حدیث سیلی زدن موسی ؛ به ملک الموت در کتابهای شیعه
حدیث سیلی زدن موسی به ملک الموت را علمای شما در کتابهای خود ذکر کردهاند، نعمتالله الجزائری در کتابش آن را آورده است و محمدنبی توسیرکانی در کتابش آن را چنین آورده است: (در مورد سلوک موسی ؛ در دنیا و بیعلاقه بودن آن نسبت به دنیا و داستان سیلی زدن موسی به ملک الموت وقتی که ملک الموت خواست روح او را قبض کند، و حیله کردن ملک الموت در قبض روح موسی ... .
موسی بیش از همه پیامبران مرگ را ناپسند میداشت، روایت شده که ملک الموت آمد تا روح او را قبض کند، آنگاه موسی به او سیلی زد و یک چشم او را کور کرد، ملک الموت گفت: پروردگارا مرا نزد بندهای فرستادهای که مرگ را دوست نمیدارد، آنگاه خداوند به موسی وحی کرد که دست خود را روی پشت گاوی بگذار و در مقابل هر مویی که زیر دست تو میآید یک سال به تو عمر اظافه خواهد شد، موسی گفت: بعد از آن چه؟ گفت: بعد از آن مرگ است، گفت: فرمان پروردگارت را اجرا کن([1]).
و محدث بزرگ شیعه محسن کاشانی از علیبن عیسی اربلی نقل میکند که گفت: (طبیعت بشری به گونهای است که مرگ را دوست نمیدارد و آن را نمیپسندد و از آن متنفر است، و زندگی را دوست دارد و به آن تمایل دارد، حتی پیامبران با آن اهمیت و جایگاهی که پیش خدا داشتند و با آن که میدانستند که سرانجام بسیار نیکی در انتظار آنهاست زندگی را دوست داشته و مرگ را ناپسند داشتهاند و از آن گریزان بودهاند، که داستان آدم با طول عمرش و قضیهاش با داود مشهور است، و همچنین حکایت موسی با ملک الموت!! و همچنین ابراهیم ؛([2]).
پس ای عبدالحسین که ادعای علم و دانش میکنی سخنان تو کجا و سخنان این علما کجا؟! بلکه مجلسی در شرح روایتی طولانی میگوید: (شاید این اشاره به آن چیزی است که گروهی از مؤرخین روایت کردهاند که فرشتهای به بخت نصر سیلی زد و او را مسخ کرد و او در میان حیوانات وحشی به صورت شیری درآمد اما کارهای انسان را میفهمید سپس خداوند دوباره او را به صورت انسان درآورد ... ([3]).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر