او را از فرط محبّت کاملاً در ضلالت میبینیم. چون (زلیخا) ملامت زنان مصری را در بارۀ خود شنید کسی را فرستاد و از آنها دعوت کرد و مجلسی بیاراست و به احترام هر یک بالش و تکیهگاهی بگسترد و به دست هر یک کاردی (و ترنجی) داد (آنگاه با زیب و زیور و لباس فاخر یوسف را نیکو بیاراست و) از یوسف تقاضا نمود که به مجلس این زنان در آید. چون یوسف را زنان مصری دیدند (در جمال او حیران و بر حسنش) زبان به تکبیر گشودند و دستها را (بجای ترنج) بریده و گفتند تبارکالله که این پسر نه آدمی است بلکه فرشتۀ حسن و زیبایی است. (چون زلیخا زنان را همه در جمال یوسف واله و حیران دید روی به آنها کرده) گفت این است غلامی که مرا در محبّتش ملامت میکردید آری من خود از وی تقاضای مراوده کردم و او عفّت ورزید و اگر از این پس هم خواهش مرا رد کند البته زندانی شود و خوار و ذلیل گردد (این سخن را گفت که شاید یوسف را به تهدید به خود رام سازد)».
الهی خواب آن دو جوان زندانی را حضرت یوسف علیه السلام چگونه تعبیر کرد؟
﴿وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجۡنَ فَتَيَانِۖ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّيٓ أَرَىٰنِيٓ أَعۡصِرُ خَمۡرٗاۖ وَقَالَ ٱلۡأٓخَرُ إِنِّيٓ أَرَىٰنِيٓ أَحۡمِلُ فَوۡقَ رَأۡسِي خُبۡزٗا تَأۡكُلُ ٱلطَّيۡرُ مِنۡهُۖ نَبِّئۡنَا بِتَأۡوِيلِهِۦٓۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٣٦﴾ [يوسف: 36].
«و با یوسف دو جوان دیگر هم (از ندیمان و خاصّان شاه) زندانی شدند (آن دو جوان در سیمای یوسف آثار دانش و هوش دیدند شب در زندان خوابی دیده و تعبیرش را از یوسف خواستند یکی از آنها گفت من در خواب دیدم که انگور (برای شراب) میافشرم، دیگری گفت من دیدمی که بر بالای سرِ خویش طبق نانی میبرم و مرغان هوا از آن به منقار میخوردند تو ما را از تعبیر آن آگاه کن که تو را از نیکوکاران و دانشمندان جهان میبینیم».
﴿يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ أَمَّآ أَحَدُكُمَا فَيَسۡقِي رَبَّهُۥ خَمۡرٗاۖ وَأَمَّا ٱلۡأٓخَرُ فَيُصۡلَبُ فَتَأۡكُلُ ٱلطَّيۡرُ مِن رَّأۡسِهِۦۚ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ ٱلَّذِي فِيهِ تَسۡتَفۡتِيَانِ٤١﴾ [يوسف: 41].
«(یوسف پس از آن که دو رفیق زندانی را به دین حق دعوت کرد و حقایق توحید را با ادلۀ روشن بیان فرمود آنگاه به تعبیر خواب آنها پرداخت و) گفت ای دو رفیق زندان من اما یکی از شما ساقی شراب شاه خواهد شد و اما آن دیگری به دار آویخته شود تا مرغان مغز سر او را بخورند (آن مرد برای رهایی از خطر منکر خواب شد) یوسف گفت در قضای الهی راجع به امری که سؤال کردید چنین حکم شده است».
الهی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم مزد رسالت را چه خواست؟
﴿ذَٰلِكَ ٱلَّذِي يُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن يَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِيهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَكُورٌ٢٣﴾ [الشورى: 23].
«این همان بهشت ابدی است که خداوند آن را به بندگانی که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدهاند بشارت داده است (ای رسول به امّت بگو) من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید».
الهی فرعون به مردمش در مقابله با حضرت موسی علیه السلام چه گفت؟
﴿وَنَادَىٰ فِرۡعَوۡنُ فِي قَوۡمِهِۦ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَيۡسَ لِي مُلۡكُ مِصۡرَ وَهَٰذِهِ ٱلۡأَنۡهَٰرُ تَجۡرِي مِن تَحۡتِيٓۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ٥١ أَمۡ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ مَهِينٞ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ٥٢ فَلَوۡلَآ أُلۡقِيَ عَلَيۡهِ أَسۡوِرَةٞ مِّن ذَهَبٍ أَوۡ جَآءَ مَعَهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مُقۡتَرِنِينَ٥٣ فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ٥٤﴾ [الزخرف: 51-54].
«و فرعون در میان قومش (بر علیه موسی) آواز بلند کرد که ای مردم آیا کشور با عظمت مصر از من نیست و این چنین نهرها از زیر قصر من جاری نیست، آیا عزّت و جلال مرا در عالم به چشم مشاهده نمیکنید؟ آیا من (به ریاست و سلطنت بهترم) یا این مرد فقیر و خواری که هیچ منطق و بیان روشنی ندارد. (و اگر موسی رسول خداست) او را دستگاهی نیست و طوق زرّین بر دست ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان با او همراه نیستند. و با این تبلیغات دروغ و باطل قومش را ذلیل و زبون داشت تا همه مطیع وی شدند که آنها مردم فاسق و نابکار بودند».
الهی کسانی که پیرو حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم هستند چگونهاند؟
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا٢٩﴾ [الفتح: 29].
«محمد فرستادۀ خداست و یاران او بر کافران بسیار سختدل و با یکدیگر بسیار مهربان و مشفق هستند، آنان را در حال رکوع و سجود و نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را به دعا میطلبند. بر رخسارهایشان از اثر سجده نشانهای (نورانیّت) پدیدار است این وصف حال آنها در کتاب تورات و مَثَل آنها در کتاب انجیل به دانهای ماند که چون نخست سر از خاک برآرد، شاخهای نازک و ضعیف باشد پس از آن قوّت یابد تا آن که سطبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد و دهقانان در تماشای آن حیران بمانند همچنین اصحاب محمد از ضعف به قوت رسیدند و کافران را به خشم آورند، خدا وعده فرموده که هر کس از آنها با ایمان ثابت نیکوکار شوند گناهانشان را ببخشد و اجر عظیم عطا کند».
الهی به مادر حضرت موسی علیه السلام چه وحی شد؟
﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ٧﴾ [القصص: 7].
«و به مادر موسی وحی کردیم که طفلت را شیر بده و چون از آسیب فرعونیان بر او ترسان شوی به دریا افکن و دیگر بر او هیچ مترس و محزون مباش که ما او را به تو بازآوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم. (مادر موسی از ترس قتل بچّهاش او را در صندوقی گذاشته و به دریا افکند».
﴿إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٤﴾ [القصص: 4].
«همانا فرعون در زمین مصر، تکبّر و گردنکشی آغاز کرد و در میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند و طایفۀ بنیاسرائیل را سخت ضعیف و ذلیل کرد. پسرانشان را می کشت و زنانشان را زنده می گذاشت (که به خدمت پردازند) و همانا فرعون مردی مفسد و بداندیش بود».
﴿إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ٧٦ وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٧٧ قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٧٨ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ٧٩ وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ٨٠ فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ٨١ وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨٢﴾ [القصص: 76-82].
«همانا قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی بود که بر آنها طغیان کرد و ما آن قدر به او گنج و مال دادیم که بر دوش بردن کلیدهای آن گنجها از گرانی و سنگینی صاحبان قوّت را خسته میکرد، هنگامی که قومش به او گفتند آن قدر مغرور و شادمان (به ثروت خود) مباش که خدا هرگز مردم پرغرور و نشاط را دوست ندارد، بکوش تا به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده (از قوای ظاهر و باطن و مال و سایر نعمتهای دنیا) ثواب و سعادت دار آخرت را تحصیل کنی و لیکن بهرهات را هم از لذّات (و نعم حلال) دنیا فراموش مکن تا توانی (به خلق) نیکی کن و احسان کرده و هرگز در روی زمین فتنه و فساد بر میانگیز که خدا مفسدان را ابداً دوست نمیدارد. قارون گفت من این ثروت فراوان را به علم و تدبیر خود بدست آوردهام. آیا ندانست که خدا پیش از او چه بسیار امم و طوایفی را که قوّت و ثروتشان بیشتر از او بوده و جمعیتشان زیادتر بود هلاک کرد و آیا هیچ از گناه بدکاران سؤال نخواهد شد؟ آنگاه قارون روزی که با زیور و تجمّل بسیار بر قومش درآمد مردم (دنیاطلب) که او را دیدند گفتند ای کاش همان قدر که به قارون از مال دنیا دادند به ما هم عطا میشد که وی بهرۀ بزرگ و حظّ وافری را داراست. اما صاحبان مقام علم و معرفت آن دنیاپرستان را گفتند وای بر شما ثواب خدا برای آن کس که به خدا ایمان آورده و اعمال نیکو انجام داده بسیار بهتر است ولی هیچکس جز صابران بدان ثواب نخواهند رسید. پس (از اندک زمانی قارون را با خانه و گنج و دارائیاش؟ به زمین فرو بردیم که هیچ حزب و جمعیتی جز خدا نتوانست او را یاری کند (و از جانب خدا هم) هیچ کمک و نصرت نیافت. صبحگاه هم آنان که روز گذشته ثروت و مقام او را آرزو میکردند با خود میگفتند: ای وای بر ما (و آرزوهای ما) گویی خداست که هر که را خواهد روزی فراوان دهد و هر که را خواهد تنگروزی کند و اگر نه این بود خدا بر ما منّت گذاشت (و غرور و ثروت قارون نداد) ما را هم (مثل او) به زمین فرو میبرد. ای وای که کافران را هرگز رستگاری نیست».
الهی سپاهیان حضرت سلیمان علیه السلام چه کسانی بودند؟
﴿وَحُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ١٧﴾ [النمل: 17].
«و سپاهیان سلیمان از گروه جنّ و انس و مرغان هر سپاهی تحت فرمان رئیس خود در رکابش حاضر آمدند».
الهی چه کسی تخت ملکه سبا را برای حضرت سلیمان حاضر کرد؟
﴿قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ٣٩ قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ٤٠﴾ [النمل: 39-40].
«(از آن میان) عفریت جنّ گفت من چنان برای آوردن تخت او قادر و امینم که پیش از آن که تو از جایگاه قضاوت خود برخیزی آن را به حضور آرم. و آن کس که به علم کتاب الهی دانا بود گفت که من پیش از آن که تو چشم بر هم زنی تخت را میآورم. پس همان دم سلیمان سریر را نزد خود مشاهده کرد گفت این توانایی از فضل خدای من است تا مرا بیازماید که آیا نعمتش را شکر می گویم یا کفران میکنم. و هر که شکر نعمت حق کند شکر به نفع خویش کرده و هر که کفران نعمت کند همانا خدا از شکر خلق بینیاز و کریم و بخشنده است».
الهی به حضرت داود علیه السلام چه عنایتهایی شد؟
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ مِنَّا فَضۡلٗاۖ يَٰجِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُۥ وَٱلطَّيۡرَۖ وَأَلَنَّا لَهُ ٱلۡحَدِيدَ١٠﴾ [سبأ: 10].
«و ما حظّ و بهرۀ داود را به فضل و کرم خود کاملاً افزودیم و امر کردیم که ای کوهها و ای مرغان شما نیز با تسبیح ونغمۀ الهی داود هماهنگ شوید و آهن سخت را به دست او نرم گردانیدیم».
الهی به حضرت سلیمان علیه السلام چه عنایتهایی شد؟
﴿وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهۡرٞ وَرَوَاحُهَا شَهۡرٞۖ وَأَسَلۡنَا لَهُۥ عَيۡنَ ٱلۡقِطۡرِۖ وَمِنَ ٱلۡجِنِّ مَن يَعۡمَلُ بَيۡنَ يَدَيۡهِ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَمَن يَزِغۡ مِنۡهُمۡ عَنۡ أَمۡرِنَا نُذِقۡهُ مِنۡ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ١٢ يَعۡمَلُونَ لَهُۥ مَا يَشَآءُ مِن مَّحَٰرِيبَ وَتَمَٰثِيلَ وَجِفَانٖ كَٱلۡجَوَابِ وَقُدُورٖ رَّاسِيَٰتٍۚ ٱعۡمَلُوٓاْ ءَالَ دَاوُۥدَ شُكۡرٗاۚ وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ١٣﴾ [سبأ: 12-13].
«و ما باد را بر سلیمان مسخّر ساختیم تا (بساطش را) صبحگاه یکماه راه برد و عصر یکماه، و معادنی مانند معدن مس گداخته (یا نفت یا معادن دیگر) را بر او جاری گردانیدیم و بعضی از دیوان (پریان) به اذن پروردگار در حضورش به خدمت پرداختند و از آنها هر که سر از فرمان ما پیچد عذاب آتش سوزانش میچشانیم. آن دیوان بر او (یعنی بر سلیمان) هر چه میخواست از کاخ و عمارات و معابد عالی و ظروف بزرگ و حوضها و نقوش و تمثالها و دیگهای عظیم که به زمین کار گذاشته بودند همه را میساختند اینک ای آل داود شکر و سپاس خدا بجای آرید و (هر چند) اینک ای آل داود شکر و سپاس خدا بجای آرید و (هر چند) از بندگان من عدۀ کمی شکرگذارند».
﴿فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ٣٦﴾ [ص: 36].
«ما هم باد را بر او مسخّر کردیم تا به امر او هر جا بخواهد به آرامی روان شود».
الهی مرگ حضرت سلیمان چگونه بود؟
﴿فَلَمَّا قَضَيۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَوۡتَ مَا دَلَّهُمۡ عَلَىٰ مَوۡتِهِۦٓ إِلَّا دَآبَّةُ ٱلۡأَرۡضِ تَأۡكُلُ مِنسَأَتَهُۥۖ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ ٱلۡجِنُّ أَن لَّوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٱلۡغَيۡبَ مَا لَبِثُواْ فِي ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِينِ١٤﴾ [سبأ: 14].
«و چون ما بر سلیمان مرگ را نامور ساختیم (دیوان را) کسی دلالت بر مرگ او نکرد مگر جنبندۀ زیر زمینی چوبخواری (موریانه) که عصای او را میخورد وقتی جسد سلیمان که تا بر آن تکیه داشت بر روی زمین افتاد برای دیوان که از مرگ سلیمان آگاه شدند به وضوح معلوم گشت که اگر از اسرار غیب آگاه بودند تا دیرزمانی در عذاب و ذلّت و خواری باقی نمیماندند (و دست از کار میکشیدند)».
الهی معجزه حضرت موسی علیه السلام چه بود؟
﴿قَالَ إِن كُنتَ جِئۡتَ بَِٔايَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ١٠٦ فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ١٠٧﴾ [الأعراف: 106-107].
«فرعون پاسخ داد که ای موسی اگر دلیلی برای صدق (دعوت رسالت) خود داری بیاور. موسی عصای خود را بیفکند، به ناگاه آن عصا اژدهایی پدیدار گردید».
الهی قوم فرعون به چه بلائی گرفتار شدند؟
﴿وَلَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِينَ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ١٣٠﴾ [الأعراف: 130].
«و البته ما فرعونیان را سخت به قحط و تنگی معاش و آفت بر کشت و زرع و نقص محصولات و میوهجات مبتلا کردیم تا شاید متذکّر گردند».
﴿فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلۡجَرَادَ وَٱلۡقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَايَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ١٣٣ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَۖ لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرۡسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ١٣٤ فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ١٣٥ فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ١٣٦﴾ [الأعراف: 133-136].
«(پس به کیفر کفرشان) بر آنها طوفان و ملخ و شپشک و قورباغه و خون (خون شدن آب) نشانههای آشکار (قهر و غضب) را فرستادیم، با این همه طریق کبر و گردنکشی پیش گرفته و قومی گنهکار شدند و چون بلا و غضب الهی واقع شد گفتند ای موسی از خدا تعهّدی که تو را است بخواه تا این عذاب و بلا را از ما دور کند بر این پیمان اگر دفع بلا کردی البته به تو ایمان میآوریم و بنیاسرائیل را به همراهی و متابعت تو میفرستیم. پس چون بلا را از سر آنها رفع کردیم تا مدتی که متعهّد شدند ایمان آوردند مدت که به پایان رسید باز هم پیمان را شکستند، ما هم از آنان انتقام کشیدیم و آنان را به دریا غرق کردیم به کیفر آن که آیات ما را تکذیب کرده و از آن غفلت و اعراض نمودند».
الهی آیا حضرت مسیح علیه السلام به صلیب کشیده شد؟
﴿وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِيحَ عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٥٨﴾ [النساء: 157-158].
«و هم از این رو، که گفتند ما مسیح عیسی فرزند مریم رسول خدا را کشتیم در صورتی که او نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه بر آنها امر مشتبه شد و همانا آنان که در بارۀ او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالِم به او نبودند جز آن که از پی گمان خود میرفتند و بطور یقین شما مؤمنین بدانید) که میسح را نکشتند. بلکه خدا او را بالا برد بسوی خود، و پیوسته خدا مقتدر و کارش همه از روی حکمت است».
الهی آنها که میگویند خدا همان مسیح باشد چگونهاند؟
﴿لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ أَن يُهۡلِكَ ٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَأُمَّهُۥ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗاۗ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ١٧﴾ [المائدة: 17].
«همانا کافر شدند آنان که گفتند محققاً خدا همان مسیح ابن مریم است (ای پیغمبر) بگو کدام قدرت میتواند کسی را از قهر و قدرت خدا نگهدارد و اگر خدا بخواهد عیسی مسیحبن مریم و نیز مادرش مریم و هر که در روی زمین است همه را هلاک گرداند، (و بدانید که هر چه قابل فنا است خدا نیست) و آسمانها و زمین و هرچه در بین آنهاست همه ملک خداست و هر چه را بخواهد خلق میکند، و خدا (بر ایجاد و هلاک) همه چیز توانا است».
الهی مسیحیان و یهودیان چه گفتند؟
﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ وَٱلنَّصَٰرَىٰ نَحۡنُ أَبۡنَٰٓؤُاْ ٱللَّهِ وَأَحِبَّٰٓؤُهُۥۚ قُلۡ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُمۖ بَلۡ أَنتُم بَشَرٞ مِّمَّنۡ خَلَقَۚ يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۖ وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ١٨﴾ [المائدة: 18].
«یهود و نصارای گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم بگو (ای پیغمبر) اگر چنین است پس او چرا شما را به گناهتان عذاب می کند (پس این دعوی دروغ است) بلکه شما بشری هستید از جملۀ مخلوقات خدا، و او هر که را بخواهد میبخشد و هر که را خواهد عذاب می کند، و آسمانها و زمین و همۀ آنچه که در بین آنهاست ملک خداست و بازگشت همه (در قیامت) بسوی اوست».
الهی بر اثر عصای موسی علیه السلام چند چشمه ایجاد گردید؟
﴿وَإِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۖ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ مِن رِّزۡقِ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ٦٠﴾ [البقرة: 60].
«به یاد آر وقتی که موسی برای قوم خود طلب آب نمود ما به او دستور دادیم بزن عصای خود را بر سنگ. پس سنگ شکافته شد و از آن دوازده چشمه آب بیرون آمد و هر سبطی را آبشخوری معلوم گردید و گفتیم بخورید و بیاشامید از آنچه خدا روزی شما ساخت، و در زمین به فساد و فتنهانگیزی نپردازید».
﴿وَمِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ يَعۡدِلُونَ١٥٩ وَقَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَيۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗاۚ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۚ وَظَلَّلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَأَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ١٦٠﴾ [الأعراف: 159-160].
«(و قوم موسی را) به دوازده سبط منعشب کردیم که هر سبطی طایفهای باشند، و چون امّت موسی در آن بیابان بیآب و از او آب طلبیدند که از عطش نجات یابند (به موسی وحی کردیم) که عصای خود را بر سنگ زن چون زد دوازده چشمۀ آب از ان جاری شد (که هر چشمه به یک طایفه مخصوص شد) و هر طایفه آبشخور خود را داشتند (این معجزه بود که به موسی کرامت شد و معجزۀ دیگر آن که) باز به وسیلۀ ابر بر سر آنها سایه افکنید و نیز برای آنها مرغ و ترانگبین فرستادیم (تا تغذیه کنند) و گفتیم بخورید از روزی لذیذ و پاکیزهای که بر شما روزی دادیم و از حکم خدا تجاوز نکنید، ولی نشنیدند و ستمگر شدند و آنها نه بر ما بلکه بر خویشتن ستم کردند».
الهی چگونه گاوی بود از برای قوم موسی علیه السلام ؟
﴿قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا فَارِضٞ وَلَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَۖ فَٱفۡعَلُواْ مَا تُؤۡمَرُونَ٦٨ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوۡنُهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ صَفۡرَآءُ فَاقِعٞ لَّوۡنُهَا تَسُرُّ ٱلنَّٰظِرِينَ٦٩ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ ٱلۡبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيۡنَا وَإِنَّآ إِن شَآءَ ٱللَّهُ لَمُهۡتَدُونَ٧٠ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا ذَلُولٞ تُثِيرُ ٱلۡأَرۡضَ وَلَا تَسۡقِي ٱلۡحَرۡثَ مُسَلَّمَةٞ لَّا شِيَةَ فِيهَاۚ قَالُواْ ٱلۡـَٰٔنَ جِئۡتَ بِٱلۡحَقِّۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفۡعَلُونَ٧١﴾ [البقرة: 68-71].
«قوم به موسی گفتند از خداوند بخواه که خصوصیّت و چگونگی گاو را معین فرماید موسی گفت خدا میفرماید گاوی باشد نه پیر و از کار افتاده و نه جوان کار نکرده بلکه میانه این دو حال باشد (اکنون) آنچه را که مأمور هستید انجام دهید. (باز) قوم به موسی گفتند از خدا بخواه که رنگ آن را نیز معیّن فرماید. موسی جواب داد خداوند میفرماید همانا آن گاو زرد زرّینی باشد که رنگ آن بینندگان را نشاطانگیز باشد. (باز قوم) گفتند از خدا بخواه چگونگی آن گاو را کاملاً برای ما روشن فرماید که هنوز بر ما مشتبه است تا رفع اشتباه بشود (البته اطاعت کرده) و به خواست خدا بخواه هدایت پیش گیریم. (موسی) گفت خدا میفرماید آن گاو آنقدر به کار رام نباشد که زمین شیار کند و نه آب به کشتزار دهد و هم بیعیب و یک رنگ باشد، قوم گفتند اکنون حقیقت را به ما روشن ساختی گاوی بدان اوصاف کشتند لیکن نزدیک بود در این امر نیز نافرمانی کنند».
الهی اصحاب کهف چند سال در غار بودند؟
﴿وَلَبِثُواْ فِي كَهۡفِهِمۡ ثَلَٰثَ مِاْئَةٖ سِنِينَ وَٱزۡدَادُواْ تِسۡعٗا٢٥﴾ [الكهف: 25].
«و آنها در غارشان سیصد سال درنگ کردند، و نه سال (نیز) بر آن افزودند.».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر