توکل به خدا اعتماد به اوست و طلب همکاری در تمام شئون فقط از ذات خداست. و یقین به این که قضا و قدرت الهی ثابت است و سعی و اهتمام برای برآوردن احتیاجات بشری از قبیل طعام و لباس و مسکن از ضروریات است. و احتراز و دوری از دشمن همچنان که شیوۀ انبیاء بوده، لازم است.
و محل توکل، دل است.
امام قشیری فرموده: حرکات ظاهری مخالف توکل قلبی نیست، پس از این که برای عبد ثابت شد که تقدیر کار الهی است، و سختی و آسانی کار به میل اوست.
انسان در زندگی هرچه زرنگ و شجاع هم باشد مشکلاتی در زندگی از قبیل سختیها و دشواریها و خوف و ترس و درد و اَلَم روحی برایش پیش میآید، پس نباید به خود و زندگی امید زیادی داشته باشد. بنابراین، با این همه اضطراب و ترس و لرز در دوران زندگی، توانایی آن را ندارد که به تنهایی خودش را اهل سعادت قرار دهد و نفعی برای غیر خود داشته باشد؛ پس قدرت مادی و ادبی کمرنگ شده و چیزی بیاعتبار میباشد، و زندگی هرچند لذتبخش باشد، برای انسان موجب خوشبختی نیست. چون او توانایی کامل در ادارۀ حیات را ندارد، مگر به سکینه و آرامش قلبی و عافیت بدنی، و آن در گرو اعتماد به ذات الله و حسن ظن و توکل به اوست که باید تمام کارهایش را به خداوند بسپارد. در حدیث قدسی آمده است:
«أَنَا عِنْدَ ظَنَّ عَبْدِى بِى، وَأَنَا مَعَهُ حِيْنَ يَذْكُرُنِى».
«رحمت من قرین گمان بندۀ من است، هرگاه مرا یاد کند با او هستم».
پس توکل به خدا، ضروری و لازم است و هیچکس از آن بینیاز نیست؛ عالم و عامل، مرد و زن، حاکم و محکوم و کوچک و بزرگ، چون اجتماع احتیاج مبرم به دست قوی و توانایی دارد که در هنگام گرفتاری و ناگواریها همکار و مددکار باشد.
ناظر بر امور مسلمین برای دعوت به توکل باید دارای اوصاف ذکرشده و آراسته به او باشد.
خداوند متعال به توکل بر او امر فرموده:
﴿َتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ﴾ [الفرقان: 58].
«و بر آن زندهای که نمیمیرد توکل کن».
توکل ثمرهای از ثمرات ایمان است:
﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١١﴾ [الطلاق: 11].
«و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند».
کسانی که به خدا توکل دارند برای امور دینی و دنیوی ایشان کافی است.
﴿وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓ﴾ [الطلاق: 3].
«و هرکس بر خدا اعتماد کند خدا برای وی بس است».
توکل راه و روش انبیاست و ملجأ و پناه ایشان بود. قرآن میفرماید که انبیاء دائماً میگفتند:
﴿وَمَا لَنَآ أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَاۚ وَلَنَصۡبِرَنَّ عَلَىٰ مَآ ءَاذَيۡتُمُونَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ١٢﴾ [إبراهيم: 12].
«چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راههایمان رهبری کرده است و البته ما بر آزاری که به ما رسانیدند شکیبایی خواهیم کرد و توکلکنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند».
مسلمانان بعد از غزوه احد وقتی که مورد تهدید و تجمع دشمنان قرار گرفتند، به خدا توکل و اعتماد کردند و به تهدید دشمنان اعتنایی ننمودند، خداوند تبارک و تعالی دشمنان را منصرف نمود و برنامه قدرت و توانایی ایشان را به هم پیچید. خداوند میفرماید:
﴿يَسۡتَبۡشِرُونَ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٧١ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡقَرۡحُۚ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ مِنۡهُمۡ وَٱتَّقَوۡاْ أَجۡرٌ عَظِيمٌ ١٧٢ ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣ فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ يَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِيمٍ ١٧٤﴾ [آل عمران: 171-174].
«شاد و خوشحالند به خاطر نعمتی که خدا به آنان داده است و فضل و کرمی که او بدیشان روا دیده است. خداوند اجر و پاداش مؤمنان را ضایع نکرده و هدر نمیدهد، کسانی که پس از آن همه زخمهایی که خوردند و جراحتهایی که برداشتند، خدا و پیغمبر را اجابت کردند و برای کسانی از آنان که نیکی کردند پاداش بزرگی است، همان کسانی که برخی از مردم به ایشان گفتند: مردمان برای جنگ با شما گرد آمده اند پس از آن بترسید، ولی این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است، پس با نعمت و بخششی از جانب خدا از میدان نبرد بازگشتند، در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودی خدا را پیروی کردند و خداوند دارای بخشش عظیم است».
پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: «حسن ظن به خداوند از عبادت اوست»([1]).
به روایت ابوهریره رضی الله عنه که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسانی داخل بهشت میشوند که دلشان مانند دلهای پرندگان است».
در معنایش گفته شده: ایشان کسانی هستند که به خدا توکل دارند.
از حضرت عمر رضی الله عنه روایت شده، گفت: از حضرت رسول شنیدم، فرمود: «اگر شما آنچنان که شایسته توکل است، بر خداوند توکل و اعتماد داشته باشید، روزیِ شما را میدهند، همچون پرندگان که در گرسنگی، شب را به روز سپری میکنند و در آخرِ روز، از رزقِ خدا با شکم پر برمیگردند»([2]).
حضرت إبراهيم علیه السلام که در آتش انداخته شد، آخر گفتارش این بود: «حسبي الله ونعم الوكيل»: «خداوند برای من کافی است و نیکو نگهبانی است».
خدا او را نجات داد و آتش را بر او سرد و بیآسیب نمود.
و در روایت جابر بن عبدالله میگوید: «با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به غزوۀ ذات الرقاع رفته بودیم، چون به درختی سایهدار رسیدیم آن را برای حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آماده کردیم. مردی از مشرکین در حالی که شمشیر رسول الله به درخت آویزان بود، آن را برگرفت و به حضرت گفت: از من نمیترسی.
پیامبر فرمودند: نه!.
گفت: چه کسی تو را نجات میدهد؟
فرمود: الله، سپس شمشیر از دست شخص مشرک افتاد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شمشیر را گرفت. فرمود: چه کسی تو را از من بازمیدارد؟
مرد گفت: شما بهترین گیرنده باش. حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا شهادت میدهی که مبعود بر حقی جز الله نیست و من رسول خدا هستم؟
گفت: نه، ولی با تو پیمان میبندم که با تو نجنگم و با کسانی که با تو میجنگند همراهی نکنم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را آزاد کرد.
مرد به نزد رفقایش رفت و گفت: من از نزد بهترین مردم پیش شما آمدهام».
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میخواست توکل را، راه و روش و شعار مسلمانان قرار دهد، و مسلمانان را با دعاهای صبح آن هنگامی که از منزل بیرون میروند ارشاد میکرد که این دعاها را بخوانند، چون بیداری دل در پی داشته و توجه انسان را به سوی خدای یگانه جلب میکند.
از ام سلمه ام المؤمنین رضی الله عنها روایت شده: چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی که از منزل بیرون میآمد میگفت:
«بِسْمِ اللهِ، تَوَكَّلتُ عَلَى اللهِ، اَلَّلهُمَّ إِنِّي أعوذُ بِكَ أَنْ أَضِلَّ أَوْ أُضَلَّ أَوْ أَزِلَّ أَوْ أُزَلَّ أَوْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ أَوْ أَجْهَلَ أَوْ يُجْهَلَ عَلَىَّ»([3]).
«به نام خدا، توکل بر خدا نمودم، بار خدایا! به تو پناه میبرم از این که گمراه کنم یا گمراه شوم، لغزش کنم یا دیگری را بلغزانم و یا ظلم کنم و یا بر من ظلم شود و یا کار ظالمانهای انجام دهم یا بر من انجام داده شود».
از حضرت انس رضی الله عنه روایت شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی هنگام بیرون آمدن از منزل بگوید: به نام خدا، بر خدا توکل کردم، هیچ حولی از گناه و قوتی از طاعت نیست مگر از جانب و واسطه خدا باشد، به او گفته میشود: هدایت شدی، و کارهایت رو براه شد و شیطان از تو دور شد»([4]).
از ابودرداء رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که هرروز صبح و شبانگاه هفت مرتبه بگوید: خداوند برای من کافی است و خدایی نیست جز او و توکلم بر اوست و او پروردگار عرش اعلا است؛ خداوند متعال او را از غصه دنیا و آخرت محفوظ میدارد».
از طلق بن حبیب روایت شده، یک نفر نزد ابودرداء رضی الله عنه آمد و گفت: منزل شما آتش گرفته، گفت: نگرفته، چون با کلماتی که از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم، خداوند این کار را نمیکند. فرمود: هرکس این کلمات را اول وقت روز بخواند تا شبانگاه هیچ مصیبتی به او نمیرسد و کسی که در آخر وقت روز بخواند تا صبحگاه هیچ چیزی به او نمیرسد:
«اللهم أنت ربي، لا إله إلا أنت، عليك توكلت وأنت رب العرش العظيم، ما شاء اللّه كان ولم يشأ لم يكن، ولا حول ولا قوة إلا باللّه العلي العظيم أعلم أن اللهَ على كل شيء قدير، وأن اللّه قد أحاط بكل شيء علماً، اللهم إني أعوذ بك من شر نفسي ومن شر كل دابة أنت آخذ بناصيتها، إن ربي على صراط مستقيم».
«بار الها! تو پروردگار منی، به جز تو خدایی نیست، به تو توکل دارم، تو پروردگار عرش اعلایی، هرچه خدا اراده کند، میشود و گرنه نمیشود، هیچ قدرتی و توانایی نیست الا برای خدای بزرگ نباشد، آگاه باش خدا بر تمام اشیاء تواناست و خداوند همواره بر هرچیز اطلاع کامل دارد. خداوندا! به تو پناه میبرم از شر نفسم که تو آن را درست کردهای، به تو پناه میبرم از شر هر جنبدهای که مهار هستیش در دست توست، که پروردگار من بر صراط مستقیم است».
و در بعضی روایات آمده که ابودردا رضی الله عنه گفت: با ما بیایید، باهم رفتند به سوی منزل ابودرداء که اطراف منزل او آتش گرفته بود و منزل او سالم بود.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به برّا وصیت کرد و فرمود: «هنگامی که به خوابگاه بروی، وضو بگیر و به پهلوی راست بخواب و این دعا را بخوان:
«اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِى إِلَيْكَ». «پروردگارا! خودم را به تو تسلیم کردم».
«وَوَجَّهْتُ وَجْهِى إِلَيْكَ». «روی خود را به سوی تو گردانیدم».
«وَفَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَيْكَ». «کارم را به تو واگذار کردم».
«وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِى إِلَيْكَ». «پشت و پناه من تویی».
«رَغْبَةً وَرَهْبَةً إِلَيْكَ». «میل و بیمیلیم به توست».
«لاَ مَلْجَأَ وَلاَ مَنْجَا مِنْكَ إِلاَّ إِلَيْكَ». «پناه و پناهگاهی نیست الا پناه تو نباشد».
«آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذِى أَنْزَلْت» «به کتابی که تو نازل کردی ایمان دارم».
«وَنَبِيِّكَ الَّذِي أرْسَلْتَ» «و به نبیای که تو فرستادی ایمان دارم».
سپس فرمود: هنگام مردن مرا بر فطرت اسلام بمیران و این کلمات را آخر سخنت بگردان».
توکل به خدا مخالف به کارگیری سببها نیست، بلکه توکل بدون آمادهکردن سبب درست نیست. برای رسیدن به هدف توکل، باید تمام وسایل آن را آماده سازند. خداوند تبارک و تعالی، امور را به اسبابش و نتیجهها را به مقدماتش به هم مربوط ساخته است. انسان به مقتضای تکلیف و سرشت الهی برای به دستآوردن سبب سوق داده میشود و کوتاهی و سهلانگاری برای این سببها، منافی سرشت و مخالف امر خداست.
﴿فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ﴾ [الملک: 15].
«اطراف و جوانب آن راه بروید و از روزی خدا بخورید».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذۡرَكُمۡ فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِيعٗا ٧١﴾ [النساء: 71].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! احتیاط نمایید و آمادگی خود را برای مقابله با دشمن حفظ کنید».
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ﴾ [الأنفال: 60].
«و هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده، بسیج کنید».
﴿وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰ﴾ [البقرة: 197].
«و برای خودتان توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزگاری است».
و خطاب خداوند متعال به حضرت لوط علیه السلام تا این که خانوادهاش را نجات دهد، که فرمود:
﴿فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ﴾ [هود: 81].
«پس پاسی از شب خانوادهات را حرکت ده».
و خطاب به حضرت موسی علیه السلام در آن جایگاه فرمود:
﴿فَأَسۡرِ بِعِبَادِي لَيۡلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ٢٣﴾ [الدخان: 23].
«پس بندگان مرا شبانه کوچ بده، چرا که تعقیب میگردید. [یا مورد تعقیب واقع میشوید]».
و در داستان حضرت یوسف علیه السلام با برادرانش و هشدار پدرش، آمده است:
﴿يَٰبُنَيَّ لَا تَقۡصُصۡ رُءۡيَاكَ عَلَىٰٓ إِخۡوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيۡدًا﴾ [یوسف: 5].
«یعقوب گفت: ای پسرم، خوابت را برای برادرانت حکایت مکن، برای تو نیرنگ میاندیشند».
﴿يَٰبَنِيَّ لَا تَدۡخُلُواْ مِنۢ بَابٖ وَٰحِدٖ وَٱدۡخُلُواْ مِنۡ أَبۡوَٰبٖ مُّتَفَرِّقَةٖ﴾ [یوسف: 67].
«ای پسران من، همه از یک دروازه به شهر درنیایید، بلکه از دروازههای مختلف وارد شوید».
و در دارو و درمانکردن و علاجپذیری، دین به آن دستور داده و بر اسباب و وسیلۀ آن تشویق کرده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای مردم! خود را درمان کنید، ای مردم! قطعاً خداوند متعال برای هر دردی، دارویی معین کرده است».
همانا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خود سرور متوکلین بود، با این وجود برای هرکاری آمادگی کامل داشت و برای رویارویی با دشمن، با استعداد کامل و اتخاذ تمام اسباب نصر و پیروزی، قیام میکرد. و همیشه طالب کار و کوشش بوده و مردم را به سعی و تلاش و زحمت برای زندگی دنیا و آخرت تشویق میکرد. و هر دستوری که خداوند متعال برای رسیدن به اصل و نهایت کار مشخص کرده، ترک نمیکرد؛ چون ترک آن موجب عدم پیشرفت نظام زندگی انسان است.
مردی به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آمد، خواست شترش را بر درِ مسجد رها کند بدون این که افسارش را ببندد، گفت: یا رسول الله! ببندم و توکل کنم؛ و یا رهایش کنم و توکل کنم؛ فرمود: «ببند و توکل کن».
همچنین توکل بدون اتخاذ سبب و متابعت دستور و قانون الهی و اعتماد به او و واگذاری کارها به خدای دانا تحقق پیدا نمیکند.
﴿وَلِلَّهِ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ كُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَكَّلۡ عَلَيۡهِ﴾ [هود: 123].
«و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و تمام کارها به او واگذار میشود، پس او را پرستش کن و بر او توکل نمای».
حضرت عمر رضی الله عنه قومی را دید، چنان فکر میکردند که توکل ترک اسباب است و از کار و عمل اعراض و دوری کردند و دچار عجز و کسلی شدند. حضرت عمر رضی الله عنه به آنها گفت: شما چه کسانی هستید؟ گفتند: ما اهل توکلیم. گفت: دروغ گفتید، شما اهل توکل نیستید؛ کسی دارای توکل است که دانه را در زمین میکارد بعداً به خدا توکل میکند([5]).
کسی که بدون کار و کوشش تمنای محصول و درآمد داشته باشد مانند کسی است که بدون بال تمنای پرواز در هوا داشته باشد و یا اشتیاق و آرزوی اولاد بدون ازدواج دارد.
ترجو النجاة
ولم تسلك مسالكها |
|
إن
السفينة لا تجري على اليبس |
امید رهایی داری و راه و روش آن را انجام ندادی، همانا کشتی در خشکی نجنبد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر