چو روح ما از آن قندیل علیا |
|
سفر پیش آورد در عزم دنیا |
به راه روح باشد پنج منزل |
|
یکایک سهمناک و صعب و مشکل |
یکی صلب پدر یکی بطنِ مادر |
|
سوم دنیا چهارم قبر و محشر |
چو از صلب اوفتد در بطن مادر |
|
نهد پا در میان آبِ آذر |
بگویم با تو روشنتر ازین پس |
|
که چون خواهدشدن انجام هرکس |
وزینجا چون سویدنیا کشد رخت |
|
مشقتها و سختیها کشد سخت |
و زان پس وحشت و تنهایی گور |
|
که آن جا مونست مار است با مور |
وزان پس منزل پنجم قیامت |
|
که خود آن جا بود عین ندامت |
پدر اوّل به صد رغبت جبینش |
|
به میل زر نهد در سم جبینش |
به فیروزی چو وقت زادن آید |
|
به صد دشواری از مادر بزاید |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر