اسلام زنان را محترم قرار داده و از ناپسند دانستن دختران و غمگين شده هنگام ولادت دختران نهى كرده و اين بدشگونى از سنتهاى دوران جاهليت بوده است. خداوند متعال مىفرمايد:
﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ ٥٨ يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٥٩﴾
[النحل: 58-59].
و هنگامى كه به آنان مژده تولد دختر داده مىشد صورتش سياه رنگ مىگرديد و مملو از خشم و غضب و اندوه مىشد از قوم و قبيله خود به خاطر اين مژده بدى كه به اوم داده مىشد خويشتن را پنهان مىكرد آيا اين ننگ را بر خود بپذيرد و دختر را نگاه دارد و يا او را در زير خاك زنده بگور سازد؟ هان چه قضاوت بدى كه مىكردند!
اين كار بر اثر ضعف ايمان و سستى يقين مىشود، زيرا آنها به قسمت خداوند كه بهره آن را دختر قرار داده راضى نيستند، عجب اينجاست كه امروز نيز بعضى از مردان و زنان مسلمان از متولد شدن دختر ناراحت مىشوند و دوست دارند فرزند پسر داشته باشند گويا آنها گفته خداوند را نشنيدهاند كه فرموده است:
﴿لِّلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ ٤٩ أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِيمٞ قَدِيرٞ ٥٠﴾ [الشورى: 49 - 50].
«مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خدا است هر چه بخواهد مىدهد و به هر كه بخواهد دخترانى مىبخشد و به هر كس كه بخواهد پسرانى عطا كند و يا آنكه هم پسران مىدهد و هم دختران و خدا هر كه را بخواهد نازا مىكند او بس آگاه و توانا است».
خداوند ختران راهبه و بخشش ناميده است بنابر اين شكر خداوند را بايد بجا آورد وهبه الهى از هر چيز بيشتر شايسته پذيرفتن است.
واثلة بن اسقع مىگويد: دختران بايد افتخار نمايند كه خداوند اسم آنها را قبل از اسم پسران ذكر كرده و فرموده است: «يهب لمن يشاء انثا ويهب لمن يشاء الذكور»([1]) مادر از همكارى و مساعدت دختر بيشتر استفاده مىكند تا از همكارى پسر، زيرا دختر به مادرش نزديكتر است و در خانه بيشتر كمك مىكند.
از ابن عمر رضی الله عنهما روايت شده است كه: مردى كه داراى چند دختر بود نزد وى زندگى مىكرد آن مرد گفت كاش كه دخترانم مىمردند، ابن عمر رضی الله عنهما خشمگين شد و گفت: آيا مگر تو روزى آنها را مىدهى؟ امام ابن قيم جوزى؛ مىگويد: هيچ زن و شوهر از اين چهار حالت خارج نيستند، يا فرزندشان دختر است و يا پسر، يا پسر و دختر و يا عقيم و نازا هستند، و در هر حال فرزند چه پسر و چه دختر، بخششى است از جانب خداوند كه شايد انسان از بخشش خدا ابراز ناخشنودى كند. خداوند در قرآن ذكر دختر را مقدم بر ذكر پسر آورده است، چون در زمان جاهليت زنان ارزشى نداشتند و دختران را زنده به گور مىشدند. بنابراين خداوند متعال اعلام داشت كه دختران از ديدگاه شما موجودى بىارزش محسوب مىشوند ولى از نظر من خيلى باارزشاند. و زنان را به صورت نكره ذكر كرده، تا نقص زن بودن با تقدم نام جبران شود و مردان را با كلمه معرفه ذكرنمود تا عدم ذكرشان در اول جبران گردد.
{نگاه كنيد به تحفة المودود باحكام المولود ص 21-20} ابن قيم مىگويد خداوند در مورد زنان فرموده است:
﴿فَإِن كَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَيَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيۡرٗا كَثِيرٗا ١٩﴾ [النساء: 19].
و اگر هم از آنها كراهت داشتيد چه بسا از چيزى بدتان بيايد و خداوند در آن خير و خوبى فراوانى قرار بدهد.
و چنين است حال فرزند دختر اينگونه هستند، شايد خداوند خير دنيا و آخرت را براى بندهاش در وجود فرزندان دختر قرار داده است، و چيزى كه خداوند پسنديده و به بندهاش بخشيده است ناپسند دانستنآن نادرست است.
{تحفة المودود ص 26} و شايد به همين خاطر است كه پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم از تبريك گفتن كسى كه تازه ازدواج كرده با عبارت: «بالرفاه والبنين» (مبارك باد، خداوند به شما پسران خوبى بدهد)، نهى كرده است، زيرا در اين جمله فقط دعا شده كه خداوند پسر بدهد نه دختر، از حضرت حسن رضی الله عنه روايت شده كه عقيل رضی الله عنه بن ابى طالب، با زنى از قبيله جشم ازدواج كرد، مردم نزد او آمده و او را با اين جمله تبريك گفتند: «بالرفاء والبنين» (مبارك باد، خداوند به شما پسران خوبى بدهد)، عقيل رضی الله عنه گفت اينطور نگوييد زيرا پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم اين جمله را نهى كرده است، مردم گفتند ما چه بگوييم اى ابوزيد؟ گفت: بگوييد خداوند برايتان بركت بدهد، ما در زمان پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنين دستور داده شديم. به روايت احمد و غيره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر