کـار جاهـل، نگاه
است و تقلید |
|
هــر چــه گفتنـد،
تسلیم و تایید |
هر چه بشنید، بی شک
پذیرفت |
|
هرچه را دیـد، بـی
شـک پسندید |
رفت، گمـــراه در
راه اجــداد |
|
کــرد، بــدبختی خویش
تجدید |
بست، چشم خـرد بـر
حقیقت |
|
حرف حـق را چـو بشنیــد
خندید |
جای قـرآن، مفـاتیـح
را خواند |
|
جـای تحقیـق، تــاییـد
و تقلیـد |
جـای مسجد، به تکیه
ها رفت |
|
غـــرق شد در تباهی
و تــردیـد |
پای منبر نشست و چه
آسـان |
|
رفـت از روح او
نــور تـوحـیــد |
عاشق کینه و خشم و
نفریـن |
|
در پــی گـریـه و
اشـک و مـاتم |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر