میراث خلفای راشدین در بینالنهرین
بینالنهرین انز روزگار خلفای راشدین، اموری چند را به میراث برد که مهمترین آنها «دیانت اسلام» بود. و نیز از مآثر دوران مزبور میتوان به «وحدت زبان» اشاره نمود که با انتشار زبان عربی در بینالنهرین، دیگر زبانها بتدریج متروک شدند و در اینکار خواندن قرآن و نماز و استماع حدیث و رفت و آمد صحابه، تأثیری بسزا داشت. پیداست که وحدت زبان در تفاهم اقوام مختلف با یکدیگر تا چه اندازه مؤثر تواند بود.
علاوه بر این، پس از دوران خلفای راشدین، دو شهر بزرگ کوفه و بصره محل اجتماع شاعران و ادیبان عرب قرار گرفت و قواعد نحو عربی در ایندو شهر تدوین شد و مکتبهای نحوی (کوفی، بصری) در آنجا پدید آمدند که دیدگاههای گوناگون هر کدام را در کتاب: «إلانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین البصریین و الکوفیین» اثر أبوالبرکات عبدالرحمن ابن أنباری میتوان ملاحظه کرد و چنانکه مورخان آوردهاند سرچشمة این علوم، بدست علیu گشوده شد و او بود که مبانی نحو را کشف کرد و اصول آنرا به شاگردش أبوالاسود دؤلی آموخت و دستور داد تا آنرا پیگیری کند و گسترده سازد[1]. بعلاوه، از زمان خلفاء، «نظام قضائی جدیدی» در بینالنهرین جریان رفت که سر آغازش را از دوران خلافت عمر باید دانست چه خلیفة دوم ضمن نامهای به أبوموسی أشعری – که در آنهنگام والی کوفه بود – اصول قضاء اسلامی را تبیین کرد و قواعدی را یادآور شد که لازم بود در آنجا اجراء و تنفیذ گردد از قبیل آنکه:
«الْبَيِّنَةَ عَلَى الْمُدَّعِي، وَالْيَمِينَ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ».
«گواه آوردن، وظیفة مدعی است و سوگند خوردن، بر عهدة انکارکننده است».
«الصُّلْحُ جَائِزٌ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ إلَّا صُلْحًا حَرَامًا أَوْ حَرَّمَ حَلاَلاً».
«سازش در مرافعات، میان مسلمانان جایز است مگر سازشی که حرامی را حلال یا حلالی را حرام گرداند».
«مَنِ ادَّعَى حَقًّا غَائِبًا أَوْ بَيِّنَةً فَاضْرِبْ لَهُ أَمَدًا يُنْتَهَى إِلَيْهِ».
«کسی که ادعای داشتن حقی یا شاهدی را نمود که در مجلس داوری غائب بود، برای او زمان معینی را مقرر دار (تا گواه خود را بیاورد)».
و امثال اینها ...[2].
با ورود علیu به بینالنهرین و داوریهای حیرتانگیزی که از امام سرزد،[3] داشتن قضائی در آن سرزمین، گسترش یافت و میراث گرانبهایی از علم مزبور برای مسلمانان بجای ماند.
از علوم قضائی که بگذریم در بینالنهرین «نظام اداری و مالی» ویژهای به جریان افتاد که از زمان خلافت عمر بنیانگذاری شد. وضع دیوان و تقسیم زمینها به أراضی صلح و عنوه و صوافی و تعیین ضریب خراج و تقسیم عراق به ولایات مختلف و ایجاد دار الأماره برای هر ولایت ... از اموری بود که بینالنهرین از آندوران به میراث برد.
همچنین تسامحی که از روزگار خلفای راشدین دربارة أقلیتهای مذهبی (أهل ذمه) بکار رفته بود، تا مدتها در بینالنهرین باقی ماند و این سنت پسندیده حفظ شد[4].
دانشهای دینی همچون علم تفسیر وفقه و حدیث از عصر خلفاء در کوفه و بصره و دیگر نواحی رواج یافت و در اینباره بویژه امیرمؤمنان علیu نقش مهم ومؤثری داشت چنانکه خطبههای بلند و توحیدی وی، الهام بخش متکلمان اسلام گردید و از روایات تفسیری او و همچنین شاگرد زبدهاش عبدالله بن عباس، مسلمانان در فهم معانی قرآن، بسیار سود جستند و آثار فقهی امام، بوسیلة فرزندان و شاگردانش در بینالنهرین و دیگر نواحی پراکنده گشت.
(به عنوان نمونه: مسند زید بن علی؟؟ آراء فقهی امام در بیشتر ابواب فقه، بازگو میکند).
پایان
[1]- به: الفهرست، اثر محمد بن اسحاق ندیم، چاپ مصر، ص 66 و نزهة الالباء في طبقات الادباء، اثر ابن انباری، ص 13، و إنباه الرواة علی أنباه النعاة، اثر قفطی، ج 1، ص 4 نگاه کنید.
[2]- برای دیدن متن کامل این نامه به: سنن الدار قطنی، ج 4، ص 206 و 207 و السنن الکبری، اثر بیهقی، ج 10، ص 15 نگاه کنید.
[3]- در اینباره کتابهای مستقلیی تألیف شده که نبوغ امام را در کشف جرائم و حل مشکلات قضائی نشان میدهند (به عنوان نمونه به کتاب: عجائب أحکام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، روایة علی بن ابراهیم بن هاشم، به اهتمام سید محسن أمین عاملی، چاپ دمشق نگاه کنید) و سخن مروی از پیامبر خداr را بیاد میآورند که فرمود: «اقضی أمتي علي». «درمیان امت من، علی در داوری از همه برتر است». (به کتاب: أخبار القضاة، اثر محمدبن خلف معروف به وکیع، چاپ لبنان، ص 88 بنگرید).
[4]- نرمی و تسامح با اهل ذمه از روزگارعمر تا عصر عباسیان، در بینالنهرین پایدار ماند و تنها فترتی که در این دوران پیش آمد در زمان حجاج بن یوسف، فرماندار سفاک عراق بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر