1. ضعف ایمان برخی از کارگران آنگاه که اهمیتی به کارنمی دهند.
علاج: تدویر برنامههای اصلاحی با ارائه دروس و مواعظ در اوقات مختلف و مناسبتها، تا کارگران از اهمیت کار و پیامدهای خوب آن در دنیا واخرت آگاهی پیدا کنند.
2. عمومیت فروپاشی و برهم خوردن معنویات کارگران از وضعیت ناهنجارمسلمانان که اکثراوقات شاهد حوادث آن هستند.
علاج: راه اندازی برنامههای سخنرانی توسط دانشمندان تا در بلند بردن معنویات شان صحبتهای مناسب نموده وضاحت بدهند که هرقدر حوادث و چالشها در تضعیف مسلمانان تاثیرگذاشته باشد، ولی نباید از فضل و رحمت الله تعالی نامید و مایوس شوند: طوریکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ١٣٩﴾ [آل عمران: 139]
«و - از جهاد در راه خدا به سبب آنچه بر سرتان میآید- سست و زبون نشوید و (برای کشتگانتان) غمگین و افسرده نگردید، و شما (با تأییدات خداوندی و قوّه ایمان راستین و نیروی حقی که از آن دفاع میکنید) برتر (از دیگران) هستید (و پیروزی و بهروزی از آن شما است) اگر که به راستی مؤمن باشید (و بر ایمان دوام داشته باشید)».
برای مسلمان شایسته نیست که به حوادث تسلیم شود، بلکه سعی وتلاش فرد مسلمانان در راستای کار خیر ثابت و همیشگی، بمنظور رستگاری در دنیا وآخرت است، قطع نظر از اینکه بر دشمن غالب آمده باشند یا نیامده باشند.
3. ادامه کار یک کارگر و یکنواخت بودن آن در یک وظیفه و بدون تغیری.
علاج: انتقال دادن کارگران غیر تخصصی به کارهای متنوع.
4. تشخیص شدن کارگر فعال و فدا کار اما بدون تقدیر.
علاج: از کارگر فعال و فدا کار تقدیر صورت گرفته مورد دلجویی قرار یگیرد تا احساس آرامش نموده به پیامدهای فداکاریهایش احساس فخر کند.
5. نادیده گرفتن تفریح و راحت دادن برای رفع خستگی کارگران در لابلای کار، تا که نشاط شان تجدید گردد.
علاج: تفریح دادن و وقفهها در کار بخاطر خوش طبعی و زایل شدن خستگی و ملالت کارگران.
6. مزد ناچیز و عدم افزایش آن در خلال چندین سال.
علاج: پرداخت مزدی مناسب و افزایش آن هرساله.
7. غرور و بلند پروازی برخی از کارفرماها بالای کارگران.
علاج: انتخاب کارفرماهای بردبار و مدبر و با احساس، تا از کارگران تقدیر وتمجید کرده معنویات شان را بالا ببرد.
8. بد وضعیتی کارخانهها و محلات کار، مانند وجود سروصداها و سیستم روشنایی و آب و هوای نامناسب.
علاج: کاهش دادن و محدود ساختن سر وصداها از کارخانهها ومحلات کار تا حد ممکن، و بهترسازی سیستم روشنایی و انتقال آب و هوای مناسب در مواسم سال مخصوصا کاهش دادن گرمی در فصل گرما وگرم نگهداشتن در آن زمستان.
9. فاصله گرفتن اکثر کارگران از اجتماعات و مناسبات جامعه.
علاج: دعوت به عمل آوردن از کارگران در محافل و مناسبات و فراهم کردن دیدوادیدها.
10. دامنگیر بودن اکثر کارگران به مشکلات فامیلی یا اقتصادی و غیره.
علاج: رسیدگی به مشکلات شان از طریق متخصصین در حل مشکلات فامیلی وغیره، تا حل معقول جستجو نموده همکاری به موقع نموده راه بیرون رفت از مشکل را انجام بدهند.
11. برخی از کارگران از مریضی شکایت دارند.
علاج: توجه به صحت کارگران و تشخیص امراض و علاج آن تا حد ممکن و همکاری مالی در راه علاج آنها.
12. منع کردن کارگران از استفاده رخصتیهای سالانه.
علاج: تنظیم کردن رخصتیهای کارگران، تا هرکارگری بتوانند از رخصتیهای سالانه خویش استفاده نماید.
این بود نمونههای از موانع کار وعلاج آن که بیان شد.
بیشتر چیزی که سبب موانع کار میشود وسایل تخنیکی است. مثلا کهنه و فرسوده شدن پرزه جات که جوابگوی ضرورتهای تولیدی لازم نمیگردد. همچنان ناتوانی مالی برای تعویض ماشین آلات جدید و معاصر نیز از موانع کار محسوب میگردد. و با تأسف که قدرت ساخت آنرا نیز در اختیار نداریم؛ طوریکه واضح است دشمنان اسلام فروش وسایل مهم تولیدی و تسلیحاتی را به هیچ وجه و به ساده گی در دسترس مسلمانان قرار نمیدهند، این چیزی است که عملا به همگان هویدا است. بلکه چیزهای را به فروش میرسانند که محدود الفایده است. این نمونهی از تعامل دشمنان اسلام در مقابل مسلمانان است که باید برای مسلمانانکه به پند و نصیحت گوش فرا میدهند و از بهترینها پیروی مینمایند درسی باشد، پس در نقطه باید دقت نموده توجه لازم بخرچ دهند به کار و تعامل دشمنان اسلام اعتماد نکنند، مخصوصا در ساخت وساز تجهیزات و وسایل تخنیکی ویا هم در بخشهای سیستم سازی واداره واستخدام متخصصین و خبرگان. چون آنها از این باب اولویتها و مصالح خودشان را مدنظر میگیرند نه فرمایشهای دیگران را.
آیا جای تعجب وتأسف نیست که مسلمانان در ساخت و تولیدات شان باداشتن تواناییهای بزرگ وعدد بیشتر و داشتن ثروتهای بیشمار، اعم از مواد خام کافی، موارد طبیعی، متخصصین ماهر وکار کشته باز هم از رقابت با آنها عقب بمانند! در این نکته عطف و توجه جدی در کار است تا حقیقت آشکار شده تاثیرات منفی مرفوع گردد، وحقایق در محل خود قرار گرفته امور به اهلش سپرده شود، چون مسلمانان در اصل اهل عدل و انصاف و رهبری و قیادت میباشند.
اگر امکان تبدیل ماشین آلات و وسایل تخنیکی سابقه به جدید نباشد، پس اقلا در حفظ و ترمیم آن توجه کرد، تااینکه لوازم مورد نیاز تامین گردد. در همچو وضعیتی مسلمانان باید از فرصتها استفاده نموده تلاش کنند تا کارخانه و فابریکههای تولیدی مختلف را ایجاد کنند، و به این ترتیب عزت نفس شان را حفظ نموده در برابر دشمنان سربلند بوده به هر دسیسه و پلان شومی که دارند جوابگو باشند.
موانع مالی: موانع مالی از جمله چالشهای دشواری است که فراروی پیشبرد و ادامه اکثر کارها قرار میگیرد. این موانع، بعضا در عدم توانایی مالی در فراهم کردن مواد خام و یا بقیه لوازم استهلاکی مورد نیاز میباشد، همچنان از جمله موانع مالی عدم توانایی پرداخت مزد متخصصین، تخنیکرها، اداریها، کارگران و سایر ضرورتهای که نیاز به خریداری دارد میباشد، از قبیل ماشین آلات و وسایل که تضمین کیفیت بهتر را در تولیدات و رشد قابل ملاحظه میگذارد، البته این نظر مناسب و درست نیست که سرمایه گزاری و مصارف مالی در عرصههای متذکره در زندگی مسلمانان بدون نتیجه بماند. چون کشورهای اسلامی از غنیترین سرزمین بوده دارای ذخایر و معادن سرشار طبیعی میباشد، چنانکه اقتصاد شان از قویترین اقتصادهای جهان بشمار میرود چون از موارد طبیعی دست ناخورده ونااستفاده برخوردار اند.
لذا بر مسئولین کشورهای اسلامی واجب است که از الله تعالی بهراسند، و در توظیف و به کار گیری ثروتهای عظیم و سودمند به منفعت مسلمانان استفاده معقول نمایند، در ایجاد مراکز تولید وکارخانههای قوی و موثر که فرزندان اسلام را خود کفاء نماید کوشا باشند، تا با طرح وایجاد برنامههای بزرگ و به کار اندازی آن، آرمانهای دشمنان اسلام و خواهشات شان برهم خورده عزت نفس و هیبت از دست رفته مسلمانان دوباره زنده شود، و بالاخره آزادی و استقلال همه جانبه را بدست خود گرفته از عقد پیمانها و وابستگیهای ننگین رهایی یابند. فایق آمدن به این عزت دشوار نیست اگر با صداقت و راستی کار نموده دین الله را نصرت ببخشند چون همه امور نزد الله متعال است چنانکه میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ٧﴾ [محمد: 7]
«ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری کنید، الله شما را یاری میکند (و بر دشمنانتان پیروز میگرداند) و گامهایتان را استوار میدارد (و کار و بارتان را استقرار میبخشد)».
در واقع بیکاری ملتهای غیر اسلامی را نیز بشدت تهدید میکند؛ این پدیده گاهی سبب فروپاشی دولتها گردیده است، رفع این معضل و مبارزه علیه آن از جمله مهمترین شعارهای رقبای احزاب سیاسی در انتخابات شده است. احزاب سیاسی میکوشند تا با مراجعه به فعالان و دانشمندان عرصهی کار، کارگری و اقتصاد، راه حل رفع بیکاری را آموخته و اجرایی کنند تا در مبارزه علیه این تهدید فایق بیایند.
اما از دیدگاه اسلام قضیه متفاوت است، اصل در شریعت اسلام این است که در هیچ حالتی نباید افراد بیکار در جامعه وجود داشته باشند؛ چون اسلام دروازههای متعددی را در حصول رزق و کسب و کار برای مسلمانان باز نموده است، کثرت کارهای دینی و دنیوی در زندگی مسلمانان وسیله خوبی برای حصول اجر میباشد، داشتن روش و اسلوب درست شیوه زندگی و اقتصاد جویی و برخورد نیک ذات البین از وسایل مبارزه علیه بیکاری و زمینه ساز فرصتهای شغلی در جوامع اسلامی است. بنابراین بیکاری هرگز در اسلام وجود ندارد. و این یک واقعیت و حقیقت انکار ناپذیر است، به شرطی که در تطبیق شریعت کوتاهی نکنند، اما اگر تطبیق شریعت را نادیده بگیرند، درآن صورت توازن زندگی شان برهم خورده و نابسامانیها رونما میگردد، امن و امان از جامعه رخت خواهد بست و در زندگی مردم کمبود مشکلات و احتیاجات پدید خواهد آمد و خوف و هراس بیسابقه اذهانشان را مغشوش ساخته و بحرانهایی ایجاد خواهد شد. یگانه علاج سودمند برای معضل بیکاری، تطبیق و عملی نمودن شریعت اسلام است. اما بقیه تلاشها و مساعی در راستای حل مشکل بیکاری، تلاشهای بینتیجه، زیان بار و مایوس کننده میباشند.
لازم است این سوال را مطرح کنیم که: چرا بیکاری جوامع اسلامی را تهدید میکند؟!
تنها دلیل بیکاری در جوامع اسلامی -اگر وجود داشته باشد- همانا خلل در تطبیق شریعت و یا بیرون کردن برنامههای نظام اجتماعی آن از زندگی است. این موضوع را باید به دقت بررسی کرد و در پی بحث و اصلاح آن برآمد. چون اگر به موقع متوجه نشویم و شتابان از تهدیدها و پیامدهای آن عبور نموده و تدابیری پیشگیرانه اتخاذ ننماییم، عواقب وخیمی دامنگیر ما خواهد شد. پس ایجاب میکند که با نفس مبارزه نموده و حال خود را اصلاح کنیم و از شر بیکاری و پیامدهای مخرب آن خود و جامعه را برهانیم و آرامش روحی و انسجام حیات عزتمند در جامعه را دریابیم، در غیر آن شاهد دگرگونیهای غیر مترقبه شده و به مصایب فروخواهیم رفت.
توسعه در کار و صنایع و فراهم کردن انواع مواد لازم
از اسباب مهم توسعه کار و رشد آن، فراهم نمودن انواع مواد لازم در عموم کارها و فابریکهها میباشد. این مواد به اختلاف کارخانه و فابریکه تفاوت میکند، گاهی کارخانه زراعتی است، پس نیاز آن به مواد مخصوص خودش نظر به طبیعت تولیداتش میباشد، مانند کارگیری از کود شیمیایی، نظافت و اصلاح بذر و غیره. همچنین شرکتهای بزرگ مواد غذایی مانند پروسس و تغلیف مواد خوراکی و نگهداری آن با مواد شیمیایی که از فاسد شدن جلوگیری میکند. و گاهی برخی شرکتهای تولیدی، تولید کننده صنایع مختلف میباشند، مثل وسایل نفتی و فلزی و ماشین آلات ثقیل فلزی. و گاهی هم مرتبط به رشد ثروت حیوانی میباشد، مانند پروسس گوشت و نگهداری آن و غیره. همه انواع کارها و شرکتها نیاز به فراهم بودن مواد لازم دارد تا از آن در تولید استفاده و به کار گرفته شود.
فراهم کردن مواد لازم در کارخانهها و فابریکهها به عنوان اصل و زیربنای مهمی در بخشیهای گوناگون کار سادهای نیست، البته بخاطر نتایج مثبت، نخست باید یک پلان و برنامه قبلی طرح ریزی شود تا محصول متداوم و با کیفیت بهتر تولید گردد و ناجایز و نامعقول خواهد بود که فعالیتهای کارگاه و فابریکه به علت کمبود و یا عدم توفر مواد لازم تعطیل شود. این نوع خلأ بذات خود عامل بزرگ شکست و زیان بوده و روند انکشاف و رشد فابریکه را به چالش میکشاند. و تاثیر منفی در رشد اقتصاد کشور میگذارد. طوریکه قبلا نیز تذکر یافت، برای رشد و انکشاف و توسعه فابریکهها لازم است تلاش جدی به خرج داده شود، تا اینکه تولیدات، متناسب با گراف و عدد سکان باشد. از همین جاست که تاکید بر توفر مواد لازم و توسعه آن نمودیم، چون موضوعی مهم و آشکار است و ضرورتی به توضیح ندارد. الحمدلله کشور ما و سایر کشورهای اسلامی بقدر کافی از مواد لازم و ضروری برخوردارند تا نیازمندیهای فابریکهها را با اختلاف ضرورتها و توانایی فراهم کنند.
در این جا مناسب میبینیم که برخی از امکانات کافی کشورهای اسلامی را ذکر کنیم تا عاملی موثر برای تحقق آرمانهای امت اسلام گردد.
چیزی که در این راستا لازم و ضروری است دانستن تواناییهای هر ملت است که همیشه بر آن متکی میباشند و امت اسلام بیشتر این موارد را در اختیار دارند؛ بطور مثال:
1. نظام حاکم.
2. نیروی بشری.
3. موقعیت جغرافیایی استراتیژی.
4. ثروتهای حیوانی و زراعتی.
5. مواد خام موجود در بطن زمین و منابع انرژی.
6. صنعت امروزی.[1]
تفوق و ویژگی در نوعیت کالای تولیدی
بهتر ساختن و بالا بردن نوعیت انتاج و تولید و صنعت از هر نگاه برای مسلمانان بسیار مهم است. و اثبات این حقیقت که مسلمانان نسبت به سایر ملتها بهتر هستند باید عملا ثابت گردد، ملت اسلام نه تنها برای همکیشان خود، بلکه برای دیگران نیز ملتی توانا و خیراندیش است. و این امتیاز هیبتشان را در میان سایر امتها ترسیخ نموده و مورد احترام قرار میگیرند. و بالأخره منجر به احترام دین و عقیدهشان شده و زمینهی دخول مردم به اسلام، هموار میشود.
صنعت و تولید دقیق و بهتر، راهی بزرگ از راههای دعوت به اسلام محسوب میشود، مخصوصا برای ملتهایی که دقت کار و توانایی در صنعت و تولید ابزار نزد آنها از اهمیت بسزایی برخوردار باشد، پس در قبال اینگونه مردمان چیز دیگری جز این موثر قرار نمیگیرد. همچنین تحسین و برتری در نوعیت تولیدات راهی است برای ادامه و رشد کار و اقتصاد جامعه، که زمینه رقابت سالم را نیز هموار ساخته و جوابگوی نیازهای جامعه نیز میگردد. پس با اعتماد کامل میتوان گفت که هرگاه کیفیت و نوعیت عالی در انتاجات و تولیدات ما رونما شد، کارخانه و فابریکههای ما مورد اعتماد و پذیرش همگان قرار گرفته شاهد و روی آوری مشتریان خواهیم بود. و از جانب دیگر تولیدات ما در بازارها ترویج یافته و اموال و ثروتهای دولتی و مردمی رشد و افزایش مییابد، چنانکه ماشین آلات و تخنیک نیز رشد چشم گیری پیدا نموده و احوال و اوضاع کارگران بهتر خواهد شد. و بالاخره امت اسلامی استغنای کامل از دیگران حاصل نموده و متکی به توانایی و قدرت دست داشته و تولیدات کارخانه و فابریکههای خودشان میشوند و نیازی به داشتههای دشمن پیدا نمیکنند.
افزایش سطح مهارتهای کاری و وسایل انتاج تخنیکی و بشری
هر کارخانه و فابریکه که بخاطر ترقی و بالابردن سطح اقتصاد و تولیدات و توانایی بشری و تخنیکی خود سعی و تلاش دلسوزانه و همیشگی نداشته باشد، امکان بقا و کامیابیاش میسر نخواهد شد.
در طبیعت انسان سستی، کسالت، تنبلی و جمود وجود دارد. و تا زمانی که برایش عوامل دلچسپی و انگیزه و امور تشویقی داده نشود در حرکت نیامده و هدف نیز تحقق نمییابد. پس برای حصول نتیجه مثبت و کشاندن وی از عقب به جلو، به وسایلی نیاز است تا مهارتهایش رشد داده شود. که در آن صورت داشتههای صنعتی ما به کار و فعالیت ویژه میپردازند. همچنین پیگیری مداوم نیز صورت بگیرد تا فرصت خستگی و خلل در روند کار رخ نداده و تولیدات متأثر نشود.
ما باید در پیشبرد کار و حصول نتایج مطلوب از هوشیاری، حرص، حوصله، شکیبایی، تصرفات حکیمانه در کنترل و جمع بندی واحدهای مختلف کارخانه، کار بگیریم تا همه بخشها منسجم و متکامل شده و هر جزء در پیش برد وظایف و بخش کاری خود به بلندترین سطح توانایی کار کنند. این موضوع شامل بخشهایی است در چهار مبحث به توضیح آنها میپردازیم:
اسباب و عوامل بالا بردن سطح شایستگی کار و کارگر
کارگران مسلمان برای بالا بردن شایستگیهای کاریشان به وسایل ورزیدگی و حرفوی نیاز دارند. وسایل لازم و امدادی که در این روند محسوس است امور ذیلاند:
فطرتا تفاوتهای بزرگی در تعلیم کارگران وجود دارد، چون از نگاه عقل و ذکاوت یکسان نیستند، برخی از آنها تنبل و بیهدف و برخی فعال و جدی و برخی تعلیم یافته و برخی هم عامی و بیسواداند. در این میان کسانی وجود دارند که مشغول به کارهاییاند که به مهارتهای معاصر و فن شیوه کار و تخنیک نیازمنداند. و در بینشان کسانی نیز هستند که در امور کاری خود به حرفه و فن نیازی ندارند. لذا چنین وضعیتی ایجاب میکند که از نگاه تعلیم و آموزش طبقه بندی دوامدار صورت بگیرد و برحسب استعدادها و درجه فهم و عقل و درکشان مطابق نوعیت کارشان مجموعه بندی صورت گرفته و مورد آموزش قرار بگیرند. مجموعهای که از نگاه علم و عقل و کار مشابهت دارند در یک مجموعه قرار داده شوند. هرگاه افراد یک مجموعه از نگاه عقل و علم و تخصص و سطح عالی تناسب داشته باشند به همان میزان مهارت و دانایی کاریشان افزایش مییابد و اختصاص کارگران نیز بروز یافته افراد کار فهم و موثر نیز در این ارزیابی ظاهر میگردد. اگر ارزیابی ما بر مبنای اختصاص نباشد نمیتوانیم نتایج مطلوب را دریافت کنیم.
اما چه چیزی باید آموزش ببینند؟ این مساله به طبیعت و ماهیت کارشان ارتباط دارد، که برای تحقق یافتن چه هدفی مصروف کاراند، چه میدانند و از چه چیز بیخبراند؟ در روشنی این ارزیابی، از علوم مختلف اعم از هندسه و خصوصیات تخنیکی و فنون متنوعی که موجب رشد و انکشاف عقل و مهارت و استعدادهایشان میگردد استفاده صورت گیرد. اگر هر مجموعه مطابق تخصصشان تعلیمات فنی را فراگیرند تحول چشمگیری را شاهد خواهند بود و سطح تولیدات نیز ارتقا خواهد یافت. در طرح و اجرا قرار دادن برنامه تعلیمی عملا موانع و اشکالات فنی و تخنیکی که فراروی کارگران بوده رفع میگردد. این بحث از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا در اجرای آنچه که ذکر شد، کارگران مورد تعلیم و تربیت قرار گرفته و دروس و لکچرهای ضروری به آنان داده میشود، تا اینکه از حقیقت کار و اهمیت آن در تعالیم والای اسلام آگاه شده و از مزایای آن آگاه شوند و اهداف کار در ذهن شان نقش ببندد و از ثمرات کار در عاجل دنیا و آجل آخرت خبر شده و معنویات و همت شان بلند برود و از یأس و ناامیدی و پریشانی نجات یابند. از همین جاست که فرق و ویژگی کارگر مسلمان از غیر مسلمان آشکار میشود. این تعلیم به این معنا نیست که اساس کار بر مبنای آن گذاشته شود، بلکه علاوه بر کفایت و استعدادهای که دارند این تعلیم بر آن نیز علاوه گردد، تا سطح استعدادهایشان را بالا برده و قادر به تولید بیشتر شوند، و همت کاری شان افزایش یافته و به بلندترین قلههای امکانات مادی ومعنوی برسند.
مراد از تمرین همان تعلیم و افکار و تخنیک و فنون و دانستنیهایی است که قبلا آنرا آموخته بودند و الآن در صحنه عمل تطبیق میکنند، تا به دقت و درستی ادای کار هر چه بیشتر آگاهی پیدا کنند، زیرا کار بعد از علم و معرفت نتایج مثبتی در قبال دارد و بهترین کارگران کسانیاند که از تجربه کافی و معرفت عالی برخوردار باشند.
نهادینهسازی فرهنگ تخنیک به کارگران
مراد از فرهنگ تخنیک عبارت از دسترسی کارگر ویا کارمند به همه ماشین آلات تخنیکی کارخانه است که در آن کار میکنند. تا کار تخنیکی هر ماشین و ارتباط کار هر ماشین و تولیدات آنرا بدانند و به مراحل تولیدات دسترسی کامل داشته باشند، آشنایی به این نکته بسیار ارزنده و اساسی میباشد. زیرا کارگر تخنیکی جایگاه خود را در تولیدات دانسته و احساس موثریت نموده اهمیت و نقش خود را در روند چگونگی تولیدات ارزیابی مینماید. و در نتیجه معنویت و اخلاص کارگر افزایش یافته و بخاطر بهترسازی کار خود تلاش بیشتری بخرج میدهد.
نمونۀ افزایش فرهنگ در تخنیک این است که کارگر باید به بعضی از ماشین آلات پیشرفته آگاهی پیدا کند که اگر روزی فابریکه مجهز به آن شود، باید معرفت و توانایی استفاده از آن را داشته باشد تا بخوبی در مسیر تولید فعالیت نماید. فرهنگ عالی تخنیکی نشانی بر بلند بودن سطح فابریکه و فعالیتهای روزمره آن میباشد. فرهنگ دهی تخنیکی تنها بر متفوقین و مدیران و آگاهان امور و متخصصین منحصر نمیباشد، بلکه مساعی مشترک را ایجاب مینماید.
کاشت بذر محبت و وحدت در بین کارگران
با موجود بودن محبت و الفت و گذشت و احترام متقابل و تقدیر در بین کارگران، همتها تقویت یافته و نفسها احساس آرامش میکنند، همچنین در چنین فضایی وحدت و همبستگی ایجاد شده و کارگران با رضایت و خوشنودی و دلبستگی کارهای خود را انجام میدهند. در فضای مملو از محبت و احترام متقابل، نبوغ و استعدادهای ذهنی به فعالیت میافتد، عقل به نوآوریهایش میپردازد، تواناییها برمیخیزد و استعدادها در حرکت میآید، در این فضا وسایل و ماشین آلات محافظت شده نیروی بشری نیز به تلاشهای بیشتر پرداخته تا بهترین ونوینترین ابتکارات کاری را ابراز نمایند.
انسان فطرتا راحت طلب بوده و از برداشت امور سنگین دوری میجوید و یگانه چیزی که او را از راحت طلبی، سکون، بیمسوولیتی به حرکت میآورد، همت بالا و عزم راسخ اوست. پس شخصی که همت و عزم ندارد، فعالیت و حرکتی هم ندارد؛ چنین انسان بیمسوولیتی، طوری زندگی میکند که گویا مردهی بیجان و بی حرکت است، بلکه بیچارهتر از حیوانات. از شهوات و لذایذ با کمال میل و علاقه استفاده میکند. درحالیکه خداوند متعال در وجود او استعدادهایی را گذاشته که سکونش را به حرکت آورده و همت خوابیدهاش را بیدار میکند، خوف و ترس از آتش و امیدواری و دلبستگی به جنت و نعیم آن، دو عامل و محرک مهمی است که در نفس انسان مسلمان گذاشته شده است، پس مسلمانی که امید به جنت و بیم از آتش او را به حرکت نیاورد، در زمره مردهها است.
گاهی انسان به حرکت میآید و فعالیت انجام میدهد، اما به وسیله ضرورتهای زندگی از قبیل خوردن، نوشیدن، پوشیدن، مسکن، سواری و غیره. اما این حرکت؛ حرکتی ظاهری و شکلی است و بسیار زود از بین میرود.
گاهی انسان در اثر حرکت عمیق داخلی در حرکت میافتد، که ناشی از حرکت ایمان در وجود اوست، ایمان به الله و روز رستاخیز از عالیترین حرکات داخلی انسان میباشد، حرکتی که همت را برانگیخته و عزیمت را راسخ میگرداند و هرگز خاموش نشده و روشنایی آن تا زمانی که انسان حیات دارد باقی مانده و ادامه پیدا میکند.
پس هرکاری ضرورت به صبر و تحمل دارد تا انسان احساس خستگی نکند، البته کار خسته کننده و اذیت کننده، همان کار یکنواخت یومیه است که شرایط خاصی داشته و نا ملایمتیهای آن بر کارگر اثر منفی میگذارد، زیرا انسان فطرتا در چنین محیط و شرایط کاری یکنواختی، بیشتر احساس خستگی میکند.
پس اگر انسان دارای همت بزرگ و اراده متین و ایمان صادق و یقین ثابت توأم با نیت حصول خشنودی خداوند متعال باشد، گاهی صبر و حوصله و تحمل مطلوب را از دست میدهد و در برابر همه مشکلات و سختیها ضعیف میگردد. لذا باید بخاطر تقویت ایمان و اراده متین کارگران از وسایل مختلف استفاده شود تا همتشان بالا رفته و کارشان را بخاطر رضای خداوند و کسب ثواب انجام دهند، چرا که این کار باعث تقویت عزیمتشان شده و توانایی و صبر و تحمل را در نفسهایشان زنده مینمایند.
همچنین ضروری است که برای افزایش سطح معنویات و افزایش توانایی کارگران از تشویقات نقدی یا مالی استفاده شود، تا انگیزه مثبت داده شده و نفسهای آنها آماده کار با اخلاص و فداکاری شود، زیرا اینگونه سیاستهای موفق در کارخانجات منجر به ازدیاد حجم کار و تولید میگردد. عوامل دلبستگی کارگر به کار، زیاد و مختلف است، خصوصا نظرخواهی از کارگران و برآورده نمودن خواهشاتشان و تقدیم نمودن مشوقات به آنها نتیجه موثری در روند کار و تولید خواهد داشت. این چیزی است که نخست مدیر اداره فابریکه از پیامدهای مثبت آن استفاده کرده، سپس بقیه منسوبین فابریکه از این سیاست مستفید میگردند که این همه باعث ایجاد صمیمیت و محبت بین اعضا و کارمندان فابریکه میگردد و همگی از نتایج آن بهرهبرداری خواهند کرد.
تشویقات گاهی مادی و گاهی معنوی باشد
الف: تشویقات مادی: بدون شک اهمیت تشویقات مادی نسبت به تشویقات معنوی کمتر میباشد، که به طور نمونه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1- جوایز مالی معین در برابر فعالیتهای معین.
2- افزایش میزان حقوق ماهانه در ازای انجام برخی فعالیتهای معین.
3- دادن پاداش و هدیه به کسانی که در کار خود موفق هستند.
4- سهیم شدن شرکت و یا فابریکه در پرداخت کرایه و مصارف خانه و امثال آن با کارگران دلسوز و مخلص.
5- در اختیار قرار دادن وسایل نقلیه برای کارگر موفق نظر به سطح موفقیت وی.
ب: تشویقات معنوی: این نوع تشویقات دارای تاثیری بزرگ و اثری طولانی میباشند، البته امور معنوی، بصورت عموم مسرور کننده و نشاط آفرین و تأثیر آن در نفسها عمیق و ماندگار میباشد، و هر زمانیکه خاموش شود دلچسپی و علاقه رخت میبندد.
ذیلا به برخی از تشویقات معنوی اشاره میکنیم:
1- سپردن بعضی صلاحیت و مسوولیتهای کاری برای برخی از افراد پرکار و مخلص؛ تا تقدیر و تشویقی در مقابل کار و فعالیت مخلصانه او باشد.
2- دعوت و فراخواندن بعضی از کارگران پرکار و مخلص به مجالس و گردهماییهای مخصوص غرض ارزیابی و مباحثه مشکلات کار، تا نظریات و آرای آنان در پیشبرد کار مورد توجه قرار گیرد.
3- استفاده از وسایل راحتی در کارخانه نظر به مواسم سال، مثلا در فصل زمستان از وسایل گرم کن و در فصل تابستان از وسایل سردکن و نصب چراغهای ویژه و دیگر وسایل راحتی استفاده شود تا کارگران احساس کنند که اداره برای آنها ارزش و منزلت قایل است. این تعامل در تولیدات اثر عالی میگذارد.
4- تفویض صلاحیت به بعضی از کارگران موفقق، تا در بعضی مناسبتها از فابریکه یا شرکت نمایندگی نمایند.
5- استقبال گرم و پذیرایی نیک مدیر و گرداننده شرکت از کارگران و اظهار سپاس بر تلاشهای مخلصانه آنها و تشویق نمودنشان در برابر تلاشهای مزیدشان و اعطای تقدیرنامهها در مناسبات مختلف اداره.
6- زمانی که کارگر به ابتکار و اختراعی دست یابد و یا حل مشکل فنی مهمی را دریابد، باید از طریق رسانهها نظر به شرایط روز از وی تقدیر شده و به نشر سپرده شود.
7- دعوت کردن بدون استثنا در مناسبتها و محافل خوشی.
امثال آن که نظر به وضعیت حال هر فرد و خصوصیت او تشویق صورت گیرد و اگر سیاستهای فوق الذکر به آسانی فراهم نشوند، علی الاقل حقوق و مستحقات کافه کارگران محفوظ باشد و در وقت مشخص به آنها پرداخته شود. والله اعلم.
ضمانت برای تولیدات کامل هر کارگر در تمام زمینههای عام و خاص مسالهی بسیار خطیر و مهمی است؛ بنابراین انجام هر فعالیت و اسباب کار، برای تحقیق هدف و ضمانت مثمر آن واجب است، تا از طاقت و تواناییهای از دست رفته هر مسلمان استفاده مثبت صورت گیرد.
تعداد قابل توجهی از کارگران، مسلمان هستند که در جریان کار و وظیفهشان، برخی از واجباتشان را انجام میدهند، نه همه آنرا. و در سویی دیگر مشاهده میشود که تعداد زیادی از کارگران، مکلف به انجام کارهاییاند که در برابر استعدادهای که دارند و یا بذل مینمایند چیزی نیست؛ مخصوصا کسانیکه در مؤسسات و ارگانهای دولتی انجام وظیفه میکنند. اسباب و عوامل این خلأ بسیار است و برخی از آنها عبارتند از:
ناتوانی در پلانگذاری، اندازهگیری نادرست، نبودن پیگری و بررسی و عدم پرسش از تخطیها و اسباب و عوامل دیگر.
تعطیل کردن بخش بزرگی از نیرو و توانایی بشری به این شیوه، از مصیبتهایی است که در نظام اسلام قابل تحمل نمیباشد. و این پدیده شوم آثار بد و گستردهای در زندگی مسلمانان میگذارد و از بزرگترین آثار زشت آن، سهل انگاری و بی تفاوتی برخی از مسلمانان در برابر کارهایی است که باید انجام بدهند، در حالیکه این عمل بر خلاف حقایقی است که در تعالیم اسلام وجود دارد؛ زیرا دین اسلام بیشتر از همه، به مسلمانان تاکید نموده، تا در کارشان جدی و مخلص بوده و امانت کاری و اهمیت اخروی آن را مدنظر قرار دهند و در ادای واجبات بسیار حریص باشند، چونکه مسلمانان هستند و کار را به دستور الله انجام میدهند.
برای تصحیح این وضعیت ناگوار و خطرناک لازم است در طرح و برنامه ریزیهای عمومی و خصوصی تجدید نظر صورت بگیرد. و برای فهم بیشتر هر دو بخش توجه جدی شده و محاسبات علمی و کارا پیش بینی شود. پلان گذاری و توزیع وظایف باید در دایره سنجش و بررسی انجام بپذیرد. اموری که تذکر یافت باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد تا تولید کامل هر کارگر تثبیت گردد. این علاوه بر بررسی و کنترل نظام و اداره است، تا مراقبت، مکافات مجازات با جدیت و امانت داری انجام بگیرد. البته زیر این برنامه و نظام، همه بخشها و کارمندان مشغول به کار، اعم از مسؤولین بالارتبه و پایین رتبه، منجمله وزراء، رؤسا، آمرین، متخصصین و سایر کارمندان و کارگران همه داخل هستند. خداوند متعال توفیق عمل نیک را نصیب همه بفرماید.
انکشاف و بالا بردن توانایی ماشین آلات تولیدی
در این شکی نیست که انکشاف دادن و بالا بردن سطح تولید ماشین آلات، تا اینکه بلندترین درجات صنعت و تولید را داشته باشد، کامیابی بزرگی برای فابریکه و دستگاههای تولیدی است. در حالیکه کشورهای غیر مسلمان از دستیابی مسلمانان به این مرحله راضی نبوده و نمیخواهند چیزی از این امور را در اختیارشان قرار بدهند و میکوشند تا اسرا موفقیت را از مسلمانان پوشیده و مرموز نگهدارند.
یکی از چالشهایی که مسلمانان امروزی با آن روبرو هستند این است که دشمنان اسلام هیچگاه راضی نیستند که مسلمانان ماشین آلات و وسایل انتاج و تولید پیشرفته را در دسترس خویش داشته باشند؛ زیرا در صورت خودکفایی مسلمانان، وابستگی و نیازشان به صنایع آنها متوقف خواهد شد و اگر گاهی در اختیارشان قرار بدهند، البته در بدل پرداخت پول گزافی کمرشکن وسایلی فرسوده و از کار افتاده و محدود الفایده خواهد بود. تجربه ثابت نموده که کشورهای صنعتی غیر مسلمان وسایلی را در اختیار مسلمانان قرار میدهند که خودشان از آن مستغنی شده و میخواهند از آن خلاص شوند؛ این سیاست خصمانه آنها بوده که هیچگاه خواستههای ملت مسلمان از این بابت برآورده نشده و مشکلشان را حل ننموده است. با این حال تمام شروطی که ایشان در مقابل تصاحب وسایل پیشرفته بر مسلمانان وضع میکنند، برای تحقق اهداف خودشان میباشد؛ آنها شروطی ذلت بار و محدودیتهایی را میگذارند که بیانگر نهایت بغض و دشمنی آنها با مسلمانان است. چون ادامه این روند عقبگرایی و تخلف مسلمانان را برایشان تضمین میکند. در حالیکه کشورهای اسلامی از مال و ثروت بزرگ و تواناییهای گسترده و موارد سرشار طبیعی برخوردار میباشند و سزاوار است که ایشان صاحبان وسایل و ماشین آلات مدرن تولیدی و غیره باشند و مانند اجدادشان در میدان علم و فن دست بالا داشته باشند، لذا مسلمانان هیچ عذر و معذرتی در نداشتن آن را ندارند و نباید از واجبههایشان عقب نشینی کنند.
بر کسانی که استعداد استقامت بخشیدن به رشد اقتصادی و توانایی رهبری در این زمینه را دارند، پیاده کردن برنامهها با نیروی علم و عمل، لازم و ضروری است. و این حقیقت مسلم است که مسلمانان توان امتلاک عناصر صنعت ثقیل با انواع و اغراض آن را دارند و یگانه چیزی که فقدان آن محسوس است، جدیت ایشان در کار است تا با عزیمت و قوت پیش برده شود. اگر مسلمانان حتی بجز مال چیز دیگری هم نداشته باشند، میتوانند از راههای لامحدود -به کمک الله- توانایی امتلاک اسرار صنعت ماشین آلات صنعتی را بدست بیاورند و وسایلی که سبب ترقی و انکشاف روز افزون غرب گردیده آنها نیز در جامعه شان به بار بیاورند. امور مذکور، مسؤولیت مسلمانان است و باید تلاش کنند تا آنها را به دست آورند و بر باطل غالب شده و بر آرمانهای دشمنان خط بطلان بکشند، تا اینکه حق جایگاه خود را بدست آورد.
[1]- اقتصادیات العالم الإسلامي، محمود شاکر (ص: ۲۱) شیخ محمود شاکر، بیروت لبنان، المکتب الإسلامي، نشر 1408هـ 1988 م
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر