توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ خرداد ۱۴, جمعه

خليفه زن ناتوان را نجات مى‏دهد

 

 خليفه زن ناتوان را نجات مى‏دهد

 هنگامى كه پادشاه روم وارد سرزمين‌هاى اسلامى شد، مردان را شهيد و زنان و كودكان را اسير كرد، و مسلمانانى كه زنده به دست او مى‏افتادند چشم‌هايشان را در مى‏آورد و گوش و بينى آن‌ها را مى‏بريد.

 به معتصم خليفه وقت مسلمين خبر رسيد كه، زنى هاشمى به دست رومى‏ها اسير شده، فرياد زده است: «وامعتصماه»، معتصم به دادم برس. وقتى اين جريان را براى معتصم بازگو كردند بلافاصله از تختش بلند شد و فرياد زن را جواب داد كه «لبيك، لبيك» و بلافاصله برخاست و در قصرش فرياد زد: كه حركت كنيد، سپس بر مركب خود سوار شد، سبدى به همراه داشت كه در آن توشه راه خود را گذاشته بود، عبدالرحمن بن اسحاق قاضى بغداد و شعبه بن سهل را با 328 نفر مرد عادل فرا خواند و آن‌ها را گواه گرفت كه او تمام دارايى خود را سه قسمت مى‏نمايد يك سوم، مال فرزندانش خواهد بود و يك سوم در راه خدا وقف مى‏باشد و يك سوم از غلامانش خواهد بود، سپس همراه گروهى از فرماندهان جنگى حركت كرد و در قسمت مغربى رود دجله اردو زد، نهايتا پس از مدتى جنگ و مبارزه با روميان، بر آن‌ها پيروز گشت و روم را شكست داد.

از اين داستان مى‏توان به اهميت مقام زن و بزرگداشت آن در اسلام پى برد مى‏بينيم كه خليفه معتصم همراه ارتش خود براى نجات زنى كه دست رومى‏ها اسير شده و فرياد برآورده كه او را كمك كنند حركت مى‏كند و نداى آن زن را لبيك مى‏گويد و براى رهاى‏اش خودش و لشكريانش براى جنگ با كفار آماده مى‏شوند تا اينكه مى‏جنگد و زن مظلوم را كمك مى‏نمايد، كه اين خود بيانگر غيرت مسلمين و دفاع آن‌ها از زنان است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...