[خداوند اسلام و مسلمانان را به وسیله ابوبکر س از تفرقه نجات داد]
سختی و تاریکی همانند باران باریدن گرفت، و وعده خداوند مبنی بر مرگ رسول خدا ج و برپایی کامل و تامّ دین، عملی گردید؛ هرچند وفات آن حضرت مصیبتی بس بزرگ بود. پس خداوند اسلام و مسلمانان را به وسیله ابوبکر از پاشیدگی و چنددستگی نجات داد. در حالی که او – ابوبکر – هنگام مرگ رسول خدا ج در «سُنح» به سر میبرد[1].
[1]- حافظ ابن کثیر در کتاب البداية والنهاية اینگونه مینویسد: «مسلمانان نماز صبح را به امامت صدیق بر پا کرده بودند و در همین هنگام بود که دردِ رسول خدا ج کاستی یافته و بیدار شده بود. پس ایشان ج پرده حجره را کنار زده و در حالی که مسلمانان صف در صف پشت ابوبکر صدیق به نماز ایستاده بودند، به آنان نظری انداختند. این صحنه، رسول خدا ج را بسیار خوشحال نمود و تبسمی بر چهره مبارک ایشان نقش بست، تا جایی که مسلمانان از خوشحالی و سرور به اندیشه افتادند که نماز را ترک کرده و به سوی او بشتابند. ابوبکر نیز این گونه اندیشید که امامت را رها کرده و به صف نمازگزاران بپیوندند. اما رسول خدا ج به آنان اشاره کرد که به همان حالت باقی مانده و به نماز خود ادامه دهند و آنگاه پرده را بست. و این، آخرین عهد و دیدار با رسول خدا ج بود. پس از اتمام نماز، ابوبکر بر بالین رسول خدا ج حاضر شد و به عایشه گفت: میبینم که درد و بیماری، رسول خدا ج را رها کرده است و حال ایشان خوب است. و امروز نوبت «بنت خارجه» - یعنی یکی از دو زن ابوبکر – است که نزد او باشم؛ و این همسر او در «سُنح» یعنی در شرق مدینه منزل داشت. پس بر اسب خود سوار شده و به منزل او رفت. و در همین حین و در حالی که روز بر همه جا دامن افکنده بود، رسول خدا ج وفات یافت. در نتیجه، سالم بن عبید به سوی ابوبکر رفت و او را از جریان مرگ رسول خدا ج آگاه نمود. صدیق به محض شنیدن این خبر به مدینه آمد. «سُنح» منازل بنیحارث ابن الخزرج در بلندیهای مدینه است که یک میل با مسجد رسول خدا ج فاصله دارد. (خ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر