توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آبان ۲, یکشنبه

مقدمه

 

مقدمه

إن الحمد لله نحمده ونستغفره، ونستهدیه، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئات أعمالنا، من یهده الله فلا مضل له، ومن یضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله، صلی الله علیه وعلی آله وصحبه وسلم تسلیماً کثیراً. اما بعد:

دعوت، فنی است که دعوتگران صادق بخوبی از عهده آن برمی‌آیند، همانطور که ساختمان سازی و صنعت را بناها و صنعتگران ماهر می‌دانند. تمام هم و غم داعیان باید دعوت باشد و آن را بدرستی به مردم برسانند؛ چرا که آنان، وارثان محمد مصطفی  صل الله علیه و آله و سلم  بشمار می‌روند.

داعیان باید اسباب، نتایج، روش‌ها و تازه‌های دعوت را بررسی کنند و در مورد تعهدی که نسبت به معلم بشریت  صل الله علیه و آله و سلم  به عهده دارند، از خدا بترسند زیرا آنها، وارثان حقیقی پیامبرانند و کسانی هستند که این امانت بر دوش آنها گذاشته شده است.

لذا هر اشتباهی که فرد داعی مرتکب می‌شود، در امت، تأثیر می‌گذارد. در درجه اول دعوتگران، مسئول اشتباهات و شکستها هستند؛ چرا که آنان ناخدایان کشتی‌ای هستند که اگر آن را به ساحل امنیت سوق دهند، به خواست خدا، نجات پیدا می‌کند.

بدین جهت آدابی وجود دارد که داعیان، باید به آنها آراسته گردند تا پیام آوران هدایت و مشعل داران حق و حقیقت شوند و رسالتشان را آنطور که خدا خواسته است، به انجام رسانند.

1- اخلاص در دعوت

 

1- اخلاص در دعوت

اخلاص در هر کار، اساس موفقیت در آن، به شمار می‌رود. لذا داعیان باید در دعوتشان، اخلاص داشته باشند و در کار خود، پروردگارشان را مد نظر قرار دهند. بدنبال منافع زودگذر و فانی دنیا نباشند بلکه هر یک از آنها باید آیات زیر را ورد زبان سازد:

﴿مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ [الفرقان: 57] یعنی: «در برابر دعوت هیچگونه پاداشی از شما درخواست نمی‌نمایم».

﴿قُلۡ مَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٖ فَهُوَ لَكُمۡۖ [سبأ: 47].

یعنی: «بگو: هر مزد و پاداشی که – در قبال دعوت – از شما درخواست کرده‌ام، از آنِ خود شما باشد».

پس داعی بدنبال منصب و جایگاه و منزلت و شهرت، نیست؛ بلکه با کاری که انجام می‌دهد، فقط رضای خداوند یگانه را مدنظر دارد و با زبان حال می‌گوید:

«خذوا کل دنیاکم واترکوا فؤادی حراً طلیقاً غریباً فانی اعظمکم ثروة وان خلتمونی وحیداً سلیباً». یعنی: «تمام دنیایتان را بردارید و قلبم را آزاد و رها بگذارید تا در غربت بسر برد؛ زیرا من از همه شما ثروت بزرگتری دارم و اگرچه شما مرا تنها و بی‌کس، تصور می‌کنید».

2- معین کردن هدف:

 

2- معین کردن هدف:

هدف داعی که همان اقامه دین و غلبه صلاح و نیکی و نابودی و در هم پیچیدن فساد در دنیا است، باید برایش روشن باشد: ﴿إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ٨٨ [هود: 88] یعنی: «من، تا آنجا که میتوانم جز اصلاح- خویشتن و شما را- نمی‌خواهم و توفیق من، جز با -توفیق و یاری- خدا نیست؛ تنها بر او توکل می‌کنم و- با توبه و انابت- به سوی برمی‌گردم».

3- مزین شدن به صفات مجاهدین:

 

3- مزین شدن به صفات مجاهدین:

داعی مانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد می‌کند. همانطور که مجاهدان، یکی از مرزها را حفاظت می‌کند، داعی نیز مرزی از مرزها را حفاظت می‌کند و همانگونه که مجاهدین، با دشمنان خدا می‌جنگند، داعی نیز با دشمنان خدا یعنی کسانی که می‌خواهند شهوات و شبهات را در میان امت رواج دهند، نسل‌های مسلمان را به فساد بکشند، امت را بسوی انحطاط، سوق دهند ودر منجلاب رذایل، غرق سازند، می‌جنگد: ﴿وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا ٢٧ یعنی: «و کسانی که از خواهشات نفسانی خویش پیروی می‌کنند، می‌خواهند که شما هم - مانند آنان - بسیار منحرف شوید».

پس داعی باید، خود را به صفات مجاهدین، آراسته سازد و در برابر دشمنان خدا، صبر پیشه کند و گردنشان را بزند: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ [محمد: 4] یعنی: «تا جایی که آنها را خسته و زخمی‌نمایید؛ آنگاه آنان را محکم ببندید. سپس بر آنها منت بگذارید – و یا فدیه بگیرید- (و آزادشان کنید) تا اینکه جنگ پایان پذیرد».

4- طلب علم مفید:

 

4- طلب علم مفید:

داعی باید بدنبال کسب علم مفیدی باشد که از معلم خیر  صل الله علیه و آله و سلم  به ارث رسیده است تا با شناخت و بصیرت، دعوت دهد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٨ یعنی: «بگو: این راه من است. با آگاهی و بینش، من و پیروانم – مردم را- به سوی خدا می‌خوانیم و از زمرۀ مشرکان نمی‌باشم».

مجاهد می‌گوید: کلمه بصیرت در آیه فوق به معنی علم است ودیگران گفته‌اند: بمعنی حکمت می‌باشد. و برخی دیگر گفته‌اند: به معنی توحید است.

حقیقت، این است که هر سه معنی، به یکدیگر نزدیک‌اند. داعی باید یگانه پرست و موحد باشد؛ فقط از خدا بترسد و هیچگونه ترس دیگری را به دلش راه ندهد و خدا را از همه بیشتر دوست داشته باشد.

باید از علم مفید که همان علم قال الله و قال الرسول است، برخوردار باشد تا مردم را با شناخت، دعوت دهد. پس تمام قرآن یا هر اندازه از آن را که برایش میسر است، حفظ کند. به احادیث رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  عنایت و توجه خاصی مبذول دارد. احادیث را تخریج نماید، صحت احادیث صحیح و ضعف احادیث را بیان کند تا مردم، به علمش اعتماد کنند و بدانند که او به حضور و افکار آنان احترام می‌گذارد. همچنین داعی باید با ارائه علم مفید، جدید و سازنده و پایه گذاری شده بر اساس روش اهل سنت و جماعت، به شنوندگانش احترام بگذارد.

همچنین داعی باید در سفر و حضر از اوقات خود استفاده کند؛ مسائل شرعی را به بحث بگذارد؛ با طالبان علم، بحث کند؛ به بزرگترها احترام بگذارد و از علم وتجربه عالمان، استفاده نماید. در صورتیکه داعی از این ویژگی‌ها برخوردار باشد، خداوند، تیرهایش را به هدف می‌زند، سخنانش را مفید می‌گرداند و حجت و دلیلش را استوار می‌گرداند.

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...