معالجه و درمان قلب با چهار چیز امکان دارد
مورد اول: قرآن کریم
که همانا آن به آنچه که در سینه از شک وجود دارد شفا است، و هر چه از شرک و لکههای کفر و بیماریهای شبهات و شهوات در آن است را از بین میبرد.
قرآن کریم برای کسی که به حق آن را بداند و به آن عمل نماید، هدایت است و برای مؤمنین با آنچه که به وسیلة آن از ثواب فوری و غیر فوری برای آنان حاصل میشود رحمت است:
﴿أَوَ مَن كَانَ مَيۡتٗا فَأَحۡيَيۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا يَمۡشِي بِهِۦ فِي ٱلنَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُۥ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ لَيۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ﴾ [الأنعام: 122]
«آیا کسی که مرده بود پس زنده ساختیمش (یعنی کافر بود و او را هدایت کردیم) و پیدا کردیم برای او نوری که میرود با آن میان مردمان مانند کسی باشد که صفتش اینست که در تاریکیها، نیست بیرون آینده از آن».
مورد دوم: قلب محتاج سه مورد است
الف) آنچه که نیروی قلب را حفظ میکند و آن با ایمان و عمل صالح و عمل با طاعات و عبادات میسر میشود.
ب) پرهیز از مواضع زیان و آن اجتناب از تمامی گناهان و انواع مخالفات با اوامر الهی است.
ج) راحت شدن و دوری از هر چیز آزاردهنده به وسیله توبه و استغفار.
مورد سوم: درمان بیماری قلب از استیلاء و تسلط نفس بر آن
شامل دو نوع درمان است: صبر و باز داشتن نفس و مخالفت با آن.
باز داشتن نفس نیز دو گونه است:
الف) یک نوع قبل از عمل و دارای چهار مرحله است:
1) آیا این عمل برای او مقدور است یا نه؟
2) آیا انجام این عمل از ترک آن برایش بهتر است یا نه؟
3) آیا با انجام این عمل رضایت الله جل جلاله حاصل میشود، یا نه؟
4) آیا انجام این عمل کمکی برای او میکند و آیا در انجام این عمل اگر به کمکی احتیاج پیدا کند کسی او را کمک و یاری میکند یا نه؟ گر جواب «بله» است پس به آن کار اقدام نماید و گرنه هرگز به آن کار اقدامی نکند.
ب) یک نوع دیگر بعد از عمل است و آن سه نوع است:
1) صبر و واداشتن نفس بر طاعاتی که در آن حق الله جل جلاله کوتاهی شده و به نحو مطلوب انجام نمیشود و از حقوق الله جل جلاله اخلاص، نصیحت، پیروی، دیدن مواضع نیکی، و مشاهده منت الله جل جلاله بر آن در حقش است و مشاهده کوتاهیاش بعد از همه آنهاست.
2) بازداشتن نفس از هر عمل که ترک کردن آن از انجام دادنش بهتر است.
3) بازداشتن نفس از انجام کار مباح یا عادتی که با انجام دادن آن اگر نیت او الله و سرای آخرت باشد به او ثوابی ندارد. و اگر قصد منفعت دنیایی کند زیانکار میشود، و جمعبندی آنها که نفسش را وادار میکند نخست بر انجام فرایض، سپس آن را اگر ناقص باشد تکمیل نماید، و از منهیات و محرمات باز دارد و اگر دانست که او چیزی از آن منهیات مرتکب شد، با توبه و استغفار جبران نماید و سپس بر آنچه که با جوارحش انجام میدهد همت گمارد، سپس بر دفع غفلت نفس اهتمام ورزد.
مورد چهارم: درمان بیماری قلب از تسلط شیطان بر آن:
شیطان دشمن انسان است، و دوری از او با آنچه که الله جل جلاله از استعاذه (پناه جستن) معین کرده میسر میباشد، نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم بین استعاذه از شر نفس و شر شیطان جمع نموده است، به ابوبکر صدیق رضی الله عنه میفرماید: بگو: «اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، رَبَّ كُلِّ شَىْءٍ وَمَلِيكَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسِى وَمِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ وَشَرَكِهِ، وَأَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِى سُوءًا أَوْ أَجُرَّهُ إِلَى مُسْلِمٍ» (ترمذی و ابوداود).
«ای الله، شکافنده آسمانها و زمین، داننده غیب و آشکار، پروردگار همه چیز و مالک آنها، شهادت میدهم که به جز تو الهی نیست، از بدی نفسم و از بدی شیطان و شرکش به تو پناه میآورم و از اینکه گناهی بر نفسم مرتکب نمایم، و یا به مسلمانی آن را مرتکب نمایم».
استعاذه، توکل و اخلاص از تسلط شیطان جلوگیری میکند.
وصلى الله وسلّم على عبده ورسوله محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدّين
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر