بیهمگان به سر شود بیکفر و شر نمیشود! |
|
داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمیشود! |
دیده عقل کور تو، چرخه من به دست تو |
|
گوش سرم بسوی تو، بیتو به سر نمیشود |
جاه وجلال من تویی قبر وضریح من تویی! |
|
مذهب ناب من تویی، بیتو به سر نمیشود! |
بیتو اگر بهسر شدی
هرغالی خود مومنشدی |
|
هر گنبدی ویران شدی، بیتو به سر نمیشود |
عقل مرا ببسته ای، دین مرا بشسته ای |
|
وز همه ام گسسته ای، بیتو به سر نمیشود |
دین من و خدای من، قبر همان امام من |
|
جان من و دعای من، بیتو به سر نمیشود |
کذب من و جنون من، هست مفاتیح من |
|
این کتب ضلال من، بیتو به سر نمیشود |
دین من است فقیه من، مطلقه بر وجود من |
|
نائب آن امام من، بیتو به سر نمیشود |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر