توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۰, جمعه

درس هشتم: هشدار از شرک و بیان اقسام آن

 

درس هشتم:
هشدار از شرک و بیان اقسام آن

الله عزوجل  می‌فرماید: ﴿۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا [النساء: 36].

«و الله را عبادت کنید، و با او چیزی را شریک قرار ندهید».

 و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ ١٣ [لقمان: 13].

«به راستی که شرک ستمی بزرگ است».

و می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢ [المائدة: 72].

«بی‌گمان هرکس برای الله شریکی قرار دهد همانا الله بهشت را بر او حرام نموده، و جایگاهش جهنم است، و ستمکاران یاوری ندارند».

و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١١٦ [النساء: 116].

«بی‌گمان الله (کسی را) نمی‌آمرزد که به او شرک ورزد، و پایین‌تر از آن را بر هرکس که بخواهد می‌آمرزد، و هرکس به الله شرک ورزد، به‌راستی بسی گمراه گشته است».

از عبد الله بن مسعود رضی الله عنه  روایت است که فرمود: از پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  پرسیدم کدام گناه از همه گناهان بزرگتر است؟ فرمود: «أَنْ تَجْعَلَ لِلَّهِ نِدًّا وَهْوَ خَلَقَكَ».[1]

«اینکه برای الله همتایی قرار بدهی در حالی که او ترا خلق کرده است».[2]

و از جابر بن عبد الله رضی الله عنه  روایت است که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «مَنْ لَقِىَ اللَّهَ لاَ يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ لَقِيَهُ يُشْرِكُ بِهِ دَخَلَ النَّارِ».[3]

«کسیکه با الله روبرو گردد در حالی که با او شریکی نیاورده وارد بهشت خواهد شد و کسیکه با او روبر شود در حالیکه با او شریکی آورده وارد دوزخ خواهد شد».

و معنای شرک آن است که بنده مخلوقی را به جز الله عزوجل  بپرستد، و کسیکه با الله چیزی را بخواند چه این خواندن خواندنِ مسألت(خواستن) باشد یا خواندن عبادت، در هردو صورت مشرک و کافر شده است. زیرا وی در عبادت با الله واحد شریک و همتایی قرار داده است و الله تعالی هرگز راضی نیست که بنده در عبادت خود کسی را با او تعالی شریک قرار دهد، خواه این شریک، نبی مرسل باشد یا فرشتۀ مقرب و یا هر مخلوقی دیگر. بخاطریکه عبادت تنها حق الله عزوجل  است. چنان‌که می‌فرماید:

 ﴿إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ [یوسف: 40].

«فرمانروایی از آنِ الله است، و فرمان داده که جز او را نپرستید».

و در موضع دیگر می‌فرماید:

﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ شُرَكَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ [فاطر: 40].

«بگو: آیا به شریکان خویش که به‌جای الله به فریاد می‌خوانید نگریسته‌اید؟ نشان دهید آنان چه چیزی را در زمین آفریده‌اند؟».

و می‌فرماید:

﴿وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١١٧ [المؤمنون: 117].

«و هر کس جز الله معبود دیگری را فرا بخواند که هیچ دلیلی بر حقانیت آن ندارد. حساب او با الله است. بی‌گمان کافران رستگار نمی‌شوند».

پس کسیکه در دعا و عبادت خود مخلوقی را با الله عزوجل شریک و همتا قرار داد، چنین شخص مشرک شمرده می‌شود.

و قسمی که معلوم است، شرک ورزیدن با الله عزوجل  بزرگترین گناه و سخت‌ترین نافرمانی پروردگار متعال بوده که الله متعال شدیدا از آن نهی فرموده است.

آری! شرک بزرگترین گناه و بزرگترین ظلم و عهد و پیمان شکنی با الله تعالی و خیانت در امانت بزرگ و پایمال نمودن حق الهی است. زیرا عبادت حقی از حقوق الله متعال بر بنده است که بخاطر آن مخلوفات را آفریده است و نباید برای کسی دیگر صورت گیرد. پس وقتی بنده چنین خیانت و عهد شکنی و ظلمی بزرگ را در برابر پروردگار مرتکب شود، باید سزا و جزای او در دنیا و آخرت نیز سخت و بزرگ باشد.

سزا و مجازات مشرکان در دنیا همانا دشمنی، نفرت و خشم الهی است، چنان‌که الله عزوجل فرمود:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ مِن مَّقۡتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِيمَٰنِ فَتَكۡفُرُونَ ١٠ [المؤمن: 10].

«بی‌گمان کافران صدازده می‌شوند (که) البته الله بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگین هستید بر شما خشمگین است، چراکه به ایمان فراخوانده می‌شدید، آنگاه کفر می‌ورزیدید».

علاوه بر آن، ایشان دچار عقوبت‌های دیگری می‌شوند، اعم از گمراهی، بدبختی، ترس، غم و اندوه، شک و تردد، اضطراب و نگرانی و تنگی در زندگی، که همه دست آوردهای کردار ناشایسته و رویگردانی آن‌ها از هدایات الهی می‌باشد، هر چند از مال و متاع دنیا تا مدت معینی بهره‌ای ناچیز ببرند، لیکن آن مال و متاع بر ایشان به عذاب و بلایی مبدل می‌گردد.

 الله عزوجل  می‌فرماید:

 ﴿لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ ١٩٦ مَتَٰعٞ قَلِيلٞ ثُمَّ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ١٩٧ [آل عمران: 196-197].

«رفت و آمد کافران در شهرها تو را فریب ندهد. (این) متاع ناچیزی است، سپس جایگاهشان جهنم است و چه بد جایگاهی است».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحۡزُنكَ كُفۡرُهُۥٓۚ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٣ نُمَتِّعُهُمۡ قَلِيلٗا ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِيظٖ ٢٤ [لقمان: 23-24].

«و هرکس که کافر شود کفر او تو را غمگین نسازد، (چراکه) بازگشت آنان به‌سوی ماست، و ایشان‌ را از کارهایی که کرده‌اند آگاه می‌سازیم. بی‌گمان الله به راز دل‌ها آگاه است. ایشان را اندکی بهره‌مند می‌سازیم آنگاه آنان را به (تحمل) عذابی سخت ناگزیر می‌نماییم».

و می‌فرماید: ﴿وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُۥ قَلِيلٗا ثُمَّ أَضۡطَرُّهُۥٓ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلنَّارِۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٢٦ [البقرة: 126].

«و هر کس که کفر ورزد او را مدت اندکی بهره‌مند می‌گردانم سپس او را به عذاب آتش ناچار می‌سازم که بد سرانجامی است».

اما جزا و مجازات مشرکان و کفار در آخرت، از قبض ارواح‌شان آغاز می‌گردد. چون ایشان مورد نفرین الهی قرار گرفته‌اند و از رحمت اوتعالی محروم شده‌اند، لذا عذاب و شکنجه‌های پی در پی گریبانگیر‌شان می‌گردد.

در مرحلۀ اول، فرشتگان ارواح ایشان را با زور و شدت قبض می‌کنند، تا عذاب و شکنجه شوند. در مرحلۀ دوم وقتی حالت هولناک و وحشت انگیز بیرون آمدن ارواح خویش را می‌بینند، در ترس و هراس شدید افتیده و با آن شکنجه می‌بینند. همچنان وقتی چهره‌های وحشتناک فرشتگان عذاب را می‌بینند، در ترس افتیده سخت عذاب می‌شوند. سپس در قبرها عذاب سخت را می‌چشند، تا آنکه روز قیامت برپا شود، و زمانیکه قیامت برپا شود، ایشان در هول و هراسی سخت افتیده به اندوه و پریشانی بزرگتر دچار می‌شوند. ایستادن دراز و طولانی در سر زمین محشر، و نزدیک شدن خورشید بر سرشان در روزیکه مقدار آن پنجاه هزار سال است، از جمله عذاب‌های است که انتظار مشرکان و کفار را دارد. پس از آن در ساحه و عرصۀ قیامت عذاب و شکنجه‌های گوناگونی را دیده به سوی دوزخ سوق داده می‌شوند که در آنجا برای همیشه باقی مانده نه از عذاب‌شان کاسته می‌شود و نه هرگز از آنجا بیرون آورده می‌شوند.

الله عزوجل  می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةُ ٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٦١ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ١٦٢ [البقرة: 161-162].

«بی‌گمان کسانی که کفر ورزیدند و در حال کفر مردند، لعنت الله و فرشتگان و تمام مردم برایشان باد. در آن نفرین، جاودانه باقی می‌مانند، نه عذابِ آن‌ها سبک می‌گردد و نه به آنان مهلتی داده می‌شود».

و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقۡضَىٰ عَلَيۡهِمۡ فَيَمُوتُواْ وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي كُلَّ كَفُورٖ ٣٦ وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُۚ أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُۖ فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ٣٧ [فاطر: 36-37].

«و کسانی‌که کفر ورزیده‌اند آتش دوزخ برای آنان است، نه بر آنان (به مرگی دیگر) حکم می‌شود تا بمیرند، و نه (چیزی) از عذابش در حق آنان کاسته می‌شود. و بدینسان هر کافری را جزا می‌دهیم. و آنان در دوزخ فریاد برمی‌آورند: پروردگارا! ما را بیرون آور تا کارهای شایسته‌ای انجام دهیم، غیر از کارهایی که قبلاً می‌کردیم، (می‌گوییم:) آیا آنقدر به شما عمر ندادیم که پندپذیر در آن پند بپذیرد، و بیم‌دهنده (هم) نزد شما آمد، پس عذاب را بچشید که ستمکاران یاوری ندارند».

و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَعَنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمۡ سَعِيرًا ٦٤ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ لَّا يَجِدُونَ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ٦٥ يَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَٰلَيۡتَنَآ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠ ٦٦ وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا۠ ٦٧ رَبَّنَآ ءَاتِهِمۡ ضِعۡفَيۡنِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ وَٱلۡعَنۡهُمۡ لَعۡنٗا كَبِيرٗا ٦٨ [الأحزاب: 64-68].

«بی‌گمان الله کافران را لعنت کرده و برایشان آتش فروزان آماده کرده است. آنان جاودانه در آن خواهند ماند، (و) هیچ دوست و یاوری نمی‌یابند. روزی‌ که چهره‌هایشان در آتش گردانیده می‌شود، می‌گویند: ای کاش ما از الله و پیامبر فرمان می‌بردیم. و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کردیم ما را از راه گمراه کردند. پروردگارا! آنان را دوچندان عذاب ده و آنان را بسیار از رحمت خود دور بدار». پس شریک قرار دادن با الله متعال عملی است خطرناک و آنچه دال بر بزرگی خطر شرک و لزوم حذر و دوری از آن می‌باشد، آن است که اگر مسلمانی دین خود را ترک کند همه اعمال گذشتۀ او محو و نابود گردیده و در زمرۀ کافران و زیانکاران قرار می‌گیرد، مانند کسی که قبلا هیچ گونه عملی را انجام نداده است، زیرا الله عزوجل  از مشرک هیچ عملی را نمی‌پذیرد.

الله عزوجل  می‌فرماید:

﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥ [آل عمران: 85].

«و هرکس دینی غیر از اسلام را بجوید، از او پذیرفته نمی‌شود و او در آخرت از زیانکاران است».

و می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٦٦ [الزمر: 65-66].

«و به‌راستی که به تو و به کسانیکه پیش از تو بودند وحی شد که اگر شرک‌ورزی کردارت نابود می‌شود و از زیانکاران خواهی بود. بلکه تنها الله را بپرست و از سپاسگزاران باش».

الله عزوجل  در سورۀ الانعام پس از آنکه پیامبران پیشین علیهم السلام  را ذکر کرد و ایشان را مدح و ستایش نمود، فرمود:

﴿وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَيۡنَٰهُمۡ وَهَدَيۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٨٧ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٨ [الأنعام: 87-88].

«و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را بر جهانیان برتری دادیم، و آنان را برگزیدیم، و به راه راست هدایت کردیم. این هدایت الله است که هرکس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت می‌نماید، و اگر شریک ورزیده بودند البته هر آنچه را که انجام داده بودند هدر می‌رفت و نابود می‌شد».

پیامبران علیهم السلام  با وجود شایستگی، نیکوکاری، مقام، شرف و نزدیکی که به الله عزوجل  دارند و با وجود بزرگی محبت الله عزوجل  نسبت به ایشان، فرضا اگر ایشان به الله عزوجل  شریک قایل شوند، اوتعالی هرگز ایشان را نمی‌بخشد. در حالیکه همه می‌دانیم که الله عزوجل  پیامبران خود را از شرک ورزیدن مصون داشته است، پس غیر از پیامبران، هر کسی و در هر مقامی باشد اگر شرک ورزد، مورد خشم و غضب الله عزوجل  قرار گرفته همه اعمال او نابود می‌گردد. همانا الله عزوجل  این آیات را تا روز قیامت در کتاب با عظمت خود باقی گذاشته تا بر مردم تلاوت شود و در آن تدبر و دقت نمایند و بدانند که شرک آوردن به الله متعال جریمه‌ای است بس بزرگ، و گناهیست نا بخشودنی.

و شرک به الله عزوجل  بر دو نوع است: شرک اکبر و شرک اصغر

همانا شرک اکبر در ربوبیت و الوهیت می‌باشد.

شرک اکبر در ربوبیت آن است که بنده معتقد باشد که الله تعالی در افعال خود مانند خلق کردن و روزی دادن و در پادشاهی و تدبیر امور کائنات، شریکی دارد.

و شرک اکبر در الوهیت آنست که بنده در دعای خود غیر از الله عزوجل  را بخواند چه این دعا دعای عبادت باشد و یا دعای خواستن.

شرک اکبر با قلب و قول و عمل صورت می‌گیرد.

مثال شرک اکبر با قلب آن است که بنده باور بر این داشته باشد که بت‌ها و بت مانندها در کون تصرف دارند، و از علم غیب آگاه‌اند، و قادر اند به کسی نفع یا ضرر برسانند.

و یا اینکه با بتان محبت داشته و بر آن‌ها توکل نماید، و یا از آن‌ها کمک و استعانت بخواهد، این همه عباداتی است که مربوط به قلب بوده جایز نیست که به جز الله متعال به احدی از مخلوقات برگردانده و مشخص شود، و کسیکه عباداتی را که خاص برای الله است برای غیر الله انجام دهد، چنین شخص مشرک و کافر است.

اما مثال شرک اکبر با قول: مانند دعا نمودن غیر الله، و گفتن سخنان کفری و شرکی که در آن از یک جهت تعظیم و توقیر و مدح بتان است و از جهت دیگر افترا و دروغ بستن بر الله متعال می‌باشد.

و مثال شرک با اعضا یا شرک عملی آنست که بنده برای غیر الله ذبح نماید و یا نذری برای آن‌ها بر گردن گیرد و یا برای بتان سجده نماید.

شرک اکبر مسلمان را از دایرۀ اسلام خارج می‌کند و الله متعال گناه شرک را برای هیچ مشرکی نمی‌بخشد، و تنها عاملی که باعث بخشش این گناه می‌گردد، این است که مشرک، از شرک خود توبه کند، اگر از شرک خود توبه نکند و در حالِ شرک بمیرد، همیشه و جاویدان در آتش دوزخ خواهد ماند و مورد خشم و غضب الهی قرار خواهد گرفت. به الله عزوجل  پناه میبریم.

و نوع دوم شرک، شرک اصغر است: این نوع شرک وسیلۀ است بسوی شرک اکبر، که در نصوص شرعی شرک نامیده شده است، لیکن عباداتی که برای غیر الله انجام می‌شود شامل آن نمی‌گردد.

شرک اصغر نیز با قلب و قول و عمل صورت می‌گیرد:

مثال شرک اصغر که به وسیلۀ قلب صورت می‌گیرد آنست که بنده دربارۀ بعضی چیزها اعتقاد داشته باشد که سبب و واسطه برای جلب نفع و یا دفع ضرر می‌گردند، در حالیکه الله متعال آن اشیا را نه از نگاه شرع و نه از نگاه قدر، سبب و یا واسطه برای کاری مقرر نگردانیده است، مانند اعتقاد برخی از مردم در مورد تعویذهای که بر جسم آویزان می‌کنند؛ به این منظور که منفعتی را جلب و یا ضرری را از ایشان دفع می‌کند، و یا هم بد فالی یا شگون بد در مورد بعضی اشیاء.

اما مثال شرک اصغر که به وسیله عمل واقع می‌شود، همانا ریاکاری است. مثلاً: عملی که به واسطۀ آن بنده به الله عزوجل  نزدیک می‌شود، آن را به نیت دیگری انجام دهد، تا مردم او را تحسین و تمجید کنند. یا نماز را در پیش مردم به خوبی ادا کند، یا صدقه بدهد، تا او را مدح و توصیف کنند، یا با صدای بلند ذکر کند و صوتش را زیبا کند، تا مردم آن را بشنوند و او را ستایش کنند. ریا به قدری خطرناک است که اگر با هر عملی آمیخته شود آن عمل را باطل می‌کند.

این گونه اعمالی که قبلا ذکر شد، شرک اکبر نیست، چرا که او غیر الله را عبادت نکرده لیکن در عبادت خود برای الله عزوجل مخلص نبوده است.

 و مثال شرک اصغر که در لفظ و سخن بنده واقع می‌شود، مانند سوگند خوردن به غیر الله و یا بگوید: آنچه الله و تو بخواهی، و یا بگوید: به واسطۀ فلان ستاره بر ما باران بارید.

شرک اصغر انسان را از دایرۀ اسلام خارج نمی‌‌کند و مرتکب آن اگر داخل دوزخ شود تا ابد در آن نمی‌‌ماند. با این همه، شرک اصغر گناهیست بزرگ، و هر که در آن واقع گردد باید توبه نماید، اگر توبه نکرد همانا خویشتن را در معرض خشم الله تعالی و عقوبت و عذاب دردناک او قرار داده است.

فصل: شرک دو نوع است: شرک ظاهری و شرک خفی یا پوشیده:

شرک ظاهری عبارت از امور شرکی آشکار و واضح است، مانند دعا نمودن به جز الله تعالی، و ذبح نمودن برای بتان یا قبور اولیا و سایر اعمال و اقوال شرکی که ظاهر و واضح است.

و شرک خفی(پنهان) دو نوع است؛ شرک خفی اکبر و شرک خفی اصغر؛ اما شرک خفی اکبر عبارت از اعمال شرکی است که در نهان واقع می‌شود، مانند دلبستگی شدید به مخلوقی، یا مقدم دانستن اطاعت مخلوق بر اطاعت خالق جل شأنه، بدون اینکه قصد عبادت آن مخلوق را داشته باشد، و یا دلبستگی و محبت به غیر الله تعالی.

از معقل بن یسار رضی الله عنه  روایت است که فرمود: من و ابوبکر صدیق رضی الله عنه  به نزد پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  رفتیم، آن‌حضرت  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «ای ابابکر! یقینا که شرک در میان شما پنهان‌تر از سیر مورچه است» ابوبکر رضی الله عنه  فرمود: آیا شرک این نیست که کسی با الله عزوجل  الهی دیگر را شریک گرداند؟ پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: سوگند به ذاتی که جانم در دست او قرار دارد، یقینا شرک، پنهان‌تر از سیر مورچه است، آیا ترا به چیزی راهنمایی نکنم هرگاه آن را گفتی کم و زیاد آن از تو دور می‌شود؟ فرمودند: بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أُشْرِكَ بِكَ وَأَنَا أَعْلَمُ، وَأَسْتَغْفِرُكَ لِمَا لَا أَعْلَمُ» «بار الها! از اینکه با آگاهی برای تو شریکی قرار دهم، به تو پناه می‌برم، و اگر بدون آگاهی برایت شریک قراردهم از تو آمرزش می‌خواهم».[4]

پس شرک خفی یا پنهان بسیار ظریف و باریک است. و شیطان، سهم فراوانی در این زمینه نسبت به بندۀ مسلمان دارد، و حتی عابدان و پارسایان را نیز در این وادی می‌لغزاند؛ لذا پایِ بسیاری از مردم در این راه می‌لغزد و به بی‌راهه می‌روند؛ مگر کسانیکه الله سبحان ایشان را در حفظ و رعایت خویش قرار داده است؛ زیرا در این نوع شرک مسلمان از راه حق به بیراهه رفته خواهشات نفس را بر طاعت پروردگار ترجیح می‌دهد، و یا از بعضی مخلوقین در اموری اطاعت می‌کند که در آن معصیت و نافرمانی الله متعال است، چه این امور از گناهان کبیره باشد یا صغیره. و دعای نبوی فوق الذکر سبب و وسیلۀ بزرگی است در نجات بنده و بیزاری او از این نوع شرک و نابود شدن اثرهای آن و بالاخره حصول عفو و مغفرت الله سبحان.

بناء توحید تحقق نمی‌یابد تا اینکه مسلمان دل و جان خویش را برای الله عزوجل  تسلیم نکند و طاعت و محبت و دوستی و دشمنی و عطا و منع او خاص به خاطر رضای الله عزوجل  نباشد. با چنین صفات، بنده از جملۀ مومنانی محسوب می‌گردد که ایمان خود را کامل گردانیده است.




[1]- به روایت امام احمد.

[2]- متفق علیه.

[3]- به روایت مسلم.

[4]- روایت بخاری در ادب مفرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...