توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ بهمن ۵, یکشنبه

المقسط

 

المقسط Y

«الـمقسط» نامی از نام‌های نیکوی خداوندی است که در حدیث مصطفی ص که شامل اسماء الحسنی است، بیان گردیده است. و معنایش این است که: خداوند حاکمی است که با حق و عدل حکومت می‌کند. او کسی است که حق مظلوم را از ظالم با عدل و انصافی در حد کمال می‌ستاند. و گفته می‌شود: اقسط یعنی او دادگر است، هنگامی که در حکمش به عدالت رفتار کند. خداوند به بندگانش امر می‌کند که:

﴿وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٩ [الحجرات: 9].

«در میان ایشان دادگرانه صلح برقرار سازید و عدالت به کار برید، چرا که خدا عادلان را دوست دارد».

اما کلمه‌ی قسط معنایش تجاوز است. او قاسط است؛ یعنی ستمگر و جائر است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا ١٥ [الجن: 15].

«و اما آنان که ستمگر و بیدادگرند، هیزم و هیمه‌ی دوزخ هستند».

کلمه‌ی مقسط به معنی کسی است که حق مظلومین را از ظالمین می‌گیرد و مظلوم را از ظالم راضی می‌کند به گونه‌ای که همگی از پروردگار مهربان راضی می‌شوند و چنین کاری فقط از عهده‌ی خداوند والامقام و بلندمرتبه ساخته است. مقسط کسی است که در حکمش عادل است. کسی که انصاف و داد مظلوم را از ظالم می‌ستاند و مستضعفان را یاری می‌کند و قدرت و شوکت ظالمین را از مظلومان دور کرده و آن را در هم می‌شکند و شاید از اسرار عدل‌الهی صبر و حلم خداوند با ظالم در عین راضی نگه داشتن مظلوم است. از یکی از صالحین حکایت شده که او بر مردی عبور کرد که حجاج او را بسته بود، آن شخص صالح گفت: خدایا! حلم و بردباری تو درحق ظالمان باعث ضررمند شدن مظلومین می‌شود. آن شخص صالح در خواب دید که قیامت به پا گشته است و وارد بهشت گشت آن شخص مظلوم را در اعلی علیین دید و صدایی را شنید که می‌گفت: بردباری و حلمم درباره‌ی ظالمین سبب می‌شود تا مظلومین در اعلی علیین قرار گیرند.

آیاتی در قرآن آمده که بیان می‌کند خداوند برپا دارنده‌ی قسط و عدل است و میان بندگان براساس عدل و قسط قضاوت کرده و بندگانش را به اجرای عدالت و قسط فرا خوانده و با بیان این مطلب که خداوند مقسطین و عدالت پیشگان را دوست دارد، آنان را بر اجرای عدالت و قسط و تلاش در جهت رضایت خدا تشویق می‌کند. خداوند می‌فرماید:

﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٨ إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُ [آل عمران: 18-19].

«خداوند (با نشان دادن جهان هستی به گونه‌ی یک واحد به هم پیوسته و یک نظام یگانه و ناگسسته، عملاً) گواهی می‌دهد این که معبودی جز او نیست، و این که او (در کارهای آفریدگان خود) دادگری می‌کند، و فرشتگان و صاحبان دانش (هریک به گونه‌ای در این باره) گواهی می‌دهند. جز او معبودی نیست که هم توانا است و هم حکیم. بی‌گمان دین (حق و پسندیده) در پیشگاه خدا اسلام (یعنی خالصانه تسلیم فرمان الله شدن) است».

﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٤٧ [یونس: 47].

«هرملتی دارای پیغمبری است (که در روز قیامت خویشتن را بدو نسبت می‌دهند) هر گاه پیغمبرشان (به صحرای محشر که صحنه‌ی دادگاه الهی است) آمد (در حضور او) دادگرانه میانشان داوری می‌گردد و ستمی بدیشان نمی‌شود».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ [النساء: 135].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دادگری پیشه سازید و در اقامه‌ی عدل و داد بکوشید، و به خاطر خدا شهادت دهید (و از این سو و آن سو جانبداری نکنید) هر چند که شهادتان به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان بوده باشد».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنَ‍َٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰ [المائدة: 8].

«ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنی قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید. دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیک‌تر (و کوتاه‌ترین راه به تقوی و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است».

﴿وَإِنۡ حَكَمۡتَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٤٢ [المائدة: 42].

«ولی اگر در میانشان داوری کردی، دادگرانه داوری کن. (چرا که) بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد».

بهره‌ی بنده از اسم خداوند مقسط

اولاً در مورد نفس خودش انصاف به خرج می‌دهد. هم‌چنین میان خود و دیگران و یا میان دو نفر غیر از خودش نیز منصفانه عمل می‌کند و در احکام عدالت پیشه است و شرع خداوندی را تام و تمام اجرا می‌کند و بر راه راست قدم می‌نهد و سرانگشتی از آن دور نگشته و در این راه دچار افراط و تفریط نمی‌شود و هر گاه که بنده این اسم را بسیار یاد کند، نوری بر قلبش می‌تابد که به اعضایش رسیده و عدالت در آن‌ها برقرار می‌سازد و از این نور قسط بهره‌ها جسته و مظهر این اسم می‌شود.

عبدالمقسط: او عدالت پیشه‌ترین مردمان است؛ زیرا حقوقی را که دیگران بر او داشته و خود از آن آگاه نیستند و درخواستش نمی‌کنند، از خود گرفته و به آن‌ها می‌پردازد.

او به واسطه‌ی عدلی که خداوند در او تجلی داده است، به هر صاحب حقی، حقش را تمام و کمال می‌پردازد و هر جور و ستمی را که از آن آگاه شود، از بین می‌برد و او بر صندلی از نور قرار دارد، هر آن کس را که واجب باشد پایین کشد، پایین کشیده و درهم می‌شکند و هر کس را که واجب باشد منزلت و مقام دهد، او را رفعت ارزانی می‌دارد. همچنان که رسول‌الله ص می‌فرماید: عدالت پیشه‌گان و دادگران بر منبرهایی از نور قرار دارند.

دعا: خدایا! تو در احکام، دادگر و عدالت پیشه‌ای، و به واسطه‌ی اسلام بر دیگران لطف و مرحمت می‌نمایی، در هر آنچه که در ازل تقدیر فرموده‌ای عدالت را رعایت نموده‌ای، و در احکام والا و ارجمندت، رحمت و لطف نهفته‌ای. پروردگارا! نور اسم مقسط را بر قلبم بتابان تا میان جسم و نفسم، و میان روح و عقل و احساسم، و میان تمامی جهانیان عدالت پیشه و دادگر باشم و به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.

وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...