﴿هُمَزَة﴾ «عیب جوی».
﴿لُّمَزَة﴾ «غیبت کننده، طعنه زن».
﴿أَخۡلَدَهُۥ﴾ «جاودانه میسازد».
﴿يُنۢبَذَن﴾ «انداخته میشود، پرت خواهد شد».
﴿ٱلۡحُطَمَةِ﴾ «درهم شکننده، از نامهای دوزخ».
﴿ٱلۡمُوقَدَة﴾ «برافروخته».
﴿تَطَّلِع﴾ «چیره گردد، بسوزاند».
﴿ٱلۡأَفِۡٔدَة﴾ «جمع فواد، دلها».
﴿مُّمَدَّدَة﴾ «کشیده شده، دراز».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر