ذکر آیاتی که بدون سنت معنا ومقصود آن فهمیده نمی‌شود
1- درسوره انعام آیه 82 می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢﴾ [الأنعام: 82]. یعنی: آن کسانی که ایمان آوردند و ایمان خود را به ستم نیالودند، برای آنها ست ایمنی و امن وایشانند هدایت شدگان.
وقتی که این آیه نازل گردید صحابه کرام پریشان شدند، ونزد حضرت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم رفتند وعرض کردند: ای رسول خدا! کدامیک از ماها ایمان خود را به ستم آلوده نکرده است؟ حضرت رسول درجواب آنها فرمود: منظور از ستم در این آیه آن ستمی‌نیست که شما فهمیده‌اید بلکه منظور از ستم در این آیه شرک است آیا نشنیده‌اید که لقمان فرمود: ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾ [لقمان: 13]. همانا شرکت ستم بزرگی است[1].
صحابه کرام از مفهوم کلمه ظلم چنین فهمیده بودند که هر نوع ظلم وستمی‌اگر چه کوچک وکم باشد مثل ستم کردن انسان به نفس خود، نیز شامل این آیه می‌باشد ولی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم برایشان بیان نمود که هدف از ظلم در این آیه، شرک است.
2- درسوره نساء آیه 101 خداوند چنین می‌فرماید: ﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن يَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ [النساء: 101]. یعنی: هنگامی‌در زمین به سفر پرداختید، برشما گناهی (باکی) نیست که نماز را قصر بخوانید اگر ترسیدید که کافران شما را دچار فتنه کنند.
از ظاهر این آیه چنین فهمیده می‌شود که قصر خواندن نماز در سفر مشروط بر این است که از حمله وهجوم دشمنان وکفار ترس ووحشت داشته باشد. وبه همین خاطر برخی از اصحاب از رسول الله صل الله علیه و آله و سلم پرسیدند: ای رسول خدا! چرا ما نمازهایمان را قصر می‌خوانیم در حالی که در امن وامان هستیم؟ رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: این صدقه ای است که خدای بزرگ بر شما صدقه نموده است، پس صدقه خدا را بپذیرید[2].
پس دراین جا اگر حدیث شریف وجود نمی‌داشت چنین برداشت می‌کردیم که فقط درحالت خوف از دشمن می‌توان نماز را قصر خواند، اما در سفرهایی که انسان در امن و امان است نمی‌تواند قصر بخواند، ولی این حدیث شریف ما را از این فهم اشتباه و نادرست نجات داده است.
3- درسوره مائده آیه 3 خدای بزرگ فرموده: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ...﴾ [المائدة: 3]. یعنی: مردار و خون بر شما حرام شده است.
اگر ما به آیه مراجعه کنیم بدون درنظر گرفتن سنت واحادیث باید ماهی وملخ که جزء مردار، وکبد وطحال که ازجمله خون به شمار می‌آید، بر خودمان حرام کنیم. ولی سنت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم برای ما بیان کرده که ملخ وماهی، وهم چنین کبد وطحال حلال می‌باشد. رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: برای ما دو مردار ودو خون: ملخ وماهی، کبد وطحال حلال شده است[3].
4- درسوره انعام آیه 145 فرموده است: ﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ يَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِيرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ﴾ [الأنعام: 145].
«بگو در آنچه بمن وحی شده است چیزی را برخورنده‌ای حرام نمی‌یابم جز آنکه مردار باشد، یاخون ریخته شده یا گوشت خوک، پس همانا این پلید وناپاک‌اند، ویا آنچه که فسق (نافرمانی ومعصیت) باشد که نام غیر از خدا بر آن برده شده است».
اگر ما خواسته باشیم این آیه را بدون درنظر گرفتن احادیث رسول خدا، تفسیر کنیم باید محرمات را فقط در مردار وگوشت خوک و آنچه برای غیر از خدا ذبح شده، منحصر نمائیم در حالی که چنین نیست، سنت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم چیزهای دیگری را نیز حرام نموده که در این آیه ذکر نشده اند رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: «تمام حیوانات درنده (دارای نیش) وپرندگان گوشتخوار (دارای چنگال) حرام می‌باشد»[4].
هم چنین در روز خیبر رسول الله صل الله علیه و آله و سلم گوشت الاغ را حرام کردند، وفرمودند: همانا خدا و رسولش شما را از گوشت الاغ نهی می‌کنند زیرا پلید است[5].
5- در سوره اعراف آیه 32 چنین آمده است: ﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِ﴾ [الأعراف: 32]. «بگو چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگانش آفریده است، وهم چنین روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟».
براساس این آیه آنچه که شامل زینت و آرایش می‌باشد باید برای بندگان حلال باشد، درحالی که تفسیر وشرح این آیه چنین نیست بلکه زینتهایی وجود دارد، که سنت حکم حرمت آنها را بیان نموده است.
درحدیث صحیح آمده است که روزی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم نزد اصحاب تشریف آوردند در یک دست مبارک ابریشم ودر دست دیگرش طلا بود، آنگاه فرمود: این دو چیز برمردان امتم حرام، وبرای زنان امتم حلال می‌باشند[6].
ما اگر خواسته باشیم تمام احکامی‌که در قرآن بطور اجمال آمده وسنت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آنها را شرح وتوضیح داده بیان نمائیم در این کتاب مختصر نمی‌گنجد، پس آنچه که ما ذکر نمودیم کافی است برای شخص مسلمان وپیرو رسول الله صل الله علیه و آله و سلم که مقام ومنزلت سنت را در تشریع (شریعت) اسلامی‌بشناسد ویقین پیدا کند که برای فهمیدن قرآن کریم نیاز به سنت واحادیث داریم وبدون سنت نمی‌توانیم قرآن کریم را آن طور که خواست خداوند است بفهمیم.
در پایان شایسته است که گفتار امام بزرگوار، امام مالک بن انس را ذکر کنم که فرموده است: «سنت کشتی نوح است، کسی که برکشتی سوار شد نجات می‌یابد، وکسی که از سوارشدن خودداری نمود، غرق می‌شود».
وصلي الله علي سيدنا محمد وعلي آله وصحبه أجمعين.
التماس دعای خیر
حسین تاجی گله داری
12 ربیع الأول 1419 هجری 1377 شمسی
[1]- این حدیث را بخاری ومسلم روایت کرده‌اند.
[2]- امام مسلم این حدیث را درکتاب صحیح به شماره (868) روایت کرده است.
[3]- این حدیث صحیح است وامام احمد درمسند (2/97) وامام شافعی درمسند (ص340) وابن ماجه درسنن (3314) وبیهقی درکتاب سنن (9/257) روایت کرده‌اند.
[4]- این حدیث را امام مسلم درکتاب صحیح به شماره (1934) روایت کرده است.
[5]- امام بخاری (5528) روایت کرده است.
[6]- این حدیث صحیح می‌باشد، وامام احمد (1/96) وابو داود (4057) ونسائی (5144) وترمذی (1720) وابن ماجه (3595) روایت کرده‌اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر