«الواحد» اسمی از اسماء الله الحسنی است که در حدیث مصطفی ص وارد گردیده است و معنایش این است که خداوند در ذات و صفات و افعالش یگانه و منحصر به فرد است. در ذاتش یگانه است؛ زیرا که بخش بخش و جزء جزء نمیشود. در صفاتش منحصر به فرد است؛ زیرا شبیه چیزی نبوده و چیزی شبیه او نیست. در کارهایش یگانه است؛ زیرا شریکی ندارد. خداوند میفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ ١٦﴾ [الرعد: 16].
«و او یکتا و توانا (بر انجام آفرینش و چرخش هستی) است».
﴿وَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾ [البقرة: 163].
«خداوند شما خداوند یکتا و یگانه است».
میان خداوند U و بندگانش از هیچ جهتی مشابهت وجود ندارد. خداوند ابتدا و انتهایی ندارد و الا حادث و به وجود آمده میبود و حادث محتاج به وجود آورنده است و خداوند پاک و منزه و بلندمرتبه و کبیر است. واحد کسی است که ذاتش منفرد است. در صفات و کارهایی که انجام میدهد، یگانه است و هر آنچه بخواهد انجام میدهد و او کارهایش به جا و باریکاندیش است. در مملکتداری یگانه بوده و هیچکس توان مقابله با او را ندارد. میتوان با صفات جمال و کمالش هدایت یافته و از آنها مدد و یاری جست. هر آنچه در آسمانها و زمین است همه نشانهای بر وحدانیت خداوند است و نشاندهندهی منفرد و یگانه بودن اوست. روح هنگامی که به تفاوتهای جسمانی موجودات مینگرد، مدهوش میگردد و یا زمانی که به اختلاف رنگها، لغات، عقلها و افکار، گوناگونی ذات و اختلاف عقاید و مذاهب، و نعمتهای داده شده بدیشان و همچنین تفاوت قدرت میان غالب و مغلوب و اختلاف مقامات عارفان و فرق میان مشاهدهی واصلان مینگرد، متحیر و مدهوش میشود. در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بیان میدارد واحد اسمی از اسماء الله الحسنی است؛ از جمله میفرماید:
﴿ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٣٩﴾ [یوسف: 39].
«آیا خدایان پراکنده (و گوناگونی که انسان باید پیرو هر یک از آنها شود) بهترین یا خدای یگانهی چیره (بر همه چیز و همه کس؟)».
﴿أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَيۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ ١٦﴾ [الرعد: 16].
«یا این که (شدت گمراهی آنان را بدانجا کشانده است که) برای خدا انبازهایی قائل میشوند که (به گمان ایشان) آنها همچون خدا دست به آفرینش یازیدهاند (و آفریدههایی همچون آفریدههای خدا دارند) و این است که کار آفرینش بر آنان مشتبه و مختلط گشته است؟ بگو: خدا آفرینندهی همه چیز است و او یکتا و توانا است».
﴿يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ٤٨﴾ [ابراهیم: 48].
«(خداوند از کافران و عاصیان انتقام میگیرد) در آن روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل میشوند و آنان در پیشگاه خداوند یگانهی مسلط حضور به هم میرسانند».
گاهی اسم واحد در کنار اسم قهار قرار میگیرد تا بندگان دریابند که خداوند، توانا بر مؤاخذه و عقاب بندگان بوده و تنها بدو ایمان آورند. خداوند میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١﴾ [الشوری: 11].
«هیچ چیزی همانند خدا نیست و او شنوا و بیناست».
﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ١٨﴾ [الانعام: 18].
«او بر سر بندگان خود مسلط است و او حکیم (است و کارهایش را از روی حکمت انجام میدهد و از احوال و اوضاع) بس آگاه است».
پیامبر ص شخصی را در حال دعا کردن مشاهده کرد که آن شخص در دعایش میگفت: پروردگارا! از تو میطلبم؛ زیرا که تو پروردگار یکتا، یگانه، منفرد و سرور والای برآورندهی امیدها و برطرف کنندهی نیازمندیها هستی که نزاده است و زاده نشده است و کسی همتا و همگون او نمیباشد. پیامبر فرمودند: «این شخص خداوند را با اسم اعظمش به یاری طلبید که هر گاه خداوند با این اسم به یاری طلبیده شود پاسخ میدهد و هر گاه با این اسم از او چیزی خواسته شود آن را ارزانی میدارد». میگویند: یعنی خداوند قلبی را دوست دارد که تنها محبت خداوند در آن است. به همین خاطر هر کس که بداند خداوند یکتا و یگانه است، او نیز در قلبش فقط محبت خدای یکتا و یگانه را قرار میدهد.
1- واحد اسمی است که اعداد را با آن آغاز میکنند و گفته میشود: واحد، اثنان و گفته نمیشود: أحد، اثنان، ثلاثه 2- هر گاه احد در مقام نفی به کار برده شود از واحد عمومیتر است. 3- لفظ واحد را میتوان به عنوان وصف برای هر چیزی که بخواهیم به کار ببریم و صحیح است که گفته شود: رجل واحد و ثوب واحد در حالی که در توصیف چیزی از جنبهی مثبت کلمهی أحد فقط برای خداوند به کار میرود و گفته میشود: الله أحد و گفته نمیشود: رجل أحد و یا گفته نمیشود: ثوب أحد. گویی که فقط خداوند بدین صفت انتخاب گشته است؛ اما از جنبهی منفی بودن جمله گاهی این کلمه در مورد غیر خداوند به کار میرود و گفته میشود: ما رأیت أحداً. أحد صفتی است که فقط برای خداوند سبحان به کار میرود به همین خاطر خداوند سبحان لام تعریف را بر کلمهی أحد وارد نکرده است و میفرماید: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ [الاخلاص: 1]. و این بدان خاطر است که چون فقط وصف خداوند گشته است، پس شناخته شده بود و از آوردن لام تعریف بینیاز است.
بهرهی بنده از اسم خداوند واحد
باید که بنده خود را از شرک پاک گرداند و فقط خداوند را پرستش نماید و باید که در دریای توحید به شنا بپردازد و خود را در دریای یگانگی مستغرق گرداند به گونهای که از ازل تا ابد غیر از خداوند یکتای یگانه کس دیگری را نبیند و این دو (واحد ـ احد) مشترکاند: واحد اسمی است که بیان کردنش برای ارباب فنا آن هم در حضور جمع صحیح است؛ در توحید را به روی وی میگشاید اما (أحد) نزدیکترین اسمها به اسم ذات است به همین خاطر بعد از اسم الله در سورهی اخلاص کلمهی أحد آمده است و میفرماید: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾.
عبدالواحد: کسی است که خداوند وی را به بارگاه وحدانیت خویش رهنمون گشته است و یکتایی و یگانگی جمیع اسمائش را بر وی آشکار گردانیده و بنده درک میکند، آنچه را که باید درک کند و تعقل میکند آنچه را که باید بیندیشد و انجام میدهد هر آنچه را که باید انجام دهد آن هم به واسطهی اسماء خداوند و صورتهای مختلف اسماء حسنی که مشاهده میکند.
دعا: پروردگارا! تو یکتای یگانهای، یگانهای که سرور والای برآورندهی امیدها و برطرف کنندهی نیازمندیهاست، تو صاحب جاه و جلالی، تو تکیهگاه و محل اعتماد تمامی موجوداتی. انوار وحدانیت را تابانیدهای و اسرار یکتایی را آشکار نمودهای و این به اهل شهود کمک میکند و کسانی که اهل انکارند در پردهی حجاب ماندهاند.
پروردگارا! ما را با جامی پاک از شراب توحید سیراب گردان و با آن ما را فنا گردان تا بندهوار اعتماد و اطمینانمان فقط به تو باشد، چشمانمان را بگشای تا قبل از مشاهدهی آثار، تو را ببینیم و ما را در دریایی از نور مستغرق گردان. خدایا! اسرار تقدیر را بر ما بنمای و با ذکر بسیار ما را از مقربان درگاهت قرار ده و ما را از آن خود گردان و تو نیز برای ما باش تا بعد از توحید و یگانگی برسیم و تجرید در ما تحقق یابد و این حالت در ما هر لحظه زیادتر گردد. به درستی که تو برهر چیزی توانایی.
وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر