توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

تألیف کتب جدید

 

تألیف کتب جدید

بخش یکم از نوع اول تألیف کتاب‌های جدید است و عبارتند از: الف- مسند ابوعوانه[1]، که به شیوۀ صحیح مسلم به اضافۀ زیاداتی، تنظیم گردیده و به صحیح نیز معروف است این کتاب تألیف یعقوب بن اسحاق معروف به ابوعوانه اسفرائینی (م ـ 313) و ابوعوانه نخستین شخصیتی است که پس از اخذ و استماع کتب و مذهب امام شافعی از ربیع و مزنی آن‌ها را[2] به اسفرایین آورد، در سال 316 در اسفرایین متوفی و به خاک سپرده شد.

ب- مُسند صحیح محمد ابن حبان بُستی (م ـ 354)[3] در این کتاب احادیث به ترتیب جدیدی مغایر با ترتیب همۀ مسندها و سنن‌ها تنظیم گردیده به این صورت که احادیث در پنج موضوع کلی یعنی «اوامر، نواهی، اخبار، اباحات و افعال پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  طبقه‌بندی شده‌اند، و در ذیل هر یک از این موضوعات طبقه‌بندی کوچکتری نیز صورت گرفته است، از این رو این کتاب به «الانواع و التقاسیم» شهرت یافته و چون استفاده از این کتاب برای مراجعه‌کنندگان دشوار بود، علاءالدین بن علی‌بن بلبلان فارسی (م ـ 739) آن را بر پایۀ ابواب فقهی تدوین نمود و «الاحسان في تقریب صحیح ابن حبان»[4] نامید و در نه جلد آن را تنظیم نمود.

ج- معجم‌های طبرانی[5] ( م ـ 360) معجم در اصطلاح محدثین به کتابی گویند که در آن روایت‌ها به ترتیب اسامی صحابه و یا مشایخ حدیثی و یا شهر و دیار محدثین طبقه‌بندی شده و مبنای این طبقه‌بندی نیز ترتیب الفبایی باشد، و طبرانی دارای سه معجم حدیثی می‌باشد، معجم کبیر و معجم صغیر و معجم متوسط، و طبرانی در معجم کبیر تمام مسندهای اصحاب را ـ جز مسند ابوهریره که گویا او را تنها تدوین کرده است ـ به ترتیب حروف[6] الفبا جمع‌آوری کرده است، و در معجم متوسط روایات را به ترتیب اسامی اساتید خود مرتب نموده، و از هر استادی در حدود پنجاه حدیث روایت کرده و این معجم دارای سی هزار حدیث بوده و در شش جلد قطور جمع‌ گردیده، و طبرانی به علت زحمات بسیاری که در راه جمع‌آوری احادیث این معجم متحمل شده می‌گفت «هذا روحی» این کتاب جان من است، و این کتاب نظیر کتاب افراد دارقطنی است؛ و در معجم صغیر که بر حسب نام استادانش آن را تنظیم نموده، و بعد از ذکر هر استادی یک حدیث از آن روایت کرده است و این کتاب در یک جلد تنظیم شده و دارای یک هزار و پانصد حدیث است.

د- سُنن[7] دارقطنی (م ـ 385) که قبلاً در مبحث سنن‌ها از آن بحث کردیم و کتاب‌های دیگر دارقطنی در زمینۀ حدیث عبارتست از «العلل» و «الافراد».

ه‍- کتاب‌های «العلل و الامالی و فواید الشیوخ[8] و امالی العشیات» تألیف محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری (م ـ 405) معروف به ابن البیع[9] حاکم نیشابوری کتاب‌های مهم دیگری را در زمینۀ حدیث تألیف نمود مانند: «معرفه علم الحدیث و المستدرک علی الصحیحین» که در بحث کتاب‌های متعلق و ملحق به کتب اصلی و در مبحث علم الحدیث از آن‌ها بحث می‌کنیم.

و- سُنن بیهقی[10] (م ـ 458) قبلاً دربارۀ بیهقی بحث کرده‌ایم و اما سنن بیهقی این محدث و مؤلف نامور نخست «السنن الکبری» را تألیف نمود که روایت 74 کتاب[11] حدیث در آن جمع شده است بعد همین کتاب را تلخیص نمود و آن را «السنن الصغری» نامید، و غیر از مؤلف عدۀ دیگری نیز کتاب «السنن الکبری» را اختصار نموده‌اند که از جمله می‌توان از ابن عبدالحق دمشقی (م ـ 744) و حافظ شمس‌الدین ذهبی (م ـ 748) و شیخ عبدالوهاب شعرانی[12] (م ـ 974) نام برد.

از اواخر قرن پنجم به بعد کتاب مستقلی در متون احادیث و مشتمل بر احادیثی که قبلاً روایت نشده بودند تألیف نگردید و هر کتابی که از آن به بعد در زمینۀ حدیث نوشته شده است جزو متعلقات و ملحقات به کتب اصلی و قدیمی بود که بعداً از آن‌ها بحث می‌کنیم، و به قول یکی از کارشناسان احادیث، قرن پنجم هجری انتهای مرحلۀ طلایی تدوین کتب مستقل حدیث بوده و تا اواخر این قرن جمع کردن تمام مصادری که مشخصه آن‌ها سندهای متصل از مؤلف تا رسول‌الله  صلی الله علیه و آله و سلم  است تکمیل گردید، دیگر[13] پیشوایان و کارشناسان حدیث از قبول حدیث که نزد محدثان سابق نبود خودداری می‌کردند. از جمله بزرگترین کارشناس احادیث ابن الصلاح شهرزوری (م ـ 624) در عبارتی گفت: «اگر امروز کسی[14] حدیثی بیاورد که نزد محدثان سابق نباشد، از او پذیرفته نمی‌شود» (علم فهرست الحدیث، ص 17).




[1]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 3، ص 779 و 780 و کشف الظنون، ج 2، حاجی خلیفه، ص 1679.

[2]- همان.

[3]- اسماء المؤلفین، کشف الظنون، ج 6، ص 44 و 45.

[4]- ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون، اسماعیل باشا، ص 32.

[5]- کشف الظنون، ج 2، کاتب چلبی ضمن شرح معجم‌ها نوشته: «امیر علاءالدین علی بن بلبلان (م ـ 731) معجم کبیر را به شیوه زیبایی مرتب کرده است.

[6]- همان.

[7]- کشف الظنون، ج 2، ص 1007.

[8]- هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 6، ص 59.

[9]- همان.

[10]- هدیة العارفین، ج 5، ص 68.

[11]- علم الحدیث، ص 61.

[12]- همان.

[13]- علم فهرست الحدیث، ص 17.

[14]- علم فهرست الحدیث، ص 17.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...