توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ مرداد ۳۰, پنجشنبه

بحث ششم: انكار حجت بودن سنت و دعواى اكتفا به قرآن

بحث ششم: انكار حجت بودن سنت و دعواى اكتفا به قرآن

یکى از نشانه‌هاى آخر زمان، که باعث دور شدن مردم از دین مى‌گردد، نپذیرفتنِ احادیث رسول الله ص به بهانه‌ی اکتفا به قرآن مى‌باشد. این عمل، در ابتدا، با رد کردن خبر واحد در مسائل عقیدتی آغاز شده و سرانجام، به رد کردن تمام سنت‌ها می‌انجامد. رسول الله ص  در این مورد فرموده‌اند:

«أَلَا إِنِّي أُوتِيتُ الْكِتَابَ، وَمِثْلَهُ مَعَهُ، أَلَا يُوشِكُ رَجُلٌ شَبْعَانُ عَلَى أَرِيكَتِهِ يَقُولُ: عَلَيْكُمْ بِهَذَا الْقُرْآنِ فَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَلَالٍ فَأَحِلُّوهُ، وَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَرَامٍ فَحَرِّمُوهُ»، «وَإِنَّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللهِ كَمَا حَرَّمَ اللَّهُ»([1]) «خبر دار باشید، که قرآن و مِثل آن، به همراه قرآن به من داده‌ شده است. نزدیک است (زمانى که) مرد شکم سیرى به تخت خود تکیه کرده و بگوید: بر شما لازم است، که به این قرآن عمل نمایید، آنچه را در آن حلال یافتید تنها آن را حلال بگویید و آنچه را حرام یافتید تنها آن را حرام بگویید. (آگاه باشید که) آنچه را رسول الله حرام کرده است مثل آن چیزى است که الله حرام کرده است».

منکران حجت‌بودن سنت رسول الله ص به این حدیثِ موضوع استدلال مى‌کنند:

«مَا جَاءَ عَنِّي مِنْ حَدِيْثٍ، فَاعْرِضُوهُ عَلَى الْقُرْآنِ، فَإِنْ وَجَدْتُّمْ لَهُ أَصْلاً فَخُذُوا بِهِ وَإِلاَّ فَرَدُّوهُ»([2]) «هرگاه حدیثى را از قولِ من شنیدید آن را به قرآن قیاس کنید. پس اگر در آن حدیث اصلى [از اصول قرآن را] یافتید به آن عمل نمایید، در غیر این صورت، آن را رد کنید».

این حدیث، باطل است و ساخته و پرداخته کافران و دشمنان اسلام است. این طایفه در تمام جهان اسلام پراکنده‌اند. امام سیوطی/ در رد آنان کتاب «مفتاح الجنة في الاحتجاج بالسنة» را نگاشته و دانشمندان معاصری همچون «علامه تقی عثمانى» و «علامه رفیع عثمانى» نیز کتاب‌هایی در این زمینه به رشته تحریر درآورده‌اند. این طایفه، در هند و پاکستان به نام پرویزی‌ها مشهورند، و در مصر، در رأس آنان، سید صالح و احمد صبحى منصور قرار دارند، که در تألیفات خود به امثال عمر بن خطاب و ابوهریرهب -از صحابه- و امام بخارى/ و دیگران از راویان حدیث عیب گرفته، و با سوء نیت و حیله‌گری قرآن را در مقابل حدیث مى‌گذارند و با آیات قرآن، بعضى احادیث را رد مى‌کنند و به این وسیله،‌ مردم جاهل را فریب داده و گمراه مى‌سازند. این گروه برخی از اعتقادات اسلامی را رد می‌کنند؛ از جمله: شفاعت، معراج نبی ص، رَجم (سنگسار) زِناکار و علامت‌هاى قیامت. در مورد حکم این طایفه امام سیوطى در «مفتاح الجنة» مى‌گوید:

بدانید‍! کسى که حجت بودن حدیث رسول الله ص را انکار کند، کافر و از دایره اسلام خارج مى‌گردد و فرداى قیامت به همراه یهود ونصاری، یا گروه کافرانى که الله تعالى خواسته باشد زنده مى‌شود.



[1]- أبوداود و ابن ماجه و ترمذی آن را روایت کرده و شیخ آلبانی نیز در کتاب المشکاة (1/ 58و 164) آن را صحیح دانسته است.

[2]- حدیث موضوع می‌باشد. العجلونی در کتاب کشف الخفاء (1/89) می‌گوید: این حدیث موضوع است. بیهقی در الدلائل (1/27) این حدیث را ذکر کرده و محقق آن می‌گوید: دارقطنی در کتاب الأفراد خود آن را آورده و می‌گوید که تنها أشعث ابن براز آن را روایت کرده و او فردی بسیار ضعیف است. العقیلی هم آن را در کتاب الضعفاء آورده  است، و حدیث منکر است. باز می‌گوید: هیچ اسناد صحیحی ندارد، و در این معنی و مفهوم احادیث زیادی وارد شده‌اند که همه‌ی آنها یا موضوع بوده و یا اینکه در نهایت ضعف هستند. ومی‌گوید در تذکرة الحفاظ از قول خطابی وارد شده که گفت: زنادقة این حدیث را وضع کرده‌اند. در تخریج مفتاح الجنة اثر أبی معاذ محمود بن إمام بن منصور نیز این‌گونه وارد شده است.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...