مسلماً در نیکی گنجینههایی است
نهایت آرزوها و اهمّ مقاصد انسانی آن است که انسان بسیار مشتاق و کوشا بر خیر باشد که اگر دارای این صفت شد، انسان نامیده میشود و رتبۀ انسانیتش بالا میرود و شبیه به ملائکه میشود و متخلق به اخلاق خداپسندانه، به این خاطر خداوند انسان را در کار خیر و پیش قدم بودن آن دستور داده است و میفرماید:
﴿وَلِكُلّٖ وِجۡهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَاۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٤٨﴾ [البقرة: 148].
«و برای هر ملتی جهتی است که بدانجا رو میکنند، پس به سوی نیکیها بشتابید و در انواع خیرات بر یکدیگر سبقت بگیرید، هرجا باشید خدا همگی شما را گرد میآورد، خدا بر همه چیز توانا است».
یعنی: مقصود و منظور مردم متفاوت و مختلف است، قسمتی تابع شهوانیت و امیال نفسانی هستند و قسمتی دیگر به مقام و مراتب دنیوی از قبیل ریاست و جاهطلبی و افتخار سرزمین که آن را کرامت و شرف مینامند تمایل دارند؛ اما اسلام انسان را متوجه کار خیر کرده و مسابقه را در کار خیر لازم دانسته است، که خداوند متعال در بسیاری آیات جدّاً خیر را اساس رستگاری مشخص کرده است و میفرماید:
﴿وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ۩ ٧٧﴾ [الحج: 77].
«و کار خوب انجام دهید باشد که رستگار شوید».
در خبر است که خداوند متعال به انبیاء و پیامبرانش وحی کرده که کار خیر انجام دهند و خیر را یک اصل اساسی و وسیله نجات قرار دهند، همچنانکه میفرماید: ﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِۖ وَكَانُواْ لَنَا عَٰبِدِينَ ٧٣﴾ [الأنبياء: 73].
«و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان تنها ما را میپرستیدند».
خداوند متعال انسان مشتاق و آزمند به احسان را ستوده و فرموده است: ﴿إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠﴾ [الأنبياء: 90].
«به راستی آنان در کارهای نیک شتاب مینمودند و ما را از روی رغبت و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند».
و پاداش کار نیک را با بهشت داده است و میفرماید:
﴿وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَيۡرٗا﴾ [المزمل: 20].
«و هرکار خوبی برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بهتر و پاداشی بیشتر باز خواهید یافت».
ابن ماجه از سهل بن سعد روایت کرده که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«به راستی که این خیر و احسان گنجینه است و در برابر این گنجها، کلیدهایی است؛ خوشا [و خیر فراوان] برای کسی که کلید خیر است و قفل بستۀ شر، و وای بر کسی که کلید شر و بستن خیر است».
خداوند تبارک و تعالی لذایذ دنیا را با مضراتش سنجیده و هموزن کرده و صفات حسنه را معلوم نموده است. آشکار و روشن است که فضائل خوب و روش نیک اثرش باقیتر است و بهترین و ارزشمندترین ذخیره است و شایسته و سزاوار کوشش انسان است که در دنیا و آخرت برای او خیر است. خداوند سبحان میفرماید:
﴿ٱلۡمَالُ وَٱلۡبَنُونَ زِينَةُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ أَمَلٗا ٤٦﴾ [الکهف: 46].
«مال و پسران، زیور زندگی دنیایند و نیکیها ماندگار، از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید نیز بهتر هستند». و میفرماید:
﴿فَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٣٦﴾ [الشوری: 36].
«و آنچه به شما داده شده کالای زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که گرویده اند و به پروردگارشان اعتماد دارند، بهتر و پایدارتر است». همچنانکه خداوند متعال فرموده است:
﴿أَيَحۡسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِۦ مِن مَّالٖ وَبَنِينَ ٥٥ نُسَارِعُ لَهُمۡ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ بَل لَّا يَشۡعُرُونَ ٥٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٥٧ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ ٥٨ وَٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ ٥٩ وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ ٦١﴾ [المؤمنون: 55-61].
«آیا میپندارند آنچه از مال و پسران که بدیشان میدهیم و با آنان یاریشان مینمائیم، برای این است که به شتابان درهای خوبیها و نعمتها به رویشان میگشائیم [نه اشتباه میکنند]؛ بلکه نمیفهمند. در حقیقت کسانی که از بیم پروردگارشان در هراسانند و کسانی که به نشانههای پروردگارشان ایمان آورند و آنان که به پروردگارشان شرک نمیآورند و کسانی که آنچه را دارند در راه خدا میدهند، در حالی که دلهایشان ترسان است [و میدانند که] به سوی پروردگارشان بازخواهند گشت، آنانند که در کارهای نیک شتاب کنند و آنانند که در انجام آنها سبقت میجویند».
از ابن مسعود روایت شده که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در قلب انسان دو خطره وجود دارد: نخست الهامی است از رسول خدا که وعدۀ خیر میدهد و تصدیقکنندۀ حق است، کسی که در قلبش این خطره پیدا شود بداند که از طرف خداوند است و باید شکر آن را به جای آورد. دیگری وسوسهای است از سوی شیطان که وعدۀ شر است و تکذیبکنندۀ حق و انسانها را از نیکیها بازمیدارد، پس هرکس به چنین حالتی گرفتار شد، باید از شر شیطان رانده شده، به خدا پناه ببرد. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این آیه را تلاوت فرمودند:
﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٢٦٨﴾ [البقرة: 286].
«شیطان شما را به تهدیستی بیم میدهد و شما را به انجام کار زشت دستور میدهد، ولی خداوند به شما وعده آمرزش خویش و فزونی نعمت میدهد، فضل و مرحمتش وسیع و از همه چیز آگاه است».
خیری که خداوند به بندهاش ببخشد، تمام نیکیها را دربر دارد و شامل همۀ اعمال صالح است. پس طاعت خدا خیر است و تمرین فضایل و همیشه به آن مشغول بودن خیر است... اخلاص و نیت پاک خیر است... احسان و نیکوکاری به مردم خیر است... و به قوم و فامیل خیر است... و سخن خوب خیر است... و هرکاری که فرد و جامعه را بیدار کند خیر است.
سرشت و اخلاق سالم، انسان را به خیر هدایت میکند و چون کمال سعادت و خوشبختی را دربر دارد، به این خاطر در کتاب آسمانی و سنت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دعوت به خیر شده، بدون اشاره به حدود نیکیها و خیرات که البته عملاً آثارش معلوم میشود.
3- نمونهها و مثالهایی از خیر
اسلام جامعه را به راه و روش خیر و اقسام آن راهنمایی کرده تا مورد توجه و عنایت قرار گیرد، پس علم و آگاهی زیاد خیر است. خداوند سبحان میفرماید:
﴿يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٦٩﴾ [البقرة: 269].
«خدا به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد و به هرکس حکمت داده شد مسلماً خیری فراوان داده شده است و جز خردمندان پند نمیگیرند».
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که خداوند به او اراده خیر کند، در علم دین آگاهش میکند و به او رشد و توانایی میبخشد»([1]).
راهنمایی بر خیر و دلالت دیگران بر آن اهمیتش کمتر از تمرین خیر و اقدام به خیر نیست.
حضرت صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «هرکس به نیکی راهنمایی کند، همچون انجام دهندۀ آن دارای خیر است»([2]).
همچنین فرموده است: «اگر توسط تو، خدای مردی را هدایت دهد، برای شما از شتر سرخموی خوبتر است»([3]).
پاکی و جوانمردی و رحمت و مهربانی و سخن خوب همه اینها مظهر اراده خداست که متصف به خیر هستند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «این اخلاق از طرف خداست، پس کسی که خدا به او اراده خیر داشته باشد، اخلاق حسنه به او میبخشد و اگر اراده بد به او داشته باشد، رفتار بد به او میدهد»([4]).
و از ابودرداء رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که سهمی از محبت و مهربانی به او داده شده باشد، معلوم است که سهمی از خیر به او داده شده و کسی که از محبت محروم شده است».
و مرد اگر از زحمات و کوشش خود استفاده کند، برایش خیر است و گذشت و مداراکردن با دیگران نیز خیر است.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «هیچ کدام از شما به خیر نمیرسد، مگر آن کس که از دست رنج خود میخورد و داود پیامبر علیه السلام هم از کار و کوشش خودش میخورد»([5]).
حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بر هرفرد مسلمان صدقهای است. مردی گفت: اگر نداشت چه کند؟ فرمود: کار کند و استفاده نماید و صدقه بدهد. گفت: اگر توانایی کار نداشت؟ فرمود: همکاری انسان ناتوان و مظلوم نماید. گفت: اگر نتوانست؟ فرمود: امر به معروف انجام دهد. گفت: اگر نتوانست؟ فرمود: از شر دوری کند و آن صدقه است».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «دست برتر (بخشنده) بهتر از دست پایینتر (گیرنده) است».
و فرمود: «هر مسلمانی که نهالی و یا دانهای بکارد و انسانی یا حیوانی، یا هرچه از آن بخورد برای او صدقه است»([6]).
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «خودتان را از آتش جهنم دور کنید، اگرچه به نصف خرمایی [صدقه] باشد و اگر کسی نداشت با سخن خوب».
کاری که برای اعتلای کلمه خداوند و نصرت در دین خدا باشد، آن از بهترین نمونههای خیر است.
حضرت میفرماید: «یک روز صبح تا غروب در راه خدا بودن، بهتر از دنیا و آنچه در آن است میباشد».
و روایت ابوسعید رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: «از بهترین زندگانی برای مردم: زندگی مردی است که جلو اسبش را در راه خدا گرفته و سوار آن میشود، هرزمان صدا و فریاد ستمدیدهای را شنید، به سوی او بشتابد و آماده و خواهان مرگ و کشتن در راه [خدا] است([7]). و مردی است با چند گوسفند در سرقلهای از این قلهها در میان درهای از این درهها نماز را انجام میدهد و زکات را میدهد، تا واپسین دم مرگ پروردگارش را میپرستد و در برابر مردم جز خیر انجام ندهد».
و خداوند سبحان به اندازه ذرهای از خیر و شر انسان را محاسبه میکند که: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨﴾ [الزلزلة: 7-8].
«پس هرکس هموزن ذرهای نیکی کند، نتیجۀ آن را خواهد دید و هرکس هموزن ذرهای بدی کند، نتیجۀ آن را خواهد دید».
در موطأ امام مالک رحمه الله روایت است: «گدایی از حضرت عایشه ام المؤمنین خوراک خواست. حضرت عایشه رضی الله عنها خوشه انگوری در دست داشت، به یک نفر گفت: یک دانه انگور به او بدهید. مسکین به حالت تعجب به حضرت عایشه نگریست، حضرت عایشه فرمود: تعجب میکنی، آیا در این دانه انگور چند مثقال ذره هست»؟
از سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه روایت شده که او دو دانه خرما را به گدائی داد، گدا دست سعد را گرفت. سعد به گدا گفت: خداوند متعال مثقال ذرهها را از ما قبول میکند، در دو خرما چندین مثقال ذره موجود است.
به روایت معمر از زید بن اسلم، مردی به حضور حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: «یا رسول الله! از علمی که خدا به شما داده است، ما را نیز آگاه کن. حضرت صلی الله علیه و آله و سلم او را به شخصی سپرد تا به او قرآن یاد دهد. پس سوره «زلزال» را به او یاد داد تا این که به آیه آخر سورل زلزال رسید. مرد گفت: کافی است. به حضرت صلی الله علیه و آله و سلم خبر دادند فرمود: بس است، به راستی که او آگاه شد.
تمام نیکیهایی که به مردم نشان بدهی، کم یا بسیار حتی مصافحه (دستدادن) و خوشرویی و خوشحالی موجب رضایت خداست.
حضرت صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «از کار نیک هیچ چیز را بیارزش نشمارید، اگرچه با برادرت با چهره خوب و خوشرویی ملاقات کنید»([8]).
و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر دو نفر مسلمان به هم برسند و باهم مصافحه کنند، گناهانشان میریزد، به مانند درختی که برگهایش میریزد».
برداشتن هرچیز آزاردهندهای در سر راه مسلمانان از نیکیهاست و موجب غفران الهی میشود.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «مردی در راه میرفت خاری که در سرِ راه بود پرت کرد، خداوند او را بیامرزید»([9]).
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «نامۀ اعمال امتم بر من معلوم میشود از بدیها و خوبیهایشان، پس در میان اعمال نیکشان حتی برداشتن خاری در سرِ راه میبینم».
رفتن به سوی مسجد و گام برداشتنها پیش خداوند ذخیره است و خیر، و چیزی از آن ضایع نیست.
از ابی منذر أبّی بن کعب رضی الله عنه روایت است که: «مردی بود که منزلش از مسجد دورتر از همه بود و همیشه برای نماز در مسجد حاضر بود. به او گفته شد یا به او گفتم: اگر مالِ سواری بخری و در تاریکی و در سختی سوار آن بشوی، خوب است. مرد گفت: خوشحالم نمیکند و به آن خوشحال نیستم که منزلم در کنار مسجد باشد، میخواهم برایم نوشته و محاسبه شود که به پیاده به مسجد و خانه رفت و آمد میکنم. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تمام رفت و آمدهای شما، خداوند متعال برایت جمع کرده است»([10]).
و از انواع خیر آنست که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نام برده و بیان فرموده است: «خوشا به حال کسی که پیشهاش پاک، و نیتش پاک، و آشکار و پنهانش پاک است و مردم از شرش در ایمنند. خوشا به حال کسی که به علمش عمل میکند و از مالش بخشش کند و فضل و بزرگواری از گفتارش معلوم است»([11]).
اقدام به کار خیر نیازمند بازگشت نفس از حرکات قبلی است تا به خیر الفت گیرد؛ و تمرین خیر بر نفس آسان شود.
طبق دستور اسلام ما موظفیم از بچگی، فرزندانمان را به فضایل و اخلاق اسلامی تربیت دهیم و از اول برای انجام فرایض دینی، اولاد را عادت دهیم، تا با نشأت گرفتن از اسلام پرورش یابند.
وينشأ ناشيء
الفتيان منا |
|
على ما كان
عوّده أبوه |
جوانان از مانشات میگیرند و رشد میکنند، همانگونه که فرزند از پدرش عادت یاد میگیرد؛ و پدر به او عادت و روش یاد میدهد.
مبادرت به کار خیر و به سوی فضایل انسانی رفتن، لازمۀ انسان است، زیرا انسان را به درجۀ والای معرفت میرساند.
خورشید یک لحظه منتظر نمیماند، زمان به سرعت سپری میشود، وقت فرصتی طلایی است که خدا به انسان داده تا به خیر و نیکی عمر را به پایان برساند. خداوند میفرماید:
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾ [الملک: 22].
«همانگونه مرگ و زندگی پدید آورده، تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید».
هنگامی که انسان از کردار خوب کوتاهی کرد و در ادای واجبات بیاعتبار بود، به راستی خودش را گول زده و به نوعی خوار و تباه شده که جبران نخواهد شد.
﴿وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾ [العصر: 1-3].
«سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعاً انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی، توصیه کردهاند».
و در حدیث صحیح است: «دو نعمت هست که بسیاری از مردم در آن شکست خوردهاند: سلامتی و آسایش»([12]).
گاهی فتنهها مانع ایجاد مینمایند و انسان را از کوشش خیر منصرف میکنند. و از واجبات انسان است که در جهت رفع این موانع و پیشیگرفتن از این فتنهها و رهایی از آن کوشش کند، تا زمانی که اسباب و امکانات برایش آماده شود و درهای خیر و نیکی به رویش بازشود.
حضرت صلی الله علیه و آله و سلم میفرمود: «به سوی کارهای شایسته بشتابید؛ چرا که فتنهها مانند پارههای شب تاریک پدید خواهند آمد. شخص به هنگام صبح مسلمان از خواب برمیخیزد و به هنگام شب کافر میشود. شب را مسلمان به سر میآورد و صبح به کافری از خواب برمیخیزد و دین خود را به کالای دنیوی میفروشد»([13]).
از ابی هریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «به سوی هفت کار پیشی گیرید: آیا جز در انتظار فقری فراموشیآور، یا بینیازیِ طغیانانگیز، یا بیماری تباهیزا، یا پیریِ خِرفکننده، یا مرگی سریع یا دجال که بدترین غایب مورد انتظار است، و یا در انتظار قیامت هستید که قیامت بسی سختتر و تلختر است»([14]).
بهترین اعمال انسان آن است که در حال صحت بدن و ثروتمندی و خوش اقبالی در دنیا و امید به زندگی انجام دهد که کردار خوب در این حالات دلیل ایثار و خودگذشتگی و بیداری اوست.
از حضرت صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد: کدام صدقه اجر و پاداش بسیاری دارد؟ فرمود: «این که در حال صحت بدن که آرزوی ثروتمند شدن و ترس از فقیری داری صدقه بدهی، و آن را تا زمان مرگ به تأخیر نیندازی که آن وقت میگوئی: به فلانی این مقدار [پول] و به فلانی آن مقدار بدهید، و به فلانی بگوئید چنین و چنان کن...
6- نمونهای از زندگی پیامبر و یارانش
خود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در کار خیر همیشه پیشقدم بوده و نمونهای ارزشمند در کار خیر بود. از ابی سَرْوعه رضی الله عنه روایت است: «نماز عصر را در مدینه به امامت حضرت صلی الله علیه و آله و سلم خواندیم، پس از این که سلام داد به عجله به حجرۀ یکی از همسرانش رفت، مردم از عجله او ترسیدند، به نزد مردم بازآمد و دید که مردم متعجبند، فرمود: یادم آمد شمشی طلا پیشم بود، نخواستم که آن را زندانی کنم، پس دستور تقسیمش را دادم»([15]).
اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همیشه تابع اخلاق و روش او بودند، از بزرگی و جوانمردی و خواستههای حضرت تخلف نمینمودند، در جهاد خالصانه در راه خدا مسابقه میدادند و به شهادت راضی و خشنود بودند.
در جنگ احد مردی به حضرت صلی الله علیه و آله و سلم گفت: اگر من کشته شوم کجا هستم و جایم کجاست؟ حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در بهشت». مرد چند دانه خرما در دستش بود، پرت کرد و جنگید تا کشته و شهید شد.
جنگ تبوک در وقت گرما بود، ابوخیثمه دو همسر داشت، از لشکر تخلف کرد و به جنگ نرفت، وقتی که تخلفش را از جنگ و نشستنش را دید و متوجه شد، گفت: رسول الله در شدت گرما باشد و ابوخیثمه در سایۀ دائم و آب سرد و در کنار همسر زیبا!! این انصاف نیست.
قسم به خدا، به منزل هیچ یک از شما نمیآیم تا به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نرسم، توشه جهاد جنگ را برایم آماده سازید، پس شتر و شمشیر و نیزه را برداشت و به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شتافت تا به حضور حضرت صلی الله علیه و آله و سلم رسید.
[1]- روایت بخاری.
[2]- روایت مسلم.
[3]- این ضرب المثلی است برای باارزشترین اموال عرب که همین شتر سرخمو بوده است که مثل زده اند.
[4]- روایت طبرانی در الأوسط.
[5]- روایت بخاری.
[6]- روایت بخاری و مسلم.
[7]- روایت مسلم.
[8]- روایت مسلم.
[9]- روایت بخاری.
[10]- روایت مسلم.
[11]- روایت طبرانی و حسنه ابن عبدالبر.
[12]- روایت بخاری از ابن عباس.
[13]- روایت مسلم.
[14]- روایت ترمذی.
[15]- روایت بخاری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر