کار فرد مسلمان ثمرههایی دارد که کار کارگر کافر از آن ثمرهها برخوردار نیست؛ چرا که هر عمل خیر مسلمان چند برابر سنجیده میشود. کار و فعالیت مسلمان دو قسم است:
1. کار عبادتی محض.
2. کار عادت و عبادت.
در ذیل این دو مطلب را مورد بحث قرار میدهم:
بزرگترین و ارزشمندترین کاری که مسلمان به عنوان عبادت خالصانه برای الله متعال انجام میدهد، مثل نماز، زکات، روزه، حج، جهاد وغیره، عبادات محض است. مسلمان ثمرهی این عبادات صالح و خالصانه را دوبار بدست میآورد: یکبار در دنیا، و یکبار در آخرت. مقصود از ثمرهی عاجل و دنیوی همان زندگی پر لذت و آسوده خاطری است که انسان در سایه رحمت پروردگار و تطبیق عملی احکام و دستورات خداوند متعال از آن برخوردار میشود؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧﴾ [النحل: 97]
«هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد».
همچنین به آنها مژدهی نعمتهای بهشت جاودان را میدهد، قبل از اینکه از دنیا رحلت کنند، چنانکه میفرماید: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٦٤﴾ [يونس: 62-64]
«هان! بیگمان دوستان خداوند ترسی بر آنان (از خواری در دنیا و عذاب در آخرت) نیست و (بر از دست رفتن دنیا) غمگین نمیگردند (چرا که در پیشگاه خدا چیزی برای آنان مهیّا است که بسی والاتر و بهتر از کالای دنیا است). (دوستان خداوند) کسانیاند که ایمان آوردهاند و تقوا پیشه کردهاند. برای آنان در دنیا (به هنگام مرگ) و در آخرت (در هنگام رستاخیز) بشارت (به خوشبختی و نیکبختی) است. سخنان خدا، (یعنی وعدههائی که خدا به پیغمبرانش مبنی بر پیروزی و بهروزی و سعادت دو جهان داده است) تخلّفناپذیر است. این (چیزی که در دنیا و آخرت بدانان مژده داده میشود) رسیدن به آرزو و رستگاری بزرگی است».
دریافت مژده بر نعمتها، گاهی از طریق رویای صالحه میباشد که خود انسان میبیند و یا کسی دیگر او را میبیند؛ و یا در زمان جان کندن، فرشتگان مژدهی بهشت و آمرزش را به او میدهند؛[1] چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠﴾ [فصلت: 30]
«کسانی که میگویند: پروردگار ما تنها خدا است، و سپس (بر این گفته خود که اقرار به وحدانیّت است میایستند؛ و آن را با انجام قوانین شریعت عملاً نشان میدهند؛ و بر این راستای خداپرستی تا زندهاند) پابرجا و ماندگار میمانند (در هنگام آخرین لحظات زندگی) فرشتگان به پیش ایشان میآیند (و به آنان مژده میدهند) که نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که (توسّط پیغمبران) به شما (مؤمنان) وعده داده میشد».
مسلمان باری دیگر ثمرات عمل نیک خود را در آخرت حاصل میکند. و بی شک این ثمره، بزرگترین ثمرهای است که همه انتظار آنرا میکشند و افراد برای رسیدن به آن با یکدیگر رقابت میکنند؛ و آن ثمره، بهشت جاویدان و نعمتهای آن است، بهشتی که نهرهای جاری در آن وجود دارد. خداوند متعال میفرماید: ﴿بُشۡرَىٰكُمُ ٱلۡيَوۡمَ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾ [الحديد: 12]
«(و فرشتگان بدیشان مبارکبادی میگویند و میفرمایند:) مژده باد! که امروز به بهشتی درمیآیید که در زیر (کاخها و درختان) آن، رودبارها جاری است و جاودانه در آنجا بسر میبرید و میمانید. پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ، این است (خوش باشید).
در این بهشت هر چیزی که بخواهند، هر چیزی که سبب خنکی چشم و آرامش دلشان گردد، چیزهایی که جز پروردگار کسی از آن خبر ندارد، وجود دارد. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجدة: 17]
«هیچ کس نمیداند، در برابر کارهایی که (مؤمنان) انجام میدهند، چه چیزهای شادیآفرین و مسرّت بخشی برای ایشان پنهان شده است».
«مَآ أُخْفِيَ لَهُمْ»: چیزهایی که برای آنان پنهان شده است. مراد مواهب عظیم و نعمتهای فراوانی است که برای مؤمنان تهیّه دیده شده است. «قُرَّةِ أَعْيُنٍ»: مایهی روشنایی چشم. مراد چیزهای شادیآفرین و مسرّتبخش است.[2]
از خداوند متعال میخواهیم که به فضل و رحمت خود ما را از اهل بهشتش قرار دهد.
هر کاری که عبادت محض نباشد، یا کار عادت است و یا هم عبادت و هم عادت. عادت گاهی حرام است و گاهی هم مباح، در صورتیکه حرام باشد در انجام آن انسان مرتکب گناه میگردد؛ و اگر مباح باشد، انجام آن مشروع و جایز است و این موضوع مورد بحث ما است که ذیلا آنرا توضیح میدهیم.
کاری که از روی عادت انجام گیرد از نگاه نیت فاعل آن، به دو قسم تقسیم میگردد:
1- فاعل کار در انجام آن نه مرتکب گناهی میشود و نه اجری بر آن مترتب میشود.
2- فاعل کار مستحق دو اجر میگردد.
کارهایی که انسان بخاطر انجام آن نه پاداشی کسب میکند و نه گناهی، عبارت است از هر کاری که عادت محض و مباح بوده و خارج از نیت خیر و شر باشد، مانند مباحات که صرفا به قصد منافع و رشد اقتصاد و تجارت و غیره باشد. مثل سایر تجارتهای مباح که تنها به قصد سود و منفعت است، بدون در نظر داشتن اجر و ثواب و نیت نفع رسانی به مسلمانان و خود کفایی آنها و مقاصدی مانند آن. پس انسان در برابر این چنین کارهایی و امثال آن نه ثوابی کسب میکند و نه گناهی. و اکثر کارهای انسانها از این قبیل میباشند.
کاری که انسان بخاطر انجام آن دو بار اجر میگیرد، عبارت است از: هر عمل مباحی که مسلمان همزمان به قصد حصول منفعت و کسب ثواب اخروی در نظر داشته باشد، مثل زراعت به قصد فایده و صدقه و خیرات؛ و مصنوعات در فابریکهها به قصد منافع و فراهم کردن وسایل ضروری؛ و استخراج معادن به هدف تأمین ما یحتاج مسلمانان از منابع طبیعی و تجهیزات نظامی؛ نوشتن و تایپ کتب بخاطر کسب و نیز آموزش فرزندان اسلام و ایجاد انگیزه در جوانان مسلمان و نجات آنها از خطرات جهل و نادانی در برابر جنگهای فکری و غیره.
هر کار مباحی که مسلمان میخواهد انجام دهد، باید در چارچوب دستورات شریعت اسلام باشد؛ و به نحوی اراده منفعت رساندن به مسلمانان را در نظر بگیرد، بر این اساس هر کارگری مستحق دو اجر و پاداش میگردد، یکی اجر عاجل و دیگری اجر آجل، البته وجود این نوع کار را در بین سایر کارهای انسان به ندرت دریافت مینمایید.
بدیهی است برای اینکه در ضمن عادات، قصد عبادت را داشته باشیم، نیازی به افزایش انرژی و کار بیش از حد نیست، داشتن صرف نیت کسب اجر و ثواب، کافی و معتبر است. با عرض تأسف باید گفت که در این زمینه که خیرات فراوانی نیز در بر دارد، اکثر مسلمانان در غفلت بسر برده و در معمای زندگی فرورفته و این فرصت را از دست دادهاند.
از مطالب فوق دریافتیم که کارهای مسلمانان با در نظر گرفتن نیت، همواره عبادت است و تنها نیاز به نیت و اراده است نه چیز دیگر؛ و وجود آن موجب رستگاری و کامیابی در دنیا و آخرت و زندگی لذتبار دنیوی است و در آخرت سبب ورود همیشگی و جاویدان در بهشت پروردگار و کسب رضایت پروردگار میباشد.
کارهای که ضامن خود کفاییها میگردند
دیدگاه اسلام و مسلمانان از کار با سایر ملتها فرق دارد، اسلام کار را وسیلهی زندگی شناخته نه هدف وغایت، بنابر آن برای رفع نیازمندیها میتوانند از انواع کارها ضرورتشان را بدور از افراط و تفریط انتخاب کنند. فراهم نمودن کار، برای رفع ضرورتهای زندگی هر چند زیاد یا کم باشد، وطیفهی ولی امر مسلمانان است که موارد مصالح ملت را شناسایی نموده به مشوره اهل حل و عقد اقدامات لازم را حسب مصلحتهای عامه به هدف رسیدگی به حاجات و به کار اندازی افراد و غیره ایفا نماید.
لذا این موضوع را در مباحث آتی توضیح میدهم:
زمانیکه انسان کافر تنها بخاطر دنیای خود کار میکند، مسلمان نباید صرفا بخاطر کسب حلال دنیایی کار کند، بلکه علاوه بر آن، اجر و ثواب آخرت را نیز مدنظر قرار دهد. لذا کار دنیوی برایش یک وسیله است نه هدف، با آنکه اکثر نیازمندیهای او را مرفوع میسازد، این یک فضل و مرحمت الهی است که به هرکس بخواهد، میدهد. چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٣٢﴾ [الأعراف: 32].
«(ای محمّد! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان) بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو: این (نعمتها و موهبتهای حلال و) چیزهای پاکیزه، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است (و دیگران نمیبایست از آن استفاده کنند. ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست، و این هم از رحمت واسعه خدا و لطف او است. امّا) در روز قیامت اینها همه در اختیار مؤمنان قرار میگیرد (و دیگران به کلّی از آن محروم میگردند). این چنین آیات (خود را درباره احکام حلال و حرام) برای کسانی توضیح و تشریح میکنیم که آگاهند و میفهمند».
امروز نظامهای حاکم در جهان رفاه، آسایش، ثروت و دسترسی به مال و دارایی را یگانه هدف اساسی فرد قرار داده، در راستای حصول آن در تلاش هستند؛ و جامعه نیز رسیدن به آنرا منتهای هدف خود میداند، بنابر آن تمدن امروز تمدن مادی است، تفاوتی ندارد که نظام اشتراکی سوسیالستی باشد و یا سرمایهداری غربی. مدافعین نظام سرمایهداری بخاطر تحقق اهدافشان مبادی دین و همهی ارزشهای اخلاقی را پامال نمودند. اما دین اسلام برای افراد جامعه اخلاق و ارزشها را احیا نموده که در آن مال و ثروت تنها وسیله است نه هدف و مرام.
هدف اساسی در اسلام وصول به ذات پروردگار است؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ٥٠﴾ [الذاريات: 50]
«به سوی (عبادت) خدا بشتابید. من بیمدهندهی آشکاری از سوی او برای شما هستم (و پیغمبری من با دلائل و معجزات، برای شما روشن است)».
پروردگار عالم معبود ماست و تنها او را میپرستیم و بسوی او سعی میورزیم؛ و به رحمت او امیدواریم و از عذابش بیم داریم. نماز و روزه و قربانی ما برای اوست و در زندگی بر اساس فرامین او تعالی گام برداشته و پیوسته در این مسیر روان هستیم، در راه او زندگی را قربانی مینماییم و هیچگاه دریغ نمیورزیم و هیچ بدیلی را در برابر آن نمیشناسیم، در راستای تحقق این هدف عالی، نیاز به مال داریم و از مال برای استواری و استقامت جسم خود که روح ما در آن قرار دارد، بهره میبریم، همچنین از آن برای اعمار و آبادانی زمین استفاده میکنیم تا اینکه مطابق دستور خداوند متعال استوار شود؛ پس مال در اسلام وسیله است نه هدف و غایت؛ به همین خاطر اسلام ما را تشویق نموده تا مال را خادم قرار دهیم نه مخدوم، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم حب مال و پرستش کننده آنرا مذمت کرده و میفرماید: عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه ، عَنِ النَّبِيِّ صل الله علیه و آله و سلم ، قَالَ: «تَعِسَ عَبْدُ الدِّينَارِ، وَالدِّرْهَمِ، وَالقَطِيفَةِ، وَالخَمِيصَةِ، إِنْ أُعْطِيَ رَضِيَ، وَإِنْ لَمْ يُعْطَ لَمْ يَرْضَ»[3].
«بندۀ دینار و درهم و پارچۀ نفیس، نابود باد. زیرا اگر به او عطا شود، خرسند میگردد و اگر عطا نشود، خشمگین و ناراحت میشود. (چنین شخصی) هلاک و سر نگون باد (تا جایی که) اگر خاری به پایش خلد، کسی پیدا نشود که آنرا در آورد. خوشا به حال بندهای که با سری ژولیده و پاهایی غبار آلود، عنان اسبش را در راه الله بدست گیرد. اگر در خط مقدم جبهه، مأمور حراست شود، حراست کند و اگر مأموریتش، پشت جبهه باشد، آنجا نیز به وظیفهاش عمل نماید. (این شخص، نزد مردم، هیچگونه جایگاهی ندارد طوریکه) اگر اجازه بخواهد، به او اجازه نمیدهند و اگر شفاعتی کند، کسی شفاعتش را نمیپذیرد».
مال در اسلام زینت و متاع با ارزشی است، اما زینت دنیا و متاع آن نابود شدنی است؛ ارزش بزرگ در اسلام، متاع اخروی میباشد، بنابر این قرآن انسان را تشویق میکند تا بوسیلهی متاع دنیوی، برای کسب و حصول متاع اخروی بکوشد؛ آنجاکه میفرماید: ﴿وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ﴾ [القصص: 77]
«به وسیله آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی (و بهشت جاویدان را فرا چنگ آور) و بهره خود را از دنیا فراموش مکن (و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذائذ حلال استفاده بکنی و به خویشتن برسی».
وقتی مسلمان برای دنیای خویش کار میکند، هدف نهاییاش همین نیست، بلکه آنرا وسیلهای برای تحقق یافتن هدف و غایتی که بخاطر آن آفریده شده است قرار میدهد؛ خداوند متعال همه چیز را خلق کرده و در اختیار انسان گذاشته تا عبادتش که همانا هدف آفرینش است انجام بپذیرد، چون قیام این هدف برمبنای یک سلسله کارهای مختلف دنیوی استوار است. با این مفکوره مسلمان کارهایش را در ضوابط و محدودههای شرعی و با هدف والا انجام میدهد. پس در نزد مسلمان هدفمند یگانه معیار در شناسایی کار همین است.
گاهی هم مسلمان بخاطر هدف بزرگ، کاری را رها میکند، در حالیکه بزرگترین عاید و ثروت مالی را برایش فراهم میسازد، و شاید هم وسیله رشد اقتصادش باشد، ولی آنرا بخاطر نامشروع بودنش ترک کرده و به کار دیگری مشغول میشود؛ و شاید در راستای چنین کاری، هزینه بزرگی را نیز صرف کرده باشد، ولی چون میخواهد با دستور شرع همگام باشد، آن را رها میکند. چنین است راه و روش مسلمان در قبال کار و اشتغال، و این است میزان حق در هر کاری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر