آمد بحار الانوار، ای رافضی[1] به رقص آ |
|
شد کار مجلسی زار شرک و ریا به رقص آ |
چوگان شرک دیدی، چون
گوی در رسیدی |
|
از عقل و دین بریدی بیعقل و دین به رقص آ |
پایان عقل آمد، آواز روضه آمد |
|
سیصد دهه درآمد، ای رافضی به رقص آ |
ظلم و ستم در آمد، مهدی چرا نیامد؟ |
|
آمد چو نایب او، خمس و طلا به رقص آ |
قرآن کجاست تفسیر!،
از عقل گشته ای سیر |
|
ندبه است کار شیعه، ای رافضی به رقص آ |
تا چند کفر باشد؟ وین قبر و سجده باشد؟ |
|
دینم ببرده باشد؟ ای رافضی به رقص آ |
تا چند خمس باشد؟ حق امام باشد؟!! |
|
فقر مدام باشد؟ ای رافضی به رقص آ |
قلاده ای و بسته، از فکر تیره خسته |
|
با جاهلان نشسته، با جاهلان به رقص آ |
[1]- روافض در زمان زید امام قائم به سیف (ایستاده با شمشیر) به وجود آمدند و جزء یاران او بودند و از او پرسیدند: نظر تو در مورد ابوبکر و عمر چیست؟ که او در پاسخ شیخین را به نیکی یاد کرد و به همین خاطر ایشان زید را رها کردند و باعث شهید شدن او شدند و رفض و رافضی از رها کردن می آید. از امام احمد بن حنبل پرسیدند: رافضی چه کسی است؟ گفت: هرکس ابوبکر و عمر را دشنام دهد رافضی است. امامان شیعه نیز از روافض بیزار بوده اند چون همیشه باعث تفرقه و ضربه زدن به اسلام می شده اند، امیدواریم شما از روافض نباشید و فراموش نکنید دستوری از جانب خداوند مبنی بر خلافت بلافصل حضرت علی نبوده تا ابوبکر و عمر غاصب آن باشند، نه در قرآن و نه در احادیث معتبر چنین نصی وجود ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر