توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ فروردین ۲۱, شنبه

ده مورد بیان ذکر در قرآن کریم

 

ده مورد بیان ذکر در قرآن کریم

ابن قیم  رحمه الله  در کتاب «‌مدارج السالکین» در زمینه موارد ذکر در قرآن‌کریم نوشته است:‌

فصل: ذکر در قرآن به ده شکل آمده است:

اول: به صورت مطلق و مقید بدان امر شده است.

دوم: از متضاد آن یعنی غفلت و فراموشی نهی شده است.

سوم: فلاح و رستگاری به دوام ذکر و کثرت آن وابسته شده است.

چهارم: اهل ذکر مورد ستایش قرار گرفته‌اند و از آنچه الله متعال برای آنها مهیا نموده خبر داده است؛ از جمله بهشت و مغفرت.

پنجم: قرآن از فرجام بد کسانی خبر داده که از ذکر الهی سرباز زده و بدان پشت کرده‌ و به چیزی جز آن روی آوردند.

ششم: خداوند متعال پاداش ذکر و یاد بندگانش از او را ذکر و یاد آنها قرار داده است.

هفتم: خبر داده که ذکر او از هر چیزی بزرگ‌تر است.

هشتم: خداوند متعال ذکر و یادش را خاتمه‌ی اعمال صالح قرار داده است چنانکه آن‌را مفتاح و آغاز هر عمل نیکی قرار داده است.

نهم: در مورد اهل ذکر خبر داده که ایشان از جمله کسانی هستند که به وسیله‌ی آیاتش بهره‌مند می‌گردند و تنها آنان هستند که صاحبان عقل و خرد می‌باشند.

دهم: خداوند متعال ذکرش را مقرون به تمام اعمال صالح و روح آنها قرار داده است؛ پس هرگاه بدون ذکر باشند همچون جسدی بدون روح خواهند بود.

 فصلی در تفصیل این موارد:

1-   اما مورد اول: مثال آن این است که الله متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا٤٢ هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ وَمَلَٰٓئِكَتُهُۥ لِيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا٤٣ [الأحزاب: 41-43] «ای کسانی ‌که ایمان آورده‌اید! الله را بسیار یاد کنید. و صبح و شام او را تسبیح گویید. او کسی است که بر شما درود می‌فرستد و فرشتگانش (نیز بر شما درود می‌فرستند) تا شما را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون برد و (الله) نسبت به مؤمنان مهربان است».

و می‌فرماید: ﴿وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ [الأعراف: 205] «و پروردگارت را در دل خود با تضرع و بیم یاد کن».

در معنای این بخش «فِي نَفۡسِكَ» دو قول وجود دارد:

اول اینکه: یعنی در نهانی و قلبت

دوم اینکه: با زبانت چنانکه خودت آن‌را بشنوی.

2-   اما مثال نهی از امر متضاد آن این آیه است: ﴿وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ٢٠٥ [الأعراف: 205] «و از غافلان مباش».

و اینکه می‌فرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡ [الحشر: 19] «و همچون کسانی نباشید که الله را فراموش کردند، پس الله (نیز) خودشان را فراموش‌شان ساخت».

3-   اما وابسته بودن فلاح و رستگاری به ذکرِ زیاد مانند این آیه است که می‌فرماید: ﴿وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠ [الجمعة: 10] «و الله را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید».

4-    و مثال اینکه اهل ذکر مورد ستایش قرار گرفته‌اند و پاداش نیکی در انتظار آنان است این آیه است که می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُسۡلِمِينَ وَٱلۡمُسۡلِمَٰتِ وَٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡقَٰنِتِينَ وَٱلۡقَٰنِتَٰتِ وَٱلصَّٰدِقِينَ وَٱلصَّٰدِقَٰتِ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَٱلصَّٰبِرَٰتِ وَٱلۡخَٰشِعِينَ وَٱلۡخَٰشِعَٰتِ وَٱلۡمُتَصَدِّقِينَ وَٱلۡمُتَصَدِّقَٰتِ وَٱلصَّٰٓئِمِينَ وَٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَٱلۡحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمۡ وَٱلۡحَٰفِظَٰتِ وَٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمٗا٣٥ [الأحزاب: 35] «همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان فرمانبردار و زنان فرمانبردار، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و زنان صابر، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردانی‌ که شرمگاه خود را حفظ می‌کنند و زنانی‌ که شرمگاه خود را حفظ می‌کنند و مردانی ‌که الله را بسیار یاد می‌کنند و زنانی‌ که الله را بسیار یاد می‌کنند، الله برای (همۀ) آنان آمرزش و پاداش عظیمی آماده کرده است».

5-   اینکه هرکس از ذکر و یاد الهی غافل گردد (وروی‌ گرداند) چیزی جز زیان و فرجام بد در انتظارش نخواهد بود در این آیه بدان اشاره شده است که می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩ [المنافقون: 9] «ای کسانی‌ که ایمان آورده‌‌اید، اموال‌تان و فرزندان‌تان شما را از یاد الله غافل نکند و هرکس که چنین کند، پس آنان زیانکارانند».

6-   اما اینکه خداوند متعال پاداش ذاکرانش را ذکر آنها قرار داده، مثال آن این آیه است که می‌فرماید: ﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ١٥٢ [البقرة: 152] «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و سپاس مرا گویید و ناسپاسی‌ام نکنید».

7-    و اینکه خداوند متعال در قرآن خبر داده که ذکر او از هر چیزی بزرگ‌تر است اشاره به این آیه است که می‌فرماید: ﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۗ وَلَذِكۡرُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ... [العنكبوت: 45] «(ای پیامبر!) آنچه را از (این) کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن، و نماز را بر پا دار، یقیناً نماز (انسان را) از زشتی‌ها و منکر باز می‌دارد، و البته یاد الله بزرگ‌تر است...».

و در این مورد چهار قول وجود دارد:

- ذکر الله متعال بزرگ‌تر از هر چیزی است؛ بلکه برترین عبادت‌ها می‌باشد چراکه مقصود از همه‌ی عبادات اقامه‌ی ذکر الهی است. ذکر خداوند متعال راز تمام عبادات و روح آنها می‌باشد.

- به این معناست که: هرگاه شما ذکر و یاد خداوند کنید، شما را ذکر و یاد می‌کند؛ حال آنکه ذکر الله متعال از شما، بسیار بزرگ‌تر از ذکر شما از الله متعال است. در این‌صورت ذکر مصدرِ مضاف به فاعل(الله) است و در صورت اول مضاف به مذکور(الله) است.

-   به این معناست که: ذکر الله متعال بزرگ‌تر از آن است که همراه آن عمل زشت و منکری باقی بماند. بلکه اگر ذکر الهی به تمام و کمال رعایت گردد، هر گناه و معصیتی را نابود می‌کند.

این مواردی بود که مفسران در معنای این بخش از آیه ذکر نموده‌اند.

- اما من از شیخ الاسلام ابن تیمیه  رحمه الله  شنیدم که فرمودند: معنای آیه این است که: در نماز دو فایده بزرگ نهفته است: اینکه از فحشا و منکر بازمی‌دارد. و فایده دوم اینکه: ذکر الهی را دربردارد و متضمن آن می‌باشد و بخشی که ذکر الهی را دربردارد بزرگ‌تر از بخشی است که از فحشا و منکر بازداشته است.

8- اما اینکه ختم اعمال صالحه با ذکر خداوند است مثال آن ختم شدن روزه با آن می‌باشد چنانکه می‌فرماید: ﴿وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٨٥ [البقرة: 185] «و تا شمار (روزهای رمضان) را کامل کنید و الله را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بدارید و باشد که شکر گزاری کنید».

و حج با آن به پایان می‌رسد: ﴿فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗا [البقرة: 200] «پس چون مناسک (حج) خود را به جای آوردید، الله را یاد کنید همانند یاد کردن پدران‌تان بلکه بیشتر از آن».

و نماز با آن به پایان می‌رسد: ﴿فَإِذَا قَضَيۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمۡ [النساء: 103] «پس چون نماز را به پایان رساندید، الله را ایستاده و نشسته و بر پهلوی خویش (خوابیده) یاد کنید».

و نماز جمعه با آن به پایان می‌رسد: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠ [الجمعة: 10] «پس هنگامی ‌که نماز پایان یافت، (برای کسب رزق و روزی) در زمین پراکنده شوید و از فضل الله طلب کنید و الله را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید».

بر این اساس پایان زندگی دنیا بوده و چون آخرین کلام بنده باشد خداوند متعال او را وارد بهشت می‌کند.

9-    اما اینکه فقط ذاکران از آیات الهی بهره می‌برند و آنها صاحبان عقل و خرد و مصداق اولو الالباب هستند، مثال آن در کتاب الهی این آیه است: ﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ [آل عمران: 190-191] «به راستی در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های (آشکاری) برای خردمندان است. کسانی ‌که الله را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلوی خویش (آرمیده) یاد می‌کنند».

10- و اینکه ذکر الهی همراه تمام اعمال و مقرون آنها و روح اعمال است، مصادیق متعددی در قرآن دارد. خداوند متعال آن‌را مقرون به نماز ذکر می‌کند: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ١٤ [طه: 14] «و نماز را برای یاد من بر پا دار». و آن‌را مقرون به روزه و حج و مناسک آن آورده است. بلکه ذکر الهی روح حج و اصل و اساس آن و مقصود آن می‌باشد. چنانکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «إِنَّمَا جُعِلَ الطَّوَافُ بِالْبَيْتِ وَالسَّعْيُ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ وَرَمْيُ الْجِمَارِ لِإِقَامَةِ ذِكْرِ اللَّهِ»[1]: «طواف خانه و سعی بین صفا و مروه و رمی جمرات همگی برای اقامه‌ی ذکر الهی وضع شده‌اند».

و آن‌را مقرون به جهاد آورده است؛ و به هنگام رویارویی و جنگ با دشمنان به ذکرش دستور داده است؛ الله متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥ [الأنفال: 45] «ای کسانی‌ که ایمان آورده‌اید، هنگامی‌ که با گروهی (از دشمن) روبرو شدید، پایدار (و ثابت قدم) باشید و الله را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید».

و در حدیثی قدسی وارد شده که خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّ عَبْدِي كُلَّ عَبْدِيَ الَّذِي يَذْكُرُنِي وَهُوَ مُلَاقٍ قِرْنَهُ»[2]: «بنده‌ی واقعی من کسی است که هنگام روبرو شدن با دشمنش مرا یاد کند».

از شیخ الاسلام ابن تیمیه قدس‌الله‌روحه شنیدم که بدان استشهاد می‌کرد و از او شنیدم که می‌گفت: محبان به ذکر محبوب خود در چنین وضعیتی افتخار می‌کنند. چنانکه عنتره می‌گوید:

ولقد ذكرتكِ والرماحُ كأنها

 

أشطانُ بئرٍ في لَبَانِ الأدهَمِ

براستی تو را یاد کردم درحالی‌که نیزه‌ها مانند ریسمان بلند چاه در سینه اسبم فرو رفته بود.

و دیگری گفته است:

ذكرتُكِ والخطيُّ يخطُرُ بيننا

 

وقد نهلتْ منا المثقَّفَةُ السُّمْرُ

تو را یاد کردم درحالی‌که نیزه‌ها میان ما در حرکت بود و خون را از ما جاری کرده بودند.

و دیگری گفته است:

ولقد ذكرتُكِ والرِّمَاحُ شواجرٌ

 

نَحْوِي وبِيضُ الهندِ تقطرُ من دَمِي

و تو را یاد کردم درحالی‌که نیزه‌ها از هر طرف بسوی من می‌بارد و از شمشیر سفید هندی خونم می‌چکید.

و این مسأله در بسیاری از اشعار آنها وارد شده است که بر قوت محبت دلالت می‌کند. چراکه ذکر و یاد محب از محبوبش در چنین وضعیتی که انسان جز به فکر جان خود نیست، بر این دلالت دارد که محبوب نزد محب همچون جانش یا برتر از آن می‌باشد. و این بر صداقت در محبت دلالت می‌کند. والله اعلم

 

 

 




[1]- سنن ابوداود (1888)، مسند احمد (24351)؛ شیخ البانی این روایت را ضعیف دانسته است.

[2]- سنن ترمذی (3580)؛ شیخ البانی این روایت را در سلسلة الأحاديث الضعيفة، (3135) ضعیف دانسته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...