توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ بهمن ۱, یکشنبه

فصل پنجم درس‌ها، عبرت‌ها و فواید

 

فصل پنجم
درس‌ها، عبرت‌ها و فواید

فرازهایی از شیوۀ بحث قرآن در مورد غزوۀ تبوک

آیاتی که در قرآن کریم درباره غزوۀ عسره (تبوک) نازل شده، طولانی‌ترین آیاتی است که در مورد جنگ‌های مسلمانان با کفار نازل گردیده است.

در نخستین آیات این ماجرا، مسلمانان به رویارویی و جهاد با دشمن تشویق و فراخوانده شده‌اند و به این مسئله پرداخته است که کوچک‌ترین عقب‌نشینی و نداشتن آمادگی برای حمایت از دین و پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  را نمی‌توان تحمل نمود و ممکن است این عمل، به ارتداد و نفاق بینجامد[1]؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكُمۡ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِيتُم بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ٣٨ إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبۡكُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا وَيَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيۡ‍ٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ٣٩ [التوبة: 38-39].

«ای مومنان! چه شده است که وقتی به شما می‌گویند در راه خدا بیرون شوید، به زمین می‌چسبید. آیا به بزرگی دنیا در مقابل آخرت دل خوشی کرده‌اید؛ پس زندگی دنیا در مقابل آخرت متاعی ناچیز است اگر برای جهاد بیرون نروید، خداوند شما را عذاب دردناکی می‌دهد و قومی را جایگزینتان می‌سازد که جدای از شمایند و هیچ زیانی به خدا نمی‌رسانید و خدا بر هر چیزی تواناست».

در سورۀ توبه با فرازهایی در مورد غزوۀ تبوک روبرو می‌شویم از جمله:

قرآن، کسانی را که از این غزوه تخلف نموده‌اند، مورد سرزنش قرار نموده است و این غزوه بر سایر غزوات، این امتیاز را دارد که خداوند، به طور مستقیم مردم را به شرکت در آن فراخوانده و متخلفان را سرزنش نموده است؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٤١ [التوبة: 41].

«چه سبک‌بال هستید؛ چه سنگین دوش، در راه خدا با مال و جان، جهاد نمایید».

این غزوه نیز پایان‌بخش غزوه‌های رسول خدا و در واقع تطبیق عملی این آیۀ کریمه بود که می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ [التوبة: 123].

«با کافرانی که نزدیک‌تر به شما هستند، مبارزه نمایید»[2].

2- قرآن این غزوه را متمایز با سایر غزو‌ها قرار داده و آن را ساعه العسره نامیده است؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ [التوبة: 117].

«آنانی که رسول خدا را در زمان سختی، پیروی کردند».

و از آنجا که این غزوه، مشقت بار بود بنابراین، نامیدن آن به ساعه العسره نامی با مسما بود.

3- همچنین قرآن را در راستای اهمیت دادن به این غزوه، به تکذیب کسانی پرداخته است که مسلمانان فقیر را به خاطر انفاق و کمک‌های اندک آنان به باد استهزا گرفتد؛ چنانکه اگر یکی از آنان نصف صاع خرما می‌آورد، می‌گفتند: خداوند به نصف صاع این، نیازی ندارد و یا اگر ثروتمندی، مال هنگفتی می‌آورد، می‌گفتند: فلانی به خاطر ریا و تظاهر، این مال را آورده است. قرآن در تکذیب گفتار این‌ها فرمود:

﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٧٩ [التوبة: 79].

«کسانی که مومنان (ثروتمند) را که مشتاقانه بیش از اندازه به خیرات و صدقات می‌پردازند و مومنان (فقیری) را که به کمک‌های مختصری دست می‌یازند، مورد تمسخر قرار می‌دهند. خدا ایشان را مورد تمسخر قرار می‌دهد و عذاب بسیار دردناکی خواهند داشت».

4- قرآن کریم در مورد مومنانی که با پیامبر در این غزوه شرکت داشتند و تعدادشان بیش از سی‌هزار نفر بود، خاطر نشان ساخته که خدا برای آنها بهشت را که رسیدن به آن پاداش و سعادتی عظیم فراهم ساخته است؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٨٩ [التوبة: 89].

«خداوند برای آنها باغ‌هایی را که زیر آنها نهر جاری است، تدارک دیده است که برای همیشه در آنجا خواهند ماند، این سعادتی بزرگ است».

تمرین عملی شورا در این غزوه

پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  در این غزوه از اصل شورا استفاده نمود؛ چنانکه در برخی حوادث، از مشورت ابوبکر و عمر استفاده کرد که می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف پذیرش پیشنهاد ابوبکر در مورد دعا، آن گاه که لشکر دچار تشنگی شدید شده بود

چنانکه عمر ابن خطاب می‌گوید: در گرمای سختی با پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  به سوی تبوک رهسپار شدیم. در اثنای راه دچار تشنگی شدیدی شدیم تا جایی که یکی از ما بر می‌خاست و شترش را ذبح می‌نمود تا با فشردن شکمبۀ آن، کام خشکیدۀ خود را تر نماید؛ سپس آن را بر سینه‌اش می‌گذاشت تا خنک شود؛ آن گاه ابوبکر به پیامبر گفت: ای رسول خدا! دعای تو باعث خیر می‌شود. از خدا به وسیلۀ دعا آب بخواه. آن حضرت فرمود: تو دوست داری چنین کنم؟ گفت: بلی. آن گاه پیامبر دست به دعا برداشت و هنوز دعای وی تمام نشده بود که در آسمان ابری ظاهر شد و باران بارید و تمامی مردم ظروف خود را پر از آب کردند؛ سپس متوجه شدیم که بارندگی فقط مکانی را که لشکر اسلام در آنجا اردو زده بود، فرا گرفته است[3].

ب پذیرش پیشنهاد عمر بن خطاب دربارۀ ممانعت از کشتن شترهای لشکر بر اثر گرسنگی شدید

مردم در اثنای مسیر تبوک، دچار گرسنگی شدیدی شدند. از پیامبر اجازه خواستند که شتران خود را ذبح نمایند و از گوشت آنها استفاده نمایند و آن حضرت به آنها اجازه داد. آن‌گاه عمر بن خطاب نزد پیامبر آمد و گفت: این‌ها با این کار، سواری‌های خود را که به آنها نیاز دارند، از دست خواهند داد؛ سپس از پیامبر خواست که به افراد لشکر دستور دهد که باقیماندۀ آذوقۀ خود را جمع‌آوری نمایند و شما بر آن دعا نمایید. پیامبر پیشنهاد ایشان را پذیرفت و در نتیجه تمامی لشکر از توشۀ کافی برخوردار گردید[4].

ج پذیرش مشورت عمر، در مورد پیش‌روی ننمودن به داخل مرزهای شام و بازگشت به مدینه

هنگامی که پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  به تبوک رسید و در آنجا متوجه شد که رومی‌ها از ترس لشکر اسلام، پا به فرار گذاشته‌اند، با لشکریانش در مورد تعقیب دشمن در داخل مرزهای شام، مشورت نمود. و رأی عمر ابن خطاب این بود که به مدینه برگردند و علت آن را این گونه بیان نمود که تعداد جنگجویان رومی‌ها بسیار زیاد است و آنها در دژها و شهرهای خود پناه گرفته‌اند و در آن جا هیچ مسلمانی که مسلمانان را یاری نماید، وجود ندارد.

باید گفت که مشورت، پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  با اصحاب و یارانش، مشورتی به موقع و مناسب بود؛ زیرا جنگیدن در شهرها با جنگیدن در صحرا و بیابان متفاوت است، علاوه بر اینکه تعداد جنگجویان دشمن از تعداد سربازان اسلام بیشتر بود که براساس روایتی تعداد رومی‌ها را دویست و پنجاه هزار نفر ذکر نموده‌اند و این تعداد، برای لشکر اسلام خطر آفرین بود[5].

بنابراین، استفاده از شور و مشورت در اسلام دربارۀ امور زندگی، سیاسی، نظامی و اجتماعی از ویژگی‌های بارز پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  محسوب می‌گردد که در حیات خود بدان توجه شایانی داشت.

تمرین نظامی جانکاه

حرکت پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  و اصحاب و یارانش به سوی تبوک، دارای فوائد بی‌شماری بود که می‌توان، تمرین سخت نظامی را یکی از آنها به حساب آورد؛ زیرا آنها در شرایط بسیار طاقت‌فرسایی، سفر بسیار طولانی‌ای را پشت سر گذاشتند و گرمای خورشید نیز آزار دهنده بود و کمبود توشه باعث گرسنگی شدید و کمبود مرکب، باعث خستگی شدید گردید که افرادی همانند آنان از عهدۀ تحمل این گونه مشقتها بر می‌آیند؛ چنانکه استاد محمود شیت می‌گوید: امروز نیز برخی از فرماندهان نظامی، سربازان خود را با تمرین‌های سختی مانند پیاده‌روی، کم خوراکی و غیره تربیت می‌نمایند، تا این سربازان در آینده راحت بتوانند بر مشکلات و مسائل موجود، غلبه نمایند، اما مشقتی که سربازان اسلام در غزوه تبوک دچار آن گردیدند، از تمرین‌های مشقت‌باری که سربازان کنونی انجام می‌دهند، به مراتب سخت‌تر بود.

علاوه بر موارد ذکر شده، صحابه نیز مدینه را در حالی ترک کرده بودند که فصل میوه‌های درختانشان فصل برداشت و چیدن رسیده بود، اما مسیری را که در پیش داشتند، طولانی بود و باید بیابان‌های عربستان را پیاده طی می‌کردند و گرسنگی و تشنگی شدیدی را متحمل می‌شد بنابراین، می‌توان گفت سفر به غزوۀ تبوک، تمرین نظامی جانکاهی بود و هدف پیامبر آماده‌سازی نیروهای لشکر اسلام نشر و گسترش اسلام به خارج مرزهای شبه جزیره عربستان بود؛ زیرا این آخرین غزوهای بود که آن حضرت در آن شرکت می‌کرد؛ پس باید قبل از آنکه دار فانی را ترک می‌نمود، از شایستگی سربازان خود برای تقبل چنین وظیفه‌ای مطمئن می‌گردید[6].

و به حق که این تمرین نظامی بعد از وفات رسول خدا نتایج بسیار خوبی ازخود به جای گذاشت چنانکه در زمان خلفای راشدین صحابه توانستند، دیار شام و فارس را به قدرت ایمان و توکلشان بر خدا و با کمک از تجربه و تمرین‌هایی که دیده بودند، فتح نمایند.

مهم‌ترین پیامدهای غزوۀ تبوک

مهمترین نتایج این غزوه که به گفته‌ی پژوهشگران از اهمیت خاصی برخوردار است، به شرح ذیل می‌باشد:

1- از بین رفتن رعب و وحشت دولت روم نزد عرب‌های مسلمان و غیر مسلمان؛ در اذهان عرب‌ها روم قدرتی شکست ناپذیر تصور می‌شد. بنابراین، از جنگ با رومیان و روبرو شدن با آنان بیمناک بودند و شاید شکست مسلمانان در غزوۀ موته، نتیجۀ شکست روحی و روانی‌ای بود که عرب‌ها در جاهلیت به خاطر قدرتی که از روم تصور می‌کردند، دچار آن بودند. بنابراین، لازم به نظر می‌رسید که با یورشی عمومی، هیبت و عظمت این قدرت پوشالی از دل‌ها بر کنده شود تا عرب‌ها از این شکست روحی در مقابل روم نجات یابند.

2- مانور نظامی حکومت اسلامی به عنوان تنها نیروی نظامی مقتدر در منطقه: حکومت اسلامی پس از غزوه توانست قدرت‌های بزرگ جهان را تهدید نماید و این تهدید نه تنها براساس انگیزه‌های نژادی و وطنی صورت نمی‌گرفت؛ بلکه براساس اینکه انسان‌ها را از بندگی همنوعان خودشان نجات بخشند و به بندگی پروردگار در آورند، صورت گرفت.

علاوه بر این مسلمانان نیز به اهداف خویش رسیدند و آنان گر چه با رومی‌ها روبرو نگردیدند، اما بر این اساس که آنان فرار را بر استقامت و پایداری ترجیح دادند، زمینۀ پیروزی مسلمانان را فراهم ساخته بودند؛ چرا که پیروزی لشکر اسلام، باعث گردید که عرب‌های مسیحی اطراف که تابع دولت روم بودند، تحت سلطۀ حکومت اسلامی در بیایند؛ چنانکه امارت دومه الجندل و ایله با پرداخت جزیه، زیر پرچم و حمایت اسلام قرار گرفتند. و قبایل دیگر عرب که در شام زندگی می‌کردند، با وجود اینکه تحت سیطرۀ حکومت اسلامی در نیامدند اما متردد شدند که همچنان تابع دولت بیزانس بمانند یا به حکومت اسلامی بپیوندند[7].

بنابراین، می‌توان غزوۀ تبوک را نقطۀ آغازین فتوحات اسلامی در دیار شام دانست که این عملیات فاتحانه توسط خلفای راشدین استمرار یافت و آنچه این موضوع را به اثبات می‌رساند، تجهیز لشکر اسامه بود که پیامبر در حیات خود آن را بر رویارویی با رومیان اعزام نمود و در این لشکر، بزرگان صحابه حضور داشتند، اما از آنجا که رسول خدا در بستر مرگ به سر می‌برد، لشکر اسامه نتوانست قبل از وفات آن حضرت این مسافت را طی نماید، اما این لشکر به اهداف خود رسید[8]. چنانکه این جریان در سیرۀ ابوبکر صدیق به تفصیل بیان خواهد شد.

بنابراین، پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  با غزوۀ تبوک و اعزام لشکر اسامه، خطوط اصلی و نخستین فتوحات دیار شام را ترسیم نمود.

3- یکپارچه شدن شبه جزیره عربستان تحت فرمان پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  

فتح مکه و خیبر و غزوه تبوک موجب گردید که طوایف مختلف عرب به پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  و دعوت ایشان تمایل پیدا نمایند بنابراین، پس از اینکه اسلام تا مرزهای روم رسید و با نجران براساس پرداخت جزیه مصالحه نمود، برای قبایل عرب راهی جز پیوستن به اسلام باقی نماند. از این‌رو طوایف عرب پس از بازگشت پیامبر از غزوه تبوک، یکی پس از دیگری به مدینه می‌آمدند و مسلمان می‌شدند و از آنجا که دسته‌های زیادی از این قبیل به مدینه وارد گردیدند، سال نهم را عام الوفود؛ یعنی سال پذیرفتن اسلام از جانب دسته‌های مختلف قبایل، نامیدند[9].

بدین صورت با پایان پذیرفتن غزوه تبوک، سفرهای نظامی پیامبر نیز به پایان رسید و این بخش از زندگی پیامبر نیز همانند بخش‌های دیگر، سرشار از درسها، عبرت‌ها و فوایدی است که مسلمانان در تربیت امت و اقامۀ دولت، به آن نیازمند هستند[10].

 




[1]- فقه السیرة، غزالی، ص 404.

[2]- حدیث القرآن الکریم، ج 2، ص 702.

[3]- اخرجه ابن حبان، کتاب الجهاد، باب غزوة تبوک، شماره 1707.

[4]- مسلم، کتاب الایمان،باب الدلیل علی من.

[5]- غزوة تبوک، ص 176-177.

[6]- الرسول القائد، ص 281-282.

[7]- المسلمون و الروم فی عصر النبوة، عبدالرحمن احمد، ص 120.

[8]- دراسات فی عهد النبوة، شجاع، ص 209.

[9]- نظرة النعیم، ج 1، ص 395-396.

[10]- محمد رسول الله، صادق عرجون، ج 4، ص 460.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...