اگر از شیعهها بپرسید: آیا امام زمان زن و بچه دارد؟
میگویند:
علمای ما سه نظر دارند!!!
عدهای میگویند: دارد.
بعضی میگویند: ندارد.
بعضی میگویند: داشته، حالا ندارد یا حالا ندارد و ظهور که کرد عروسی میکند!
اما اگر شما از ما درباره زنان و فرزندان پیامبر بپرسید: با ذکر جزئیات جواب میدهیم!
اگر از شیعه بپرسید: امام زمان بعد از قیام چند سال حکومت میکند؟
بعضی میگویند: 7 سال، بعضی میگویند:40 سال، و بعضی میگویند: 19 سال، و بعضی میگویند: 309 سال!
اگر بپرسید: چه شکلی است! آنها نمیتوانند جواب واضحی بگویند، بلکه پراکنده میگویند.
اگر بگویید: در چه سنی قیام میکند؟ باز چند جواب دارند.
اگر بپرسید: از کجا ظهور میکند باز چند طریقه را نشان میدهند!
حتی اگر بپرسید: به چه زبانی سخن میگوید؟
نیز نمیگویند: عربی! جوابهای چند پهلو دارند، حتی اگر امام زمان به زبان عبری سخن گفت ما حق نداریم که بگوییم: چرا؟ چون حدیث دارند!
اگر از شیعه بپرسید: امام زمان کی ظهور میکند؟
میگویند: شاید امروز، شاید فردا، شاید 10 سال بعد شاید 100 سال بعد، شاید هزار سال بعد و شاید و شاید و شاید.
نشانههای ظهور هم مبهم است. بطوریکه قابل تطبیق بر همه چیز است، در همین زمانۀ ما اگر نوشتههای آنها در باره نشانههای ظهور را بخوانید، میبیند که میگویند: عبدالله همان ملک عبدالله آل سعود است، مرد خراسانی خامنهای است. رجل صالح احمدی نژاد است! یمانی فضل الله لبنانی است که اصلش از قبایل یمن است. و شیصبانی صدام یا زرقاوی است، و از این چرندیات؛ پس نشانهها مبهم است!
دلیل این همه ابهام در شخصیت امام زمان چیست؟؟!!
راز قضیه این است که اصلاً امام زمانی وجود ندارد این امام زمان باید ساخته شود!
از نظر عالمان شیعه، مهم این است که هرکس که (هرکس میخواهد باشد مهم نیست) نقش امام زمان به او واگذار میشود باید از عهده رسالت تاریخی ماموریت او برآید. این مهم است! این مهم نیست که زن دارد یا ندارد، عرب است یا عجم، این مهم است که مسلمان را بکشد، مساجد کره زمین را ویران کند و اسلام را ملغی نماید و کتاب جدید بیاورد.
حالا دانستید چرا شخصیت امام زمان در پرده ابهام است، برای اینکه آنها نمیدانند در چه زمانی، و این برای چه کسی میسر میشود که قدرت بیابد! و نمیدانند این قدرت گیرنده چه صفاتی دارد، پس زمان و وقت و هر چیز را مجهول کردند!
نمیدانند آن کسی که چنین میکند زن و بچه دارد یا نه، پس میگویند امام زمان شاید بچه داشته باشد شاید نداشته باشد! و بر این قیاس بروید جلو!
آنها منتظر امام زمان نیستند، منتظر روز فرصت هستند!
خمینی در وقت مرگ در وصیتنامه خود نوشت: «ما مفتخریم که... صحیفۀ فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند متعال به زهرای مرضیه است از ما است». این مرد که بدون رسیدن به روز فرصت از جهان رفت حسرت خود را نتوانست پنهان کند؟ پس به پیروان خود گوشزد کرد که صحیفۀ فاطمیه آمدنی است!
بنا بر باور شیعه، صحیفۀ فاطمیه یک کتاب آسمانی است که بعد از وفات پیامبر بر فاطمۀ زهرا رضی الله عنها نازل شده، و سه برابر قرآن ما حجم دارد و حرفی از قرآن هم در آن نیست([1]). این چیزها همه ادعای شیعههاست! صحیفۀ فاطمیۀ بعد از مرگ دخت پیامبر، در اختیار علی بود و بعد در اختیار حسن و بعد حسین و آخر بدست امام زمان رسید ([2]). و خمینی فخر میکند که صحیفه فاطمیۀ پیش اونهاست. صحیفۀ فاطمیه روزی میاید کتاب هدایت برای مردم میشود، خمینی در وصیتنامه مینویسد تا همه منتظر این کتاب باشند.
حقیقت این است که شیعهها راضی به قوانین دین اسلام نیستند.
از نظر آنها آیه: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾ این معنی را ندارد که دین کامل شده، آشکارا میگویند: این آیه به این معنی است که الیوم برای شما پیامبر جدیدی (تحت نام امام) بنام علی مقرر شده که حق آوردن دستورات جدید و کتاب آسمانی جدید (صحیفه فاطمیه و امثال آن) را دارد، و آنها در مهدی وجود یک پیامبر جدید را میبینند، آنها منتظر روزی هستند که افکار عمومی آماده شود تا قوانین جدید در کتاب جدید را به مرحلۀ عمل در آورند. بیخود نیست که میگویند: امام زمان به هر چه که دلش خواست حکم میکند! و کسی حق ندارد سند از او بخواهد خودش سند است.
قرآن در زمان امام زمان در حقیقت حیثیتی به اندازه وسیله بازی کودکان دارد و بس!!.
این آرزوی اونهاست! آنها آرزوی خود را جرأت ندارند واضح بگویند اما از لب و لهجه هم میتوانیم به نیت آنها پی ببریم.
حالا بنظر شما کسیکه آرزو داشته باشد همه مساجد روی زمین خراب شود مسلمان است!
ما و شما شاهدیم که مسجد مکه و مدینه آبادی حیرتآوری مطابق با نیازهای زمان پیدا کردهاند، حالا بنظر شما کسیکه این آبادی را خراب کند و دوباره حالت مسجد را برگرداند به 1400 سال پیش مسلمان است! آیا کسی که زن رسول الله را از حجاب (خاک) بیرون بکشد و در معرض چشم ملیونها نفر بزند! مسلمان است. آیا کسیکه کینۀ ابوجهل و ابولهب را به دل ندارد اما تا بخواهی کینه یاران رسول الله را بدل دارد مسلمان است!؟
کسیکه به خاطر گناه برادران یوسف علیه السلام و گناه قابیل ( به روایت صحیح شیعه) حضرت ابوبکر و عمر رضی الله عنهما را به باد کتک میگیرد مسلمان است؟!
حتی کسیکه به خاطر گناه ابوجهل و ابولهب از ابوبکر انتقام میگیرد!!!! از دودمان رسول الله است؟!!
کسیکه نام مسلمانی را دوست ندارد و ظهور که کرد او را با نام یهودی صدا کنند و آن نام را خوش میدارد، مسلمان است؟!
کسیکه به قرآن عمل نمیکند بلکه به تورات عمل میکند بمطابق قرآن حکم صادر نمیکند مطابق تورات حکم صادر میکند. مسلمان است؟؟!!
اینها همه در روایات شیعه است.
شیعههاییکه امام زمانی با این عملکرد شوم را رهبر خود میدانند، حق ندارند که ادعای مسلمانی کنند!
با استناد به این روایات شیعهها، روحانیون یهود براحتی میتوانند ثابت کنند که مهدی موعود شیعه همان دجال است که یهودیان منتظر آمدنش هستند!
آیا کسیکه قرآن را عوض میکند و به بهانۀ اینکه تحریف شده قرآن جدیدی میاورد مسلمان است؟! کلا و حاشا که مسلمان باشد.
[1]- در اصول کافی از زبان امام جعفر صادق آمده است: «وإن عندنا لمصحف فاطمة عليها السلام. وما يدريهم ما مصحف فاطمة عليها السلام؟ قال: قلت: وما مصحف فاطمة عليها السلام؟ قال: مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات، والله ما فيه من قرآنكم حرف واحد». گفت: همانا نزد ما مصحف فاطمه هم هست و مردم چه میدانند که مصحف فاطمه رضی الله عنها چیست؟ (راوی) گفت: گفتم: مصحف فاطمه رضی الله عنها چیست؟ گفت: مصحفی است که سه برابر قرآن شما در آن هست و به خدا سوگند، حرفی از قرآن شما در آن نیست».
و همچنان در اصول کافی و دیگر کتابهای معتبر شیعه از زبان امام جعفر صادق آمده: «إنّ فاطمة مكثت بعد رسول الله (صلى الله عليه وآله) خمسة وسبعين يوماً، وكان دخلها حزن شديد على أبيها، وكان جبرائيل (عليه السلام) يأتيها فيحسن عزاءها على أبيها، ويطيب نفسها، ويخبرها عن أبيها ومكانه، ويخبرها بما يكون بعدها في ذرّيتها، وكان علي (عليه السلام) يكتب ذلك، فهذا مصحف فاطمة (عليها السلام)». «به يقين فاطمه رضی الله عنها بعد از پدرش تنها هفتاد و پنج روز در اين جهان زندگى كرد و در طول آن مدت غمها و غصههاى زيادى را تحمل نمود. جبرئيل در آن ايام به طور مرتب به حضور فاطمه‘ نازل مىشد و او را در عزاى پدر تسليت مىگفت و از مقام و جايگاهش در آن سوى جهان باخبر مىساخت و همچنين از اوضاع آيندهى دنيا و سرنوشت بچههايش آگاه مىنمود و على علیه السلام آنها را مىنوشت و همهى اينها مصحف فاطمه رضی الله عنها را تشكيل مىداد».
[2]- چنانچه در اصول کافی آمده: «ابوبصير مىگويد: به امام محمد باقر علیه السلام عرض كردم: جانم فدايت! پس از رحلت جانسوز فاطمه آن مصحف به چه كسى انتقال گرديد؟ فرمود: فاطمه شخصاً آن را به اميرالمؤمنين علیه السلام تحويل داد و پس از شهادت على علیه السلام به امام حسن علیه السلام منتقل گشت و پس از او به امام حسين علیه السلام و آنگاه در خاندان حسين علیه السلام دست به دست گشت تا اينكه به صاحب الامر تحويل داده شد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر