بخش سوم:
آثار مواد مخدر بر امت اسلام
این فصل شامل یک تمهید و هفت بحث است.
بحث اول: در بیان ضررهای دینی مواد مخدر.
بحث دوم: در بیان ضررهای بهداشتی مواد مخدر.
بحث سوم: در بیان ضررهای اجتماعی مواد مخدر.
بحث چهارم: دربارۀ ضررهای اقتصادی مواد مخدر.
بحث پنجم: دربارۀ ضررهای سیاسی مواد مخدر.
بحث ششم: ضررهای مواد مخدر در برقراری امنیت منطقه.
بحث هفتم: دربارۀ ضررهای مواد مخدر بر روان و روح.
تمهید در آثار مواد مخدر بر امت اسلامی
مواد مخدر ضررهای زیادی برای فرد و اجتماع دارند، هیچ کسی [هرچند قدرت نویسدنگی، صفای ذهن و سعۀ فکر و قلب داشه باشد] نمیتاند آنها را بشمارد. ولی ما میخواهیم به گوشهای از ضررهای آن اشاره نماییم، به ویژه به ضررهای مذکور در زیر:
1- ضررهای دینی.
2- ضررهای بهداشتی.
3- ضررهای اجتماعی.
4- ضررهای اقتصادی.
5- ضررهای سیاسی.
6- ضررهای امنیت و آرامش.
7- ضررهای روانی.
پس با توفیق خداوند متعال شروع میکنیم.
بحث اول:
در بیان ضررهای دینی مواد مخدر
مواد مخدر از چند جهت برای دین ضرر دارند؛ زیرا وقت را ضایع و عقل را از بین میبرند. و هرگاه انسان وقت و عقلش را از دست بدهد، این منجر به از بینرفتن بزرگترین رکن از ارکان اسلام مانند نماز قرار میگیرد.
این از مسلمات است که بعضی از انواع مواد مخدر، استعمالکننده را ساعتهای طولانی یا چند روز، چنان تحت تأثیر قرار میدهند که توجهی به هیچ چیز نداشته باشد. واقعاً خداوند متعال درست فرموده است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١﴾ [المائدة: 91].
یعنی: «شیطان میخواهد به وسیلهی شراب و قمار، بین شما دشمنی و بغض ایجاد نموده و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد. آیا باز آینده هستید (یا خیر)»؟
در این هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد که مبارزه بین انسان و نخستین دشمن او، ابلیس تا قیام قیامت مستمر و برقرار است؛ زیرا شیطان لعین قسم خورده است که تمام نیرویش را برای گمراهساختن انسان، و دور نگهداشتنش از عبادت پروردگار و بازداشتنش از سعادت دنیا و عقبی به کار گیرد. چنانکه خداوند متعال نسبت به آن در کتاب محکم خویش خبر داده است:
﴿قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ١٦﴾ [الأعراف: 16].
یعنی: «(ای خدا!) از آن جهتی که تو مرا گمراه قرار دادی سوگند میخورم که من سر جادهی مستقیم تو به خاطر گمراهکردن انسان خواهم نشست».
و در جایی دیگر فرموده است: ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٨٢﴾ [ص: 82].
ترجمه: «قسم به عزت وجلال تو که همه را گمراه خواهم کرد».
و نیز فرموده است: ﴿لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٣٩﴾ [الحجر: 39].
یعنی: «آراسته میکنم برای آنها در روی زمین و همه را گمراه خواهم کرد».
معرکهی زندگی بین دشمن لدود و انسان ضعیف در کشمکش است، دشمن لعین با هر وسیلۀ ممکن در پی گمراهکردن انسان قرار گرفته است، گاهی از راه معصیت، گاهی از راه غلو در طاعت، زمانی از راه خونریزی و کشتار و گاهی از راه استعمال مواد مخدر.
اسلام گران قیمتترین نعمتی است که به دست مسلمان رسیده است. بنابراین، هرگاه مسلمان آن را حفظ و از آن نگهداری کند، از گمراهی و اغوای شیطان در امن قرار میگیرد؛ ولی اگر کوتاهی نموده آن را ضایع کند، لقمۀ خوشگواری برای شیطان قرار خواهد گرفت، آن چنانکه به دستور او راه میرود و وساوس و مشورت او را میپذیرد و در این صورت ارتباطش با خدا ضعیف گشته و راه استعمال مواد مخدر و غیره را طی میکند، و هرکسی که در دام مواد مخدر افتاد، اقدامنمودنش به هرجرم و جنایت از قبیل قتل، دزدی، آبروریزی و غیره آسان میشود.
نهان شدن عقل که در اثر نشئه و تحدیر پدید میآید، با بیدری دایمی که اسلام آن را بر قلب مسلمان لازم قرار داده تا در هرآن با خداوند در ارتباط و در هر امر خطرناک در انتظار او باشد، منافات دارد. باز با این بیداری، باید در رشد و تجدید زندگی و نگهداری آن از ضعف و فساد، و حمایت نفس مال، آبرو و حمایت أمنیت جامعه، شریعت و نظام آن از هر تجاوز و تعدی، در هرآن کارهای مثبت انجام دهد.
فرد مسلمان لگام گسیخته و آزاد نیست که در هر لذت و عیشی مشغول شود، بلکه لازم است در هر لحظه، نسبت به اجتماعی که در آن زندگی میکند، و همچنین نسبت به مقام انسانیت که به آن منسوب است وظایف و تکالیفی داشته باشد، و از او با این بیداریش خواسته شده تا این وظایف و تکالیف را انجام دهد.
اما معتاد کی میتواند اینگونه وظایف و تکالیف را انجام دهد. چرا که او عقلش را از دست داده، قلبش را فاسد گردانیده و مغلوب الحال قرار گرفته که دارد در غیبوبت (عقل)، دور از واقعیت زندگی میکند. آری، این غیبوبت در حقیقت به جز از اینکه گریزی از واقعیت زندگی باشد چیزی دیگر نیست؛ و تمایل و توجهی است به آن اندیشهها و افکاری که پس از استعمال مواد به او دست داده است.
اسلام این راه و روش را برای انسان نمیپسندد، زیرا این راهی منفی است وکسی که این راه را طی میکند، عضوی شل بیکار در جامعه است، بلکه چون خشتی فاسد برای ساختمان اجتماع است، و همانگونه که حیوان گرگ، حیوان سالم را مبتلا به گرگی میکند، شخص فاسد نیز شخص سالم را فاسد میگرداند.
بدون شک و تردید، اثرات مواد مخدر نسبت به دین خیلی خطرناک هستند، چه ضرری خطرناکتر از این است که کسی عقل، شرف و اخلاق را از دست بدهد؟! و آیا رخنهای بزرگتر از این میتواند در جامعه پدید آید که شیوع اعتیاد منجر به فرقهگرایی و درگیری و اختلاف است؟! این است دستاورد مواد مخدر! خداوند ما را از آن نجات دهد.
بحث دوم:
در بیان ضررهای بهداشتی مواد مخدر
خداوند بر بشر احسان نموده و او را نعمت صحت و سلامتی داده و او را موظف کرده تا خود را از اشیای موذی و مضر حفظ نماید، چنانکه میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا ٢٩﴾ [النساء: 29].
«خود را نکشید، خداوند بر شما مهربان است».
و نیز فرموده است: ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾ [البقرة: 195].
«و خود را به هلاکت نیندازید».
و جناب رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: (دو نعمت به گونهای است که بیشتر مردم نسبت به آنها فریب خوردهاند، یکی صحت و سلامتی است و دوم فراغت)([1]).
مواد مخدر نسبت به نفس انسان از هرچیز دیگری بیشتر ضرر دارند؛ زیرا پزشکان کشف کردهاند که استعمال مواد مخدر سبب پدیدآمدن چنان امراض خطرناکی است که علوم پزشکی از معالجهی برخی از آنها عاجز و مانده شده است. و این ضرر به تنهایی کافی است که مواد مخدر معتاد را در چنان وضعی از زندگی میگذارد که گرفتار و هم و خیال است و در فکر چیزهایی قرار میگیرد که ممکن الحصول نیستند، و چنان در فکر چیزهای محبوبی است که آنها به طور کلی از دسترس او دوراند. خطرناکترین ضررهای بهداشتی مواد مخدر که پزشکان به آنها دست یافتهاند، به شرح زیر هستند:
آنگاه که میزان الکل بالا برود، در خون نوشنده ایجاد مسمومیت میکند و در اثر آن، معتاد به عوارض حاد زیر مبتلا میشود:
1- تهوع و ا ستفراغ.
2- سردی اعضای بدن.
3- سرعت نبض.
4- از خود بیحال شدن و در غیوبت به سر بردن.
و هرگاه این عوارض تا مدت زمانی ادامه پیدا کنند، نوبت به مرگ ناگهانی معتاد به صورت سکتۀ قلبی و غیره میرسد.
2- ضعیفشدن سلولهای پوستۀ مغز:
همان مغز که فرمانده فکر و تصمیم است، برخی از تحقیقات پزشکی بر این تأکید دارند که استعمال شراب و الکل و مواد مخدر، گرچه به صورت اعتیاد و مستمر نباشد، سبب کاهش قدرت عقلانی میشود.
مسلم است که مخچه فرمانده عصب دهلیزی است، و همان است که انسان را قادر میسازد تا به وقت ایستادن تعادل خود را حفظ کند، و توانایی ثبات و حرکت داشته باشد. ولی در نتیجۀ استعمال مواد نشئهآور و مواد مخدر، سلولهای مخچه دچار ضعف و انحلال میشوند، و واقعیت در بعضی از اشخاص که توانایی حرکت، مانند اشخاص سالم را ندارند، گواه این موضوع است.
وجود این مرض در معتادان بسیار است، هنگامی که نخاع [که مادهای چربی است] منحل شود، نیمۀ پایین بدن دچار فلج خطرناکی میشود که اصلاً قادر به حرکت نخواهد بود.
معتاد به مواد مخدر دچار دوره هذیان، رعشه، از دستدادن حافظه و تلیف کبدی [تنبلی کبد در انجام وظیفهاش] میشود. این مطلب را بعضی از زندانیان به اطلاع من میرسانیدند؛ آنان گفتند: اولین اثر مواد مخدر به آنها رعشه (لرزش) است که در عین جوانی دستهایشان به وقت گرفتن و دادن اشیا میلرزد.
6- التهاب (سوزش) اعصاب گوناگون:
کار گروهی از اعصاب این است که جسم را به حرکت درآورده و احساسهای او را از پوست و جسم به سلولهای دستگاه عصبی انتقال میدهند. استعمال مواد مخدر سبب تحلیلرفتن و ذوبشدن این اعصاب قرار گرفته و بالآخره آنها را از بین میبرند. معتاد در این مرحله فاقد احساس، و پیکری بدون حس و شعور است.
7- التهاب عصب چشم که منجر به نابیناییی میشود:
در علوم پزشکی ثابت شده است که استعمال مواد مخدر ایجاد التهاب در عصبهای چشمها میکند که سرانجام به کوری و نابینایی تمام میشود.
معتاد به شراب و مواد مخدر از پریدگی رنگ چشم و رطوبت آنها شناخته میشود و این امری است که بین مردم مشاهده میشود.
سببش آن است که میکروبهایی که در دهان موجوداند، از ضعف مقاومت معتاد، بهرهبرداری کرده بر او هجوم میآورند و در نتیجه سوزش بلعوم پدید میآید که گاهی سبب مرگ قرار میگیرد.
استعمال مواد مخدر منتهی به سوزش دایم در مری میشود و این سوزش سبب اصلی سرطان مجرای طعام است.
بسا اوقات معتاد به مواد مخدر به استفراغ مکرر مبتلا میگردد، و این در اثر اختلال گردش عادی غذا نزد آنهاست.
استعمال مواد مخدر راهی برای از بینرفتن اشتهای غذاست، بسیاراند کسانی که به سبب استعمال مواد مخدر اشتها را از دست میدهند. جوان دستگیرشدۀ بیست سالهای که در زندان با او ملاقات نمودم، به من گفت: نخستین باری که به استعمال مواد مخدر پرداختم اشتهایم به غذا کاسته شد، فکر میکردم که این در اثر آن حمیتی است که به آن التزام ورزیدهام، ولی بعد از چند ماه به این نتیجه رسیدم که من اصلاً میل به تناول غذا ندارم، وقتی که این مطلب را با پزشک در میان گذاشتم، او از من پرسید: آیا مواد مخدر استعمال میکنی؟ عرض کردم خیر. ولی از آن زمان متوجه شدم که علت از بینرفتن اشتها استعمال مواد مخدر است.
12- سوزش رودههای بزرگ و کوچک:
استعمال مواد مخدر سبب هیجان غشاهای مخاطی دستگاه هاضمه که آغازش دهان و منتهایش رودههای کوچک و بزرگ است، قرار میگیرد. و سبب جمعشدن رودهها و زخمشدن آنها میگردد، و در نتیجه گاهی نوبت میرسد به اسهال، قبض، سوءهاضمه و درست جذبنشدن شیرۀ غذا.
استعمال مواد مخدر سبب بزرگی طحال میشود به گونهای که در اثر ناخوشی و کمکاری جگر، چندین برابر حجم اصلیش قرار میگیرد، و آن باعث خونریزی شدید بواسیر میشود.
بعضی از پژوهشگران([2]) زیانهای بهداشتی مواد مخدر را به شرح زیر خلاصه کردهاند:
1- چین و چروکانداختن پوست و لاغری آن.
2- زردشدن مخاطها و رنگپریدگی آنها که نتیجهی کمبود خون وکمبود آهن است، چرا که خون به سبب این سمها از بین رفته است.
3- التهاب شبکیه چشم.
4- اضطراب و اختلال گلبولهای سفید خون.
5- آفات اعضای بدن.
6- التهاب شرایین قلب که منجر به خوابیدن نبض میشود.
7- پدیدآمدن لرزه و تحرک در بدن.
8- زردشدن پردۀ ملتحمۀ چشم که نتیجهی سوزش جگر است.
9- فرورفتگی حدقۀ چشم در اثر استعمال مواد افیونی.
10- پدیدآمدن صدا در گوشها به سبب استعمال داروهای خوابآور.
11- سوراخشدن تیغۀ میانی بینی.
12- فاسدشدن دندانها که گاهی سبب از بینرفتن تمام آنها میشود.
13- دشواری جویدن.
14- پدیدآمدن زخمهای عفونی در شاهرگها.
15- مختلشدن کار غدهی در قی.
16- سوزش شفاف قلب.
17- آسیبدیدن دریچههای قلب.
18- کمکاری شرایین دریچهی قلب.
19- اختلال نظم کار قلب.
20- سوزش ریه.
21- کمکاری کلیهها.
22- التهاب مجاری ادرار و پدیدآمدن دردهای شدیدی مشابه با دردهای سنگ کلیه.
23- عاجزشدن مرد از عمل جنسی و سرانجام عقیمشدن او.
24- نقص شهوت در زنان و سرد مزاجشدن آنان.
25- پدیدآمدن بواسیر در مقعد و خونریزی آن.
26- بزرگشدن جگر.
27- التهاب لوزالمعده همراه با دردهای شدید.
28- ابتلا به مرض بیهوشی مکرر.
29- نقص بدست آمده از مصونیت جسم، (غفونتهای خطرناک مثل: ایذر، هیپاتیت و کزاز).
بحث سوم:
در بیان ضررهای اجتماعی مواد مخدر
ضررهای اجتماعی مواد مخدر خطرناکترین، بیشترین و واضحترین ضررها به حساب میآیند، زیرا اینها دامنگیر فرد، خانواده و جامعه میباشند. این مطلب در لابلای مضامین ذیل روشن میگردد:
1- بیمارشدن صحت فرد و پایینافتادنش به صورتی ترسناک و خطرناک که این بدون تردید در جامعه اثر خواهد گذاشت، زیرا فرد از جامعه جدا نیست، بلکه جزئی از آن است که در آن مؤثر و از آن متأثر میگردد. و هرگاه در جامعهای معتادان زیاد شوند، بیماران زیاد میشوند؛ و آنگاه که بیماران زیاد شدند، ضعف و سستی در جامعه پدید میآید و جامعه نمیتواند از خود دفاع کند؛ بلکه به تنهایی نمیتواند مایحتاج خود را فراهم سازد. آن جامعهای که مواد مخدر در آن گسترش یابد، از کجا میتواند جامعهای قوی و محکم باشد که بتواند بر پای خود بایستد [در حالی که مواد مخدر همانند خوره دارند بنیاد او را از بین میبرند].
2- ارتکاب به جرم و جنایت برای افراد معتاد سهل و آسان قرار میگیرد و به هرکار زشتی دست میزنند؛ بلکه همه چیز را در راه به دستآوردن مطلوب خویش فدا میکنند؛ و بدین شکل خوف و بیم و پریشانی در جامعه راه مییابد و جامعه زندگی خود را در پریشانی و پراکندهحالی به سر میبرد.
3- استعمال مواد مخدر بر وضیعت معیشت، امنیت و آرامش، آموزش و پرورش و اخلاق خانواده اثر بد و خطرناکی میگذارد، زیرا معتاد ترجیح میدهد که خانوادهاش در برهنگی و تنگدستی به سر ببرد به نحوی که زمین فرش و آسمان ملحفهاش قرار میگیرد و اصلاً چیز خوردنی گیرشان نیاید، تا او لذتهای وهمی خویش را به آغوش بگیرد، و آن دردی را که سبب فرار او از ریگستان داغ به سوی آتش (یا فرار او از باران به زیر ناودان) است تناول کند. چقدر خانوادههایی وجود دارند که شکم تاب خورده و گرسنه میخوابند، در حالی که سرپرست آنها صدها بلکه هزاران مبلغ را در مواد مخدر مصرف میکند، بدون از این که پروایی داشته باشد که به او، یا خانوادهاش چه مصایب دردناکی میرسد.
4- استعمال مواد مخدر منجر به این میشود که فرزندان ضعیف البنیه و گاهی ناقص الخلقة به دنیا بیایند که در اثر ضعف بنیه و عدم تحمل جسمشان نمیتوانند با امراض مقاومت کنند، زیرا والدین در اثر استعمال مواد مخدر به ضعف جنسی مبتلا گشتهاند، و ضعف اسپرماتوزوئید در منی، بر جنین در شکم مادر منعکس میشود.
5- در خانوادههایی که والدین مواد مخدر استعمال میکنند، وقوع طلاق و از همپاشیدگی خانواده به کثرت اتفاق میافتد، زیرا خانوادهای که سرپرستش زندگی خود را چندین سال در زندان به سر میبرد، در آتش حرمان و پراکنده حالی میسوزد، و بسا اوقات زن مطالبۀ طلاق میکند؛ زیرا ادامۀ زندگی با او به صلاح نیست، چرا که او (شوهر) اغلب عمر خود را در سلولهای زندان سپری میکند.
6- خانوادههایی که این مواد سمی در آنها پخش و گسترش مییابد، ضعیف میشوند، زیرا خانوادهی از هم پاشیده ضعیف البنیه است؛ نمیتواند خود را نگه دارد، و در حالی که زیر بنا و خشت او جامعه قرار گرفته، لگام گیسختگی و اختلافات بر آن حکم فرماست. اینگونه خانوادهها در ساختار جامعۀ بزرگ رخنهای قرار میگیرد، باز منزلت اینگونه خانواده و منزلت افراد آن را در مقایسه با مقدار تمسک آنها به اسلام به عنوان راه زندگی باید سنجید.
و هرگاه مواد مخدر در این خانوادهها پخش و شایع بشود، از منهج الهی دور شده، رخنهای بزرگ برای خروج شر و فساد در اجتماع پر امن قرار میگیرند.
7- استعمال مواد مخدر به وسیلۀ فردی از افراد یک خانواده سبب قرار میگیرد که بقیۀ افراد به سوی این وبای خانومان سوز کشانده شوند، به ویژه وقتی که استعمالکننده در خانواده پدر باشد، زیرا فرزندان از او تقلید کرده بر اخلاق او رشد میکنند، چنانکه شاعر میگوید:
وينشأ ناشيء الفتيان منا |
|
ما
کان عوده أبوه |
جوانان نیز میگیرند نشأت |
|
بر آن چه داده عادتشان پدرها |
یعنی، نشأت جوانان ما برآن چیزی قرار میگیرد که پدر به او عادت داده است.
رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ، فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ أَوْ يُنَصِّرَانِهِ أَوْ يُمَجِّسَانِهِ»([3]). یعنی، هر نوازد بر دین فطری به دنیا میآید، باز پدر و مادرش هستند که او را یهودی یا نصرانی (مسیحی) یا مجوس بار میآورند.
8- آنگاه که معتاد از بدستآوردن مواد از راههای درست عاجز باشد، مجبور میگردد آبرو و ناموس خویش را برای حاصلکردن مواد بفروشد. در این باره حکایتهای بسیاری وجود دارد، زیاداند کسانی که دختر یا خواهر خویش را بر فحشاء اجبار میکنند، یار رفتار همسر خویش را به خاطر دستیابی مواد مخدر نادیده میگیرند. بنابراین، شیوع مواد مخدر در اجتماع علامتی است بر شیوع زنا و انواع رذیلت و پستی.
9- استعمال مواد مخدر بدون تردید منجر به بیشترشدن سوانح رانندگی قرار میگیرد، زیرا وقتی که راننده مواد مخدر استعمال میکنند، چنین فکر مینماید که نیروی فکریش بیشتر، هراسش کمتر و احساسش نسبتا به امنیت بیشتر است؛ در صورتی که معامله برعکس این است، زیرا در اثر آن (استعمال مواد)، حوادث و اتفاقات ناگوار و خطرناکی به قوع میپیوندد.
چقدراند بیگناهانی که قربانی رانندۀ شتابزده و بیپروا شدهاند!
10- معتاد به مواد مخدر سربار جامعه و سبب زیان آن است، زیرا معتاد نیازمند علاج است، چه از طریق ادامۀ اعتیاد، یا علاج آن امراضی که از سبب اعتیاد برایش عارض شده، یا در نتیجۀ حوادث دیگری که برایش پیش میآید؛ در همۀ این حالات او نیاز به معالجه پیدا میکند. یک نفر یا گروهی از پزشکان به معالجۀ او روی میآورند که این به ضرر مریضان دیگری است که نیاز بیشتر به پرستاری این پزشکان دارند، علاوه از این او یک تخت از بیمارستان را اشغال کرده که امکان داشت یک بیمار نیازمندتر آن را اشغال کند، زیرا معتاد خود سبب بیماری را فراهم کرده و فقط با ارادۀ خویش خود را به بیماری کشانده است.
11- بین معتادان، دشمنی، درگیری و خصومت شیوع پیدا میکند؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١﴾ [المائدة:91]. ترجمه: «جز این نیست که شیطان میخواهد به وسیلهی استعمال شما دشمنی و بغض ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز بازدارد، آیا هنوز هم بازنمیآیید؟!»
12- آنان که مواد مخدر استعمال میکنند، متصف به صفات زشت میشوند، و به عادتهای بد، مانند: دروغ بزدلی و بیاحترامی به ارزشهای اخلاقی و سرمشقهای برتر خو گرفته و آنها را بین مردم رواج میدهند.
بحث چهارم:
ضررهای اقتصادی مواد مخدر
مال رگ حیات است، نیرومندی و مکانت و منزلت هردولتی از وضع اقتصادیش اندازهگیری میشود؛ مواد مخدر خطرناکترین راه پایینآوردن وضع اقتصادی هرکشور و هردولتی است هرچند قوهی اقتصادی او در وضع خوبی باشد؛ ضررهای اقتصادی مواد مخدر را میتوان در امور ذیل خلاصه نمود:
1- شریکساختن هر فردی در تولید، در گرو نیروی بدنی اوست. هرگاه فرد به اعتبار جسم، سالم و از نظر ذهن و فکر بیدار و هوشیار باشد، در مسیر اقتصادی جامعه، زیربنای خوبی قرار میگیرد. و برعکس، هراندازه فرد، ضعیف الجسم و کوتاه فکر باشد، برای اجتماع اساس نامناسبی قرار میگیرد، و در نتیجه نمیتواند در مسیر اقتصادی جامعه سهیم باشد.
2- بسیاری از معتادان مواد مخدر در پی تأثیر مواد، چنان در پستی نفس قرار میگیرند که در نهایت از تمام کارها دست برمیدارند. و به سبب انحطاط روانی، اخلاقی و اجتماعی که نتیجۀ حتمی شهوتپرستی و دوری از دین و ارتباط با خداوند جل و علاشانه است، در مهلکههایی بیانتها داخل میشوند.
3- معالجۀ معتادان به مواد مخدر نیاز به بیمارستانهای جسمی و روانی بسیاری دارد. و این خود، خواهان پزشکان و متخصصان و پرستاران بسیاری است که این همه هزینهی سنگینی بر دوش دولت میگذارد.
4- کار قاچاق مواد مخدر و توزیع آن، نیازمند مأموران بیشتری در دستگاههای کنترلکننده است، و این یکی از اسباب اصلی ضعف اقتصاد کشور است.
5- در هرجامعهای که استعمال مواد مخدر زیاد باشد، تنبلی و بیکاری در آن گسترش مییابد، همۀ مردم تنها مشغول به مواد مخدر میشوند و این منجر به تولید اندک میگردد.
6- همچنین کار کشاورزی به علت کثرت بیکاری و تنبلی رو به کاهش میگذارد، از اینجاست که بسیاری از مردم مجبور میشوند از خارج کارگر بیاورند که همۀ اینها در اقتصاد کشور اثر منفی به جای میگذارند.
7- داد و ستد مواد مخدر و ترویج آن کسبی نامشروع و حرام است، ولی تاجران مرگ، فقط دنبال ثروت هستند به هر وسیلهای که باشد ولو این که به ضرر جامعۀ بزرگ تمام شود.
8- قیمت مواد مخدر خیلی در سطح بالاست. بنابراین، معتادان برای به دستآوردن آن، ثروت هنگفتی صرف میکنند که این همه ثروت در دست مشتی از مردم جمع میشود که امکان دارد این مشت مردم برای دشمن خارج از کشور فعالیت میکنند. و این واقعیتی است که بالفعل در برخی از کشورهای اسلامی مشاهده شده است.
9- مواد مخدر سبب اصلی پدید آمدن بسیاری از اتفاقات رانندگی است و در اثر آنها خود روهای بیشماری از بین میرود که این ضربۀ بزرگی بر اقتصاد کشور وارد میکند.
10- برای دستگیر قاچاقچیان مواد مخدر و ترویجدهندگان آن نیاز به بازداشت خانهها و زندانهای زیادی وجود دارد. این زندانها خود نیازمند تجهیزات و خدمات امنیتی هستند و بالاتر از اینها هزینۀ خود زندانیان است.
11- هزینههای سرسامآوری برای جلوگیری از مواد مخدر و تعقیب و پیگیری موادفروشان صرف میشود که اگر این مواد مخدر نمیبود، این هزینهها در مطرحهای عمومی دیگری که نفع همگانی داشت صرف میشد.
12- مواد مخدر سلاحی بس خطرناک است که دشمن آن را به خاطر جلبکردن منافع ملت اسلامی و ربودن ثروت و اموال آنها به کار میبرد؛ این همه به ضرر افراد جامعۀ اسلامی داشت.
دشمنان دست به دست هم دادهاند تا این سلاح را برای رسیدن به دو هدف بزرگ و اصلی به کار گیرند، یکی ربودن ثروت و اموال مسلمانان؛ دوم تضعیف اساس اجتماع اسلامی، و در این هدف به پیروزی دست یافتهاند. ولی آیا جوانان مسلمانم به این هدف شوم آنان پی بردهاند؟ و آیا برای از بینبردن نقشهها و برنامههای دشمن قدمی برداشتهاند؟ به امید آن روز!
بحث پنجم:
در بیان ضررهای سیاسی مواد مخدر
مراکز مختلفی وجود دارد که معاملۀ قاچاق و ترویج مواد مخدر در جهان را مستحکم میسازند، به این مراکز صاحبان وجدانهای مردهای وابستهاند که جز به مصلحت خویش نمیاندیشند، حتی اگر به ضرر دیگران تمام بشود.
این مرکزهای مشابه به هم مراکزی هستند که به خاطر ضعیفساختن جوانان مسلمان ربودن ثروت آنها و وابستهکردن به این مراکز مواد مخدر را در کشورهای اسلامی ترویج میدهند.
ضررهای سیاسی مواد مخدر خیلی زیاداند. میتوان به طور مشتی نمونۀ خروار چندتایی را نام برد.
1- دولت اسرائیل اقدام به ترویج مواد مخدر در برخی از کشورهای عربی نموده است تا بر آنها فشار سیاسی وارد کند و در نتیجه بتواند اهداف توسعهطلبی خود در منطقه را تحقق بخشد.
2- گسترش مواد مخدر در بعضی از کشورها سبب اختلافات سیاسی بین کشورهای همسایه قرار میگیرد، همچنان که بین آمریکا و بعضی از ممالک دیگر، مانند مکزیک پدید آمده و میآید.
3- بسیاری از کشورها مواد مخدر را در کشوری دیگر به خاطر بهرهبرداری از آن گسترش میدهند، و آن هم برای به دستآوردن اسرار مهم و بزرگی که بدون از به کارگیری مواد مخدر به دست نمیآیند.
4- یگانه درِ سالمی که استکبار بتواند به وسیلۀ آن وارد کشورها برای استعمار بشود مواد مخدر است، بسا اوقات کشورهای اَبرقدرت دست به توزیع و پخش مواد مخدر در کشورهای کوچک میزنند، تا استعمار و سرکوبکردن آنها آسان بشود و آنها را به گونهای بار آورند که بدون زحمت و کار برد سلاح، در مسیر قافله قرار گیرند.
بحث ششم:
ضررهای امنیتی مواد مخدر
مواد مخدر از بزرگترین اسباب گسترش جرم و جنایات در جامعۀ آلوده به آن میباشد، زیرا معتاد در اکثر اوقات تنبل و از کار افتاده است که توانایی انجام هیچگونه کاری که به نفع خود او یا دیگری باشد، ندارد و نمیتواند در میدانی از میدانهای رشد و تولیدی از قبیل اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی، عمرانی و صنعتی شریک باشد. همچنان او عاری از احساس مسئولیت است، زیرا برای پذیرفتن هرنوع مسئولیتی هیچگونه اهلیتی ندارد؛ برای این که او از نظر دیانت ضعیف و معتوه العقل است، و کسی که دارای چنین وضعی باشد، انگیزه و دواعی جرم و جنایت نزد او بسیار خواهد شد؛ زیرا تحقیقاتی که بر بعضی از معتادان انجام گرفته، ثابت کردهاند که اعتیاد و ارتکاب جرم باهم مناسبت و ارتباط تنگاتنگی دارند.
از بیانات وزارت کشور عربستان سعودی نسبت به اجرای احکام الهی بر بعضی از مجرمان روشن میگردد که بعضی از جرایم آنها در اثر مواد مخدر پدید آمده است، از قبیل خطرناکترین جرایم مانند قتل، غضب، قطع الطریق و غیره.
ضرر خطرناک امنیتی مواد مخدر با رفتار دشمنانه و گناه کارانهای که قاچاقچیان مواد مخدر و ترویجدهندگان با مأمورین نیروهای انتظامی به هنگام دستگیری آنها انجام میدهند، به خوبی روشن است بسیاری از شهرها (و کشورها) مشاهد معرکههای خونینی بین مأمورین انتظامی و سوداگران مواد مخدر بودهاند. شهرهای محبوب ما با وجود امنیت خدادادی وسعۀ معیشت و رزق باهم از این رفتارهای تجاوزکارانه و دشمنانه در امان نیستند، بلکه چندین بار بین مأمورین انتظامی و قاچاقچیان مواد مخدر برخورد و درگیری اتفاق افتاده است. ولی بازهم در اینجاست نسبت به کشورهای دیگر این امر خیلی کم اتفاق میافتد که باید سپاس خدا را به جای آوریم.
باز آن مجازات شدیدی که ترویجدهندگان در این کشور انتظار آنها را دارند، آنان را وادار میکند که خود را به کشتن بدهند یا دست به خونریزی بزنند، خداوند بزرگ چه راست گفته است:
﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِۚ﴾ [المائدة: 33].
«سزای محاربان با خدا و رسول او و پدید آورندگان فساد در روی زمین، این است که کشته شوند یا به دار آویخته شوند و یا دست و پاهایشان برعکس قطع گردد، یا از منطقه تبعید شوند».
بحث هفتم:
ضررهای روانی مواد مخدر
مواد مخدر ضررهای بزرگ روانی دارند که از بارزترین آنهاست:
احساس پوشالی آزار و اذیت، افسردگی و غم گوشهگیری، تشنج عصبی و روانی، و ضعیفشدن بینایی، شنوایی و حس همانند شنیدن و دیدن صداها و شبحهایی که اصلاً وجود ندارند و تخیلاتی که منجر به ترس میشوند و گاهی به دیوانگی و از دست دادن عقل میانجامند.
همچنین مواد مخدر در سرنوشت مکان و زمان ایجاد اضطراب، و در حکم کردن بر اشیاء، خطا و در فکر و حافظه ضعف و کثرت فراموشی را پدید میآوردند؛ همچنان که فرد معتاد از تأثیر دهندگان خارجی کم تأثیر میپذیرد، آنگونه که چیزی هراندازه تحققبخش خوشبختی باشد، او را خوشبخت نگردانیده و در او نشاط پدید نمیآورد، بلکه سعادت و انس او فقط با مواد مخدر است نه چیزی دیگر([4]).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر