﴿يُكَوِّرُ﴾ «میپیچد».
﴿خَوَّل﴾ «بخشید».
﴿مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي﴾ «بناشده».
﴿سَلَكَ﴾ «به جریان درآورد».
﴿يَنَٰبِيعَ﴾ «جمع ینبوع، چشمهها».
﴿يَهِيجُ﴾ «خشک میشود».
﴿حُطَٰمًا﴾ «ریزه ریزه، کوبیده، خشکیده».
﴿مُّتَشَٰبِهٗا﴾ «همانند، متشابه».
﴿مَّثَانِيَ﴾ «مکرر، گردانها».
﴿تَقۡشَعِرُّ﴾ «به لرزه میافتد، موی راست شود».
﴿تَلِينُ﴾ «نرم میشود».
﴿غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ﴾ «بی هیچ انحراف وکجی».
﴿مُتَشَٰكِسُونَ﴾ «باهم اختلاف ومشاجره دارند، کشمکش کنندگان».
﴿سَلَمٗا﴾ «مختص، تسلیم، خالص».
﴿مَيِّتٞ﴾ «مرده، خواهی مرد».
﴿مَّيِّتُونَ﴾ «مردگان، خواهندمرد».
﴿ٱشۡمَأَزَّتۡ﴾ «متنفر میشود، بیزار میگردد».
﴿يَٰحَسۡرَتَىٰ﴾ «ای افسوس بر من».!
﴿فَرَّطتُ﴾ «کوتاهی کردم».
﴿فَرَّط﴾ «کوتاهی کرد».
﴿جَنۢبِ ٱللَّهِ﴾ «حق خدا، ناحیهی خدا».
﴿مَقَالِيدُ﴾ «کلیدها».
﴿مَطۡوِيَّٰتُۢ﴾ «درهم پیچیده».
﴿صَعِقَ﴾ «بی هوش شده، مرد».
﴿أَشۡرَقَتِ﴾ «درخشیده، روشن شد».
﴿وُضِعَ﴾ «نهاد شد، گزارده شد».
﴿جِاْيٓءَ﴾ «آورده شدند، بیاورند».
﴿زُمَرًاۖ﴾ «گروه گروه، دسته دسته».
﴿خَزَنَت «جمع خازن، نگهبانان».
﴿طِبۡتُمۡ﴾ «خوش باشید، پاکیزه بوده اید».
﴿حَآفِّينَ﴾ «گردندگان، فرا گیرندگان، بر گرد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر