بگشای لب که روضه نادانم آروزست |
|
در تکیه دروغ فراوانم آرزوست |
ای آفتاب جهل، برون آ دمی ز ابر |
|
کان چهره بسیجی حمالم آرزوست!! |
زین شیعیان سست عناصر دلم گرفت |
|
شیر خدا و حضرت صدیقم آرزوست |
جانم ملول گشت ز مطلقه و ظلم او |
|
آن نور پر تشعشع اسلامم آرزوست |
زین مداح پر شکایت گریان شدم ملول |
|
آن های و هوی و لشکر اسلامم آرزوست |
گویاترم ز روضه و اما ز ترس عام |
|
مهر است بر دهانم و افغانم آرزوست |
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر |
|
کز روضه و فغان ملولم و قرآنم آرزوست |
گفتند یافت مینشود، گشتهایم ما |
|
گفت: آنچه یافت مینشود آنم آرزوست |
گوشم شنید قصه درب و ملول گشت |
|
زین نسل شاه عباسیان نجاتم آرزوست |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر