به آنچه در آسمانها و زمین است اندیشمندانه بنگرید
فکر و اندیشه در خلقت کائنات نعمتی است که خدا به انسان دادهاست، این همه تمدنِ باسواد و جامعۀ باتجربه و شکوفا شده، نتیجه عقل الهامی و ثمره اندیشه خوب و عمیق است که اگر عقل بیدار نمیبود و انسان را به قانون حیات و علت وجود انسان بیدار نمیکرد یک گام رو به ترقی برنمیداشت. و بر آن حالتی که درست شده بود، هیچگونه تغییر و تحولی پیدا نمیکرد. عقل سالم است که میتواند با آزادی در آن اسارت که مدت زیادی دچار آن بود مقابله کند، و اگر عقل نبود امکان استفاده از منابع زمینی و زیر زمینی که انسان را از قحطی و خشکسالی نجات دهد میسر نمیشد. نزدیکشدن مسافتهای دور و طولانی به وسایل امروزی و کشف و آگاهی به معلومات برّی و بحری و هوایی همه به وسیلۀ عقل امکانپذیر است. هر عضو از اعضای انسان وظیفهای دارد که وظیفۀ عقل تأمل نظر و اندیشه است، وقتی که این نیرو تعطیل شود کار عقل تعطیل است و از مهمترین وظایفش باز میماند، در نتیجه شادابی حیات نمیماند، و موجبات افسردگی، و مرگ و فنا را باعث میشود.
اسلام میخواهد عقل را از زنجیر پیچیدهاش بیرون آورد و از خواب غفلت بیدارش نماید و به اندیشه و نظر دعوتش کند، و آن را به عبادت خالصانه راه نماید، همچنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ [یونس: 101].
«بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست».
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَعِظُكُم بِوَٰحِدَةٍۖ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثۡنَىٰ وَفُرَٰدَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُواْ﴾ [سبا: 46].
«بگو: من فقط به شما یک اندرز میدهم که: دوتا دوتا و به تنهایی برای خدا به پا خیزید، سپس بیندیشید».
ابن حبان از حضرت علی رضی الله عنه روایت کرده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا عبادةَ كَالتَّفْكِيْرِ» «هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست». همچنین ابودرداء رضی الله عنه از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده: «فكر ساعة خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ » «فکر و اندیشه یک ساعت از عبادت یک شب خوبتر است». سری سقطی رحمه الله از اولیاء الله گفته: «فكر ساعة خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ» «اندیشه و فکر یک ساعت از عبادت یک سال خوبتر است».
حضرت عایشه رضی الله عنها گفت: حضرت صلی الله علیه و آله و سلم شبی برخاست، وضوء گرفت و شروع به نماز کرد، آن قدر ادامه داد و گریه کرد تا موعدی که بلال اذان صبح خواند. به او گفتم: چرا گریه میکنی؟ مگر خداوند گناه گذشته و آینده شما را نبخشیده است. فرمود: آیا من بنده شکرگذار نباشم؟ چرا نگریم؟ در آن شب این آیه بر پیامبر نازل شد:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١﴾ [آلعمران: 190-191].
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمدن شب و روز به دنبال هم برای خردمندان نشانههای قانعکنندهای است، همانا که خداوند را در همه احوال ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد میکنند، و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشیدن که: پروردگارا! اینها را بیهوده نیافریدهای، منزهی تو، پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار».
پس از آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَهَا وَلَمْ يُفَكِّرْ فِيْهَا»([1]). «واویلا به حال کسی که این آیه را بخواند و در آن نیندیشد».
از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گاهی مردی روی فرشش درازکش کرده، وقتی سرش را بلند میکند به آسمان و ستارگان مینگرد و میگوید: گواهی میدهم که برای آسمان و ستارگان آفریدگاری هست. پروردگارا! مرا ببخش، خداوند به سوی او نظر میافکند و او را میآمرزد»([2]).
بنابراین، کسانی که منکر نعمت عقل اند و نسبت به آنچه که خدا به عقل داده بیاعتبارند و از عقل در بارۀ آنچه که خلق شده استفاده نمیکنند و از نشانههای مخلوق الهی غافلند، آنان بیارزش و خوارند.
﴿وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ ١٠٥﴾ [یوسف: 105].
«و چه بسیار نشانهها در آسمانها و زمین است که بر آنها میگذرند در حالی که از آنها روی برمیگردانند».
﴿وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٤٦﴾ [یس: 46].
«و هیچ نشانهای از نشانههای پروردگارشان بر آنان نیامد، جز این که از آن رویگردان شدند».
بیبهره گذاشتن و نادیده گرفتن عقل از وظیفهای که دارد انسان را پایینتر از رتبه حیوانات قرار میدهد و مانع برتری و به هدف رسیدن انسان به اصل حقیقت است.
﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩﴾ [الأعراف: 179].
«در حقیقت بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ دست نشان کردهایم، چرا که دلهایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند، و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند، آنان همانند چهارپایان، بلکه گمراه ترند. آری، آنان همان غفلتکنندگان هستند».
تقلید مانع پیشرفت و تشخیص عقل است، جلو تحرکات و تحقیقات عقل را گرفته و اندیشه را به حالت تعویق درمیآورد. خداوند تبارک و تعالی ستایش میکند کسانی که حقیقت را میجویند و بعد از بحث و آزمودن در بین چیزها بهترین را تشخیص میدهند و قول احسن را انتخاب مینمایند، و بقیه را ترک میکنند، آنجا که میفرماید:
﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٨﴾ [الزمر: 17-18].
«پس بشارت ده به آن بندگان من که: به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند، اینانند که خدا ایشان را هدایت نموده و اینانند همان خردمندان».
بسی جای تأسف است، برای تقلیدکنندگانی که فکر و اندیشه دیگران را ترجیح داده و از خود اندیشهای ندارند و در چهارچوب قول قدیمی که با آن الفت گرفتهاند گیر کرده و از آن تجاوز نمیکنند، با این که قول و رأی جدید عقلانیتر باشد.
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ ١٧٠﴾ [البقرة: 170].
«و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند: نه، بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم، آیا هرچند پدرانشان چیزی را درک نمیکرده و به راه صواب نمیرفته اند، بازهم در خور پیروی هستند»؟!.
﴿وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ ٢٣﴾ [الزخرف: 23].
«بدینگونه در هیچ شهری پیش از تو هشداردهنده نفرستادیم، مگر آنکه خوشگذرانان آنان میگفتند، ما پدرانمان را بر آیینی و راهی یافتهایم و ما در پی ایشان راه سپاریم».
اسلام خواهان فکر و اندیشهای است که آن فکر و اندیشه در محدودۀ عقل باشد و به سوی هرچیزی که مخلوق خداست مثل زمین و آسمان، نفسِ انسان، اجتماع بشری و امثال اینها نظر کند و هیچ مانعی برای اندیشه نیست، مگر تفکر در ذات خداوند که آن مافوق ادراک است؛ چون ذات خدا برای ما قابل درک نیست.
همچنان که خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٠٣﴾ [الانعام: 103].
«چشمها او را نمیبیند و اوست که دیدگان را درمییابد که او بسی دقیق و آگاه است».
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١﴾ [الشوری: 11].
«چیزی مانند او نیست و او شنوا و بیناست».
﴿يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠﴾ [طه: 110].
«آنچه که ایشان در پیش دارند و آنچه را پشت سر گذاشته اند، میداند و حال آنکه به آن دانشی ندارند».
«آنچه رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در خلقت خداوند فکر کنید، ولی در ذات خدا اندیشه نکنید، چون برای شما میسر نیست»([3]).
و از آیات خدا که خواهان تفکر و اندیشه در خلقت آسمانها و زمین به آن وسعت و فراخی میباشد، قول خداوند سبحان میباشد که میفرماید: ﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٦٤﴾ [البقرة: 164].
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، و کشتیهایی که در دریا روانند با آنچه به مردم سود میرسانند، و همچنین آبی که خدا از آسمان فرود فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هرگونه جنبندهای پراکنده کرده است، و نیز در گردانیدن بادها و ابری که میان آسمان و زمین آرمیده است، برای گروهی که میاندیشند، واقعاً نشانههای گویا وجود دارد».
و قول خداوند: ﴿أَفَلَمۡ يَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ كَيۡفَ بَنَيۡنَٰهَا وَزَيَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ ٨ وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَكٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِيدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِيدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡيَيۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ ٱلۡخُرُوجُ ١١﴾ [ق: 6-11].
«آیا به آسمان بالای سرشان نمینگرند که چگونه آن را ساخته و زینتش دادهایم و برای آن هیچگونه شکافتگی نیست. و زمین را گستردهایم و در آن لنگرآسا، کوهها فرو افنکندیم و در آن جفت دلانگیز رویانیدم تا برای هر بندۀ توبهکاری، بینشافزا و پندآموز باشد، و از آسمان آبی پربرکت فرو آوردیم، پس بدان وسیله باغها و دانههای دورکردنی رویانیدیم، و درختان خرما که خوشههای روی هم چیده دادند، اینها همه برای روزی بندگان من است که با آن آب، سرزمین مردهای را زنده گردانیدیم، رستاخیز نیز چنین است».
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥﴾ [یونس: 5].
«اوست کسی که خورشید را روشنایی بخشیده و ماه را تابان کرد. و برای آن منزلهایی معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید. خداوند اینها را به جز به حق نیافریده است و نشانههای خود را برای گروهی که میداند به روشنی بیان میکند».
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِيهَا زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٣ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٤﴾ [الرعد: 3-4].
«و اوست که زمین گسترانید و در آن کوهها و رودها را نهاد، و از هرگونه میوهای در آن جفت جفت قرار دارد. روز را به شب میپوشاند. قطعاً در این امور برای مردمی که تفکر میکنند نشانههایی وجود دارد، و در زمین قطعاتی است کنار هم و باغهایی از انگور و کشتزارها و درختان خرما. چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب میشوند. و با این همه برخی از آنها را در میوه از حیث مزه و نوع و کیفیت بر برخی دیگر برتری میدهیم، بیگمان در این امر نیز برای مردمی که تعقل میکنند دلایل روشنی است».
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْ﴾ [فاطر: 27-28].
«آیا ندیدهای که خدا از آسمان آبی فرود آورد و به وسیله آن میوههایی که رنگهای آنها گوناگون است بیرون آوردیم، و از برخی کوهها، راهها و رگههای سپید و گلگون به رنگهای مختلف و سیاه پررنگ آفریدیم. و از مردمان و جانوران و دامها که رنگهایشان همانگونه مختلف است پدید آوردیم، از بندگان خدا تنها دانایانند که از او میترسند».
خداوند تبارک و تعالی در بارۀ اندیشۀ انسان در آفرینش انسان میفرماید:
﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ ٥ خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ ٦ يَخۡرُجُ مِنۢ بَيۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ٧﴾ [الطارق: 5-7].
«باید انسان بنگرد که از چه آفریده شده است، از آب جهنده خلق شده که از پشت مرد و میان استخوانهای زن بیرون میآید».
﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِينَ ٢٠ وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٢١﴾ [الذریات: 20-21].
«و روی زمین برای اهل یقین نشانههای متقاعدکنندهای هست و در خود شما، پس چرا نمیبینید».
و در مورد دعوت انسان به اندیشه و تفکر در نفس خودش، خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَكۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ فَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٩﴾ [الروم: 9].
«آیا در زمین نگردیدهاند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است. بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و پیش از آنچه آنها آبادش کردند آنان آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند. بنابراین، خدا بر آن نبود که بر اینان ستم کند: لیکن خودشان بر خود ستم کردند».
﴿قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٦٩﴾ [النمل: 69].
«بگو، در زمین بگردید و بنگرید، فرجام گنه پیشهگان چگونه بوده است».
﴿قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُمۡ سُنَنٞ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ١٣٧﴾ [آل عمران: 137].
«قطعاً پیش از شما سنتهایی بوده و سپری شده است، پس در زمین بگردید و بنگرید که فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است».
و صدها آیه از این قبیل که انسان را به اندیشه و تفکر در کائنات دعوت مینماید، وسیلهای است تا او را با پدید آورنده جهان و خالق عالَم آشنا کند و در این مسیر حقیقت اشیاء و خاصیت آن را در جهت منفعت و ارزش بشناسد و آن را از یاد نبرد.
آشکار است که قرآن در دعوت به اندیشه و نظر در بارۀ خلقت انسان و اوصاف امتیازات او بر دیگر موجودات و آداب و رسوم و قوانینی که اجتماع انسانی بر آن است، عنایتِ خاصی دارد که آن تدبر و تحقیق به آسانی میسر نیست، مگر آن که با بحث دقیق و نظر جدی ملاحظه شود؛ مانند اندیشه و تفکر در آیات تلاوت شدۀ قرآن کریم که اسرار معانی آن بدون نظر و دقت امکانپذیر نیست.
﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩﴾ [ص: 29].
«این کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردهایم تا در بارۀ آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند».
﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ ٢٤﴾ [محمد: 24].
«آیا در آیات قرآن نمیاندیشند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است».
یکی از مزایای اسلام آن است در مسایلی که متنی از کتاب و سنت نباشد، اجتهاد لازم است و قیاس را یکی از مصادر شرعی قرار داده اند که البته اجتهاد مقتضی فهم واقعی، زیرکی و آگاهی به علوم شریعت و فقه، و قدرت استنباط مسائل شرعی از قرآن یا حدیث نبوی است. و در هر عصری دنیای اسلام از امامِ مجتهدِ عالم و آگاه که مسلمانان را از مسائل فقهی و شناخت حکم خدا آگاه سازد، نباید خالی باشد.
مجتهد با شرایط مذکور اگر اصابه حق کند و یا به خطا حکم دهد در هرحال مأجور است، به قول مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:
«اگر مجتهدِ حاکم در حکمی درست فتوا داد، دارای دو اجر است و اگر به خطا رفت یک اجر».
بنابراین، مرز تفکر و اندیشه در اسلام چون آشکار و واضح است، مانع و انتهایی ندارد.
﴿كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ ٢١٩ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ﴾ [البقرة: 219-220].
«خداوند آیات خود را برای شما روشن نموده باشد که در کار دنیا و آخرت بیندیشید».
بدیهی است وسعت و گشایش دنیا هرچه باشد نسبت به وسعت آخرت چیزی نیست.
عقل در نتیجه تفکر و اندیشیدن به آزادی واقعی میرسد و دانشمندان و اندیشمندان هم در بحث و تدریس و اجتهاد در عقاید، فقه و فلسفه و دیگر علوم فقط نشاط فکری و استقلال عقلی را منظور داشته اند.
و این تمدنها همه از افتخارات اسلام است و ما به آن افتخار میکنیم و آزادی و استقلال عقلی که اسلام به ارمغان آورد، پایه و اساسی است که نهضت و مدینت اروپا بر آن بنا شده، همچنان که افرادی از خودشان شاهد و گویای این حرکت هستند.
«استاد لیبری» میگوید: اگر اعراب سرمشق حرکت تاریخ نمیبودند، نهضت اروپای جدید چندین قرن به تأخیر میافتاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر