بازگشت مردگان به دنیا!! این خیلی عجیب است! اما بوداییها و بعضی دیگر از مذاهب بشری به آن اعتقاد دارند! بوداییان میگویند: انسان بعد از مرگ دوباره به دنیا باز میگردد و زندگی جدیدی را شروع میکند اگر بد کار باشد بصورت حیوان باز میگردد!
در بین مسلمانان هیچکس به بازگشت مرده به دنیا عقیده ندارد غیر از شیعهها!
شیعهها میگویند: امام زمان که بیاید بعضی از مومنان و منافقان را زنده میکند. گروه اول لذت زندگی تحت حکومت اسلامی را میچشند تا حسرت بدل نمانند و گروه دوم سزای اعمال خود را میبینند و بشدت شکنجه میشوند تا ادب شوند!!
اونها حتی میگویند: حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم دوباره زنده میشود و 50 سال هزار سال حکومت میکند بعدش علی 44000 سال پادشاهی میکند، بعدش امامان دیگر!! (بحار الأنوار، جلد 13، صفحه 1223، تالیف علامه محمد باقر مجلسی)
البته حسین رضی الله عنه چون مظلوم کشته شد شیعهها حق تقدم در رجعت را برای ایشان قایل هستند. ایشان قبل از بقیه به دنیا بر میگردد، 309 سال حکمرانی میکند.
و شیعه تلاش دارد که عقیده خود درباره رجعت را از قرآن ثابت کند و میگوید: این آیه دلیل بر صحیح بودن عقیده به رجعت است:
﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ ٨٣﴾ [النمل: 83].
«روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم؛ و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند».
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨٤﴾ [النمل: 84].
«تا زمانی که (به پای حساب) میآیند، (به آنان) میگوید: آیا آیات مرا تکذیب کردید و در صدد تحقیق برنیامدید؟! شما چه اعمالی انجام میدادید؟!».
در تاویل این حدیث، عالم شیعی شیخ ابوجعفر صدوق (متوفاى 381 هـ ق) در كتاب اعتقادات مىگوید: «عقیده ما درباره رجعت آن است كه آن را حق مىدانیم». صدوق به این آیات قرآنى نیز استدلال مىكند: «﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ ٨٣﴾ ﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا ٤٧﴾ پـایـه اسـتدلال با قرآن درباره امكان و وقوع رجعت، بر همین اساس استوار است، چنانكه خواهیم آورد».
عالم شیعه شیخ ابوعبداللّه مفید (متوفاى 413 هـ ق) در جواب پرسش از مساله رجعت مىگوید: «خـداونـد، پـیـش از روز رستاخیز، گروهى از این امت را باز مىگرداند و عقیده به رجعت یكى از ویـژگیهاى مذهب اهل بیت به شمار مىرود.. خداوند از روز رستاخیز بزرگ خبر داده: همگى را بـر مـىانگیزیم و هیچ كس را فروگذار نمىكنیم ﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا ٤٧﴾ ولى درباره رجعت مىگوید: از هر گروهى دستهاى را برمىانگیزیم «﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا﴾. پس، چنانكه خداوند خبر داده دو رستاخیز اكبر و اصغر داریم».
که خود آیه به ما میگوید که آیه در باره قیامت است، به این جمله در آیه توجه کنید:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا﴾.
«تا زمانی که (به پای حساب) میآیند، (به آنان) میگوید: آیا آیات مرا تکذیب کردید و در صدد تحقیق برنیامدید؟!»
الله دارد خودش از آنها حساب میگیرد و میفرماید:﴿أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي﴾ «آیا آیات مرا تکذیب کردید؟»
(آیات مرا) به کی بر میگردد؟! به الله!
پس یا باید شیعه بگوید که الله هم به دنیا رجعت میکند یا باید قبول کند که آیه درباره قیامت است نه درباره این عقیدۀ مسخره (باز گشت مرده به دنیا).
جواب دوم ما این است که در قیامت حشر و حساب و کتاب مردم یکسان نیست، گروهی محاکمهشان برجستهتر است. یعنی محاکه خمینی و حسابی که او باید پس بدهد با محاکمه آن زن بیسواد در دوردست ابرقو یکسان نیست، لذا چون اولی برجستهتر است. لذا الله میفرماید:
﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ ٨٣﴾ [النمل: 83].
«به خاطر آور، روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم؛ و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شود».
و حشر این دسته از مجرمان را برجستهتر میکند نسبت به حشر عموم انسانها.
دقت کنید در آیه، مجرمان بازخواست و پرسیده میشوند.
در دنیا که به گفته علی رضی الله عنه : عمل بلا حساب است و در آخرت حساب بدون عمل است! پس حساب در دنیا نیست.
بعد آیه از حشر مجرمان، سخن میگوید و از زنده شدن مومنان سخنی نمیگوید! در حالیکه در عقیده شیعه مومنان هم زنده میشوند. پس این آیه هیچ ربطی به اونها ندارد.
این آویزان شدن شیعه به استدلالهای سست و بیپایه و دستآویز کردن آیات قرآن برای اثبات دروغ، خود بهترین دلیل بر باطل بودن این مذهب است!
آیه دومی که شیعه به آن چنگ میزند این آیه است:
﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ ١١﴾ [غافر: 11].
«آنها میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی؛ اکنون به گناهان خود معترفیم؛ آیا راهی برای خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟»
شیعه میگوید: آیه صراحت دارد به اینکه آدمیان دوبار میمیرند یکبار همین مرگ عادی، یک بار هم بعد از رجعت به دنیا در عهد امام زمان، و سپس بعد از این رجعت، برای بار دوم میمیرند. پس این میشود دو تا، و این یعنی تایید عقیده شیعه در باره رجعت.
شیعه مثال میزند و میگوید: علی بعد از 30 سال امامت برای بار اول مرد.
و بعد از ظهور امام زمان میاید و 44000 سال سلطنت میکند، و بعد این برای بار دوم میمیرد.
معنی آیه همین است، اگر این نیست پس چرا الله میگوید: ﴿أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ﴾؟ دو مرگ و دو زندگی.
و در شرح این آیه، شیعه میگوید: «خـداونـد از سـتـمـكاران گزارش مىدهد كه در روز قیامت گویند: خداوندا، دو بار ما را میراندى و دو بار ما را زنده گردانیدى﴿أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ﴾. گروه ستمكاران از دو مرگ و دو زندگى سخن مىگویند: آنها در این جهان بوده، مىمیرند و در رجعت زنده شده سپس مىمیرند، و براى روز رستاخیز زنده مىگردند... پس دو بار میرانده شده و دو بار زنده گردیدهاند.
ولى سنیها در تفسیر آیه دچار اشكال گردیدهاند، زیرا مرگ نخست را پیش از زندگى این جهان گفتهاند، در صورتى كه نبود پیش از بود را میراندن نمىگویند».
در جواب عرض میکنم:
اما اگر ما این تفسیر شیعهها را قبول کنیم باز اشکال حل نمیشود چون آیه از دو زندگی سخن میگوید، با ایمان به رجعت میشود سه زندگی.
مثال علی رضی الله عنه را ببینید:
زندگی اول: وقتی در مکه متولد شدند.
زندگی دوم: وقتی امام زمان بیاید.
زندگی سوم: وقتی قیامت برپا شود.
پس این شد سه بار، و آیه میگوید: دوبار، پس برای درست آمدن آیه باید رجعت را حذف کنیم.
پس خود آیه دلیل است بر باطل بودن رجعت.
اما ما درمان بیحیایی نمیدانیم که چیست!! بدون شرم و خجالت آیه را هر طور بخواهند معنی میکنند!!
همیشه گفتهام: عقیدۀ شیعه چون لحافی کوتاهست که بخواهی سر را بپوشانی پایت نمایان میشود، پا را بپوشانی سر و گردن هویدا میشود!
پس تفسیر آیه هر چی باشد یقیناً این نیست که شیعه میگوید و ربطی به رجعت ندارد چون لازمه رجعت سه بار زنده شدن است، و آیه از دو زندگی سخن میگوید نه سه.
شیعه علاوه بر این دو آیه، شواهدى دیگری را بر امكان رجعت، از قرآن ارائه مىكند و به داستان گروهى كه از دیار خود بیرون شـدند تا به گمان خود، خود را از خطر مرگ (طاعون) رهایى دهند، اما فرمان مرگ آنان رسید، و سپس زنده گردیدند اشاره مىكند. [البقره: 243] و نـیـز به داستان مردن و زنده شدن عزیر اشارت دارد، كه در آیه 259 همان سوره آمده است، و هـمـچـنـین به زنده شدن قوم موسى علیه السلام پس از آنكه صاعقه آنان رافراگرفت [البقره: 56] و اصـحـاب كـهـف كـه زنده شدند و سپس به جایگاه خود بازگشتند [الكهف: 18 تا 25] اشاره مىكند.
پس از آن اضافه مىكند: رجعت در امم سالفه نیز واقع گردیده و در این امت نیز واقع مىگردد، چـنـانكه از پیغمبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم روایت شده: هرآنچه در امتهاى گذشته انجام گرفته، در این امت نیز انجام مىگیرد.
در جواب میگویم:
اینها استدلالهای پوچ و بیهودهاند و این حرفها آدم را بیاد آن دختر آرژانتینی میاندازد که حاملهشدن خود را به حاملهشدن حضرت مریم تشبیه کرده بود.
حیا که نباشد کار به اونجا هم میرسد.
اینگونه قیاسهای چندشآور را شیعهها رها نمیکنند.
اصحاب کهف تعداد شان از انگشتان دو دست کمتر بود مدت رجعتشان یک روز بود با این وجود سورهای بنام اونها در قرآن داریم.
بنام مریم علیه السلام هم سوره داریم حتی آه و ناله مریم را در وقت زایمان قرآن ثبت کرده زیرا واقعۀ مهم بوده.
آن زن آرژانتینی به چه حقی خود را با حضرت مریم مقایسه میکند و مادر مهدی (طبق روایات شیعیان) به چه برهانی خود را با مریم مقایسه میکند و میگوید: بچه من در روز تولد حرف زد و آن رجعتکنندهگان زمان مهدی به چه حقی خود را با اصحاب کهف مقایسه میکنند؟؟!!
گفتیم عقیده به رجعت خاص شیعیان است، و مسلمانان دیگر از آن منکرند البته بوداییها و بتپرستان به تناسخ عقیده دارند. تناسخ یعنی اینکه انسان بدکار بعد از مرگ خر یا سگ شود و امثال این .
داستان زیر را از کتب شیعه برایتان نقل میکنم تا بدانید که منظور شیعهها از رجعت همان عقیدۀ بودایها به تناسخ است اما رویشان نشده آشکارا بگویند!.
این هم داستان:
«در فـهرست نجاشى حكایتى از مومن الطاق آورده، كه یكى از مخالفین به وى گفت: آیا به رجعت عـقـیـده مـنـدى؟ گفت: آرى.
بدو گفت: پانصد دینار به من وام ده و دربازگشت، آن را بستان.
مـومـن الـطـاق گفت: ضامنى بیاور تا ضمانت كند تو در آن حال به صورت یك انسان بازگشت كنى، تا بتوانم وام خود را از تو بستانم. شاید به صورت بوزینه بازگشت كنى».
شیعه میگوید: بعد امام زمان امامان پیشین و پیامبران میآیند؟؟؟!!!
مذهب شیعه جمع بین اضداد است از یک طرف امام زمان را ذخیره آخرین، الله میدانند و از ترس اینکه مبادا این ذخیره آخری از بین برود او را بردند به پشت پرده غیب ..... بردند به جایی غیر مادی، که دست هیچ بشری به او نمیرسد از طرف دیگر این حدیث را دارند.
مجلسی مینویسد: پس از ظهور امام زمان رجعت خاندان حضرت محمد آغاز میشود. «کراجکی» در کنز الفواید از قول امام جعفر صادق نوشته است: نخستین شخصی که پس از ظهور امام زمان رجعت میکند «امام حسین» است. امام حسین با یک حرکت سریع و تشویشآمیز از قبر بر میخیزد و خاک سر و روی خود را تکان میدهد. پس از «امام حسین» پدرش «حضرت علی» و پس از او «حضرت محمد» از قبر بیرون میآیند. امام محمد باقر گفته است که امام زمان مدت نوزده سال حکو مت میکند. وظیفه امام زمان آنست که ریشۀ دشمنان خاندان حضرت محمد و حضرت علی را از ریشه بکند، عدل و انصاف را روی زمین برقرار کند. امام زمان پس از انجام این وظیفه سر انجام بدست یک زن ریشدار کشته میشود. پس از کشته شدن امام زمان «امام حسین» او را غسل میدهد و کفن میکند و به خاک میسپارد. آنگاه حکومت به «امام حسین» خواهد رسید و مدت سیصد و نه (309) سال به نام امام «منتصر» در جهان سلطنت میکند. پس از «امام حسین» نوبت به «حضرت علی» خواهد رسید و او مدت چهل و چهار هزار سال به نام امام «سفاح» سلطنت میکند. آنگاه «حضرت محمد» به سلطنت میرسد و او نیز مدت پنجاه هزار سال سلطنت در جهان خواهد کرد. (بحار الأنوار، جلد 13، صفحه 1223، تالیف علامه محمد باقر مجلسی)
حالا ایرادهای ما بر این حدیث:
اول بگویم که این حدیث را تصادفی انتخاب کردم هر حدیث دیگرشان هم همینطور و پر از اشکال است.
در این حدیث مجلسی میگوید:
«امام زمان مدت نوزده سال حکومت میکند. وظیفه امام زمان آنست که ریشۀ دشمنان خاندان حضرت محمد و حضرت علی را از ریشه بکند». پس یعنی یهود و نصارا را از بین میبرد.
اما قرآن میگوید یهود و نصارا تا قیامت در زمین هستند و هر زمان نقشی دارند آیه را ببینید:
﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُۚ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗاۚ وَأَلۡقَيۡنَا بَيۡنَهُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ كُلَّمَآ أَوۡقَدُواْ نَارٗا لِّلۡحَرۡبِ أَطۡفَأَهَا ٱللَّهُۚ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادٗاۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٦٤﴾ [المائدة: 64].
«و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند».
دیدید آیه میگوید: ﴿إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ «تا روز قیامت».
پس آنها تا روز قیامت هستند.
بعد ما مدعی هستیم که نام حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم در کتب آسمانی پیشین است ولی تحریف شده.
یعنی وقتیکه قرار بود محمد صل الله علیه و آله و سلم فقط 10 سال حکومت کند الله این را آنقدر مهم دیده که در کتب پیشین ذکر کرده، حالا شیعه میگوید: قرار است محمد صل الله علیه و آله و سلم بیایید 50000 سال حکومت کند، اما الله این را مهم ندیده که در کتاب خود آن را ذکر کند و ذکر این امر مهم را واگذار کرده بر گردن محمد باقر مجلسی که 300 اندی پیش زندگی میکرده.
بعد چرا شیعه منتظر آمدن امام زمان است؟ امام زمان که مهم نیست او فقط 19 سال حکومت میکند، 19 سال را ببین و 500000 سال سلطنت پیامبر را ببین، پس بهتر است بگویند: ما منتظر ظهور دوباره حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم هستیم.
اما اگر منتظر دوباره حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم هستید پس چرا به حضرت عمر رضی الله عنه خرده میگیرید که فقط برای لحظاتی گمان کرده بود که حضرت محمد رجعت میکند و نمرده؟ (و وقتی ابوبکر نظرش را رد کرد فورا تسلیم حق شد)
شما تا حالا عمر را برای یک اشتباه چند دقیقهای نبخشیدید در حالیکه خودتان معتقد به رجعت حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم هستید؟!
شما نگاه کنید، قرآن هر صفحه از قیامت سخن میگوید و از رجعت یادی نمیکند.
در حالیکه این حدیث جعلی میگوید: قبل از قیامت رجعت است! نه که قرن ها که هزاران هزار سال ادامه دارد. محمد صل الله علیه و آله و سلم 50000 سال، علی رضی الله عنه 44000 سال، حتما بقیۀ امامها هم قرنها حکومت میکنند، پس چرا این خبر مهم را قرآن فراموش کرده؟؟!!
بعد مگر امام زمان امام آخر نیست، پس چرا بعدش دوباره رهبر الهی میاید؟؟!!
واقعا عقاید شیعهها ما را گیج میکند، میگیم: چرا امام غایب است؟! میگویند: این ذخیره آخری بوده همه امامان را مردم کشتند، آخری را الله پنهان کرده.
از اونطرف میبینیم مرگ برای اینها بازیچه است مرده سر از خاک بر میدارد و دوباره پادشاه میشود در همین دنیا!!!!
دیگر چرا امام زمان از مرگ میترسید که غایب شده ؟! شما که رجعت دارید شما که استاد خیالبافی هستید.
خب امام زمان مثل بقیه امامانتان میامد و میمرد؟ و شما با رجعت دوباره زندهاش کنید!!! محمد صل الله علیه و آله و سلم را که دوباره 50000 سال سلطنت میدهید! علی رضی الله عنه را که دوباره 44000 سال سلطنت میدهید! امام زمان شما چرا رجعت نمیکند چرا نگران مرگ او هستید و تازه مگر شما نمیگویید در آخر زمان او را زن ریشداری میکشد پس چرا از بنی عباس میترسید و رفت و سرداب، و چرا از خامنهای میترسد و نمیاید، خامنهای که نمیتواند او را بکشد خامنهای که زن ریشدار نیست؟!
وآنگهی مگر شما نمیگویید مهدی مُرد حسین رضی الله عنه جانشین او میشود؟ پس مردی که جانشینی چون حسین دارد چرا نگران مردن است؟ اصلا با بودن حسین او خجالت نمیکشد که حکمرانی میکند؟!
عجیب عقاید کج و معوجی!! و عجب قوم نادانی و عجب و باز هم عجب و هزار بار عجب!!!!
عقل شما به کجا سفر رفته؟!
اگر این مهدی خیالی نمیبود باید کل قرآن به او اختصاص میافت، رجعت یک روزه اصحاب کهف، در قرآن این همه انعکاس داشت، رجعت 50000 ساله حضرت محمد و 44000 ساله حضرت علی و هزاران هزار ساله امامان دیگر و دیگران هیچ انعکاسی در قرآن نداشت و ندارد.
تازه یک کرشمه از کارهای مهدی زنده کردن مردهگان است، او عصای موسی و دم عیسی و عمر نوح ووووووو... دارد. باز نمیدانم چرا الله او را نمیشناسد؟!
الله او را نمیشناسد چون مخلوق الله نیست و مخلوق ذهنهای بیمار است.
حالا شیعه داد میزند و میپرسد: مگر شما مهدی ندارید.
داریم عیسی هم داریم، اما عیسای ما عیسای مسیحیها نیست، عیسای ما اله نیست، و مهدی هم داریم اما مهدی ما بشر است عمری عادی دارد و اله نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر