خوشا به حال پاکدلان و سینهصافان
اخلاص آن است که انسان در قول و عمل یکرنگ و تلاش و کوششش محض رضای خدا باشد، بدون توجه به مصالح و منافع شخصی و برتری و مقام و لقب و پیشرفت، بلکه به خاطر جبران کارها و دفع رذائل اخلاقی و رسیدن به خشنودی خداوند باشد.
اسلام انسان را به اخلاص دعوت کرده و بر آن ترغیب و تشویق مینماید.
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾ [الأنعام: 162-163].
«بگو: در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگی و مرگ من برای خدای پروردگار جهانیان است که او را شریکی نیست و بر این کار دستور یافتهام و من نخستین مسلمانم».
و امر خداوند تبارک و تعالی به آن که فرموده:
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾ [البینة: 5].
«و فرمان نیافته بودند، جز این که خدا را بپرستند و در حالی که به توحید گراییده اند دین خود را برای او خالص گردانند».
قبول عملهای صالح مرهون اخلاص است. به روایت ابن ابی حاتم از طاووس، «مردی به حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: یا رسول الله! هرجا که باشم مقصودم رضای خداست، دوست دارم و خوشم میآید که جایم دیده و مشخص شود، حضرت صلی الله علیه و آله و سلم جواب نداد تا این که این آیه نازل شد: ﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾ [الکهف: 110].
«پس هرکس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد».
اخلاص دلیل کمال ایمان است.
به روایت ابوداود و ترمذی به سند حَسَن، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که دوستیش برای خدا باشد، به خاطر خدا دشمنی بورزد، برای خدا بخشش کند و برای خدا دست نگه دارد؛ دارای ایمان کامل است».
و خداوند سبحان به دلهای شما نگاه میکند نه به شکل و صورتهای شما.
از ابی هریره رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مسلماً خداوند به صورتها و پیکرهای شما نمینگرد، بلکه به دلهای شما مینگرد»([1]).
از ابوموسی اشعری نقل است، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: کسی که برای اظهار شجاعت و دلیری و یا به خاطر قومی و عَصَبیّت و یا به خاطر ریا و تظاهر به نیکوکاری بجنگد کدام یک برای خداست. حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که برای اعلای «کلمة الله» میجنگند مقبول و در راه خداست([2]).
رفتار و کردار انسان وقتی قابل اعتماد و اعتبار است که پاک و خالص برای رضای خدا باشد، خداوند متعال به جز کار خیر به هیچ کاری امر نکرده، و هر کاری که منفعت شخصی و منفعت مردم در آن باشد، آن کار جهت انسانیت دارد. از حضرت عمر رضی الله عنه روایت شده، گفت: از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود:
«إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ»([3]).
«همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد، هرکس نتیجه نیت خود را درمییابد، پس هرکس که هجرت او به سوی خدا و رسول است، ثواب هجرت به سوی خدا و رسولش را درمییابد و کسی که هجرتش به سوی دنیا باشد به آن میرسد و یا اگر هجرتش برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او به سوی چیزی است که برای رسیدن به آن هجرت نموده است».
اخلاص و نیت پاک انسان را به درجۀ رفعت و بزرگواری میرساند و به مرتبۀ نیکان میبرد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خوشا به حال مخلصین، آنان که اگر حاضر باشند شناخته نیستند، وقتی که غایبند گمشده نیستند، ایشان چراغ هدایتند که نورشان تمام تاریکیها را روشن کرده است»([4]).
اخلاص موجب نجات انسان از مشکلات است.
از ابوعبدالرحمن، عبدالله بن عمر بن خطاب رضی الله عنهما روایت است که گفت: از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود:
«سه نفر از آنان که پیش از شما بودند به سفری رهسپار شدند، تا آن که استراحت شب موجب شد که در غاری پناه گیرند، وارد غاری شدند؛ آنگاه صخرهای از کوه پایین آمد، درِ غار را بر آنان بست. سپس آنان گفتند: هیچ چیزی شما را از این صخره نجات نخواهد داد، مگر این که از خدا بخواهید که به برکت اعمال نیکتان شمام را نجات دهد. مردی از میانشان گفت: بار خدایا! من پدر و مادری داشتم که پیر و فرتوت بودند قبل از ایشان، هیچ یک از اعضای خانواده و خدمتکاران را سیراب نمیکردم. روزی در جستجوی سوخت، دور شدم و زمانی بازگشتم که آن دو به خواب رفته بودند. من حصۀ شیرشان را دوشیدم، چون دیدم که آنها به خواب رفتهاند، روا ندانستم که آنها را از خواب بیدار کنم، بیدارشان نکردم و نیز پیش از آنان به خانواده و خدمتکارانم شیر ندادم. قدح به دست به انتظار بیدارشدنشان تا سپیده دم صبح بیدار ماندم و این در حالی بود که بچهها پیش پایم از شدت گرسنگی فریاد میزدند؛ آنگاه بیدار شدند و شیرشان را نوشیدند. خداوندا، اگر این کار را برای کسب خشنودی تو انجام دادهام، نجات را از این صخره برای ما فراهم آور. در نتیجه این دعا کمی از درِ غار گشوده شد که نمیتوانستند از آن بیرون آیند.
دیگری گفت: خداوندا! من دختر عمویی داشتم که محبوبترین مردم نزد من بود. از او کام خواستم، او خواستهام را برآورده نساخت؛ تا آن که سال قحطی گریبانش را گرفت به نزد من آمد و من یکصد و بیست دینار، به این شرط که بین من و خویش خلوت کند به او دادم. پس تا وقتی که بر او چیره شدم [به روایت دیگر که تسلیم من شد] دختر به من گفت: از خدا پروا داشته باش و عفّت مرا جز به حق لکهدار مکن، در حالی که محبوبترین مردمان نزد من بود از او منصرف شدم و پولی را که به او داده بودم رها کردم. خداوندا، اگر این کار را برای کسب خشنودی تو انجام دادهام ما را از این صخره نجات فرما. در نتیجۀ این دعا نیز کمی از درِ غار باز شد نه آنقدر که بتوانند از آن بیرون آیند.
سومی گفت: خداوندا! کارگرانی اجیر کردم و دستمزد همۀ آنان را دادم، مگر یک شخص که حق خویش را گذاشت و رفت. پاداش او را به کار انداختم تا آن که اموال بسیاری از آن حاصل شد، پس از مدتی به نزد من آمد و گفت: ای بندۀ خدا، دستمزدم را بده. گفتم: آنچه از شتر و گاو و گوسفند و خدمتکارانی که میبینی حاصل دستمزد توست. گفت: ای بندۀ خدا، مرا به مسخره مگیر. گفتم: من تو را مسخره نمیکنم. پس همۀ آن را برداشت و بُرد و چیزی از آن باقی نگذاشت. خداوندا، اگر این کار را برای خشنودی تو انجام دادهام گره از مشکلی که گرفتارش هستیم بر ما بگشای، پس صخره کنار رفت و آهسته از آن بیرون آمدند»([5]).
کسی که دارای صفت اخلاص و صداقت باشد همیشه پیروز و سربلند است و اجتماعی که از افراد مؤمن و مخلص تشکیل شود دارای خیر و برکت و پاک از روشهای نادرست و دور از شهوات نفسانی میباشد که نتیجۀ آن اخلاص، محبت، امن و امان و صلح است.
هرکس آراسته به لباس اخلاص باشد در زمین دارای احترام میباشد و این دلیل بر پاکی او از ریا و نفاق و دروغ است که نتیجۀ ارزش آن ثبوت حق و عدالت محضاً لله و سعی و تلاش برای اعلای «کلمة الله» است. چرا که اگر انسان دارای اخلاص باشد از مسیر و اعتقاد اصلی خودش منحرف نمیشود.
از حضرت جابر بن عبدالله رضی الله عنهما روایت شده، گفت: در غزوۀ تبوک با پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله و سلم بودیم فرمود:
«در مدینه مردانی هستند نه راهی را طی کرده اند و نه درهای را پیموده اند، مریضی آنان را حبس (زندانی) کرده آنان با شما هستند. و در روایتی دیگر: در اجر و پاداش، شریک شما هستند»([6]).
از حضرت عایشه رضی الله عنها روایت شده، حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«هرکس برای نماز شب بیدار شود و خواب بر او غلبه کند، پاداش نمازش نوشته میشود و خواب برای او صدقه است»([7]).
از حضرت سهل بن حنیف رضی الله عنه روایت شده که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«اگر کسی به راستی از خدا درخواست شهادت کند، خداوند متعال درجه و مقام شهادت را به او عطا میکند، اگرچه در منزل خودش بمیرد».
همچنان که صفت اخلاص و نیت پاک انسان را به درجه رفیع و بزرگواری میرساند؛ صفت ریا و سوء نیت، انسان را به پستی و شکست و بیاحترامی میبرد. چون توجه حضرت حق به عبد خودش، از نظر اخلاق و روش و رفتار است.
از ابی بکرۀ روایت شده که حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هنگامی که دو مسلمان به شمشیر باهم بجنگند، قاتل و مقتول هردو در آتشند». گفتم: یا رسول الله! (قاتل تکلیفش مشخص است) مقتول برای چه (در جهنم است)؟ فرمود: «چون مقتول نیز حریص و آرزومند قتل حریفش بوده است»([8]).
پس به خاطر حرص و اشتیاق مقتول بر قتل حریفش او نیز وارد جهنم است.
خداوند متعال آشکار و پنهان ما را حسابرسی مینماید.
﴿وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُ﴾ [البقرة: 284].
«و اگر آنچه در دلهای خود دارید آشکار یا پنهان کنید خداوند شما را به آن محاسبه میکند».
مسلماً حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم برای ما روشن و واضح نموده و از حضرت رب العزة روایت کرده:
«خداوند متعال حسنات و سیئات را نوشته، سپس روشن نموده است هرکس قصد کار خیری کند اما انجام نداد خداوند یک احسان تمام برایش مینویسد. و اگر کار خیری را انجام دهد خداوند متعال: ده حسنات الی هفتصد احسان برایش مینویسد و بیشتر از آن. و اگر قصد کار بدی کرد و انجام نداد یک احسان کامل برایش مینویسد و اگر قصد کرد و انجام داد خداوند متعال فقط یک گناه برایش مینویسد»([9]).
شأن و مرتبه ریا انسان را از خداوند محروم و محجوب و با حیوانات مساوی میگرداند، به طوری که هیچ عملی از او مقبول نیست و پاکی نفس ندارد. اهل ریا نه دارای رأی و نه دارای عقیده است، مثل جانور حرباء([10]) که هرروز به رنگی عوض میشود، و به دنبال هر بادی میرود.
خواهان منزلت و مرتبۀ دنیا شدن به وسیله عبادت.
طاعت و عبادتی را که برای منزلت و مقام دنیایی باشد، خداوند متعال از آن نهی کرده است، زیرا برای فرد و اجتماع آثار بدی و آینده خجلت باری دارد.
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يَمۡكُرُونَ ٱلسَّئَِّاتِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَمَكۡرُ أُوْلَٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ ١٠﴾ [فاطر: 10].
«و کسانی که به حیله و مکر کارهای بدی میکنند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگشان خود، تباه میگردد».
کسانی اهل ریا هستند که با مکر و حیلههای بد کار انجام میدهند. بنابراین، ریا صفتی از صفات منافقین است که نه بر مبدأ خاصی ثابت هستند و نه بر عقیدۀ صالحی میباشند.
خداوند سبحان میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٤٢﴾ [النساء: 142].
«منافقان با خدا نیرنگ کنند و حال آن که او با آنان نیرنگ خواهد کرد، چون به نماز ایستادند با کسالت برخیزند، با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند. اینگونه خدعهگذارن و ریاکاران، جزای ریا و خدعه خودشان را میبینند و خداوند متعال هتک حرمتشان میکند».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «مَنْ سَمَّعَ سَمَّعَ اللَّهُ بِهِ، وَمَنْ يُرَائِى يُرَائِى اللَّهُ بِهِ» کسی که برای تظاهر و شهرتطلبی، عملی را انجام دهد خداوند او را در قیامت رسوا میکند و کسی که با ریا عملی انجام دهد، تا مردم بزرگش دارند، خدا با ظاهرکردن ریاکاریش او را در قیامت شرمسار میکند.
ریا نوعی از شرک و سوزنده عمل انسان است.
از محمود بن لبید روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
همانا ترسناکترین چیزی که من از آن بر شما میترسم شرک اصغر است.
گفتند: یا رسول الله! شرک اصغر چیست؟
فرمودند: ریاء.
خداوند متعال در روز قیامت، هنگامی که کیفر اعمال انسان داده میشود، میگوید: «اذْهَبُوا إِلَى الَّذِينَ كُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِى الدُّنْيَا فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمْ جَزَاءً؟».
«بروید پیش کسانی که در دنیا برایشان ریاکاری انجام دادید، ببینید آیا نزد آنان پاداشی هست یا نه»؟
اسلام میخواهد که انسان ظاهر و باطنش یکی باشد، پنهان او مانند آشکارش باشد، تاریکی شبش مانند روشنی روزش باشد که اگر ظاهر و باطنش یکی نباشد و گفتارش خلاف رفتارش باشد، مرتکب نفاقی شده که شخصیت انسانیش را گم کرده، سپس نمیتواند حق را علناً بیان کند و صراحتاً مدافع آن باشد و سرانجام، میبیند که شجاعت و مروت خودش را از دست داده است.
از ابن عمر رضی الله عنهما نقل شده: «جمعی از مردم گفتند: یا عمر! ما وقتی که پیش سلطان میرویم سخنانی میگوییم که در غیاب او غیر از سخنان حضور سلطان است».
ابن عمر فرمود: «ما در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این عمل و برخوردها را نفاق میشمردیم»([11]).
همچنین کسی که به دنبال آثار بد از راه ریا و نفاق در جامعه بشری و حیات انسانی باشد و منظور نظرش فساد اخلاقی، اخلال در نظم، تغییر عرف صالح، و به تأخیر انداختن جهش و حرکت اسلامی است، مشمول معنا و مفهوم حدیثی میباشد که مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده است، از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم فرمود:
«اولین نفری که در روز قیامت محاکمه میشود مردی است که به شهادت رسیده، نعمت و مزایای شهادت را به او نشان میدهند، نعمتها را میشناسد. به او گفته میشود: در مقابل این نعمتها چه عملی انجام دادی. گفت: به خاطر دین تو و رضایت تو شهید شدم.
به او گفته میشود: دروغ گفتی، بلکه به خاطر شهرت و نام بوده تا به شما بگویند: زرنگ و شجاعی. بعداً دستور داده میشود تا او را با صورت بر روی زمین بکشند تا وارد جهنم میشود.
و مردی علمی یاد میگیرد و به مردم میآموزد و قرآن میخواند و به دیگران یاد میدهد. وقتی که نعمت این کار را شناخت، از او سؤال شد در مقابل این نعمتها چه کردی؟ گفت: یاد گرفتم و به مردم آموختم و به خاطر شما قرآن را خواندم.
به او گفته میشود: دروغ گفتی، شما علم یاد گرفتی، تا بگویند: عالمی و قرآن خواندی تا بگویند: قاری قرآنی، پس امر شد که به صورت بر روی زمین کشیده شود تا وارد جهنم شود.
و مردی که خداوند وسعت مالی را به او داده و انواع و اقسام ثروت دنیایی را جمع کرده، ارزش نعمت مالی را به او میشناسند و به او میگویند: چه کردی؟ گفت: هرچه پیدا کردم، دوست داشتم که خرج کنم ولی به خاطر تو انفاق کردم و در راهِ تو احسان نمودم.
به او گفته میشود: دروغ گفتی. انفاق کردی تا به تو گفته شود تو بخشنده هستی و سخی طبعی، پس امر شد که به صورت بر روی زمین کشیده شود تا وارد جهنم شود».
6- عملی که موجب تعریف دیگران است، مخالف اخلاص نیست
اگر کسی کار خوب و مخلصانهای را بدون قصد ریا و تظاهر انجام داد و مردم مطلع شدند او را ثنا و تعریف و تمجید کردند، در این عمل ریا نیست و مخالف اخلاص هم نمیباشد.
به روایت ترمذی، از ابوهریره رضی الله عنه نقل است که مردی گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ! مردی کار خیری را به پنهانی انجام میدهد، مردم آگاهی یافتند و بعداً آشکار میسازد جزای او چگونه است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «برای او دو پاداش هست، پاداش پنهانی و پاداش آشکار [شدن عمل]». از ابوذر غفاری رضی الله عنه روایت شده که از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد: آیا مردی را که کار خیری انجام داده و مردم تعریف و تمجیدش کنند. ثوابی دارد؟ فرمود: «این مژدۀ دنیایی انسان مؤمن است»([12]).
از ابوموسی اشعری روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خطابهای میان ما بیان فرمود؛ گفت: «ای مردم! بپرهیزید از این شرک که قطعاً از راه رفتن مورچه سبکتر است.
مردی عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ! چگونه از آن شرک بپرهیزیم؟
فرمود صلی الله علیه و آله و سلم : بخوانید،
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ نُشْرِكَ بِكَ شَيْئًا نَعْلَمُهُ، وَنَسْتَغْفِرُكَ لِمَا لاَ نَعْلَمُهُ»([13]).
«پروردگارا! به تو پناه میبرم از شر شرک و شریک قراردادن برای تو، از آن شرکی که میدانیم و به آن آگاهیم؛ و از تو طلب مغفرت مینماییم از آن شرکی که ما نمیدانیم».
[1]- روایت مسلم.
[2]- روایت بخاری و مسلم.
[3]- روایت بخاری و مسلم.
[4]- روایت بیهقی از ثوبان.
[5]- روایت بخاری و مسلم.
[6]- روایت بخاری و مسلم.
[7]- روایت ابوداود و ترمذی.
[8]- روایت بخاری و مسلم.
[9]- روایت بخاری و مسلم از عبدالله بن عباس.
[10]- جانوری است شبیه چلپاسه که در آفتاب تغییر رنگ میدهد و به رنگهای مختلف درمیآید و در تلون و تقلب به او مثل میزنند. در فارسی آفتابپرست و سوسمار هم میگویند. فرهنگ عمید.
[11]- روایت بخاری.
[12]- روایت مسلم.
[13]- روایت احمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر