توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ شهریور ۳۰, پنجشنبه

دعوت به سوی خدا و مواد آن

 

دعوت به سوی خدا و مواد آن

آیات سوره مدثر، بر پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  نازل شد و آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  در راستای دعوتش، اوامری چند از سوی خدا، دریافت نمود. دستورات مهم و بلندی که با ظاهری ساده، اهداف بلندی رادنبال می‌کند و بسیار اثرگذار و نیرومند ظاهر می‌گردد؛ از جمله:

1.    هدف از قیام و بپاخاستن و بیم دادن، این بود که هیچ یک از مخالفان دین خدا را در عالم هستی نگذارد مگر اینکه او را از عواقب وخیم و وحشتناک کارش بیم دهد تا ترس و وحشت در قلب و ضمیرش جای بگیرد و واقعاً از عواقب کارهای نامشروعش بترسد.

2.    2. هدف از بیان بزرگی خدا، این است که هیچ طاغوتی، بر روی زمین نماند مگر اینکه شوکتش در هم شکند و واژگون گردد تا بدین سان تنها کبریایی و بزرگی خدا، در زمین بماند.

3.    هدف از پاکی لباس و ترک بتان، این است که باید ظاهر و باطن را آراسته و تزکیه نمود؛ تزکیه‌ای که جنس بشر با آن، در سایۀ رحمت بی پایان و در پناه خدا و حمایت و هدایت او و در پرتو نورش، می‌آرمد و به تمام معنا پاک می‌گردد تا بهترین الگو و نمونه جامعه بشری شود و قلب‌های سالم و وارسته، به آن جذب گردند و بزرگی و مقام والایش را دریابند و قلوب انسان‌های گمراه با درک هیبت و بزرگی وی، به وحشت بیفتد و دنیا، خواسته یا ناخواسته، دراختیارش قرار بگیرد.

4.    هدف از اینکه در این سوره به رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  دستور داده شده که بر کسی منت نگذارد، ‌این است که کارها و تلاش‌هایش را بزرگ مپندارد. بلکه همواره در کوشش و فداکاری باشد و تلاش کند و فداکاری و جان نثاری نماید و‌آنگاه تمام خوبی‌های خود را از یاد ببرد؛ یعنی: در شناخت خدا بگونه‌ای فنا شود که سختی‌هایی را که متحمل شده یا کارهایی را که در این راستا انجام داده، ‌اصلاً احساس نکند.

5.    همچنین در این آیات،‌ اشاره شده است به: آزار و شکنجه‌های سرکشان و مخالفت و استهزاء و تلاش آن‌ها در به قتل رساندن آن حضرت و یارانش. خداوند متعال به آن حضرت دستور می‌دهد که با تمام قدرت و پایداری و شجاعت، مقاومت نماید؛ آن هم نه برای منافع شخصی، بلکه فقط برای رضای خدای متعال.

الله اکبر! این دستورات، چقدر با وجودِ ظاهرِ ساده و آسانشان، گسترده‌اند و چه اثرات گیرا، آرامش بخش و شگفت آوری دارند! آری؛ دستوراتی که در میدان عمل، خیلی دشوار و باعظمتند و با اجرای آن‌ها،‌ طوفان و تحولی فراگیر در جهان به راه افتاد.

در این آیات، موارد و مباحث دعوت و تبلیغ، بیان می‌گردند. انذار و بیم دادن، نشان دهندۀ این است که سلسله اعمال و کارهایی وجود دارد که هرکس، مرتکب آن‌ها شود، با فرجامی بد مواجه می‌گردد.

با توجه به اینکه همه می‌دانند دنیا، جایی نیست که انسان، جزای تمام کارهایش را ببیند، لذا انذار و بیم دادن، این معنا را می‌رساند که روز مجازات یا رستاخیز و روز جزا، با این دنیا فرق می‌کند و بدین ترتیب ناگفته روشن است که جهانی غیر از دنیا نیز وجود دارد.

آیات دیگر، از بندگان، توحید آشکار و صریح را می‌طلبد و نیز می‌خواهد که تمام کارها را به خداوند تفویض کنند و از پیروی نفس دوری نمایند و رضایت مردم را واگذارند و فقط به رضای خدا بیندیشند. خلاصۀ این موارد عبارتند از:

الف) توحید و یکتاپرستی

ب) ایمان به روز قیامت

ج) خیزش و قیام برای تزکیۀ نفس بدین شکل که از منکرات و کارهای زشت دوری کنیم، زیرا به فرجامی بد می‌انجامد؛ همچنین برای رسیدن به کمالات انسانی و انجام کارهای شایسته، جدی و کوشا باشیم.

د) واگذار نمودن تمام کارها به خداوند متعال

هـ ) تمام این‌ها پس از ایمان به رسالت محمد  صل الله علیه و آله و سلم  و تحت رهبری و رهنمودهای ایشان صورت می‌گیرد. سرآغاز این آیات، یک ندای آسمانی با طنین ندای ربانی است که با فرمان (برخیز)، رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را برای انجام یک کار بزرگ، از خواب و آسایش، جدا می‌سازد و به جهاد و مبارزه و تحمل سختی‌های راه دعوت فرا می‌خواند و می‌گوید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ [المدثر: 1- 2].

این آیه، گویای این است که هر کس، برای خودش زندگی کند، چه بسا زندگی راحتی داشته باشد؛ اما هر کس، چنین مسؤولیت بزرگی را بر عهده بگیرد، دیگر وقتی برای خواب و آسایش ندارد. لذا گویی به پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  می‌گوید:

تو را با بستر نرم و زندگی آرام چه کار؟! برخیز که زندگی آرام، مناسب حال شخصیتی با چنین مسئولیتی سنگین نیست، برای کار بسیار بزرگی بپاخیز که تا کنون انتظار تو را می‌کشید؛ برای سختی‌هایی برخیز که برای آن‌ها آفریده شده‌ای. برای تلاش و کوشش پیگیر و برای تحمل مشکلات طاقت فرسا آماده شو. بپا خیز که دیگر وقت خواب و استراحت نیست و از امروز همواره باید بیدار و کوشا باشی؛ بدان که جهاد طولانی و مشقت باری در انتظار توست. پس بپاخیز و آماده شو.

این، فرمانی بزرگ و سهمگین بود که آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  را از بستری نرم و خانه‌ای آرام و از کانون گرم خانواده بیرون کشید تا او را به کانون هیاهوی جامعه ببرد و با واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی درگیر نماید.

پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  قیام نمود و بیش از بیست سال، پیوسته در حال قیام و تلاش بود؛ هیچ وقت آرام و قرار نگرفت و برای خود و خانواده‌اش زندگی نکرد. بپا خاست و همواره در حال دعوت به دین خدا و درحال قیام بود. او سختی‌های دعوت را تحمل می‌کرد و امانت بزرگی را به دوش می‌کشید؛ وی، مسئولیت تمام بشریت را بر عهده داشت و سختی‌های دفاع از عقیده و گرفتاری‌های مبارزه و پیامدهای جهاد در میدان‌های مختلف را به تنهایی به دوش می‌کشید؛ بدین سان در میدان نبردی دائمی که بیشتر از بیست سال بطول انجامید، ایستادگی و مقاومت نمود؛ در هیچ مسئله‌ای کوتاهی نکرد و از هیچ تلاشی فرو گذار ننمود. از همان روزی که ندای آسمانی را شنید، پرداختن به هیچ کاری، او را از انجام مسئولیتش، باز نداشت و دراین راه سختی‌های زیادی متحمل گردید. خداوند، از جانب ما و از جانب بشریت، آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  را جزای خیر دهد.[1]

صفحات پیش رویتان، تنها تصویری سطحی و کوچک از جهاد مستمر و طاقت فرسای رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را ارائه می‌دهد.

مراحل دعوت

دوران نبوت رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  را می‌توان به دو دوره تقسیم نمود که هر یک با دیگری، کاملاً متفاوت است:

1.    دوران مکی که سیزده سال به طول انجامید.

2.    دوران مدنی که ده سال کامل طول کشید.

هریک از این دوره‌ها، دارای مراحل و ویژگی‌هایی است که آن را از سایر مراحل متمایز می‌سازد. بررسی هر یک از مراحل دعوت، این تمایز را نمایان می‌کند. دوران مکی را می‌توان به سه مرحله تقسیم نمود که عبارتند از:

1.    دعوت مخفی که سه سال به طول انجامید.

2.    دعوت آشکار ساکنان مکه از ابتدای سال چهارم بعثت تا اواخر سال دهم.

3.    دعوت در بیرون مکه و انتشار دعوت درخارج این شهر که از اواخر سال دهم بعثت تا هجرت به مدینه طول کشید.

دعوت مخفی

سه سال از دعوت آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  سری و پنهانی بود. واضح است که مکه، مرکز دینی اعراب بوده و درآن، کعبه و بت‌هایی وجود داشته که از نظر سایر عرب‌ها نیز مقدس و قابل احترام بودند.

لذا همین امر، دعوت و اصلاح را با دشواری زیادی روبروی می‌کرد؛ زیرا اصلاح و دعوت، در جامعه مکه، بعید به نظر می‌رسید. بنابراین فعالیت دعوتی در آنجا عزم و اراده‌ای می‌طلبید که حوادث ناگوار و سختی‌ها، آن را سست و متزلزل نکند.

بنابراین باید در ابتدا، کار دعوت مخفیانه انجام می‌شد تا اهل مکه به یکباره علیه دعوت نیاشوبند و رویاروی آن نایستند.

مسلمانان پیشگام

طبیعی بود که پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  ابتدا خانواده و دوستان نزدیکش را به اسلام دعوت نماید. لذا آن حضرت ابتدا نزدیکان و دوستانش و کسانی را به اسلام فرا خواند که از ناحیه آن‌ها برای اسلام، امید خیر داشت یا کسانی را به اسلام دعوت داد که آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  را می‌شناختند و او نیز آن‌ها را می‌شناخت و با آن‌ها به خاطر خدا رابطۀ دوستی داشت و درمقابل، آنان هم، وی را انسانی خیراندیش و راستگو و مصلح می‌دانستند. عده‌ای از کسانی که در صداقت و خیرخواهی رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  تردیدی نداشتند، دعوت آن حضرت را اجابت کردند؛ آنان، در تاریخ اسلام، با نام سابقین اولین شناخته می‌شوند که پیشاپیش آن‌ها همسر پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  مادرمؤمنان خدیجه دختر خویلد و غلامش زید بن حارثه بن شرحبیل کلبی بودند. زید، اسیر زرخریدی بود که خدیجه، او را خرید و سپس او را به رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  بخشید. پدر و عموی زید به مکه آمدند تا او را با خود ببرند. اما زید همراهی با رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  راترجیح داد و از آن به بعد برحسب رسوم عرب‌ها، رسول خدا، او را فرزندخوانده‌اش گردانید. به همین خاطر به زیدبن محمد معروف شد تا اینکه اسلام، پدرخواندگی و فرزند خواندگی را باطل اعلام نمود.

از دیگر مسلمانان پیشگام، پسرعموی پیامبر، علی بن ابی طالب است که نوجوان و تحت کفالت شخص رسول اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  بود. همچنین دوست صمیمی آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  ابوبکر صدیق رضی الله عنه  درنخستین روزدعوت، ایمان‌آورد. به هرحال این گروه چهار نفره در اولین روزهای دعوت سری، به‌آن حضرت  صل الله علیه و آله و سلم  ایمان آوردند.[2]

ابوبکر رضی الله عنه  بلافاصله پس از آنکه مسلمان شد، فعالیت دعوتی خود را آغاز کرد. او، مردی بامحبت و نرم خوی و شخصیتی شناخته شده بود. اخلاق پسندیده‌ای داشت و مردانی از قومش نزد او می‌آمدند و با او به خاطر دانش و مردمداری و تجارتش، رفت و آمد داشتند.

ابوبکر، دعوت را از افراد قابل اطمینان و کسانی شروع کرد که با او نشست و برخاست داشتند. بدین ترتیب عده‌ای با دعوت ابوبکر رضی الله عنه  مسلمان شدند، از جمله: عثمان بن عفان اموی، زبیر بن عوام اسدی، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص زهری و طلحه بن عبیدالله تیمی. این‌ها که پیش از همه ایمان آوردند، به نام مسلمانان پیشگام و سابقین اولین، شناخته می‌شوند. همچنین از نخستین مسلمانان، بلال بن رباح حبشی است و سپس امین این امت یعنی ابو عبیده بن جراح از بنی حارث بن فهر و نیز ابوسلمه بن عبدالاسد و ارقم بن ابی الارقم که هر دو از بنی مخزومند و همچنین عثمان بن مظعون و دو برادرش قدامه و عبدالله و نیز عبیده بن حارث بن مطلب بن عبدمناف وسعید بن زید عدوی و همسرش فاطمه دختر خطاب عدوی خواهر عمر رضی الله عنه  و خباب بن ارت و عبدالله بن مسعود هذلی و عده‌ای دیگر به اسلام مشرف شدند. این‌ها سابقین اولین هستند که بیشتر آن‌ها از قریش بودند.

ابن هشام، تا بیش از چهل تن بر شمرده است.[3]

ابن اسحاق می‌گوید: از آن پس، مردم، گروه گروه اعم از زن و مرد، مسلمان می‌شدند تا اینکه آوازه اسلام در مکه علنی شد و همه، درباره اسلام سخن می‌گفتند.[4]

این‌ها مخفیانه مسلمان شدند و پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  آن‌ها را به صورت پنهانی ارشاد و راهنمایی می‌کرد. زیرا دعوت دراین مقطع، سری و فردی بود و وحی پس از نزول آیات سورۀ مدثر، پیاپی می‌آمد. آیات و سوره‌هایی که در این مدت نازل می‌شد، آیاتی کوتاه و با تعبیرات زیبا و به گونه‌ای بود که با فضای حساس و آن جو ذلت بار، متناسب بود تا از طریق تزکیه نفسها و زشت جلوه دادن بتان و عبادت کنندگان آن‌ها،کارآمد گردد. در این آیات، بهشت و دوزخ چنان به تصویرکشیده می‌شد که گویا همان لحظه چشم انسان، آن‌ها را مشاهده می‌نمود و در حقیقت مؤمنان را به فضایی غیر از فضایی که جامعۀ آن روز در آن می‌زیست، هدایت می‌کرد.

نزول حکم نماز

دربارۀ نزول حکم نماز، مقاتل بن سلیمان می‌گوید: خداوند در نخستین روزهای اسلام، دو رکعت در بامداد و دو رکعت در شامگاه فرض نمود، بدلیل این آیه:

﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ ٥٥ [غافر: 55].

یعنی: «و سپاس خدای را بگوی در شامگاه و در سپیده دم».

ابن حجر می‌گوید: پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  یقیناً قبل از رفتن به معراج نماز می‌خوانده است و حتی یارانش هم نماز می‌خواندند، اما اختلاف در این است که آیا قبل از نمازهای پنجگانه، نماز دیگری فرض شده بود یا خیر؟ بعضی گفته‌اند: یک نماز قبل از طلوع خورشید و یک نماز، پیش از غروب آفتاب، فرض شده بود.

حارث بن اسامه از ابن لهیعه با سند متصل از زید بن حارث روایت می‌کند که:

جبرئیل علیه السلام  در همان روز‌های اولیۀ وحی نزد رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  آمد و به او روش وضو را یاد داد؛ و چون وضو گرفتنش، تمام شد، مشت آبی برگرفت و به عورتش پاشید. ابن ماجه نیز حدیثی به همین معنا روایت کرده است. نظیر این روایت از براء بن عازب و ابن عباس نیز نقل شده و درحدیث ابن عباس رضی الله عنه  آمده است: این، از نخستین فرائض بود.[5]

ابن هشام می‌گوید: هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسید، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  و یارانش به دره‌ای می‌رفتند و پنهانی نماز می‌گزاردند. یک بار ابوطالب، پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  و علی رضی الله عنه  را در حال نماز دید و در این باره با آن دو صحبت کرد و چون به بزرگی و اهمیت مسئله پی برد، آن‌ها را به پایداری سفارش کرد.[6]

باخبر شدن قریش از دعوت، به صورت اجمالی

بررسی جریان‌های دعوت در مرحله مخفی نشان می‌دهد که هر چند، این دوران، مخفیانه بوده، اما باز هم اخبار به قریش می‌رسیده است. البته قریش از تمام جوانب دعوت، اطلاع نمی‌یافتند و از این رو دعوت، در ابتدا کانون توجه آن‌ها نگردید.

محمد غزالی می‌گوید: این اخبار به قریش می‌رسید. آنان، ‌دعوت محمد  صل الله علیه و آله و سلم  را جدی نمی‌گرفتند. شاید علتش، این بود که‌آنان، ‌محمد  صل الله علیه و آله و سلم  را یکی از دیندارانی می‌پنداشتند که فقط دربارۀ الوهیت سخن می‌گفتند. به هر حال انتشار خبردعوت و قدرت اثرگذاری آن، باعث وحشت قریش شد. بنابراین به مرور زمان، نگران شدند.[7]

سه سال به همین منوال گذشت و دعوت، همچنان مخفیانه و فردی بود. در این مدت جماعتی از مؤمنان، فراهم‌آمده و بر اساس اخوت و همکاری و تبلیغ رسالت، گرد هم آمده بودند. پس از آن رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  فرمان یافت که دعوتش را علنی نماید و آشکارا با عقاید باطل و بت پرستی، مبارزه کند.




[1]. نگا: فی ظلال القرآن، تفسیر سوره‌های مزمل و مدثر (ج 29/168، 169، 170، 171، 182)

[2]. رحمه للعالمین (1/50)

[3]. ابن هشام (1/245- 262)

[4]. ابن هشام (1/262).

[5]. مختصر سیره الرسول  صل الله علیه و آله و سلم  از شیخ عبدالله نجدی، ص 88

[6]. سیرة ابن هشام (1/247).

[7]. فقه السیرة، ص 76.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...