1- شرحنویسی بر جوامع و کتب اولیه
بخش دوم از نوع اول کتابهای غیر مستقل احادیث اول شرحنویسی بر جوامع و کتب اولیۀ احادیث است در این زمینه شرحهای زیادی نوشته شد، و کتاب موطا و صحیح بخاری بیشترین شرح خود را به خود اختصاص دادهاند، و پس از آنها صحیح مسلم است که شرحهای مفصلی بر آن نوشته شده است اینک توضیح مناسب دربارۀ آن شرحها:
بر کتاب موطا شرحهای زیادی نوشته شده است که بر حسب دورههای مختلف عبارتند از:[1]
1- شرح عبدالملک بن خبیب مالکی (م ـ 230).
2 و 3- دو شرح به وسیلۀ ابن عبدالبر (م ـ 463) اول بنام (التقصی به حدیث[2] الموطا) و دوم بنام (التمهید[3] لما فی الموطا من المعانی و الاسانید).
4 و 5- دو شرح به وسیلۀ ابوالولید باجی (م ـ 474) اول بنام (المنتقی) و دوم بنام (الاستیفاء)[4].
6- شرح عبدالله بن محمد بطلمیوسی (م ـ 521) به نام المقتبس[5].
7- شرح قاضی ابوبکر ابن العربی مغربی یا المعافری (م ـ 949) به نام القبس[6].
8- و 9 و 10- سه شرح شیخ سیوطی (م ـ 911) به نامهای اول کشف الغطا فی شرح[7] الموطا، دوم تنویر الحوالک[8] فی شرح موطا مالک سوم اسعاف المبطا فی رجال الموطا.
11- شرح زرقانی مصری (م ـ 1122) که از شرحهای[9] دیگر مشهورتر است.
بر کتاب صحیح بخاری نزدیک به چهل شرح مفصل نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از:
1- اعلام[10] السنن فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف ابوسلیمان احمدبن محمد خطابی (م ـ 338).
2- الکواکب الدراری[11]، تألیف شمسالدین محمدبن یوسف کرمانی (م ـ 786).
3- التلویح تألیف علاءالدین مغلطایی حنفی (م ـ 796).
4- فتحالباری[12] فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف زینالدین ابوالفرج شهابالدین بغدادی مشهور به ابن رجب حنبلی (م ـ 795).
5- اللاّمع الصبیح، تألیف شمسالدین ابوعبدالله محمدبن عبدالدایم متوفی، (م ـ 831).
6- فتح الباری فی شرح صحیح[13] البخاری، تألیف ابن حجر عسقلانی متوفی 852، این شرح ـ به گفته حاج خلیفه ـ از بزرگترین شروح صحیح بخاری به شمار میرود، این کتاب دارای مقدمه مفصل و مهمی در باب تاریخ و علوم حدیث است که «هدی الساری» نام دارد.
7- عمده القاری فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف بدرالدین ابومحمد محمودبن احمد عینی (م ـ 855).
8- التوشیخ فی شرح الجامع الصحیح، تألیف جلالالدین سیوطی (م ـ 911).
9- ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری[14] تألیف احمدبن محمد شافعی قسطلانی (م ـ 923).
10- لامع الدراری علی جامع البخاری، فقیه محدث کنکوهی قرن سیزدهم.
ج- بر کتاب صحیح مسلم شرحهای متعددی نوشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- الاکمال فی شرح[15] مسلم بن الحجاج، تألیف قاضی عیاض (م ـ 544).
2- المنهاج فی شرح صحیح مسلم[16] بن الحجاج، تألیف یحییبن شرفالدین (نووی) ملقب به محیالدین (م ـ 676) که بهترین شرح بر کتاب صحیح مسلم به شمار آمده است.
3- الدیباج علی صحیح مسلم بن الحجاج[17]، تألیف جلالالدین سیوطی (م ـ 923).
4- منهاج الابتهاج[18] فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، تألیف احمدبن محمد الخطیب القسطلانی (م 923).
5- فتح الملهم فی شرح صحیح مسلم[19] تألیف محمد تقی عثمانی از علمای کراچی.
د- بر کتاب سنن ابوداود نیز شرحهای متعددی نوشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- معالم السنن[20]، تألیف ابوسلیمان خطابی (م ـ 388).
2 و 3- مرقاه الصعود[21] الی سنن ابیداود، تألیف شیخ سیوطی و عون المعبود فی شرح سنن ابیداود، نیز تألیف شیخ سیوطی.
4- عون المعبود[22] علی سنن ابیداود، تألیف شرف الحق محمد اشرف صدیقی.
5- عون المعبود[23] شرح سنن ابیداود، تألیف حافظ شمسالدین ابن قیم جوزیه (م ـ 751).
6- بذل المجهود[24] فی حلّ ابیداود، تألیف شیخ خلیل احمد بهارنفوری (م ـ 1346).
ه- بر کتاب سنن ترمذی نیز شرحهایی نوشتهاند که عبارتند از: [25]
1- عارضه الاحوذی فی شرح صحیح الترمذی تألیف ابوبکر محمدبن عبدالله[26] معروف به ابن العربی مالکی (م ـ 543).
2- العرف[27] الشذی علی جامع الترمذی، تألیف سراج الدین بن عمر رسلان یلقینی (م ـ 805).
3- قوت[28] المغتذی علی جامع الترمذی، تألیف جلالالدین سیوطی (م ـ 911).
4- تحفه الاحوذی فی شرح جامع الترمذی، تألیف ابوالعلاء محمدبن عبدالرحمن مبارکفوری (م ـ 1353).
و- بر کتاب سنن نسائی نیز شرحهای نوشتهاند ولی نسبت به شرح بقیۀ صحاح تعدادشان کمتر است و مهمترین آنها عبارتند از:
1- شرح شیخ سراجالدین عمربن علیبن الملقن[29] الشافعی (م ـ 804).
2- زهر الربی[30] علی المجتبی، تألیف جلالالدین سیوطی (م ـ 911).
3- حاشیه سندی، تأْلیف محمدبن عبدالهادی سندی (م ـ 1138).
ز- بر سنن ابن ماجه نیز شرحهای نوشتهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- الدیباجه[31] شرح سنن ابن ماجه، تألیف محمدبن موسی الدمیری (م ـ 808).
2- شرح ابراهیم[32] بن محمد چلبی (م ـ 841).
3- مصباح الزجاجه[33] علی سنن ابن ماجه، تألیف جلالالدین سیوطی.
4- کفایه الحاجه[34] فی شرح ابن ماجه، تألیف ابوالحسن محمدبن عبدالهادی بندی (م ـ 1138).
[1]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 2، ص 1907.
[2]- همان.
[3]- همان.
[4]- همان.
[5]- همان.
[6]- همان.
[7]- همان.
[8]- همان.
[9]- همان.
[10]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 1، ص 545 و 546 تا 554.
[11]- همان.
[12]- همان.
[13]- همان.
[14]- همان.
[15]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 1، ص 557 و 558.
[16]- همان.
[17]- همان.
[18]- همان.
[19]- همان.
[20]- کشف الظنون، ج 2، ص 1004.
[21]- همان.
[22]- همان.
[23]- همان.
[24]- همان.
[25]- کشف الظنون، ج 1، ص 559.
[26]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 559.
[27]- همان.
[28]- همان.
[29]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 2، ص 1006.
[30]- همان.
[31]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1004.
[32]- همان.
[33]- همان.
[34]- همان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر