توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ اسفند ۱۲, سه‌شنبه

جوانی

 

جوانی

 سال‌ها گذشت و باگذشت زمان، بلال نیز بزرگ می‌شد و جای پدر را در خدمت أميّه مهتر قوی و نيرومند و سخت‌گير خود می‌گرفت.

 بلال هميشه چون سايه همراه أميه بود، أميّه امر می‌كرد و بلال در انجام آن تنبلی و سهل‌انگاری نمی‌نمود و با زرنگی و حسن انجام خدمت رضايت خاطر أميه را به‏دست آورده بدين‌جهت بر سائر بردگان امتياز و برتری داشت و براين برتری بلال بر سایر بردگان، می‏بایست آواز شيرين و دلچسب او را كه به مجلس طَرَب أميّه صفا می‌بخشيد، اضافه كرد كه تمامی سَكَنۀ مكّه مكّرمه از آواز ملايم و لطيف و صوت زكی و إمتياز ويژه بلال آگاه و از صدای دلنشین او در مجلس عیش و شادی استفاده می‌كردند و لذت می‏بردند و اگر بلال در اين محافل آواز نمی‌خواند، جشن و شادی آنان لطفی نداشت.

 هر چند با گذشت زمان، بلال غم فقدان پدر خویش را فراموش می‏نمود، اما او هرگز نمی‏توانست، اندوه ناشی از بردگی و عبوديت و عدم حَرّيت خود را فراموش نماید بنابراین، بعضی اوقات در خلوت می‌نشست و در فكری عميق فرو می‌رفت و برحال زار خود زارزار می‌گريست و از فاصله طبقاتی موجود جامعه انسانی آزرده خاطر می‌شد و رنج می‌برد. از طرفی دیگر عادت امیه این بود که با هرقافله تجاری، نماينده‏ای به شام بفرستد.

 وقتی بلال با آن صفات برجسته‌اش به سنّ جوانی رسيد‏، بر این اساس که مورداعتماد أميّه بود، او را به نمايندگی از طرف خود برای تجارت به شام فرستاد و بلال با رفت و برگشت، سودهايی كلان و كالای زياد تقديم أميّه سنگدل بی‌رحم می‌نمود. به این دلیل با گذشت روزها محبّت أميه به بلال به سبب امانت‌داری توأم با صفات عاليه انسانی بيشتر می‌شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...