این برای دلهای شما و دلهای زنان پاکیزهتر است
اسلام انسان را بر پاکی نفس و درستی و اخلاق و محافظت شرف و آبرو تشویق میکند و به خاطر تحقق این اهداف، مرد و زن را به انصاف و خصلتهای پاک و مرغ دعوت نموده، تا مرد و زن به اضافه سعادتی که به آن دست یافته اند، عضو مفیدی برای امت باشند، همانا اسلام اختلاف طبیعت در بین زن و مرد را ملاحظه کرده، و وظایف مذکر و مؤنث را معین نموده، و قسمتی از آداب و دستورات را به زن برای حفظ شرف و کرامت خودش اختصاص داده و مردان سفیه و بیخود را از تجاوز به او برحذر داشته است.
از آداب و روش مخصوص زنان مسلمان
شرم و حیا، پوشش و نگهداری و محافظت از هرچه که شرف و حیثیت او را خدشهدار نماید، دوری از شک و سوء ظن، و عدم خلوت با مردان بیگانه و ترک شبیهساختن زن به شکل مردان.
لباس و پوششی که باید زن آن را بپوشد لباسی است گشاد، به نوعی که اعضای بدن زن آشکار و معلوم نگردد و لباسی ضخیم که زیر آن نمایان نباشد.
خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٥٩﴾ [الأحزاب: 59].
«ای پیامبر! به همسران و دختران و بانوان باایمان بگو: روپوشهای خود را برگیرند، تا با عفاف و حریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند و خداوند آمرزنده و مهربان است».
سبب نزول این آیه: زنان مؤمن و آزادهای، لباسی را در تن داشتند مشابه به لباس امه و جاریه فاجره که آن هم عادت جاهلیت بود؛ یک پیراهن و یک پارچه روسری که فقط سر را میپوشانید، یقه پیراهن را تا سینه باز و به رویِ مردم آشکار میکردند. خداوند تبارک و تعالی به پیامبرش امر فرمود که، به زنان و دخترانش و به تمام زنان مسلمان دستور دهد که تمام بدن و سر و سینهشان را بپوشانند، تا شناخته شوند و بدانند که زنان مسلمان هستند و از بدی و دسترس انسانهای هوسران محفوظ بمانند.
در سوره نور فرموده خداوند سبحان آمده است:
﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١﴾ [النور: 31].
«و به بانوان باایمان بگو: چشمهای خود را فرو بندند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را جز آن مقداری که ظاهر است ننمایند و زینتهای خود را آشکار نسازند، مگر برای: 1- شوهرانشان. 2- پدرانشان. 3- پدرِ شوهرانشان. 4- پسرانشان. 5- پسر همسرانشان. 6- برادرانشان. 7- پسرِ برادرانشان. 8- پسر خواهرانشان. 9- زنان هم کیششان. 10- کنیزانشان. 11- مردان سفیهی که تمایل به زنان ندارند. 12- کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعتند و غیر ممیز، و پاهای خود را بر زمین نکوبند، تا زینتهای پنهان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید».
در ضمن این آیه چندین معنی نیز دارد:
اول: خداوند متعال به زنان مؤمن امر فرمود که چشمهایتان را از نامحرمان ببندید، حلال نیست برای شما به سوی مردان نامحرم با نظری شهوت بنگرید. در موقع معامله و داد و ستد نظر به سوی نامحرم نباید ادامه داشته باشد که در مرتبه اول گناهی و حسابی ندارد، ولی مرتبه دوم گناه شمرده میشود و دارای حساب است. و در حدیث آمده است: مرتبه اول برای شما، ولی مرتبه دوم بر شما دارای حساب است.
ضمناً امر و دستور به فرو بستن چشم زنان نامحرم، به خاطر دوری از فتنه و فتنهخواهی میباشد.
دوم: صیانت نفس و پاکی آن و دوری از فحش و کردار و گفتار بسیار زشت.
سوم: آشکارنکردن زینتشان برای مردان بیگانه، مگر آنچه که ظاهر است، یعنی: هردو دست و صورت، و برای ضرورت در معامله و خرید و فروش ایجاب کند که صورت و دست نامحرم را ببیند.
از حضرت عایشه رضی الله عنها روایت شده که فرمود: اسماء پیش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و لباسی نازک پوشیده بود، حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از او دوری جست و فرمود: «ای اسماء! زن همین که به سن قاعدگی رسید، مصلحت نیست که دیده شود، مگر این و آن نباشد و اشاره به صورت و هردو کف دست نمود. (جایز نیست نامحرم او را ببیند)([1]).
معنی کلمه «ضرب الخمار علی الجیوب» در آیه فوق پوشاندن سر و گردن و سینه است، چون هیچ احتیاجی به نشان دادن آنها نیست و اکثراً، اظهار و آشکارنمودن سینه و گردن، به گناه و فتنه منجر میشود.
و در حدیثی از حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که فرمود:
«دو گروه اهل دوزخ هستند که من آنها را ندیدهام: گروهی همراهشان تازیانههایی مانند دم گاو است و با آن مردم را میزنند، و گروهی از زنان که در عین حجاب، برهنه مینمایند و خود منحرف هستند و دیگران را نیز منحرف میسازند، سرشان مانند کوهان شتر، تمایل یافته است (از جهت مد موی سر) که اینها نه داخل بهشت میشوند و نه بوی آن را مییابند و حال آن که بوی بهشت از هر مسیری درک میشوند»([2]).
و خداوند فرموده است:
﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰ﴾ [الأحزاب: 33].
«و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار نکنید».
تبرج: آشکارنمودن زینت و اظهار فتنهها و آن برگشت به جاهلیت اول است. و اما آن کسانی را که خداوند از این امر مستثنی کرده و جایز است به زینت زنان نگاه کنند:
اول: محارم زن مانند پدر، پسر، برادر، پسر پسر، پسر برادر و پسر خواهر تا آخر.
دوم: مردانی که تمایل به زنان ندارند. مانند بزرگسال و پیر و کسی که دارای مرضی طبیعی باشد که مانع فتنه بین او و بین زنان باشد.
سوم: بچههایی که هنوز درک و آگاهی نداشته و به جوانیِ زنان، رغبت و تمایل پیدا نکرده اند.
و قول خداوند متعال:
﴿وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ﴾ [النور: 31].
«و پاهای خود را به گونهای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتهاشان را که نهفته میدارند معلوم گردد». آیه 31 سوره نور این حکم را بیان میکند که زنان مسلمان نباید مانند زنان جاهلیت باشند که به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین میزدند تا زینت پنهانیشان شنیده شود و صدای خلخال که به پا دارند به گوش برسد و فتنهها خیزد.
این قسمتی از دستورات و آداب زنان اسلام است که خداوند به آنان تعلیم داده، تا در ناگواریها، شرف و آبرو و عفت خود را حفظ کنند.
اسلام خلوت مرد با زن بیگانه را نهی کرده است، برای منع دستدرازی به سوی فساد و دوری از فتنه و پرهیز از آنچه که انسان را از محرمات الهی نزدیک میگرداند.
بدیهی است که غریزه جنسی از تمام غریزهها قویتر و شدیدتر است، شکی نیست که در اجتماع مرد و زن در جای خلوت، نفس شیطانی آنان را به ارتکاب گناه میکشاند، همچنانکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به آن اشاره کرده و فرموده است:
«از رفتن پیش زنان [نامحرم] خودداری کنید، قسم به کسی که نفسم به دست اوست! هیچ مردی با زنی خلوت نمیکند مگر این که شیطان در آنجا حاضر میشود»([3]).
به عقیدۀ ما در مجلسی که شیطان در آن حاضر باشد، شر و دشمنی در آن زیاد است، چون شیطان حاکمیت آن مجلس دارد.
اگر زن با همسرش یا یکی از محارمش باشد، بودن مرد بیگانه با فروبستن چشم رعایت ادب که نشانۀ پاکی نفس و سلامت دل است، اشکالی ندارد. خداوند متعال فرموده است:
﴿قُل لِّلۡمُؤۡمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَيَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡۚ ذَٰلِكَ أَزۡكَىٰ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ ٣٠﴾ [النور: 30].
«به مردان باایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه که میکنند آگاه است».
همانا فرو نهادن چشم در برابر نامحرمان و حفظ آبرو و پاکدامنی موجب پاکی نفس و پرهیز و دوری از گناه و کار زشت است.
اسلام با این شرایط حضور مرد بیگانه را جایز میداند، چون با وجود شوهر و یا یکی از محارم ایجاد خطر نمیشود و سد و پشتوانهای در مقابل فحشا و فساد در جامعه به وجود میآید.
و در این باره حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نکند، مگر با حضور کسی که محرم باشد»([4]).
البته محرم با محرم خودش میتواند خلوت کند، مانند مردان نزدیکان زن که نکاحش، هیچگاه برای آنها جایز نیست مثل برادر، دائی، و بقیه کسانی که نکاحشان بر او حرام است.
اما مرد اگر قوم یا فامیل زن باشد که نکاحش برای آنها جایز است مثل پسرعمو، پسر دایی، به هیچ عنوان خلوت به تنهایی جایز نیست، زیرا حکم بیگانه دارند و از وقوع حرام محفوظ نیستند، مگر محرمی همراه او باشد. هنگامی که حضرت فرمود: «با زنان خلوت نکنید»، مردی از انصار گفت: آیا حَمو، فرمود: حمو مرگ است.
حمو یعنی: فامیل همسر، مثل پسرعمو و پسرخاله که موجب فساد حیات زوجیت است و همانند مرگ که بدن را فاسد میکند حمو زندگی همسری را به هم میزند.
مسافرت زن به تنهایی به خاطر برخورد با مردان ایجاد اشکال و بیحرمتی میکند، مبادا در آن مسافرت خدشهای برای کرامت و حیثیت زن پیش آید. بنابراین، اسلام او را بدون محرم از مسافرت منع کرده است.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«لاَ تُسَافِرِ الْمَرْأَةُ إِلاَّ مَعَ ذِى مَحْرَم»([5]). «زن بدون محرم حق مسافرت ندارد».
مردی به حضور حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آمد از او پرسید: «من اراده جهاد دارم و همسرم اراده حج. حضرت صلی الله علیه و آله و سلم به او امر کرد جهاد را ترک کن با همسرت مسافر باش».
اصل و واقعیت همین است که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: و این قول حضرت صلی الله علیه و آله و سلم معتبر است، چون انسان مسافر همیشه در نقل و انتقال است، در جادهها و ترمینالها و مسافرخانهها و انتقال از جایی به جای دیگر، زن اگر محرمی با او نباشد جلب توجه مردان مینماید و امکان فساد دارد.
اسلام میخواهد اخلاق و روش زن از مرد جدا باشد و سیمای زن، چهرۀ صداقت و راستی برای طبیعت و اخلاق باشد. همچنانکه این آداب را برای مردان هم میخواهد و زن و مرد را از تشابه به همدیگر منع کرده و آن را حرام میداند، چه تشابه در گفتگو یا سخن گفتن و یا در لباس پوشیدن و یا در حرکت کردن باشد و یا غیر آن، حرام است.
از حضرت ابن عباس رضی الله عنهما روایت است: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مردانی را که خود را شبیه زنان کنند و زنانی که خود را شبیه مردان سازند لعنت نموده است».
و در روایت دیگری آمده است: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مردانی که خود را همانند زنان میسازند و زنانی که خود را به مردان تشبیه میکنند لعنت نموده است»([6]).
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که: «رسول صلی الله علیه و آله و سلم مردی را که لباس زن بپوشد و زنی را که لباس مرد بپوشد لعنت نموده است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر