مواظب فرزندانتان باشید و آنان را خوب تربیت کنید
فرزندان امانتی هستند که خداوند آن امانت را در پیش پدران قرار داده که آنان مسؤول آن هستند، یعنی اگر خوب ادب و تربیت کنند مأجور، و اگر بد تربیت کنند مستوجب عقوبت هستند.
از ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده گفت: از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: «هریک از شما چوپان هستید، از چوپانیتان پرسیده میشود، رهبر چوپان است و مسئول رعیت، مرد در خانوادهاش مسئول است و در مقابل خانواده مسئول است و از او پرسیده میشود، زن در خانه خود شبان و مسئول رعیت خود است، خدمتکار در مال آقای خود مسئول و از رعیت او بازخواست میشود و همه شما نگهبان و شبانید، از آن مسئولت بازخواست میشوید.
فرزندان با زاد و توشهای که سرشت اصلی آنان است، خلق شده اند و استعداد آن را دارند که خیر متوجه آنان شود؛ همچنانکه استعداد گرایش به شرارت را هم دارند، بر پدران لازم است که فرزندان را متوجه خیر گردانند و آنها را به اخلاق حسنه عادت دهند، تا انسانی مفید برای خود و جامعه رشد یابند.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا﴾ [التحریم: 6].
«ای کسانی که ایمان آورده اید! خودتان و کسانتان را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگهاست، حفظ کنید».
نگهداری و محافظت نفس و خانواده از دوزخ با تعلیم و تربیت اسلامی ممکن است و باید از اخلاق حسنه نشأت گرفته باشد که این ارشاد و راهنمایی، به سوی راه نجات و سعادت میباشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مواظب فرزندانتان باشید و خوب ایشان را تربیت نمائید».
در این حدیث راهنمایی میکند به سوی آنچه که شایسته است بر والدین در تربیت فرزندانشان؛ برای این که آنها زیر نظر و تربیت والدین باشند، پس هر زمان از این امر سر باز زدند احتیاج به عنایت و توجه از طرف والدین دارند.
اسلام دختر و پسر را فرقی نگذاشته و هرکدام از دختر و پسر حق تربیت بر پدر دارند و باید علم نافع معارف ارزشمند را به آنان تعلیم کنند و از تأدیب و تهذیب کوتاهی ننمایند، تا انسانیت آنان تکمیل شود و توانایی قیام در مقابل بار سنگینی که بر دوش دارند داشته باشند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میفرمود: «کسی که دارای یک دختر باشد و آن را به بهترین اخلاق ادب دهد و خوب پرورش کند و خوبترین غذا را به او بدهد، خداوند او را از آتش جهنم محفوظ میدارد».
مقصود از تربیت اولاد: رسیدن به آمادگی بدنی، عقلی و روحی است تا فرزند عضو مفیدی برای خود و مردم باشد.
مقصود از آمادگی بدنی: این است که باید بچه را توانا و مهیا بار آورد تا جسم سالم و بنیۀ قوی و قدرت و توانایی، جهت برخورد با سختیهایی که شاید به آن دچار شود، را داشته باشد و از بیماریها و علتهایی که موجب سستی حرکت و اعضا و نشاط است مصون بماند.
مقصود از آمادگی عقلی: آنست که برای سلامت فکری، توانایی نظر و تأمل آمادگی داشته باشد و قوه و درک و فهم حالات اجتماعی و سیاسی و طبیعی داشته، تا بتواند تجربهها را کسب نماید و امکان استفاده از تجربه خود و دیگران را داشته باشد.
مقصود از آمادگی روحی: یعنی حرکت عاطفی او چنان باشد که با خیر و احسان خوشحال و بر آن حریص و کوشا باشد و برای شر، نگران و غمزده و به آن ناراضی باشد.
3- اسباب تندرستی فرد از لحاظ بدنی
اقداماتی که اسلام برای آمادگی و سلامت جسمی معین کرده و دوری از علتها و مریضیها و آنچه که بر مربی لازم است جهت تربیت اولاد انجام دهد، در سه مطلب اختصار شده است:
1- باید همیشه بر نظافت و پاکی بدن و لباس و مکان او را تشویق نماید، چون نظافت رکنی از ارکان صحت و سلامتی است.
2- بچه را به خوراک پاک عادت دهد، تا از پاکیهایی که غذای بدن و موجب تقویت آنست استفاده نماید و از اسراف که ضرر جسمی و عارضه و مریضی به دنبال دارد و دوری نماید.
﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْ﴾ [الأعراف: 31].
«بخورید و بیاشامید، ولی زیادهروی نکنید».
3- بازی و ورزشهایی را به او تمرین دهد و بر آن تشویقش کند، مانند دَوْ، شنا، تیراندازی، کُشتی، و انواع سوارکاری را آگاهی دهد.
در حقیقت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مسابقه میداد، کشتی میگرفت و میدانست و امت را بر آن و بر اسباب آگاهی آن تشویق میکرد.
4- اقداماتی برای آمادگی فرد از لحاظ عقلی
انسان به تنها بدنش زنده نیست، چون حیات تن همان حیات حیوانی است و به این خاطر بر مربی اطفال واجب است که کودک را آمادگی عقل نیز دهد که با این وسایل آمادگی عقل ممکن میشود:
1- خواندن، نوشتن، آموختن و یادگرفتن:
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ ٣ ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ ٥﴾ [العلق: 1-5].
«بخوان به نام پروردگارت که آفرید انسان را از خون بسته، بخوان و پروردگار تو کریمترین کریمان است، همانا که به وسیله قلم آموخت، آنچه را که انسان نمیدانست به تدریج به او آموخت».
2- تأمل و تفکر که این دو برای رشد عقل و استقلال عقل با فهم و ادراک ضروری هستند.
3- گردش و سفرکردن و سیاحت در زمین که به انسان شناخت و آگاهی جدید میبخشد.
1- و آشکارکردن فضایل و آثار فردی و اجتماعی آن، در حد آگاهی بچه، همچنین تفهیم رذایل و آثار سوء آن به او.
2- باید خود پدران برای فرزندانشان الگوی شایسته و نیکوکار باشند، چون فرزند اکثراً عادت دارد که روش و اخلاق پدر را درنظر داشته باشد و میخواهد به او اقتدا کند و او را مجسم فضائل قرار میدهد.
بچه وقتی که میبیند که پدر و مادر به انجام امورات دینی اهمیت میدهند و به آن معتقدند و از چیزهایی که در دین مضر است، مانند دروغ و ظلم و فتنهگری و بخل و دیگر صفات رذیله دوری میجویند، بچه همانند پدر و مادر بار میآید و از آنان تقلید میکند.
3- فهماندن مبادی دینی و تمرین عبادات و ممارست آن، بچه را سالم و متوجه و آگاه به مسائل دینی میسازد و انسان صالح و سلیم برای اجتماع بار میآورد.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اولاد خود را در هفت سالگی به نماز امر کنید و در ده سالگی به خاطر ترک نماز بزنید و خوابگاهشان را جدا کنید».
4- پدر باید با فرزندانش در داد و ستد و بقیه کارها بر اساس مهربانی و ملاطفت و محبت برخورد کند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به اصحاب و یاران خود در باره تربیت با فرزندانشان، مهربانی و مودت و نرمی را یاد میداد و ضرب المثلی از خودش بیان فرمود که: «یک روز حضرت صلی الله علیه و آله و سلم امام جماعت بوده و در حال سجده حضرت حسن پسر حضرت فاطمه به دوش حضرت صلی الله علیه و آله و سلم رفته و ایشان سجده را طول داده، بعد از نماز یک نفر از اصحاب گفت: یا رسول الله! چرا سجده را طول دادی؟ حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسرم بر دوشم بود و خواستم با او عجله کنم».
حضرت صلی الله علیه و آله و سلم بچۀ یکی از دخترانش را بوسید، مردی از اعراب گفت: یا رسول الله! آیا پسرانت را میبوسی؟ من ده فرزند دارم هنوز یکی از آنها را نبوسیدهام، حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا دوست داری که خداوند متعال رحمت را از دلت بردارد»؟
5- از شرایط ضروری و لازم بر پدران اینست که فرزندان را در اختیار انسان صادق و نیکوکار بگذارند و به مصاحبت انسانهای درستکار و فاضل ملزم کنند، بچهها به همدیگر علاقه دارند و از همدیگر را تقلید میکنند.
برای پایان این فصل ما به بهترین نمونه برای تربیت شایستهای که قرآن مجید از زبان لقمان حکیم حکایت میکند اشاره میکنیم:
﴿وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ﴾ [لقمان: 13].
«یاد کن هنگامی را که لقمان به پسر خودش در حالی که وی را اندرز میداد» گفت:
(1) ﴿يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ ١٣﴾ [لقمان: 13].
«ای پسرک من! برای خدا شرک قرار نده که به راستی شرک ستمی بزرگ است».
(2) ﴿يَٰبُنَيَّ إِنَّهَآ إِن تَكُ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٖ فَتَكُن فِي صَخۡرَةٍ أَوۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَوۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَأۡتِ بِهَا ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ ١٦﴾ [لقمان: 16].
«ای پسرک من! اگر عمل تو هموزن دانه خردلی و در تخته سنگی یا در آسمانها یا در زمین باشد، خدا آن را میآورد که خدا بس دقیق و آگاه است».
(3) ﴿يَٰبُنَيَّ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ...﴾ [لقمان: 17].
«ای پسرک من! نماز را برپا دار».
(4) ﴿وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ﴾.... [الأعراف: 199].
«و به کار پسندیده وادار».
(5) ﴿وَٱنۡهَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾.... [لقمان: 17].
«و از کار ناپسند بازدار».
(6) ﴿وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَآ أَصَابَكَۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ١٧﴾.... [لقمان: 17].
«و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است شکیبا باش، این حاکی از عزم و ارادۀ توست».
(7) ﴿وَلَا تُصَعِّرۡ خَدَّكَ لِلنَّاسِ﴾.... [لقمان: 18].
«با بیاعتنایی از مردم روی مگردان».
(8) ﴿وَلَا تَمۡشِ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ ١٨﴾... [لقمان: 18].
«و در زمین خرامان راه مرو که خداوند، خودپسندِ لافزن را دوست ندارد».
(9) ﴿وَٱقۡصِدۡ فِي مَشۡيِكَ﴾ [لقمان: 19].
«و در راهرفتن خود میانهرو باش».
(10) ﴿وَٱغۡضُضۡ مِن صَوۡتِكَۚ إِنَّ أَنكَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ لَصَوۡتُ ٱلۡحَمِيرِ ١٩﴾ [لقمان: 19].
«و صدایت را آهسته ساز که بدترین آوازها بانگ خَران است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر