گفت: لبم ناگهان نام خدا و قرآن |
|
آمد آن رافضی، کوفت مرا بر دهان |
گفت که مومن منم، مذهب بر حق منم |
|
حضرت چون من شهی، جان خدا و قرآن |
هست خدایم علی، دین من است آن ولی |
|
در دل من هر زمان، هست ز مولا نشان |
بنده و نوکر او، خادم و چاکر او[1] |
|
ذکر من است هر زمان مهدی صاحب الزمان! |
غرق دعا و ذکرم، با کتب مجلسی |
|
پای پیاده آیم، به مسجد جمکران |
نائب بر حق او، صاحب ایران او |
|
می روم پا بوس او، به شهر قم و تهران |
ای بنده زیر تیغ، عقل نداری دریغ |
|
چند چو بره روی در پی این دیگران؟ |
استاد ما مجلسی، داده به ما تحفه ها |
|
تا برویم در بهشت، داده به ما صد نشان[2] |
[1]- بسیاری از مداحان و خرافیون می گویند: آرزوی ما تنها نوکری حسین یا مهدی و امامان است و میبینی که اسم آنها نیز مثلاً عبدالحسین است در صورتیکه عبدالله و عبدالرحمن صحیح است و بنده غیرخدا بودن شرک و کفر است، امام حسینu نیز چنانچه زنده بود به این شخص می گفت: من بنده و نوکر نمی خواهم، تو هم برو و مثل من بنده خدا باش.
[2]- هر شیعه در خیال خود فکر می کند پس از مرگ برایش قالیچه قرمزی پهن کرده اند و امام حسین و فاطمه زهرا نیز در جلوی درب ورودی بهشت ایستاده اند تا سریعاً شفاعت او را بکنند و او را به بهشت ببرند!!!، اینجاست که باید گفت: شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لُپ لُپ خورد، گه دانه دانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر