حمد و سپاس شایسته تقدیم به بارگاه با عظمت خداوند متعال، و سلام و درود بی پایان بر آن پیامبر بزرگوار محمّد صل الله علیه و آله و سلم که آخرین و سردار همه انبیاء است، و بر آل و اصحاب کرام او تا قیامت.
برادر گرامیم شیخ عبدالرّحمن بن سعد بن علی شثری از بنده درخواست کرد که کتاب (عقاید شیعه اثنی عشریه) را مورد مطالعه قرار دهم که ایشان به شیوه سؤال و جواب تألیف کرده و از یکصد و شصت و دو سؤال و جواب تشکیل شده است، و بدنبال هر سؤال پاسخ آن هم ذکر شده است. در مورد درخواست فوق بسیار اصرار ورزید، در حالی که به ترتیب سه نفر از علمای بزرگ: شیخ عبدالله بن عبدالرّحمن جبرین، عبدالله بن محمّد غنیمان و شیخ عبدالرّحمن بن صالح محمود روی آن تقریظ و تقدیر نوشته بودند، به نظرم آن سه نفر کافی بودند، ولی مؤلّف بازهم اصرار ورزید، اگر چه لازم نمیدانستم؛ ولی درخواستش را اجابت کردم، و بیش از یکصد و سی صفحه از رسالهاش را مورد مطالعه قرار دادم، دیدم که نویسنده- خداوند جل جلاله پاداشش عطا فرماید و کارش را مبارک گرداند- کاملاً تلاش کرده که با استناد به کتابهای خودشان بر آنها حکم نماید، و نصوص را دقیقاً از مراجع آنها نقل کرده و کارش بسیار خوب است.
من به همه کسانی که به این کتاب دسترسی یافتند توصیه مینمایم آن را با تدبّر بخوانند که واقعاً چیزهای بسیار عجیب و سرسامآوری در آن خواهند دید که برای اندیشمندان و اهل تفکر اعجاب برانگیز است، چون شیعه با شیوهای خندهآور صحبتمیکنند. وقتی از ائمه بحث به میان میآورند؛ آنها را بالاتر از انبیاء و رسولان قرار میدهند، و اصلاً چیزهایی در مورد آنها ذکر میکنند که معقول نیست.
خواننده شگفتیها را در آن خواهد یافت، و هر خردمندی وقتی اینها را میخواند خواهدگفت: آیا واقعاً اینها عقل و فهم دارند؟!.
در مورد ولایت ائمه میگویند: از نماز و روزه و زکات و حج بالاتراست، و این در یکی از اصول مذهبشان آمده که کتاب (الکافی) است.
در مورد عید غدیر میگویند: «هر کس آن را انکار کند اسلام را انکار کرده».
ادعا میکنند أئمه آنها نزد خدا مقام و جایگاهی دارند که نه فرشته مقرّب بدان میرسد و نه نبی مرسل، و این را از ضروریات دینشان به حساب میآورند.
و میگویند: امام مقام محمود و درجهای چنان رفیع و خلافت تکوینی دارد که همه ذرّات هستی در مقابل سیطره آن متواضع است.
آن نفوذ و مقام محمود در موقع جنگهایشان کجاست که مانع گرفتاری و شکست آنها باشد.
و از جمله ادعا میکنند که: «فقیه شیعه به منزله موسی و هارون است» شاید تمثیل آنها به موسی و هارون به این سبب باشد که مذهب شیعه پیوند محکمی با ابن سبأ یهودی دارد- خدا داناترین است.
من نمیخواهم به گمراهی و یاوههایی اشاره کنم که مؤلف در این کتاب نقل کرده، بلکه میخواهم شیعه و سنّی آن را بخوانند، چون هدف این است که حق و نشانههای آن شناخته شود، و باطل و گمراهیها و زشتی رسواییهای آن مفتضح گردد.
من دوست دارم هر شیعهای که خواهان حق و حقیقت است به بیان حق و حقیقت رهنمود گردد، و هر کس بر راه استوار است از لغزشگاه و پرتگاه استوار بر حذر باشد.
بنده به تأکید توصیه میکنم به دانشجویان و کسانی که به عزّت اسلام علاقمند هستند این کتاب را بخوانند تا بدانند شیعه و سنّی چقدر از هم فاصله دارند.
علاوه بر این میکوشیم حق را بیان کنیم، و لازم است اهل علم این روشنگری را برعهده گیرند، تا فرزندان اهل سنّت بدانند علمای شیعه در مورد قرآن، صحابه، قرآن و وحی آسمانی که معتقداند هنوز هم قطع نشده چه میگویند.
بدون شک امّت اسلام نیاز مبرم دارد بر راه و روش روشن جمع شوند و به قرآن و سنّت صحیح مراجعه کنند و ولاء کسانی را داشته باشند که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم به بهترین قرن بودن آنها شهادت داده است. به این امید که اهل علم در بین راه هدایت و ارشاد و راهنمایی کردن به آن و نیز پاکسازی و جدا سازی آن از راه انحراف و گمراهی و برحذر داشتن دیگران از آن تلاش لازم را مبذول دارند.
همچنین هر جوان شیعهای را نصیحت میکنم که این کتاب را بخوانند تا خوب بدانند عقل علمای شیعه چگونه است، شاید این سبب اصلاح و در پیش گرفتن راه خدا باشد، راهی که خود در بارهاش فرموده:
﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٥٣﴾ [الأنعام: 153]
و رسول گرامی اسلام (جهت تمثیل و تبیین این موضوع) خط راستی را کشید؛ سپس از سمت راست و چپ آن چند خط راست دیگر ترسیم کرد و با اشاره به خط راست فرمود: «این راه راست خداست و در مورد خطهای اطراف فرمود: «این هم راهچه هستند، روی هر کدام شیطانی است که بسوی آن دعوت میکند».
از خداوند متعال خواهانم با آنچه به ما آموخت ما را سودمند گرداند، و نعمتهایش را برای ما مبارک و با برکت گرداند، و این کتاب را مفید گرداند و در بین مردم منتشر گردد تا اهل حق بدانند باطلگرایان چه چیزهایی مخفی کردهاند، و خردمندان و حقگرایان پیرو مذهب اثنی عشریه به حق رهنمود شوند، و دست از هواهای نفسانی بردارند، و با شناخت حق از آن پیروی کنند، از خداوند متعال طلب کمک میکنم و بسوی او باز میگردم.
وصلی الله علی نبيّنا محمّد و علی آله و صحابته و من اهتدی بهداهم.
صالح بن محمّد لحیدان
17/7/1428هـ ق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر