شخصی با صدایی اندوهگینن سئوال کرد: میخواهم توبه کنم، اما آیا واجب است بروم و به گناهانی که انجام دادهام اعتراف کنم؟
آیا از شرایط توبهام آن است که به گناهانم در برابر قاضی در دادگاه اعتراف کنم و خواستار اجرای حدود بر خویشتن شوم؟
پس معنای آن قصههایی که در صفحات قبل خواندی (از توبه ماعز و آن زن و آن مردی که زنی را در باغ بوسیده بود) چیست؟
ای برادر مسلمان، به تو میگویم
از مزایای توحید عظیمی که الله بدان راضی شده است، ارتباط بنده با پروردگارش بدون هر واسطه و وسیلهای میباشد.
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾ [البقرة: 186].
«چون بندگانم در بارهی من از تو بپرسند، (بگو:) به راستی که من (بسیار) نزدیکم. (و) دعای دعاکننده را هنگامی که مرا (به دعا) بخواند (جواب میدهم) روا میدارم»([1]).
پس هنگامی که ایمان آوردیم توبه مخصوص الله است، اعترافکردن را هم باید مخصوص الله بدانیم. در دعای «سید الأستغفار» داریم «أَبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ، وَأَبُوءُ بِذَنْبِي» یعنی: «ای الله به آن نعمتهایی که به من دادهای اعتراف میکنم و به گناهانم نیز اعتراف میکنم»([2]).
ما (مسلمانان) الحمد لله همانند مسیحیان نیستیم که پدر روحانی مقدس، صندلی اعتراف و مدرک و قباله بخشش و سایر شرایط و ارکان خندهآور داشته باشیم. بلکه الله میگوید:
﴿أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ يَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ﴾ [التوبة: 104].
«آیا نمیدانند که آن الله است که توبه بندگانش را (بدون هر واسطهای) میپذیرید».
اما در ارتباط با اجرای حدود و اقامه آن اگر حد به امام، حاکم یا قاضی نرسد، بر انسان لازم نیست که به محکمه برود و اعتراف کند و هرکس که خداوند گناهش را پوشاند (مادامی که به جامعه و کسی زیان نرساند) اشکالی ندارد که او هم آبروی خویش را حفظ کرده و گناهش را بپوشاند. و همان توبه (صادقانهاش) که بین او و پروردگارش منعقد میگردد کافی است.
یکی از اسمهای خداوند سبحان «السِتِّير» است یعنی کسی که پوشاندن گناهان بندگانش را دوست میدارد. اما داستانِ اصحاب پیامبر صل الله علیه و آله و سلم (ماعز، آن دو زنی که زنا کردند و مردی که زنی را در باغ بوسید) مربوط به حالت خودشان میشد که بسیار بر پاکشدن وجودشان حریص بودند و کاری را انجام دادند که بر آنان واجب نبود به دلیل آن که رسول رحمت صل الله علیه و آله و سلم زمانی که ماعز به نزدشان آمد یا مرحله اول آمدن آن زن، روی گردانیده و به سخنان آنان توجهی نفرمودند و همچنین سخن عمر رضی الله عنه در مورد آن مردی که زنی را در باغ بوسیده بود (اگر او خود گناهش را میپوشاند خداوند بر او پوشانده بود) و سکوت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بر آن گفتار که نوعی اقرار محسوب میشد دلیلی بر این امر است.
بر این منوال آنگاه که بنده گناهکار را خداوند رسوایش نکرده و عیبش را پوشانده است لازم نیست که دادگاه رفته تا اعترافاتش رسماً ثبت شوند، همچنین لازم نیست که نزد امام مسجد رفته و از او خواستار اجرای حدود شود. و نه نیازی است که از دوستی برای اجرای حدود و شلاقزدن در خانه کمک گرفته شود، همانگونه که در ذهن بعضی از افراد خطور میکند.
در این هنگام است زشتی موضع و برخورد بعضی از افراد نادان در برابر توبهکنندگان مشخص میشود. مانند داستان زیر که مختصراً میآوریم. روزی فرد گناهکاری به نزد امام نادانِ مسجدی رفت و نزد او به گناهانی که مرتکب شده بود اعتراف کرد و از او خواست تا حلالش کند. اما آن امام گفت: چارهای جز این نیست که اولاً به دادگاه بروی و اعترافاتت قانوناً تأیید شود و حد بر تو جاری گردد آنگاه در بارهات تصمیم گرفته خواهد شد... آن بیچاره که دید توان و تحمل این دستور را ندارد از توبههایش رجوع کرد و به همان حالت اولیهاش بازگشت. این فرصت را برای بیان مطلب مهمی غنیمت میشمارم و میگویم:
ای مسلمان! شناخت احکام دین امانت است، همچنین طلب آن از مصادر و منابع صحیحش هم امانت است. پروردگار متعال میفرماید:
﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٤٣﴾ [النحل: 43].
پس اگر چیزی را نمیدانید از دانایان و آگاهان اهل کتاب بپرسید.
﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسَۡٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا ٥٩﴾ [الفرقان: 59].
«او الله دارای رحمت فراوان و فراگیر است «و رحمت عام وی همه در بر گرفته است و مطیع و عاصی و مؤمن و کافر بر این خوان یغما نشستهاند. اگر میخواهی از ادوار آفرینش هستی باخبر گردی» پس از شخص بسیار آگاه و فرزانه بپرس...».
بنابراین، هر واعظ و سخنرانی صلاحیتِ فتوادادن ندارد، همچنین هر امام مسجدی یا مؤذنی صلاحیت آن را ندارد که احکام شرعی را در ارتباط با قضایا و مشکلات مردم بیان کند، به همین صورت هر ادیب و قصهگویی حق ندارد فتواهای شرعی را نقل کند! از مسلمانان سئوال خواهد شد که از چه کسی فتوا میگیرند و این مسأله امری عبادی میباشد.
رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم برای امتش از امامان و پیشوایان گمراهکننده ترسیده و بیم داده است! یکی از پیشوایان صالح گذشته «سلف» گفته است:
این علم، دین است، نگاه کنید که از چه کسی دینتان را میگیرید.
ای بندگان خدا! از این لغزشگاهها بپرهیزید و هر مشکلی که برای شما پیش میآید پاسخ و حل آن را از اهل علم شرعی و متخصصین آن بخواهید. «والله المستعان».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر