9- زهد و بیمیلی آنحضرتص به دنیا
پیامبر خداص همیشه با پروردگارشان بستگی داشتند، سعی و کوشششان برای آخرت و رضامندی او تعالی بود، از دنیا و لذتهای آن روی گردان بودند، و اگر گاهی چیزی بدستشان میرسید، به فقرا و مستمندان میبخشیدند، بدون اینکه برای خویش یا اهل بیتشان چیزی را پس انداز نمایند، چنانکه در وصف زندگی ایشانص آمده که: «آنحضرتص زاهدترین مردمان به امور دنیا بودند»[1].
نمونههای از بیعلاقگی ایشان در امور دنیوی و لذتهای آن بسیار زیاد است که قابل شمارش نیست، ما بطور نمونه چند مثالی آن را خدمت خوانندگان یادآور میشویم:
*- آنحضرتص همیشه این دعا را نموده از پروردگارشان میخواستند که: «خدایا! برای آل محمد قوتی برسان»[2]. و در روایت دیگر چنین فرمودند: «خدایا! رزق آل محمد را به اندازه کفایتشان بگردان»[3].
نمونه دیگر از زهد آنحضرتص به دنیا این بود که ایشان طول روز را به گرسنگی میگذشتاندند، حتی بعضی از روزها از شدت گرسنگی و درد شکم خمیده و بخود میپیچیدند، و خرمای ناسره و ناچیز را نداشتند تا شکمشان را سیر نمایند، طوری که عبدالله ابن عمرس حکایت نموده است که: «پیامبر خداص را دیدم که طول روز از گرسنگی بخود میپیچید، در حالی که خرمای ناسره نمییافت که شکم خود را سیر کند»[4].
*- آنحضرتص واهل بیتشان سه روز پی در پی از نان جو سیر نشدند، چنانکه حضرت عایشه صدیقهل حکایت میکند که: «پیامبر خداص سه روز پی درپی از نان جو سیر نشدند تا زمانی که وفات یافتند»[5]. و در روایت دیگر آمده: «خانواده محمدص سه شبانه روز پی در پی از طعام نان جو سیر نبودهاند»[6].
اما در حج، آنحضرتص بیشتر از پیش به خداوندأ ارتباط و تعلق خویش را پیوسته داشته و آخرت را بسیار یاد میکردند، ایشان هنگام ایستادن در عرفه فرمودند: «حاضرم ای الله، گوش به فرمانم! همانا پاداش نیکو، پاداش روز آخرت است»[7]. و در روایت دیگر چنین فرمودهاند: «گوش بفرمانم! زندگی حقیقی، زندگی آخرت است»[8]. اما مظاهر زهد و بیرغبتی آنحضرتص به دنیا که در موسم حج به مردم آشکار گردید، خارج از حساب است که بارزترین آن از قرار ذیل است:
*- ایشان برشتری سوار بودند که پالان آن کهنه، و جامۀ که چهار درهم ارزش داشت یا نداشت، حج را ادا کردند[9]. علامه ابن قیم/ در این مورد مینگارد: «آنحضرتص حج را در حالی ادا نمودند که برشترشان نه تختی و نه هودجی و نه وسیله دیگری که به راحت بر آن سوار شوند، قرار داشت»[10]. بعد از گذشت چند سال، هنگامی که عبدالله ابن عمرب صاحب پیامبرخداص، گروه همسفر یمنی را دیدند که پالان شترانشان پوسیده، و حلقه بینی شتران آنها بافته از موی است، روزگاران قدیم را به یادش آورد که با پیامبر خداص یکجا حج را ادا نموده بود، سپس فرمود: «آنکه دوست دارد به گروه شبیه به رسول خداص و همراهانش که در حجة الوداع بایشان بودند را ببیند، پس به این گروه همسفر نگاه کند»[11].
*- همچنان یکی از مظاهر زهد آنحضرتص به دنیا این بود که شتری مستقل بخاطر زاد و متاع سفرشان تخصیص داده نشده بود، طوری که ثمامهس وصف مینماید که انسس بر شتری حج کرد که تنها پالانی بر آن بوده، درحالی که وی مردی بخیل نبود، ولی با تأسی به پیامبرص اینکار را انجام داد و فرمود: پیامبر خداص برشتری حج کردند که زاد و متاعشان نیز بر بالای همان شتر بارشده بود»[12].
*- همچنان آنحضرتص بر شترشان اسامهس و فضلس را سوار نمودند، قسمی که روایت است: «از عرفات تا مزدلفه اسامهس و از مزدلفه تا منا فضلس پشت سر پیامبر خداص سوار بودند»[13].
* - مظهر دیگر زهد و فروتنی آنحضرتص آن بود که دوست نداشتند تا نسبت به دیگران امتیاز و برتریی داشته باشند، چنانکه روایت است که پیامبر خداص در جایی که برای حجاج آب میدهند آمدند و طلب آب نمودند، عباسس به فرزندش (فضل) گفت: نزد مادرت برو، و برای پیامبر خداص از آنجا آب بیاور! پیامبرخداص فرمودند: «از همین جا برایم آب بده» عباسس گفت: یا رسول الله! مردم دستهای خود را در آب داخل میکنند، پیامبر خداص فرمودند: «از همین جا برایم آب بده» و آبرا نوشیدند[14]. و در روایت دیگر آمده که به ایشانص گفته شد: از خانه برایتان آب میآوریم، فرمودند: «به آن نیازی ندارم، از آبی برایم بدهید که مردم نیز از آن مینوشند»[15].
*- همچنان نمونه بزرگی از زهد آنحضرتص به متاع دنیا، قربانی نمودن صد شتر است، بدیهی است کسی که قلبش به دنیا ومتاع آن بسته باشد بیشتر از قدر واجب، چیزی اضافه بیرون نمیآورد.
* - همچنان از ایشانص (طوری که آشکار میگردد) قربانی مربوط به مناسک حج را با خود به مکه برده بودند قربانی روز عید اضحی را نیز با آنها یکجا برده بودند[16]، در حالی که برای حاجی تنها قربانی کفایت میکند.
*- همچنان نمونه دیگر از زهد و سخای آنحضرتص صدقه دادن بسیار ایشان به مردم است، قسمی که در روز ترویه -یک روز قبل عرفه- هفت شتر را به دست خود در حالت ایستاده ذبح نمودند[17]، چنانکه علیس را امر نمودند تا شتران ذبح شده را، اعم از گوشت و پوست و پوششهای زیر پالان آنها را بر مساکین تقسیم نماید»[18].
*- همچنان آنحضرتص در روز نحر -عید- رمه از گوسفندان را خریده و آن را به مردم صدقه دادند[19]. و هنگامی که آنحضرتص صدقه را تقسیم میکردند، دو مردی آمده از ایشان صدقه خواستند، آنحضرتص سراپای آندو را نگاه کرده دیدند که هردو چابک و تنومند هستند، فرمودند: «اگر میخواهید برایتان میدهم، لیکن -بدانید که- برای ثروتمند و نیرومندی که روزی خود را بدست آورده میتواند، در آن نصیبی نیست»[20].
*- زندگی آنحضرتص ساده و بیآلایش بود، درخورد و نوش نیز متواضع و فروتن بودند، هنگامی که قربانیشان را ذبح نمودند، به ثوبانس امر فرمودند تا از گوشت آن بپزد، ثوبانس حکایت میکند: من فرموده آنحضرتص را تنفیذ نموده گوشت را آماده نمودم، ایشان تا رسیدن به مدینه نیز از همان گوشت میخوردند، و در روایت دیگری آمده که فرمود: «تا رسیدن به مدینه نیز از همان گوشت به ایشانص تقدیم نمودم»[21].
پس برادر و خواهر مسلمان! اگر قلبت به زیب و زینت لذتهای دنیا بسته است و آرزوهای بیپایان آن را در خود میپرورانی، پس حذر نما از اینکه بنده لذتهای آن نشوی، عشق و علاقه بیش از حدش بر دلت چیره نشود، زیرا دنیا خانه بیبقا و ذلت و خواری است، قسمی که روایت است که: «دنیا خانه کسی است که خانه ندارد -یعنی از خانه و زندگی جاودانه آخرت بیبهره است- و مال کسی است که ثروت ندارد -یعنی برای آخرت خویش توشه نه اندوخته و ثروت حقیقی را در بهشت برای خود آماده نکرده است- و آنکه عقل و خرد ندارد، چشم به دنیا و مال و ثروت آن میدوزد- زیرا از حقیقت آن و کوتاهی عمر خویش و رسیدن مرگ غافل شده است»[22]، اگر دنیا قیمت و ارزشی میداشت البته خداوندأ آن را برای اولیای خود و بهترین بندگانش، حضرت محمدص برمیگزید.
پس برادر مسلمان! هیچگاه به دنیا دل مبند، و حقیقت آن را درک کن که بیارزشتر از آن است که عمر عزیزت را در حرص و جمعآوری آن ضایع نموده و از آخرت غافل شوی، پس لازم است آن را به عنوان وسیله، نه هدف، مورد استفاده قرار دهی. زندگی دنیا برای کسانی که به آن فریفته شده و برای آخرت خویش عمل نکنند، بهره فریب و متاع غرور است، اما کسانی که با طلب دنیا برای آخرت خویش یاری میجویند، پس دنیا برایشان هم بهره است و هم وسیلهای که ایشان را بسوی خیری میرساند که بهتر از دنیا ست.
این بود برخی از مظاهر و نمایش روشن و آشکاری که گوشه از پیوند و رابطه آنحضرتص با پروردگارأ وطاعت و فرمانبرداری تام و عاجزی و ذلت در برابر الله سبحان را، با وجود مسؤلیتهای بزرگشان در این موسم عظیم به تصویر کشید.
به راستی که حج فرصتی کم یافتی است که باید بنده مؤمن در آن برای آخرتش توشه برگیرد، از توبه آغاز کند، و از گناهان و سرپیچیها و کوتاهیهای که مرتکب آن شده، مخلصانه ببارگاه پروردگار اعلان پشیمانی نموده و با جدیت کامل به طاعت و عبادت روی آورد، وبرای حصول رضا و خوشنودی پروردگارش بشدت تلاش ورزد. و میدانیم که هیچ انسانی از گناه و خطا خالی نیست، طوری که حضرت مصطفیص فرمودهاند: «همه بنی آدم خطا میکنند لیکن بهترین خطا کنندگان کسانیاند که توبه مینمایند»[23]. پس آیا به راه و روش و فرامین و دساتیر پیامبر خداص در حج اقتدا نمودهای؟! و در جمله بندگان نیک و توبه کار خویش را شامل گردانیدهای؟ آیا تلاش بخرچ دادهای تا در نزد خداوند از پرهیزگاران و فرمانبرداران محسوب شده و در راه رضا و خوشنودی وی با ترک گناه و معاصی، و انجام طاعات و حسنات گامهای جدی برداشتهای؟ تا به او تعالی نزدیک شده و از توفیق و نصرت وی در دنیا و آخرت برخوردار گردی! طوری که او تعالی در حدیث قدسی فرموده است: «و بندهام به هیچ عملی بهتر از انجام دادن فرایض، به من تقرب نجسته است، بندهام در انجام نوافل تا جایی به من تقرب میجوید که او را مورد محبت خود قرار میدهم، و چون او را مورد محبت خود قرار دادم، برایش گوشی میشوم که با آن میشنود، و چشمی میشوم که با آن میبیند، و دستی میشوم که با آن کاری انجام میدهد، و پایی که با آن راه میرود، اگر از من چیزی بخواهد برایش میدهم، اگر به من پناه بجوید، او را در پناه خود قرار میدهم»[24]. و از خداوند سبحان تمنا داریم که به ما توفیق عمل صالح عنایت فرماید تا از بندگان مقرب و مطیع وی باشیم.
[1]- مسند احمد: 17773، حدیث صحیح است.
[2]- صحیح بخاری: 6460.
[3]- صحیح مسلم: 1055.
[4]- صحیح مسلم: 2978.
[5]- صحیح مسلم:2970.
[6]- صحیح بخاری: 5438.
[7]- صحیح ابن خزیمه با تصحیح البانی: 5058.
[8]- مصنف ابن ابی شیبه: 3/442 موصولا، و سنن بیهقی: 5 /45 مرسلاً.
[9]- سنن ابن ماجه: 2831، با تصحیح البانی: 2337.
[10]- زاد الـمعاد: 2/ 160.
[11]- سنن ابو داود: 4144، با تصحیح البانی: 3491، مسند احمد: 6016، با اسناد صحیح.
[12]- صحیح بخاری: 1517، و سنن ابو داود با تحسین البانی: 1602 و در آن از اسماءب روایت است که فرمود: «زاد و متاع ابوبکرس و پیامبرص با هم یکجا بود».
[13]- صحیح بخاری: 1544.
[14]- صحیح بخاری: 1636.
[15]- مسند احمد: 1814 حد یث صحیح است.
[16]- صحیح مسلم: 3180، حجة الوداع از ابن حزم: 123، 301.
[17]- صحیح بخاری: 1551، و سنن ابو داود: 1796.
[18]- متفق علیه.
[19]- صحیح بخاری: 3180، پیامبرص پنجم حصه مال غنیمت و فئ را به امر خداوندأ برمیداشتند، بنابرین در حج شتران و گوسفندان بسیار را قرنانی و یا صدقه نمودند، ایشانص مال را پس انداز نمیکردند، و همچو کسی که از فقر نمیهراسد، بخشش میکردند، لذا به ماهها در خانه آنحضرتص غذا پزیده نمیشد و با آب و خرما شب و روز را سپری میکردند (مترجم).
[20]- سنن ابو داود: 1633، با تصحیح البانی: 1438.
[21]- صحیح مسلم: 1975.
[22]- مسند احمد: 24464، به روایت عایشه صدیقهل، هیثمی فرمود: رجال آن همه رجال صحیحاند، غیر ذوید که آن هم ثقه است، مجمع الزوائد: 10 /288.
[23]- سنن ابن ماجه: 4251، با تصحیح البانی: 3428.
[24]- صحیح بخاری: 6502.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر